.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

بيماري خطرناك در كمين كودكان آرام

پزشكان به تازگي دريافته اند كه صرف وقت كم براي بازي با كودكان از سوي والدين و اطرافيان آنها مي تواند منجر به بيماري هاي مختلف در آينده كودك شود.
به گزارش خبرنگار علمي باشگاه خبرنگاران، بر اساس جديدترين پژوهش هاي صورت گرفته، بودن كم با كودك خردسال و نبود وقت كافي براي بازي با كودك مي تواند منجر به مشكلات رفتاري در آْينده كودك شود.
 
گفتني است: از جمله اين مشكلات بيماري بيش فعالي است كه مي تواند در اين كودكان ظاهر شود و مشكلات زيادي براي خود فرد و خانواده ي او ايجاد كند.
 
بررسي ها نشان مي دهند: اين كودكان همينطور بيشتر در معرض ابتلا به افسردگي و انزوا، روي آوردن به بازي هاي كامپيوتري به جاي بازي هاي گروهي و حتي پرخاشگري در سنين كم هستند.
 
پزشكان به والدين شاغل كه از كودكان خود در طول روز دور هستند توصيه مي كنند تا علاوه بر فراهم آوردن يك محيط شاد و دوستانه براي كودك خود در طول روز، در زمان هايي كه با كودك خود هستند با او بازي كنند و مانع از گوشه گيري و انزوا در كودك خود شوند.
 
همينطور والدين مي بايست تماس مناسبي با مربيان كودك خود داشته باشند و از تغييرات رفتاري كودك در زمان هايي كه به همراه او نيستند اطلاع كسب نمايند./


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 673
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 1 آبان 1392
.
روانشناسی عجیب چینی از چهره فرد مورد علاقه تان
عرش نیوز؛ سال‌هاي سال بود كه چيني‌ها باور داشتند چهره افراد مي‌تواند واقعيت‌هاي پنهان شخصيت‌شان را آشكار كند. شايد چنين تصوري از نظر شما غيرواقعي به‌نظر برسد اما بررسي‌هاي جديد هم نشان مي‌دهد كه پيشاني نوشت آدم‌ها، شخصيت‌شان را هم آشكار مي‌كند. فيلسوف‌هاي چيني مي‌گويند ۵ عنصر در جهان مي‌تواند زندگي ما را تحت‌تاثير قرار دهد؛ چوب، ، آب، آتش، زمين و فلز. از نظر آنها هر كدام از ما تلفيقي از اين عناصر را در چهره خود داريم اما يكي از اين عناصر، نسبت به بقيه آنها شاخص‌تر است. گذشته از فيلسوف‌هاي قديمي، پژوهشگران امروزي هم اين موضوع را تاييد مي‌كنند. سيمون برون، يكي از متخصصان انگليسي كتابي در مورد اين موضوع نوشته و توضيح مي‌دهد كه چطور هركدام از شما مي‌توانيد شاخص‌ترين عنصر را در چهره ديگران شناسايي كنيد و از طريق آن به شخصيت‌شان پي‌ببريد.
روانشناسی عجیب چینی از چهره فرد مورد علاقه تان!!!
 

چهره‌هاي چوبی
بيشتر ضربتي و بدون فكر عمل مي‌كنند، بلندپروازند و فوق‌العاده با اعتماد به نفس كارهاي‌شان را انجام مي‌دهند. آدم‌هايي كه عنصر وجودي‌شان چوب است، بسيار فعالند و هميشه ذهن‌شان سرشار از ايده‌ها و طرح‌هاي تازه است. وقتي يك پروژه جديد به ذهن اين افراد مي‌رسد، صبر ندارند تا آن را شروع كنند اما در مقابل، وقتي كاري را به دست مي‌گيرند، زود از آن خسته مي‌شوند. جاه‌طلبي آنها باعث مي‌شود كه گاهي بي‌رحم جلوه كنند و جز به منافع خودشان به چيزي فكر نكنند. افرادي كه چهره چوبي دارند، نترس هستند و از اينكه به قلمروهاي ناشناخته وارد شوند ابايي ندارند. اين افراد براي رسيدن به هدف‌شان هركاري مي‌كنند.
اگر خواستگار‌تان چهره‌اي با اين ويژگي‌ها دارد، بدانيد كه اعتماد به نفس بالايي دارد و ديگران نمي‌توانند او را از فكري كه در سر دارد، منصرف كنند. شور و شوق اين افراد براي عملي كردن ايده‌هاي تازه هميشه هم خوب نيست چون اگر در اين ميان، كسي سد راهشان شود، تحريك‌پذير و تند‌خو مي‌شوند و بيرحمانه او را پس مي‌زنند.
 

چهره‌هايي از عنصر آب
اين افراد انعطاف‌پذيرند و خوب مي‌توانند خودشان را با شرايط وفق دهند. در كنار آنها خوش مي‌گذرد و عاشق تنوع و تغيير هستند. آنها به ظاهر اهميت زيادي مي‌دهند و هميشه هم لبخند به لب هستند. حل كردن مشكلات مردم، يكي از لذت‌بخش‌ترين كارها براي اين افراد است.
اگر با فردي كه چنين چهره‌اي دارد آشنا شويد، ممكن است بعد از مدتي فكر كنيد او را به‌خوبي شناخته‌ايد اما درواقع، شناختن آنها به‌طور كامل، سخت‌تر از آن چيزي است كه شما فكر مي‌كنيد؛ چون مرموز هستند و آنچه در ذهن‌شان مي‌گذرد را راحت با ديگران در ميان نمي‌گذارند. افرادي كه عنصر وجودي‌شان آب است، مي‌توانند موضوعات را از زواياي مختلف ببينند اما گاهي هم به يك آدم حساس تبديل مي‌شوند كه آزردگي‌ها و زخم‌هاي وجودي‌شان را در مقابل ديگران آشكار نمي‌كنند.
 

چهره‌هاي آتشين
بدانيد خواستگاري كه چنين چهره‌اي دارد، ماجراجو، اجتماعي و برون‌گراست و عاشق اين است كه توجه ديگران را به‌خود جلب كند. چهره‌هاي آتشين، بيشتر به‌دنبال مشاغل سرگرم‌كننده و هنري مي‌روند. آنها به عواقب كارهاي‌شان خيلي توجه نمي‌كنند و تنها در فكر لذت بردن از لحظه هستند. اين آدم‌هاي عجيب و غريب عاشق موضوعات اندوهناك هستند و حتي اگر مشكلي در زندگي‌شان نباشد، گاهي براي خلق يك تراژدي پيشقدم مي‌شوند.
آنها آدم‌هايي رك هستند و به دليل اينكه كسي را نرنجانند حرف‌شان را در دل‌شان نگه نمي‌دارند و اگر حسي دارند، آن را به راحتي نشان مي‌دهند. در كنار چنين فردي به شما خوش مي‌گذرد و بيشتر دوستان زيادي دارند اما واي به روزي كه شيطان درون‌شان بيدار شود. آتشين‌ها آدم‌هاي ريسك‌پذيري هستند و بعيد نيست كه گاهي به دليل همين عادت، همه زندگي‌شان را از دست بدهند. براي مثال اگر همسر آينده شما در اين گروه باشد و روزي احساس كند كه شغلش را دوست ندارد، بلافاصله رهايش مي‌كند چراكه اگر موضوعي به‌نظر اين آدم‌ها كسالت‌آور بيايد، در نخستين فرصت رهايش مي‌كنند.
 

چهره‌هاي زميني
اگر خواستگار‌تان چنين چهره‌اي دارد، بدانيد كه مرد عمل است و روي آسمان‌ها زندگي نمي‌كند. گرچه احتمالا كمي خجالتي است و مدتي طول مي‌كشد تا سفره دلش را براي‌تان باز كند اما اگر چنين فردي را به زندگي‌تان راه دهيد، به شما تا ابد وفادار مي‌ماند. انرژي زمين در اين افراد با كمي حسادت و كينه‌توزي هم همراه است. اگر به فردي كه چنين چهره‌اي دارد ضربه بزنيد، اين ضربه به عمق قلبش وارد مي‌شود و مدت‌ها طول مي‌كشد تا شما را ببخشد. اما در مقابل، اين فرد وفادار، گرچه حساس است اما باهوش و منطقي هم هست و عجولانه تصميم نمي‌گيرد. پس در كنار او مي‌توانيد با خيال راحت زندگي كنيد و مسئوليت تصميمات بزرگ را به‌عهده‌اش بسپاريد.
زميني‌ها به انجام‌دادن سريع‌السير كارها علاقه‌اي ندارند. آنها دوست دارند با صبر و حوصله كارشان را انجام دهند و به همين دليل ديگران مهر كند بودن را روي آنها مي‌چسبانند، اما در واقع اين افراد، دوست دارند كارها را در زماني كه خودشان مي‌خواهند و به شيوه‌اي كه خودشان دوست دارند، انجام دهند. آنها سختكوش و با انصافند و تعريف دقيقي از درست و غلط را در ذهن خود دارند كه به راحتي نمي‌توانيد تغييرش دهيد.
 

چهره‌هاي فلز
اين افراد كاملا خويشتندار هستند و ترجيح مي‌دهند گاهي از ديگران كناره‌گيري كنند. افرادي كه عنصر وجودي‌شان فلز است، مصمم هستند و سرسختانه روي موضوعات تمركز مي‌كنند. معمولا آدم‌هايي كه در ارتباط با آنها قرار دارند، هيچ اطميناني نسبت به جايگاهي كه در زندگي اين فرد دارند، نمي‌توانند داشته باشند و جالب اين است كه يك فلزي از اين موضوع لذت هم مي‌برد.
اگر خواستگاري با اين خصوصيات ظاهري داريد، از قبل بدانيد كه احتمالا شخصيتي كنترلگر دارد و اگر انرژي فلز در او توسط انرژي‌هاي ديگر كنترل نشود، به رفتارهاي وسواسي و سرشار از اضطراب كشيده مي‌شود، چراكه شخصيت‌هاي فلزي، به‌خودي خود نوعي بي‌صبري و خشم را درون دارند اما اگر توسط انرژي‌هاي ديگر كنترل شوند، به ندرت اين رفتارها را از خود بروز مي‌دهند. اما زندگي با اين افراد سراسر مشكل نيست. آنها آدم‌هاي مصممي هستند كه آسان تسليم نمي‌شوند و مي‌خواهند هرطور شده كاري كه مي‌كنند را به سرانجام برسانند، پس اگر با خصوصيات گفته شده مشكلي نداريد و به‌دنبال فردي مي‌گرديد كه خوب بتواند از پس زندگي‌اش بربيايد، يكي از آنها را انتخاب كنيد.
 


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 649
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 30 مهر 1392
.

چگونه صبح ها زودتر بیدار شویم

از آنجایی که بیدار شدن به هنگام صبح برای افراد سخت است می توان از راهکارهای اشاره شده استفاده کرد.
احمد اصغری روانشناس گفت: بیدار شدن از خواب صبح زود برای بسیاری از افراد سخت بوده و گاهی افراد مایل هستند حتی برای 5 دقیقه بیشتر بخوابند.
وی افزود: بهتر است برای بیدار شدن به موقع هنگام صبح زود برنامه ریزي هایی داشته باشيم.
وی تصریح کرد: بهتر است ساعت زنگدار را دورتر از تخت قرار داده تا به هنگام زنگ زدن نتوانید آن را به راحتی قطع کرده و مجددا به خواب بروید . وی به راهکار دیگر اشاره کرد: بهتر است جایی که در آن می خوابید و قرار است صبح بیدار شوید مناسب و تمیز باشد زیرا این خود یک عامل برای سحرخیزی می باشد البته در افراد مختلف متفاوت است.
وی همچنین در پایان اظهار داشت: داشتن خواب کافی در طول شب می تواند به بیدار شدن شما به هنگام صبح کمک کننده باشد.


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 648
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 29 مهر 1392
.

چرا وقتي "بيمار "هستيم خواب‌هاي بد مي‌بينيم

پزشكان به تازگي دريافته‌اند كه علت اصلي اينكه فرد بيمار دچار كابوس و خواب‌هاي بد مي‌شود به دليل عملكرد خاص "سيستم ايمني بدن" است.
به گزارش خبرنگار علمي باشگاه خبرنگاران، بدن افرادي كه دچار عفونت شده‌اند به طور مثال مبتلا به آنفولانزاي شديدي هستند در حال مبارزه با "ميكروب‌ها" و ويروس‌ها در كنار درمان‌هاي پزشكي است.
 
گفتني است: در اين حالت سيستم ايمني بدن انسان، خواب را براي تقويت مبارزه با ميكروب‌ها سبك مي‌كند، زيرا خواهان تخصيص منابع و انرژي براي مبارزه با ويروس‌ها است و تمايلي براي ترشح "هورمون" خواب به ميزان كافي در بدن ندارد.
 
بررسي‌ها نشان مي‌دهند: وقتي فرد خواب سبكي دارد، بيشتر مي‌تواند دچار وضعيت REM و يا همان رويابيني شود و به دليل بالا بودن درجه حرارت بدن اكثرا اين خواب‌ها نوعي حالت كابوس‌وار دارند كه به محض بهبود و ايده‌آل شدن شرايط بدن با ترشح كافي هورمون خواب، فرد خواب‌هاي عادي و غيرترسناك مي‌بيند./ح
 


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , سلامتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 567
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 29 مهر 1392
.

استفاده از اين لوازم آرايش شما را عصباني میکند

یافته های جدید دانشمندان نشان می دهد افرادی که از عطر ، اسپری و به طور کلی "خوشبو کننده ها" زیاد استفاده می کنند افراد خطرناکی هستند این افراد
دچار عصبانیت های نا به هنجار و گاهی "پرخاشگری های شدید" مي شوند.
به گزارش خبرنگار کلينيک باشگاه خبرنگاران؛ بعضی ها به استفاده از لوازم آرایشی همچون عطر، اسپری و ادکلن معتاد شده اند و همیشه در هر جا که حضور پیدا می کنند باید از این لوازم استفاده کنند.
 
مطالعات جدید نشان می دهد افرادی که از عطر ، اسپری و به طور کلی "خوشبو کننده ها" زیاد استفاده می کنند افراد خطرناکی هستند این افراد دچار عصبانیت های نا به هنجار و گاهی "پرخاشگری های شدید" مي شوند.
 
گفتنی است اسپری ها و کرم پودر مستقیما به دلیل مواد شیمیایی که دارند به سلولهای عصبی نفوذ می کنند و با جا گذاشتن مواد سمی خود درون پوست "نورون های عصبی" را دچار اختلال می کنند از این رو سعی کنید با افرادی که همیشه از این وسایل استفاده می کنند زیاد مراوده نداشته باشید.
 
مطالب مرتبط :


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 629
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 21 مهر 1392
.
افسردگی پاییزی را جدی بگیریم
 
پاییز که می‌آید، همراه با ریزش برگ درختان، هوا هم ابری می‌شود و نم نم باران خودنمایی می‌کند، پاییز فصل راه رفتن روی برگ‌های خشکیده رنگارنگ درختان، همان موسیقی خش خش برگ‌هاست، همان برگ‌های فراوان زرد و نارنجی که هر از گاهی هوس می‌کنی کفش‌هایت را درآوری تا موسیقی برگ‌ها پاهایت را قلقلک دهد، در کنار همه زیبایی‌های پاییز، افسردگی فصلی ویژه پاییز نیز جلوه‌ای دیگر پیدا می‌کند.
عرش نیوز ؛ با آغاز فصل پاییز و کوتاه شدن طول روزها و کاهش تابش نور خورشید، خیلی از  افراد دچار نوعی افسردگی فصلی می‌شوند و پزشکان معتقدند این اختلال، یک  مشکل واقعی است و نیاز به تشخیص و درمان دارد.
"زهره کیانی"،  روانشناس در گفت وگو با ایسنا گفت: افراد مبتلا به افسردگی پاییزی از چیزی لذت  نمی‌برند و در انجام کارهای معمول خود دچار کاهش عملکرد و بی‌انگیزگی  می‌شوند.
وی پایین آمدن روحیه، کاهش لذت از زندگی، خستگی و ضعف  بدنی، کاهش تمرکز و توجه، تغییرات خواب و اشتها، کاهش انرژی، بی‌تحرکی،  پایین آمدن عملکرد، از دست رفتن علاقه فرد نسبت به چیزهایی که قبلا از آنها  لذت می‌برد، افکار پوچ، احساس گناه و سرزنش خود، مقصر دانستن خود در همه  موارد، بی‌تفاوتی به مسائل زندگی، بدبینی و در نهایت فکر کردن مداوم راجع  به مرگ را از علائم افسردگی پاییزی می‌داند و می‌افزاید: این عوامل  می‌تواند در موارد شدید زندگی شغلی، اجتماعی و رفتاری فرد را تحت تاثیر  قرار دهد.
کیانی ادامه می‌دهد: برخی افراد به لحاظ ژنتیکی مستعد  ابتلا به این اختلال هستند که البته در زنان به مراتب بیشتر از مردان است و  به نظر می‌رسد مسائل ژنتیکی، ویژگی‌های هورمونی، نوع روابط عاطفی، شیردهی،  زایمان و غیره از جمله مواردی است که میزان افسردگی در زنان را افزایش  می‌دهد.
وی می‌گوید: بیشتر مراجعه کنندگان افسردگی فصلی در پاییز بر  این باورند که در نیمه دوم سال و گاهی در روزهای ابری بدخلق شده و خسته و  خواب‌آلود هستند و به دلیل پرخوری اضافه وزن پیدا می‌کنند، احساس خستگی  مفرط دارند و از طرفی هم قادر نیستند برنامه منظم خود را انجام دهند،  توانایی فعالیت آن‌ها کم می‌شود و این فرآیند هر سال با آغاز فصل پاییز  برای آن‌ها تکرار می‌شود.
کیانی معتقد است کاهش نور خورشید منجر به  افزایش ترشح هورمون ملاتونین می‌شود که این امر نیز احساس خواب‌آلودگی و  خستگی را در افراد مبتلا افزایش می‌دهد، در واقع این افسردگی به دلیل  حساسیت سیستم مغزی نسبت به کاهش و همچنین بالا رفتن میزان هورمون ملاتونین  رخ می‌دهد و قرار گرفتن در معرض نورآفتاب می‌تواند علائم این بیماری را تا  حدودی کاهش دهد.
این روانپزشک می‌گوید: البته علاوه بر نور خورشید،  عوامل بیولوژیکی، محیطی و عوامل روانشناختی نیز در بروز افسردگی‌های فصلی و  همچنین افسردگی پاییزی تاثیرگذار است.
کیانی می‌افزاید: اگر  افسردگی فصلی را درمان نکنیم اختلال دوقطبی در فرد ایجاد می‌شود که علائم  شدیدتر و درمان سخت‌تری دارد و در موارد شدید افسردگی پاییزی نیاز به  مداخله دارویی وجود دارد و فرد تنها با درمان‌های مشاوره‌ای بهبود پیدا  نمی‌کند.
وی ادامه می‌دهد: تغییر در سبک زندگی و پرداختن به ورزش  منظم هم می‌تواند در بهبود افسردگی پاییزی موثر باشد، اما در صورتی که  علائم شدید باشد مداخله بیولوژیک ضروری است. افسردگی پاییزی یکی از اختلالات خلقی است که برخی آن را به عنوان یک عارضه  جدی تلقی نمی‌کنند، در حالی‌که به دلیل تغییرات آب‌وهوا و کمبود نور  خورشید، ساعات بیولوژیکی بدن تغییر می‌کند و می‌تواند منجر به افسردگی حاد  در افراد شود، توصیه‌هایی که روانشناسان به بیماران افسرده می‌کنند این است  که حتی‌المقدور به تحرک و فعالیت‌های فیزیکی اقدام کنند. مثلا پیاده‌روی  در روزهای آفتابی در فصل پاییز و زمستان می‌تواند تاثیر مطلوبی در کاهش  میزان افسردگی داشته باشد.


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 662
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 21 مهر 1392
.

خوش اخلاق باشيد تا ثروتمند شويد!

محققان دانشگاه هاروارد در جديدترين يافته هاي خود در يافتند كه احساس غم و خلق و خوي بد منجر به تصميم گيري هاي نادرست و ضعيف خواهد شد.
دانشمندان با نشان دادن يك فيلم غم انگيز و احساسي به تعداد زيادي داوطلب دريافتند كه داوطلب ها بعد از ديدن فيلم غم انگيز مايل بودند پول نقد خود را صرف هزينه هاي مختلفي كنند.
در حالي كه افرادي كه احساس شادي مي كنند و اميد خود را تحت هيچ شرايطي از دست نمي دادند براي خرج هاي اضافي محتاط تر مي شدند.
محققان براين باورند غم و اندوه مي تواند احساس بي خبري را در انسان ها افزايش دهد و منجر به شروع انجام ضربه هاي عميق كاري شود.
بررسي ها نشان مي دهد كه خلق و خوي منفي باعث كاهش در آمد افراد مي شود و انسان ها بايد تحت هر شرايطي به ميزان رضايت مالي دست يابند.
نتايج مطالعات همچنين نشان مي دهند كه خلق و خوي افراد تاثير زيادي روي كاهش و افزايش پول در حساب بانكي افراد دارد و افراد شاد و سرزنده اغلب از وضيعت مالي بهتري برخوردار هستند و زندگي مرفه و راحت تري دارند.


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 560
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : جمعه 19 مهر 1392
.

طبيعت زيباي ايران در قالب تصوير

نمايشگاه نگاهي به طبيعت زيباي ايران در نگارخانه كمال‌الدين بهزاد برگزار شد.
مريم افتخاري، هنرمند نقاش، در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه تجسمي باشگاه خبرنگاران درباره نمايشگاه نقاشي كه برگزار كرده است گفت: در اين نمايشگاه تابلوهايي با موضوع طبيعت به نمايش گذاشته شده است.
 
وي گفت: تابلوهاي به نمايش گذاشته شده بخشي از طبيعت ايران است كه شايد گاهي از كنار آن بدون دقت و توجه به اين طبيعت عبور مي‌كنيم.
 
افتحاري در ادامه تصريح كرد: رنگ‌هاي استفاده شده در اين تابلوها رنگ‌هايي است كه در طبيعت وجود دارد.
 
وي به چهره‌هايي كه در اين نمايشگاه به نمايش گذاشته نيز گفت: در بخشي از اين نمايشگاه نيز تعدادي چهره به نمايش گذاشته شده كه در حقيقت نگاهي متفاوت را به نمايش گذاشته‌ام.
 
وي اظهار داشت با توجه به طبيعت كه بخشي از زيبايي‌هايي كه خداوند آفريده مي‌تواند ما را به خدا نزديك‌تر كند.
 
افتخاري گفت: اين نمايشگاه تا 18 مهر ماه در نگارخانه كمال‌الدين بهزاد ادامه دارد


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , عجایب جهان , ,
:: بازدید از این مطلب : 794
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 16 مهر 1392
.

چند راهکار ساده برای پيشگيري و درمان اضطراب

عدم اطلاع از موقعيت فشارآور سبب استرس و اضطراب بالاتري در افراد مي گردد، بنابراین كسب آگاهي و اطلاعات در مورد موقعيت ها و مواردي كه مواجه خواهند شد سبب مي شود كه از پيامد موقعيت مطلع شده و كمتر دچار نگراني و دلواپسي شوند.
  اضطراب اغلب از زمان كودكي و طفوليت شروع مي شود و در بزرگسالي نيز اتفاق مي افتد اضطراب مي تواند ناشي از يك وضعيت روحي، اجتماعي، فيزيكي، زيست شناختي، اثرات جانبي داروها و يا تركيبي از اين موارد باشد. راههایی برای پیشگیری و درمان اضطراب وجود دارد.
ورزش منظم
ورزش نكردن خصوصا ورزش منظم به گونه اي تمام مراحل درمان اضطراب را تحت تاثير قرار مي دهد. هنگامي كه علت اضطراب مشخص شود و يك برنامه درماني مشخص تدوين گردد، به راحتي درمان پذير بوده و سريعا شخص به زندگي عادي بر مي گردد، ولي در صورت فقدان علت تشخيص، احساس اضطراب در يك دوره طولاني شخص را آزار داده و از فعاليت هاي اجتماعي دور مي سازد. پژوهشگران دريافته اند كه پياده روي تند و سريع به مدت 40 دقيقه ميزان اضطراب را به طور متوسط تا 14 درصد كاهش مي دهد.
اجتماعي باشيد
هنگامي كه تحت فشار رواني هستيم غالبا به طور غريزي تمايل پيدا مي كنيم كه خود را از صحنه عمل كنار كشيده و به گوشه اي پناه ببريم، که كاري بدتر از اين وجود ندارد. گوشه گيري به تشديد استرس كمك مي كند. در اين زمان بايد سعي كنيم كه با دوستان خود ارتباط بيشتري داشته باشيم.
متخصصان معتقدند كه نوشتن ساده هيجانات بر روي كاغذ موجب تسكين روحي و رواني شخص مي شود. نوشتن احساسات در دفترچه كمك مي كند تا فار رواني ناشي از رويدادهايي مثل از دست دادن شغل، رنج بردن از مشكلات زناشويي و...را تسكين دهد.
بخنديد و شوخ طبع باشيد
مطالعات زيادي نشان داده كه خنده مي تواند يكي از سالمترين پادزهرهاي فشار رواني باشد. هنگامي كه مي خنديم يا حتي طبق برخي تحقيقات موقعي كه ما لبخند مي زنيم جريان خون به مغز افزايش مي يابد و موادي به نام اندروفين"هورمون هاي ضد دردي كه در شخص احساس خوش و سلامت ايجاد مي كند"در مغز آزاد مي شود و سطح هورمونهاي استرس زا را در خون پايين مي آورد.
ذهن خود را متمركز زمان حال كنيد
اگر بتوانيد ذهن خود را چنان پرورش دهيد كه اميدها و آمال خود را به كناري نهاده و موقع مناسب و مقتضي به سراغ تك تك آنان برويد، به آرامش ذهني دست خواهيد يافت. جاده اي كه به آرامش ذهني منتهي مي گردد از راهي موسوم به توجه مي گذرد. اين توجه به خود در هنگام عمل كردن به كارهاي ساده نظير ظرف شستن و...باعث مي شود كه به هيچ و جه بي هدف و سرگردان همچون بطري بر امواج دريا شناور نشويم.
افزايش اعتماد به نفس
با داشتن اعتماد به نفس بالا حداكثر استفاده را از تواناييهاي خود در مواجهه با استرس خواهيد برد و در نتيجه كمتر دچارمشكل مي شويد. اما افرادي با اعتماد به نفس پايين نه تنها از شيوه مناسبي جهت مقابله استفاده نمي كنند، بلكه آسيب پيري بيشتري نيز به آنان وارد مي شود.
حمايت اجتماعي
وجود حمايت اجتماعي در زندگي هر فرد سبب مي شود كه در مقابل بحران هاي زندگي همانند سپر از وي دفاع كند. به همين دليل ما بايد شبكه اجتماعي و روابط اجتماعي خود را گسترش دهيم تا بتوانيم به آنها تكيه كنيم و فكر كنيم كه افرادي هستند كه ما را دوست بدارند و ما نيز آنها را دوست بداريم. با كسب حمايت اجتماعي در سطح بالاتر،احساس امنيت و اعتماد به خود افزايش مي يابد و در مقابل استرس و فشار رواني كمتر آسيب مي بينيم.
آمادگي براي موقعيت هاي تنش زا
بايد ياد گرفت كه در شرايط استرس زا فكر خود را از ترس و نگراني دور كرد و در جهت مفيد قرار داد. مثلا بايد به كاري كه در حال انجام است تمركز نمود و به زمينه هاي اضطراب زای آن فكر نكرد. براي مثال بازيكنان فوتبال به جاي فكر كردن به اينكه زير نظر عده زيادي از تماشاگران هستند به فعاليت و نقش خود در هنگام بازي متمركز شوند.
كسب اطلاعات در مورد موقعيت
عدم اطلاع از موقعيت فشار آور سبب استرس و اضطراب بالاتري در افراد مي گردد، بنابراین كسب آگاهي و اطلاعات در مورد موقعيت ها و مواردي كه مواجه خواهند شد سبب مي شود كه از پيامد موقعيت مطلع شده و كمتر دچار نگراني و دلواپسي شوند. مثلا اگر بيماران قبل از عمل جراحي آگاهي يابند كه عمل چگونه انجام خواهد شد و ميزان درد پس از عمل را بدانند و سير بهبودي برايشان روشن شود، كمتر دچار اضطراب مي گردند.
تن آرامي
طي آن عضلات بدن براي مدتي كوتاه به طور ارادي منقبض گرديده و سپس به حالت آرامش بر مي گردند. اين كار طي مراحل و سلسله مراتبي انجام مي گيرد. با اين روش كه به تنهايي و يا همراه با تكنيك هاي ديگر به كار مي رود نشانه هاي اضطراب كاهش مي يابد. البته مي توان راههاي ديگري كه مي توانيد در چنين موقعيتي انجام دهيد مورد توجه قرار داده و آنها را بيازماييد و مناسب ترين راه را انتخاب نموده و استفاده نماييد.


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 617
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : پنج شنبه 11 مهر 1392
.
والدین هوشیار باشند

عاقبت کودکان ترسو

ابتلا به بیماری های جسمی و روحی در کودکان ترسو بیشتر است.
علی نیک یار،روانشناس در گفتگو با خبرنگار علمی باشگاه خبرنگاران گفت: پدیده ترس یک فرآیند آموختنی است که والدین برای اینکه به کودک بیاموزند چه کاری مفید و یا غیر مفید یا اینکه خطرناک است آن را از انجام کار منع می کنند.
 
وی افزود: کودک مفهوم ترس را نمی داند و در محیط خانواده و اجتماع برای انجام ندادن کارهای خطرناک منع می شود.
 
وی با اشاره به اینکه خجالتی بودن یک پدیده ذاتی است که به عوامل محیطی ربط دارد گفت: در بعضی افراد عامل های ژنتیکی بیشتر مستعد بروز ترس می شود که این ترس و خجالتی بودن منجر به محروم شدن کودک از بعضی لذت ها و کاهش عزت و اعتماد به نفس ،بروز استرس و اضطراب و در نهایت ابتلا به بیماری های جسمی و روحی می شود.
 
نیک یار تصریح کرد: درمان شناختی و رفتاری چون مواجه کردن تدریجی کودک با ترس و قرار ندادن کودک در موقعیت های خطرناک از درمان های غیر دارویی ترس در کودکان به شمار می آید.
 
وی افزود: طولانی شدن ترس اثر سوء در زمینه شخصیتی و خجالتی شدن بیش از کودک و گوشه گیری فرد از اجتماع و وابستگی به خانواده را باید از طریق درمان دارویی برطرف کرد.


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 555
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 10 مهر 1392
.
سالمندان از خانه چه می‌خواهند؟
چهارشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۰۵:۴۴
نهم مهر مصادف با روز جهانی سالمند است. در فرهنگ ما وجود بزرگ‌ترها در خانه نشانه برکت در خانه است. اما نگهداری از سالمندان در خانه کار آسانی نیست و نیاز به توجه و دقت کافی دارد.

عرش نیوز ؛

سالمند

بررسی‏ها نشان داده است سالمندانی که در خانه از آنها نگهداری می‏شود از  نظر جسمی و روانی ‏وضع بهتری دارند و بیشتر از زندگی‏شان لذت می‏برند.  استقلال و آزادی عمل بیشتر، امکان مطالعه، صحبت کردن با افراد خانواده،  دیدن دوستان و آشنایان و احساس تعلق به خانواده موجب می‏شود سالمندان در  خانه احساس بهتری داشته باشند اما از آنجا که در این سن اغلب افراد تحرک  کمتری دارند و بیشتر ساعات روز را در خانه هستند، از بیماری‏های مزمن رنج  می‏برند و قدرت بدنی و حواس‏شان از دوران جوانی ضعیف‏تر است. بهتر است محیط  خانه را برای راحتی و آسایش بیشتر آنها آماده و نکات ایمنی را در خانه  رعایت کرد...

طبق آمار مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‏های آمریکا  لیز خوردن و افتادن از علل اصلی حوادثی است که سالمندان در خانه دچار آن  می‏شوند و پس از آن حریق و سوختگی دومین علت حوادث خانگی سالمندان است.  برای پیشگیری از این حوادث در خانه لازم است اقداماتی در خانه انجام دهید.

 

پیشگیری از افتادن و لیز خوردن

افتادن و لیز خوردن از شایع‌ترین و خطرناک‌ترین حوادث خانگی دوران سالمندی است. سالمندان  اغلب دچار پوکی استخوان هستند و در صورت زمین خوردن استخوان‏هایشان زودتر  دچار شکستگی می‏شود و طول دوره درمان هم اغلب طولانی است. برای پیشگیری از  حوادث احتمالی بهتر است احتیاط‏های لازم را انجام دهید.

 

حمام:اغلب سالمندان در حمام در اثر سرگیجه یا برهم خوردن تعادل زمین می‏خورند،  لیز می‏خورند و دچار آسیب و حادثه می‏شوند. بنابراین انجام اقدامات ایمنی  در خانه اهمیت زیادی دارد. بهتر است کف حمام را با کف‌پوش‏های پلاستیکی  بپوشانید از صندلی و چهارپایه مناسبی در حمام قرار دهید و در کنار شیر آب و  دوش حمام هم برای حفظ تعادل دستگیره و میله نصب کنید.

پله‏ها:بعد از حمام پله‏ها یکی از نقاط پرخطر است بنابراین راه پله‏ها باید نور  کافی داشته باشد. همچنین برای حفظ تعادل بهتر است میله‏هایی در دو طرف پله  نصب شود. به علاوه می‏توانید برای دید بهتر کناره‏ها و لبه پله‏ها را با  نوارهای شب‏رنگ بپوشانید.

فرش‏ها و کف پوش‏ها: بهتر است تمام قسمت کف اتاق‏ها با فرش و موکت پوشیده شده باشد. سرامیک و سنگ به خصوص بعد از تمیز شدن یا خیس شدن لیز می‏شوند.در قسمت‏های بدون فرش و موکت حتما از کف‌پوش‏های پلاستیکی ضداصطکاک  استفاده کنید. زیر قالیچه‏ها و موکت‏ها حتما از پلاستیک‏های مخصوص کم کردن  اصطکاک یا همان ترمز فرش استفاده کنید.

برداشتن موانع:در خانه‏هایی که سالمند در آن زندگی می‏کند باز بودن مسیرها و راه‏های  عبور و مرور خیلی مهم است. مبلمان، بوفه، میز و مجسمه‏ها و چراغ‏های پایه  دار را از سر راه بردارید.

همچنین  نگهداری از پرنده‏هایی مانند قناری و مرغ عشق یا داشتن یک آکواریوم خانگی  علاوه بر این که سالمند عزیزتان را سرگرم می‏کند موجب زیباتر شدن فضای خانه  می‏شود. طی انجام این فعالیت‏ها فرزندان‏تان هم این مهارت‏ها را یاد  می‏گیرند و از تجربه پدربزرگ و مادربزرگشان استفاده می‏کنند

روشنایی و نور کافی:در سنین بالا دید افراد کمتر می‏شود بنابر این بهتر است در همه جای خانه  به‌خصوص حمام، راهرو و پله‏ها نور و روشنایی کافی وجود داشته باشد.

ارتفاع مناسب:فراموش نکنید سالمندانی که روی صندلی چرخ‌دار هستند یا قدشان خمیده شده و  از عصا استفاده می‏کنند، محدوده دسترسی محدودتری دارند و باید ارتفاع  دستگیره‏ها و سطح میزها و کابینت‏ها برای آنها متناسب شود.

نصب دستگیره‏های آسان:برای سالمندانی که به علت آرتروز و دردهای استخوانی گاهی نمی‏توانند به  خوبی از انگشتانشان استفاده کنند بهتر است از دستگیره‏هایی که راحت باز  می‏شوند و نیاز به پیچاندن و چرخاندن ندارند استفاده شود. هرچند وقت یک بار  هم دستگیره‏ها را روغنکاری کنید.

 

پیشگیری از حریق و سوختگی

حریق و سوختگی دومین علت حوادث خانگی سالمندان است. برای پیشگیری وقوع چنین حوادثی بهتر است نکات زیر را رعایت کنید.

برای پیشگیری از سوختگی با آب گرم بهتر است دمای آب شیر آب گرم و منابع حرارتی را کمتر از 70 درجه سانتی‌گراد تنظیم کنید.

حداقل یک شناساگر دود در خانه نصب کنید و هر ماه آن را بازرسی کنید و از سالم بودن آن مطمئن شوید.

اگر عزیز سالمندتان دچار فراموشی یا کاهش هوشیاری است وقتی او را تنها  می‏گذارید، شیر گاز را ببندید و به او تاکید کنید برای گرم کردن غذا از  ماکروفر یا فر برقی استفاده کند.

اگر سالمندتان سیگار می‏کشد به او یادآوری کنید که هیچ‌وقت در رختخواب سیگار نکشد.

سالمند

سرگرمی‏های خانگی

تفریح  و سرگرمی مناسب دوران سالمندی را ‏فراهم کنید. اگر فرد سالمند قبلا به  نگهداری از گل و گیاه علاقه داشته و در این زمینه مهارت دارد. این امکان را  فراهم کنید تا این کار را انجام دهد. اگر در آپارتمان زندگی می‏کنید چند  گلدان تهیه کنید و بالکن یا یک گوشه از خانه را به این کار اختصاص دهید.  نگهداری گل و گیاه آنها را سرگرم می‏کند و اعتماد به نفس‌شان را بالا  می‏برد. همچنین نگهداری از پرنده‏هایی مانند قناری و مرغ عشق یا داشتن یک  آکواریوم خانگی علاوه بر این که سالمند عزیزتان را سرگرم می‏کند موجب  زیباتر شدن فضای خانه می‏شود. طی انجام این فعالیت‏ها فرزندان‏تان هم این  مهارت‏ها را یاد می‏گیرند و از تجربه پدربزرگ و مادربزرگشان استفاده  می‏کنند.

 

 

به روایت آمار

بنا به اعلام مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‏های آمریکا هر سال حدود یک  میلیون سالمند بالای 65 سال در قسمت اورژانس بیمارستان‏ها تحت درمان قرار  می‏گیرند. معمولا آنها هنگام کار کردن با وسایل و ابزاری که در طول روز با  آن سرو کار دارند دچار آسیب و جراحت می‏شوند.

میزان  مرگ‌ومیر حوادث خانگی در سالمندان 3برابر جوان‌تر‏هاست؛ به‌طوری که این  مقدار در سالمندان بالای 65 سال 60 مورد در 100 هزار نفر و در افراد زیر 65  سال 20 مورد در هر 100 هزار نفر است.

با بالا رفتن سن میزان خطر بیشتر و بیشتر می‏شود. بررسی دقیق‏تر آمار  مراجعین اورژانس بیمارستان‏ها نشان می‏دهد میزان حوادث خانگی در 65 سالگی  2برابر، در 75 سالگی 3برابر و بعد از 85 سالگی 4برابر بیشتر می‏شود.

طبق آمار مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‏های امریکا علت 87درصد مرگ و  میرها افتادن و زمین خوردن و 36درصد حریق و آتش سوزی است. همچنین لیز خوردن  و افتادن از علت‏های اصلی حوادثی است که سالمندان در خانه دچار آن  می‏شوند.

سال 1981 بیش از  622هزار سالمند بالای 65 سال در بخش اورژانس بیمارستان‏ها درمان شدند اما  نکته قابل توجه این بود که بیشتر این نوع حوادث با رعایت برخی نکات ایمنی  به راحتی قابل پیشگیری هستند.



:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 646
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 10 مهر 1392
.

کودک بیمار را چگونه سرگرم کنیم؟

یافته های جدید دانشمندان نشان می دهد هنگامی که کودک بیمار است والدین باید حتما دست و صورت آنها را با آب گرم شستشو دهند.

به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ خیلی از والدین بر این باورند حمام کردن باعث سرما خوردگی کودکان می شود اما این باور رایج کاملا نادرست است زیرا طبق آخرین مطالعه محققان، آب به ویژه ولرم و گرم کودک را از حالت کرختی و سستی نجات می دهد.

گفتنی است سرگرم کردن کودک با آب گرم تنها بازی است که تب کودکان را در حالت بیماری و سرماخوردگی کاهش دهد دانشمندان همچنین با مطالعه بر روی بیماران دریافتند بازی با آب تنها بازی در دوران بیماری کودکان است که آن ها را سرگرم می کند و بهتر است والدین حتما در این دوران که کودک مریض و بی حال است او را به حمام ببرند و با او بازی کنند و بعد از حمام حتما او را خشک کنند و با سشوار بدن او را گرم کنند.



:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 872
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 10 مهر 1392
.
راز برتری برخی انسانها در چیست؟
صدق به معنی راستی و صادق انسان راستگوست که مطابق نیّت و عقاید دورنی یا حوادث بیرونی سخن می گوید. صدّیق بسیار راستگو را گویند که هرگز دروغی از او شنیده نشده است.
 
 
 

رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله: كودكان را دوست بداريد و به آنان مهربانى كنيد و هرگاه به آنها وعده داديد وفا كنيد زيرا آنها شما را روزى دهنده خود مى‏ دانند.

جام خانواده؛

صدق به معنی راستی و صادق انسان راستگوست که مطابق نیّت و عقاید دورنی یا حوادث بیرونی سخن می گوید. صدّیق بسیار راستگو را گویند که هرگز دروغی از او شنیده نشده است و علاوه بر آن صداقت خود را با عمل خویش ثابت می کند. صدقه را نیز صدقه نامند زیرا به قصد قربت و از صدق دل از مال خارج می شود، همانگونه که صداق یا مهریه همسر نیز صداق است چون از سر صداقت و راستگویی کابین و مهر زوجه می شود./ المفردات فی غریب القرآن، ج1، ص478

 

قرآن کریم صادق ترین راستگویان را خداوند مهربان می داند و می فرماید: " وَ من اصدق من الله قیلا... ومن اصدق من الله حدیثا"؛ و کیست که در گفتار و وعده های خود را از خدا صادق تر باشد؟... و کیست که از خداوند راستگو تر باشد؟"/ نساء، 87

و حضرت ابراهیم علیه سلام را صدّیق دانسته و مریم را صدّیقه می نامند: " و اذکر فی الکتاب ابراهیم انه کان صدیقا نبیّا...و امه صدّیقه"؛ در این کتاب ابراهیم را یاد کن که او بسیارراستگو و پیامبر (خدا) بود...مسیح...مادرش زن بسیار راستگو بود./ مائده، 75

 

رازبرتری چشمگیر صدق و صداقت در سیره و سخن پاکان و پرهیز گاران آن است که صداقت و راستگویی از نشانه های بر جسته معرفت و دانایی، ترس و هوشیاری و مراقبت و مواظبت از گوهر انسانی است، زیرا چنین فردی خود همیشه را در محضر خدا می بیند، اطاعت از پروردگار را برتر از عزّت و آبروی چند روزه خود می داند و هرگز با دروغ و دروغ گویی قصد کسب مادیات نمی کند، از این رو صدق را در کنار توکل و یقین، نشانه فتح و پیروزی راستین معرفی کرده اند./ مصباح الشریعه، ص27

 

نا گفته پیداست چنین عملی به ظاهر سهل و در گفتار ساده است اما در هنگامه های تصمیم گیری و ارائه شخصیت خود در چشم همگان، سخت و دشوار بلکه بسیار دشوار خواهد بود، چنانکه فرموده اند:" یک ساعت راستگویی و صداقت از یک سال شمشیر زدن در راه خدا برتر است"./ ارشاد القلوب، ج1، ص318

 

تأثیرات صداقت:

* عمل اهل بهشت صدق و راستی است. هر گاه انسان راست بگوید، نیکومار شود و چون نیکوکار شود، ایمان آورد و چون ایمان آوردوارد بهشت شود./ ارشاد القلوب، ج1، ص185

* مصداق آیه " قدم صدق عند ربهم " بشارت ده به آنان که قدم صدق و سابقه نیک نزد پروردگارشان دارند، رسول خدا صلی الله علیه وآله و ائمه علیهم سلام هستند و همچنین ولایت علی علیه سلام./ بحار الانوار، ج24، ص40

 

* ثمره خردمندی، صدق و زبان علم و دانش راستی است.

* دو چیز ملاک دین آدمی است، صدق و راستی، باور کامل و یقین.

* نشانه های مؤمن پنج چیز است: ورع در خلوت، صدقه در قلّت (مالی)، صبر در معصیت، صدق و راستی وقت خوف و هراس از خویشتن، حلم و بردباری وقت غضب./ تحریر المواعظ العددیه، ص391



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 664
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 3 مهر 1392
.

حساسیت شگفت‌انگیز نوک انگشتان دست زنان با دقت 0.000,013 میلی‌متر   

دانش > پزشکی - دقت حس لامسه انسان خیلی بیشتر از چیزی است که پیش از این تصور می‌شد. در حقیقت انسان‌ها می‌توانند اجسامی را که تنها چند نانومتر ضخامت دارند، احساس کنند.
 

مجید جویا- وقتی از مردم بخواهید حواس پنجگانه خود را نام ببرند، پاسخ معمولا این طوری خواهد بود: بینایی، چشایی، شنوایی، بویایی؛ سپس چند ثانیه فکر و بعد: آها، لامسه.

روانشناسی به نام مارتین آرویدسن دانشگاه استکهلم می‌گوید که شاید لامسه فراموش شده‌ترین حس در بین حواس 5 گانه  باشد. او همچنین به اهمیت لامسه در فهمیدن چیزهای دیگر اشاره می‌کند. از جمله اینکه کودکان از طریق لامسه جهان را درک می‌کنند و با این حس با انسان‌های دیگر ارتباط برقرار می‌کنند.

گروهی از پژوهشگران به تازگی دریافته‌اند که لامسه انسانی می‌تواند تغییرات بسیار ناچیز در سطح را به مقدار 13 نانومتر (حدود یک‌دهم پهنای یک تار مو) را درک کند. نتایج این تحقیق به تازگی در نشریه نیچر منتشر شده است.

وقتی چیزی را لمس می‌کنید، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ به گفته مارک روتلر، یکی دیگر از پژوهشگران این تحقیق، حس لامسه مبتنی بر ترکیب اصطکاک و لرزش است. زمانی که انگشت شما در امتداد یک سطح ساییده می‌شود، حسگرهای کوچک فشار در داخل انگشتان، نوع بافت را تشخیص می دهند. همچنین این حس‌گرها لرزش را نیز درک می‌کنند و هرچه این لرزش‌ها نزدیک‌تر باشند، شدیدتر احساس می‌شوند. لرزش‌هایی که توسط حس‌گرها احساس می‌شوند به فرکانس‌هایی مخصوص تبدیل می‌شوند که مغز آنها را به حس خوب لامسه تبدیل می‌کند.

محققین چطور توانستند آزمایش کنند که آیا افراد می‌توانند بافت‌های نازک را احساس کنند یا نه؟ محققین از 20 زن خواستند تا با چشمان بسته مواد طراحی شده مخصوصی را که بسیار نرم و مقاوم به گرما بودند، لمس کنند. هر زن دو نوع ماده مجزا را لمس کرد. سپس از آنها پرسیده شد که بافت این دو ماده چند درصد با هم تفاوت دارند. 100 درصد یعنی این دو ماده کاملا متفاوتند و صفر درصد یعنی اینکه این دو ماده هیچ تفاوتی ندارند. نتیجه این بود که شرکت کنندگان توانستند تفاوت‌های بسیار اندک تا حد 13 نانومتر را تشخیص دهند.

پس ما پیش از این نمی‌دانستیم که تا چه حد لامسه ما دقیق است؟ در واقع نه. دانشمندان قبل از این اطلاعات بسیار کمی در مورد لامسه و نحوه کارکرد مغز ما در درک آن داشتند. و از آنجا که دنیای ما هر روز بیشتر به فناوری‌های مرتبط با صفحات لمسی وابسته می شود، اهمیت لامسه هر روز بیشتر می‌شود.

تفاوت در چیست؟ پیش از این تحقیق، تنها تعداد معدودی از پژوهش‌های مرتبط با لامسه، بدون استفاده از الکترودها یا حیوانات انجام شده بودند. اما به گفته محققین، این اولین باری است که توانسته‌اند بدون اینکه به داخل بدن بروند و یا الکترودهایی را بر روی مغز بگذارند، رابطه بین لامسه و درک آن را بررسی کنند.

به عبارت دیگر، محققین نه تنها توانستند ظریف‌ترین ماده قابل تشخیص برای انسان را اندازه بگیرند، بلکه میزان دقت این تشخیص را نیز اندازه گیری کنند. البته در نظر داشته باشید که این تحقیق روی بانوان انجام شده بود که لامسه آنها اندکی قوی‌تر از مردان است.

حالا این قضیه چه اهمیتی دارد؟ احتمالا در آینده تبلت‌ها و تلفن‌های هوشمند، حواس دیگری را نیز به بینایی و شنوایی اضافه خواهند کرد: تصور کنید که بتوانید با خرید اینترنتی آنلاین، نرمی ابریشم را حس کنید  یا صفحات ای‌بوک خود را ورق بزنید و صفحات آن را زیر دست انگشتان دست خود لمس کنید.

اخیرا تبلت‌ها و گوشی‌هایی به بازار آماده که برای کمک به افراد دچار مشکل بینایی به سیستم صوتی مجهز شده‌اند. این تحقیق می‌تواند اولین گام در راستای جایگزین کردن صدا با حس لامسه باشد. سطوحی که هم مصرف کننده‌ها احساس متفاوتی نسبت به آن داشته باشند و هم به تماس افراد پاسخ متفاوتی دهد. به نظر می‌رسد که آینده درست در نوک انگشتانتان است!



:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 729
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : پنج شنبه 28 شهريور 1392
.
همه ی انسان ها رنگ های خاصی را بیشتر از رنگ های دیگر دوست دارند اما بررسی های اخیر متخصصان آمریکایی نشان می دهد خانم هایی که لباس هایی با رنگ سرخابی انتخاب می کنند کمتر دچار استرس و اضطراب می شوند.
به گزارش افکارنیوز، افرادی که رنگ های سرخابی استفاده می کنند به طور ناخودآگاه محبوب دیگران است و ۵۰ درصد بیشتر از افرادی که لباس های تیره می پوشند بر احساسات منفي و تنش های عصبی مقابله می کنند. بررسی ها نشان می دهند خانم ها در دیدن رنگ ها ریزتر از آقایان هستند اما آقایان تنها طیف کلي رنگ را می بینند و در ۸۰ درصد آقایان سرخابی همان صورتی است و در کل مردان به زیر مجموعه های رنگ ها اهمیت نمی دهند. پوشیدن لباس های تیره با سایه رنگ روشن شما را لاغرتر نشان می دهد این درحالی است که عده ی زیادی از افراد چاق برا این عقیده اند تنها پوشیدن لباس های تیره آنها را لاغر می کند.


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 735
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : پنج شنبه 28 شهريور 1392
.

هفت نکته برای خوش اخلاقی

بدون تکیه به اراده، هیچ کس نمی تواند زندگی سالم و طولانی داشته باشد؛ گاهی اوقات تغییر اخلاق این احساس را به ما می‌دهد که زندگی‌مان خیلی طولانی‌تر شده است.
به گزارش خبرنگار کلینیک باشگاه خبرنگاران؛ بد اخلاقی نه تنها باعث افسردگی‌تان می‌شود، بلکه عملکرد سیستم ایمنی‌تان را نیز پائین می‌آورد، و منجر به بیماری شما می‌شود. در اینجا چند رهنمون برای ارتقا حوصله، روح و روان و سلامت شما آورده شده است.
1- یک موضوع خنده دار
(خنده درمانی)، توسط نرمن کازنیز پایه گذاری شده، تا مفهوم واقعی آن به سرانجام برسد. تحقیقات نشان داده است که شادی و خنده عملکرد سیستم ایمنی بدن را تعالی می‌بخشد. خصوصا تولید سلول‌هایی که بطور طبیعی به حفاظت بدن از بیماری و سرطان کمک می‌کنند. خنده آزاد شدن اندورفین را نیز در مغز افزایش می‌دهد- ترکیبی که به شما احساس خوب بودن می‌دهد. بدون شک، مردم شاد سالم‌تر و طولانی‌تر زندگی می‌کنند. بنابراین مطالب خنده‌دار دلخواه‌تان را بخوانید، فیلم‌های کمدی مورد نظرتان را ببینید و بخندید.
۲- یک آمینو اسید برای نظم دادن به مغز
وقتی یک عدم تعادل یا نقصان باعث بد اخلاقی می‌شود، اروپایی‌ها از یک ترکیب طبیعی مکمل که در سلول‌های بدن انسان یافت می‌شود برای تنظیم اخلاق و حوصله و تنظیم سلامت مغز استفاده می‌کنند. (SAMe (S-adenosil-L-methionine از میتونین بدست می‌آید، که اسید آمینه‌ای است که نقشی در تولید انتقال دهنده‌های عصبی مثل سروتنین و دفامین بازی می‌کند. یک مطالعه نشان داد که SAMe روی بیمارانی که نتایج ناموفق در ارتباط با ضد افسردگی عادی داشتند کارگر بود. برای کمک گرفتن از SAMe، مکملی از ترکیب با ویتامین، B6 و B12 بدست آورید.
۳- بدست گرفتن تندرستی
تماس با مردم تولید اندورفین را افزایش می‌دهد. هورمن رشد و DHEA، زندگی را طولانی‌تر و اثرات منفی استرس را کمتر می‌کند. مطالعات نشان داده‌اند بیمارانی که بطور منظم ارتباط داشته‌اند سریع‌تر از دیگرانی که تنها بوده‌اند بهبود یافته‌اند. بنابراین در آغوش گرفتن و احساسات برقرار کردن با شخصی دیگر باعث بهبود اخلاق هر دوی شما می‌شود.

۴- هورمون‌های جوانی‌تان را تقویت کنید
برای جاری کردن سیل جوانی هورمونهای رشد در بدن‌تان نیازی به قرص ندارید. تحقیقات نشان داده‌اند چمباتمه زدن و فشردن پا تولید طبیعی هورمون جوانی را بشدت زیاد می‌کند. افزایش هورمون رشد به ترفیع حوصله و اخلاق در بین دیگر امتیازات بدنی تعبیر می‌شود. آن را با تمرین وزنه، خم کردن زانو، شنای سوئدی و پاروزدن بالا نگه دارید.
۵- یک نفس نیرو بخش بگیر
نفس کشیدن به طور صحیح برای از بین بردن مواد سمی و زاید، بسیار مهم می‌باشد. در حقیقت تخمین زده شده است که هر انسانی در حدود ۳۰ درصد از مواد سمی بدن خود را از طریق روده‌ها دفع می‌کند، اما بقیه مربوط به دستگاه تنفسی می‌باشد. همچنین از طریق نفس کشیدن ذهن و فکر باز می‌شود، انرژی افزایش پیدا می‌کند و خلق و خو بهبود پیدا می‌کنند.
۶- با بوییدن احساس سرخوشی پیدا کنید
تحقیقات حاکی از آن است که بوییدن، تاثیر مستقیمی روی بدن و ذهن انسان دارد. وقتی شخص اعصاب بویایی خود را تحریک می‌کند، سیستم limbic مغز خود را فعال می‌سازد که با حافظه و روحیه شخص در ارتباط می‌باشند. این موضوع برای بودرمانی مفید می‌باشد، که یک سنت سلامتی طبیعی است و از طریق استفاده بوی گیاهان صورت می‌گیرد. بودرمانی، معالجه افسردگی به وسیله یاسمن، انبساط خاطر با اکالیپتوس، شادمانی و هوشیاری به وسیله گریپ فروت را توصیه می‌کند. روغن این گیاهان را روی شقیقه، گردن یا نقاطی دیگر از بدن خود بمالید. روشی دیگر، این داروهای گیاهی را بجوشانید و بخار آنها را با بینی استنشاق کنید.
۷- به وسیله گل‌ها سرحال شوید
دلیلی وجود دارد که از گلها به زیبایی یاد می‌شود. گل‌های رنگارنگ تاثیر قدرتمندی روی ذهن دارند. آنها می‌توانند سبب ترفیع خلق و خوی بیمار شوند، حتی در زمان استرس زیاد. یک تحقیق نشان داد که افرادی که در حین تایپ کردن ۵ دقیقه در کنار یک دسته گل هستند راحت‌تر این کار را انجام می‌دهند، نسبت به افرادی که در زمان تایپ کردن فقط کنار شاخ و برگ گیاهان می‌نشینند./ح


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 586
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 27 شهريور 1392
.

برترین مجله اینترنتی ایران مجله زندگی ایده آل: به طور میانگین هر فرد روزانه 60هزار فکر دارد که 80 درصد آنها منفی است. حال تصور کنید چگونه این افکار روی بدن اثر می‌گذارد و به طور نیمه خودآگاه و منفی الگوهای فکری و رفتاری شما را تحت تاثیر قرار مي‌دهد. راه گفتن کلمات به خودتان را بازسازی کنید. واقعا با تصدیق‌های مکرر می‌توانید پاسخ به عصبانیت را تغییر دهید. این تاییدها یک الگوی رفتاری مثبت در افکار شما بر جا می‌گذارد. به جای عصبی بودن، پیام های مثبت به خودتان القا کنید، مثلا: من قوی هستم، من شکرگزار هستم و می‌توانم هر کاری را انجام دهم. این افکار مثبت را در طول روز با خود تکرار کنید تا اینکه استرس را از بین ببرید و نگرش شما عوض شود.مهارت‌های كنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود كاهش دهید. یكی از بزرگ‌ترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت است...وقتی نمی‌توانیم عصبانیت خود را كنترل كنيم از چند جهت دچار آسیب می‌شویم:

  • عصبانیت توانایی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یكدیگر هستند.
  • عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیح‌شان مي‌شود.
  • عصبانیت موجب كاهش مهارت‌های اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.
  • عصبانیت به معنای از دست دادن كار است زیرا روابط را نابود می‌كند.
  • همچنین عصبانیت به معنای شكست در كاری است كه در صورت عصباني نشدن و داشتن خلقی نرم‌تر می‌توان در آن موفق شد.
  • عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس مي‌شود (و این رابطه دو طرفه است، عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است).
  • هنگام عصبانی بودن دچار اشتباهات بسیاری مي‌‌شويم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشكل است.

مهارت‌های كنترل عصبانیت را در خود رشد و توسعه دهید. افرادی كه كنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامه‌ای برای كنترل عصبانیت دارند. نكات زیر، مسائل مهمی هستند كه به شما در كنترل عصبانیت كمك می‌كنند. این نكات را به خاطر سپرده و به‌كار گیرید.
نكته اول:
این سؤال را از خود بپرسید: «آیا این موضوع 10 سال دیگر هم برایم مهم است؟» از اين طريق می‌توانید به مسئله از دیدگاهی آرام‌تر بنگرید.
نكته دوم:
از خود بپرسید: «بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟» اگر كسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری كردن سه دقیقه بیشتر، مسئله آنچنان مهمی نيست.
نكته سوم:
تصور كنید كه خود شما نیز همان كار (كاری كه موجب عصبانیت‌تان شده است) را انجام ‌دهید. با خود رو راست باشید. قبول كنید كه گاهی اوقات شما نیز جلوی یك راننده دیگر درمی‌آیید... بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی می‌شوید؟
نكته چهارم:
از خود بپرسید: «آیا طرف مقابل این كار را به‌طور عمدی نسبت به من انجام داده است؟» در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد كه این مسئله فقط بر اثر بی‌دقتی و تعجیل رخ داده و كسی نمی‌خواسته شما را ناراحت كند یا  بیازارد.
نكته پنجم:
تجربه‌ای آرامش‌بخش را تجسم كنيد. چشمان‌تان را ببندید و در ذهن خود سفر كنید. این كار را در مكان‌های امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.
انجام کارهای زیر نیز بسیار به شما کمک می‌کند:
1- وقفه بیندازید
تا 10 شمردن فقط برای بچه‌ها نیست. قبل از اینکه در موقعیتي پیچیده واکنش نشان دهید، چند لحظه صبر کنید، نفس عمیق بکشید و تا 10 بشمرید. کُند کردن واکنش می‌تواند کمک‌تان کند اعصاب‌تان آرام‌تر شود. در صورت لزوم، کمی از فرد یا موقعیت مورد نظر دور شوید تا کمی عصبانیت‌تان فروکش کند.
2 - وقتی آرام شدید، عصبانیت‌تان را بروز دهید
به محض اینکه توانستید خود را کنترل و درست فکر کنید، ناراحتی و عصبانیت‌تان را به طریقی قاطع اما غیرمقابله‌ای ابراز کنید. نگرانی‌ها و نیازهای‌تان را واضح و مستقیم بیان کنید، بدون اینکه بخواهید کسی را ناراحت یا کنترل کنید.
3 - ورزش کنید
فعالیت فیزیکی می‌تواند راه خروجی احساسات باشد، به خصوص اگر در حال انفجار هستید. اگر احساس می‌کنید عصبانیت‌تان شدیدا بالا رفته است، به پیاده‌روی یا دويدن بروید یا زمانی را به انجام فعالیت فیزیکی موردنظرتان اختصاص دهید. فعالیت‌جسمانی موادشیمیایی مختلفی را در مغز فعال می‌کند که باعث می‌شود احساس شادی بیشتری داشته باشيد و خیلی بیشتر از قبل احساس آرامش کنید.
4 - قبل از حرف زدن فکر کنید
در آن لحظه که از عصبانیت داغ کرده‌اید، خیلی راحت اتفاق می‌افتد که چیزی به زبان بیاورید که بعد احساس پشیمانی کنید. قبل از اینکه حرفی بزنید، زمانی وقت صرف کنید تا هم خودتان خوب فکر کنید و هم اجازه دهید افراد دیگر درگیر در آن موقعیت خوب فکر کنند.
5 - راهکارهای ممکن را مشخص کنید
به جای اینکه روی موضوعی که عصبانی‌تان کرده تمرکز کنید، به این فکر کنید که چطور می‌توانید آن مشکل را حل کنید.
اتاق نامرتب فرزندتان عصبانی‌تان کرده است؟ در آن را ببندید. آیا همسرتان هر شب برای شام دیر به خانه می‌رسد؟ برنامه شام را عقب‌تر بیندازید - یا توافق کنید که خودتان چند روز هفته را به تنهایی شام بخورید. به خودتان یادآور شوید که عصبانیت هیچ چیز را حل نمی‌کند و فقط ممکن است همه چیز را بدتر کند.
6 - جملات «من» دار استفاده کنید
برای جلوگیری از انتقاد کردن و تقصیر را به گردن کسی انداختن - که ممکن است فشار موقعیت را بیشتر کند - و برای توصیف وضعیت از جملات «من» دار استفاده کنید. محترمانه و مشخص صحبت کنید. مثلا به جای اینکه بگویید «تو هیچ وقت در کارهای خانه به من کمک نمی‌کنی» بگویید «من ناراحتم، بدون اینکه به من برای جمع کردن ظرف‌ها کمک کنی، میز غذا را ترک کردی.»
7 - کینه به دل نگیرید
بخشش ابزار بسیار قدرتمندی است. اگر اجازه دهید عصبانیت و سایر احساسات منفی، احساسات مثبت را در شما از بین ببرد، خواهید دید که غرق در تلخی حس بی‌انصافی می‌شوید اما اگر بتوانید کسی که عصبانی‌تان کرده را ببخشید، هر دوی شما می‌توانید از آن موقعیت درس بگیرید. واقع‌بینانه نیست که انتظار داشته باشید همه درست همان‌طور که شما دوست دارید رفتار کنند.
8 - برای از بین بردن فشار موقعیت، از شوخ‌طبعی استفاده کنید
شوخی کردن می‌تواند کمی از فشار را کم کند. البته منظور ریشخند و مسخره کردن نیست چون می‌تواند به احساسات طرف مقابل آسیب زده و همه چیز را بدتر کند.
9 - مهارت‌های تمدد اعصاب را تمرین کنید
وقتی از کوره درمی‌روید، مهارت‌های تمدد اعصاب را وارد کار کنید. تمرینات تنفس عمیق، تجسم یک صحنه آرامش‌بخش، تکرار یک کلمه یا جمله تسلی‌‌بخش می‌تواند کمک‌تان کند. همچنین می‌توانید به موسیقی گوش دهید، در دفترخاطرات‌تان بنویسید یا چند حرکت یوگا انجام دهید.
10 - بدانید چه زمان باید کمک بگیرید
یاد گرفتن کنترل عصبانیت برای همه سخت است. اگر عصبانیت‌تان خارج از کنترل به نظر می‌رسد، می‌توانید کمک بگیرید تا کاری نکنید که بعدها پشیمان شوید یا به اطرافیان‌تان صدمه بزنید. کلاس‌های کنترل اعصاب یا یوگا و همچنین مشاوره گرفتن از یک روانشناس می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد.

این یک آزمون استاندارد روانشناسی، برای سنجش اعصاب شماست. شما باید خودتان را در هر یک از 10 موقعیت زیر تصور کنید و گزینه مناسب خودتان را پیدا کنید و علامت بزنید...
بعد از آن، باید نمره مناسب خودتان را در پرانتز انتهای هر گزینه بخوانید و مجموع نمرات‌تان را حساب کنید تا بفهمید که آیا شما از آن آدم‌هایی هستید که زیر فشارهای زندگی، به هم می‌ریزند و تسلیم می‌شوند یا اینکه با صبر و اعتمادبه‌نفس، در برابر مشکلات زندگی مقاومت می‌کنید و می‌ایستید.
1)فرض کنید کارفرمای‌تان از شما می‌خواهد به دفتر او بروید و هنگامی که شما را در دفترش می‌بیند، با لحن تندی با شما برخورد می‌کند. شما در این حالت، کدام‌یک از کارهای زیر را انجام می‌دهید؟
۱) احساس شکست و تحقیر می‌کنید و هنگامی که به محل کارتان برمی‌گردید، ماجرا را برای بقیه همکاران‌تان هم تعریف می‌کنید. (۲ نمره) ۲) به محل کارتان برمی‌گردید و سعی می‌کنید همه چیز را فراموش کنید. (۵ نمره) ۳) موضوع را با یکی از صمیمی‌ترین دوستان‌تان در میان می‌گذارید و سعی می‌کنید با کمک او راه حلی برای مشکل‌تان پیدا کنید. (۷ نمره)
2)فرض کنید که یک هفته است وارد محل کار جدیدی شده‌اید اما هر چه تلاش می‌کنید، نمی‌توانید با هیچ‌کدام از همکاران جدیدتان دوست شوید. چه کار می‌کنید؟
۱) حوصله‌تان از این کار جدید سر می‌رود. دیر سر کار می‌روید و زود برمی‌گردید. (۲ نمره) ۲) کارتان را به درستی انجام می‌دهید اما همزمان به دنبال کار مناسب‌تری هم می‌گردید. (۵ نمره) ۳) سعی می‌کنید بفهمید که مشکل از شماست یا همکاران‌تان. سعی می‌کنید علت این نوع رابطه را کشف کنید و راه‌حلی برایش پیدا کنید. (۷ نمره)
3)فرض کنید چند ساعت روی یک پروژه وقت گذاشته‌اید اما کامپیوترتان دچار مشکلی می‌شود و تمام اطلاعاتی که روی سیستم ذخیره کرده بودید، ‌از دست می‌رود. آن‌وقت شما...
۱) دل‌تان می‌خواهد با مشت به صفحه مانیتور بکوبید و آن را خرد کنید. (۲ نمره) ۲) با عصبانیت از محل کارتان بیرون می‌آیید و از صحنه دور می‌شوید. (۵ نمره) ۳) ناراحت می‌شوید اما به این فکر می‌کنید که از چه راهی می‌شود دوباره این اطلاعات را به دست آورد و ذخیره کرد. (۷ نمره)
4)فرض کنید که یک هفته برای پروژه‌تان زحمت کشیده‌اید و فقط چند ساعت دیگر تا موعد تحویل پروژه وقت دارید اما هنوز قسمت‌هایی از کارتان مانده است که باید کامل شود. چه کار می‌کنید؟
۱) می‌خواهید کارتان را تمام کنید ولی آنقدر هیجان‌زده و عصبی هستید که نمی‌توانید روی کارتان تمرکز کنید. (۲ نمره) ۲) با خودتان می‌گویید: شاید بد نباشد اگر کمی هم استراحت کنم. (۵ نمره) ۳) با خودتان می‌گویید: «من که تا اینجا آمده‌ام، این چند ساعت را هم کار می‌کنم» و بعدش هم تصمیم می‌گیرید کارتان را به اتمام برسانید. (۷ نمره)
5)فرض کنید کارفرمای‌تان شما را از سر کارتان اخراج می‌کند. چه کار می‌کنید؟
۱) آنقدر نگران و پریشان می‌شوید که شب خواب‌تان نمی‌برد. (۲ نمره) ۲) تصمیم می‌گیرید که چند روزی از کار به دور باشید (مثلا بروید مسافرت) و بعدش برگردید و به یک شغل جدید فکر کنید. (۵ نمره) ۳) نیازمندی‌های روزنامه را باز می‌کنید و به دنبال کار می‌گردید و از طریق دوستان و آشنایان‌تان هم جویای کار می‌شوید. (۷ نمره)
6)فرض کنید در ارتباط با صمیمی‌ترین دوست‌تان دچار شک و تردید شده‌اید. چه کار می‌کنید؟
۱) مدام به این فکر می‌کنید که دوست‌تان قصد دارد شما را فریب بدهد و به‌ شما خیانت کند. (۲ نمره) ۲) ارتباط‌تان را با او قطع می‌کنید. (۵ نمره) ۳) تصمیم می‌گیرید با او حرف بزنید و بفهمید که مشکل کجاست. (۷ نمره)
7)فرض کنید رابطه‌تان با صمیمی‌ترین دوست‌تان به هم خورده است. آن‌وقت شما...
۱) خودتان را به بی‌خیالی می‌زنید و می‌گویید تقصیر خودش بود! (۲ نمره) ۲) سعی می‌کنید با دوست دیگری، یک ارتباط صمیمانه برقرار کنید. (۵ نمره) ۳) سعی می‌کنید بفهمید مشکل‌تان کجای کار بوده و اگر رفع‌شدنی است، مشکل را رفع کنید؛ وگرنه، در ارتباط‌های بعدی، بیشتر دقت کنید. (۷ نمره)
8)شب است و شما در بزرگراه رانندگی می‌کنید که ناگهان اتومبیل‌تان دچار مشکل می‌شود و در تاریکی تنها می‌مانید. آن‌وقت شما...
۱) وحشت می‌کنید که مبادا به شما حمله کنند یا ماشین‌تان را بدزدند. (۲ نمره) ۲) ماشین را قفل می‌کنید و برای کمک گرفتن به نزدیک‌ترین محل می‌روید. (۵ نمره) ۳) سعی می‌کنید از ماشین‌های دیگر کمک بگیرید. (۷نمره)
9) درست رانندگی می‌کنید که ماشین پشت سرتان دستش را می گذارد روی بوق و می‌خواهد از شما سبقت بگیرد. چه کار می‌کنید؟
۱) می‌گذارید رد شود ولی به او ناسزا می‌گویید. (۲ نمره) ۲) اهمیت نمی‌دهید چون هنوز فاصله‌اش با شما زیاد است. (۵ نمره) ۳) کنار می‌کشید تا از شما سبقت بگیرد و رد شود. (۷ نمره)
10)پلیس دارد به اشتباه شما را جریمه می‌کند در حالی که شما اطمینان دارید هیچ خلافی مرتکب نشده‌اید. چه کار می‌کنید؟
۱) با پلیس جر و بحث می‌کنید و به او می‌گویید به هیچ عنوان این جریمه را قبول نخواهید کرد. (۲ نمره) ۲) می‌دانید که بحث کردن با او هیچ فایده‌ای ندارد و به همین دليل جریمه را سریع قبول می‌کنید. (۵ نمره) ۳) سعی‌تان را می‌کنید که در کمال آرامش او را متقاعد کنید اما وقتی می‌بینید که او به هیچ وجه، قبول نمی‌کند جریمه را قبول می‌کنید. (۷ نمره)



:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 690
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 26 شهريور 1392
.

برترین مجله اینترنتی ایران مجله زندگی ایده آل: به طور میانگین هر فرد روزانه 60هزار فکر دارد که 80 درصد آنها منفی است. حال تصور کنید چگونه این افکار روی بدن اثر می‌گذارد و به طور نیمه خودآگاه و منفی الگوهای فکری و رفتاری شما را تحت تاثیر قرار مي‌دهد. راه گفتن کلمات به خودتان را بازسازی کنید. واقعا با تصدیق‌های مکرر می‌توانید پاسخ به عصبانیت را تغییر دهید. این تاییدها یک الگوی رفتاری مثبت در افکار شما بر جا می‌گذارد. به جای عصبی بودن، پیام های مثبت به خودتان القا کنید، مثلا: من قوی هستم، من شکرگزار هستم و می‌توانم هر کاری را انجام دهم. این افکار مثبت را در طول روز با خود تکرار کنید تا اینکه استرس را از بین ببرید و نگرش شما عوض شود.مهارت‌های كنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود كاهش دهید. یكی از بزرگ‌ترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت است...وقتی نمی‌توانیم عصبانیت خود را كنترل كنيم از چند جهت دچار آسیب می‌شویم:

  • عصبانیت توانایی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یكدیگر هستند.
  • عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیح‌شان مي‌شود.
  • عصبانیت موجب كاهش مهارت‌های اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.
  • عصبانیت به معنای از دست دادن كار است زیرا روابط را نابود می‌كند.
  • همچنین عصبانیت به معنای شكست در كاری است كه در صورت عصباني نشدن و داشتن خلقی نرم‌تر می‌توان در آن موفق شد.
  • عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس مي‌شود (و این رابطه دو طرفه است، عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است).
  • هنگام عصبانی بودن دچار اشتباهات بسیاری مي‌‌شويم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشكل است.

مهارت‌های كنترل عصبانیت را در خود رشد و توسعه دهید. افرادی كه كنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامه‌ای برای كنترل عصبانیت دارند. نكات زیر، مسائل مهمی هستند كه به شما در كنترل عصبانیت كمك می‌كنند. این نكات را به خاطر سپرده و به‌كار گیرید.
نكته اول:
این سؤال را از خود بپرسید: «آیا این موضوع 10 سال دیگر هم برایم مهم است؟» از اين طريق می‌توانید به مسئله از دیدگاهی آرام‌تر بنگرید.
نكته دوم:
از خود بپرسید: «بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟» اگر كسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری كردن سه دقیقه بیشتر، مسئله آنچنان مهمی نيست.
نكته سوم:
تصور كنید كه خود شما نیز همان كار (كاری كه موجب عصبانیت‌تان شده است) را انجام ‌دهید. با خود رو راست باشید. قبول كنید كه گاهی اوقات شما نیز جلوی یك راننده دیگر درمی‌آیید... بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی می‌شوید؟
نكته چهارم:
از خود بپرسید: «آیا طرف مقابل این كار را به‌طور عمدی نسبت به من انجام داده است؟» در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد كه این مسئله فقط بر اثر بی‌دقتی و تعجیل رخ داده و كسی نمی‌خواسته شما را ناراحت كند یا  بیازارد.
نكته پنجم:
تجربه‌ای آرامش‌بخش را تجسم كنيد. چشمان‌تان را ببندید و در ذهن خود سفر كنید. این كار را در مكان‌های امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.
انجام کارهای زیر نیز بسیار به شما کمک می‌کند:
1- وقفه بیندازید
تا 10 شمردن فقط برای بچه‌ها نیست. قبل از اینکه در موقعیتي پیچیده واکنش نشان دهید، چند لحظه صبر کنید، نفس عمیق بکشید و تا 10 بشمرید. کُند کردن واکنش می‌تواند کمک‌تان کند اعصاب‌تان آرام‌تر شود. در صورت لزوم، کمی از فرد یا موقعیت مورد نظر دور شوید تا کمی عصبانیت‌تان فروکش کند.
2 - وقتی آرام شدید، عصبانیت‌تان را بروز دهید
به محض اینکه توانستید خود را کنترل و درست فکر کنید، ناراحتی و عصبانیت‌تان را به طریقی قاطع اما غیرمقابله‌ای ابراز کنید. نگرانی‌ها و نیازهای‌تان را واضح و مستقیم بیان کنید، بدون اینکه بخواهید کسی را ناراحت یا کنترل کنید.
3 - ورزش کنید
فعالیت فیزیکی می‌تواند راه خروجی احساسات باشد، به خصوص اگر در حال انفجار هستید. اگر احساس می‌کنید عصبانیت‌تان شدیدا بالا رفته است، به پیاده‌روی یا دويدن بروید یا زمانی را به انجام فعالیت فیزیکی موردنظرتان اختصاص دهید. فعالیت‌جسمانی موادشیمیایی مختلفی را در مغز فعال می‌کند که باعث می‌شود احساس شادی بیشتری داشته باشيد و خیلی بیشتر از قبل احساس آرامش کنید.
4 - قبل از حرف زدن فکر کنید
در آن لحظه که از عصبانیت داغ کرده‌اید، خیلی راحت اتفاق می‌افتد که چیزی به زبان بیاورید که بعد احساس پشیمانی کنید. قبل از اینکه حرفی بزنید، زمانی وقت صرف کنید تا هم خودتان خوب فکر کنید و هم اجازه دهید افراد دیگر درگیر در آن موقعیت خوب فکر کنند.
5 - راهکارهای ممکن را مشخص کنید
به جای اینکه روی موضوعی که عصبانی‌تان کرده تمرکز کنید، به این فکر کنید که چطور می‌توانید آن مشکل را حل کنید.
اتاق نامرتب فرزندتان عصبانی‌تان کرده است؟ در آن را ببندید. آیا همسرتان هر شب برای شام دیر به خانه می‌رسد؟ برنامه شام را عقب‌تر بیندازید - یا توافق کنید که خودتان چند روز هفته را به تنهایی شام بخورید. به خودتان یادآور شوید که عصبانیت هیچ چیز را حل نمی‌کند و فقط ممکن است همه چیز را بدتر کند.
6 - جملات «من» دار استفاده کنید
برای جلوگیری از انتقاد کردن و تقصیر را به گردن کسی انداختن - که ممکن است فشار موقعیت را بیشتر کند - و برای توصیف وضعیت از جملات «من» دار استفاده کنید. محترمانه و مشخص صحبت کنید. مثلا به جای اینکه بگویید «تو هیچ وقت در کارهای خانه به من کمک نمی‌کنی» بگویید «من ناراحتم، بدون اینکه به من برای جمع کردن ظرف‌ها کمک کنی، میز غذا را ترک کردی.»
7 - کینه به دل نگیرید
بخشش ابزار بسیار قدرتمندی است. اگر اجازه دهید عصبانیت و سایر احساسات منفی، احساسات مثبت را در شما از بین ببرد، خواهید دید که غرق در تلخی حس بی‌انصافی می‌شوید اما اگر بتوانید کسی که عصبانی‌تان کرده را ببخشید، هر دوی شما می‌توانید از آن موقعیت درس بگیرید. واقع‌بینانه نیست که انتظار داشته باشید همه درست همان‌طور که شما دوست دارید رفتار کنند.
8 - برای از بین بردن فشار موقعیت، از شوخ‌طبعی استفاده کنید
شوخی کردن می‌تواند کمی از فشار را کم کند. البته منظور ریشخند و مسخره کردن نیست چون می‌تواند به احساسات طرف مقابل آسیب زده و همه چیز را بدتر کند.
9 - مهارت‌های تمدد اعصاب را تمرین کنید
وقتی از کوره درمی‌روید، مهارت‌های تمدد اعصاب را وارد کار کنید. تمرینات تنفس عمیق، تجسم یک صحنه آرامش‌بخش، تکرار یک کلمه یا جمله تسلی‌‌بخش می‌تواند کمک‌تان کند. همچنین می‌توانید به موسیقی گوش دهید، در دفترخاطرات‌تان بنویسید یا چند حرکت یوگا انجام دهید.
10 - بدانید چه زمان باید کمک بگیرید
یاد گرفتن کنترل عصبانیت برای همه سخت است. اگر عصبانیت‌تان خارج از کنترل به نظر می‌رسد، می‌توانید کمک بگیرید تا کاری نکنید که بعدها پشیمان شوید یا به اطرافیان‌تان صدمه بزنید. کلاس‌های کنترل اعصاب یا یوگا و همچنین مشاوره گرفتن از یک روانشناس می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد.

این یک آزمون استاندارد روانشناسی، برای سنجش اعصاب شماست. شما باید خودتان را در هر یک از 10 موقعیت زیر تصور کنید و گزینه مناسب خودتان را پیدا کنید و علامت بزنید...
بعد از آن، باید نمره مناسب خودتان را در پرانتز انتهای هر گزینه بخوانید و مجموع نمرات‌تان را حساب کنید تا بفهمید که آیا شما از آن آدم‌هایی هستید که زیر فشارهای زندگی، به هم می‌ریزند و تسلیم می‌شوند یا اینکه با صبر و اعتمادبه‌نفس، در برابر مشکلات زندگی مقاومت می‌کنید و می‌ایستید.
1)فرض کنید کارفرمای‌تان از شما می‌خواهد به دفتر او بروید و هنگامی که شما را در دفترش می‌بیند، با لحن تندی با شما برخورد می‌کند. شما در این حالت، کدام‌یک از کارهای زیر را انجام می‌دهید؟
۱) احساس شکست و تحقیر می‌کنید و هنگامی که به محل کارتان برمی‌گردید، ماجرا را برای بقیه همکاران‌تان هم تعریف می‌کنید. (۲ نمره) ۲) به محل کارتان برمی‌گردید و سعی می‌کنید همه چیز را فراموش کنید. (۵ نمره) ۳) موضوع را با یکی از صمیمی‌ترین دوستان‌تان در میان می‌گذارید و سعی می‌کنید با کمک او راه حلی برای مشکل‌تان پیدا کنید. (۷ نمره)
2)فرض کنید که یک هفته است وارد محل کار جدیدی شده‌اید اما هر چه تلاش می‌کنید، نمی‌توانید با هیچ‌کدام از همکاران جدیدتان دوست شوید. چه کار می‌کنید؟
۱) حوصله‌تان از این کار جدید سر می‌رود. دیر سر کار می‌روید و زود برمی‌گردید. (۲ نمره) ۲) کارتان را به درستی انجام می‌دهید اما همزمان به دنبال کار مناسب‌تری هم می‌گردید. (۵ نمره) ۳) سعی می‌کنید بفهمید که مشکل از شماست یا همکاران‌تان. سعی می‌کنید علت این نوع رابطه را کشف کنید و راه‌حلی برایش پیدا کنید. (۷ نمره)
3)فرض کنید چند ساعت روی یک پروژه وقت گذاشته‌اید اما کامپیوترتان دچار مشکلی می‌شود و تمام اطلاعاتی که روی سیستم ذخیره کرده بودید، ‌از دست می‌رود. آن‌وقت شما...
۱) دل‌تان می‌خواهد با مشت به صفحه مانیتور بکوبید و آن را خرد کنید. (۲ نمره) ۲) با عصبانیت از محل کارتان بیرون می‌آیید و از صحنه دور می‌شوید. (۵ نمره) ۳) ناراحت می‌شوید اما به این فکر می‌کنید که از چه راهی می‌شود دوباره این اطلاعات را به دست آورد و ذخیره کرد. (۷ نمره)
4)فرض کنید که یک هفته برای پروژه‌تان زحمت کشیده‌اید و فقط چند ساعت دیگر تا موعد تحویل پروژه وقت دارید اما هنوز قسمت‌هایی از کارتان مانده است که باید کامل شود. چه کار می‌کنید؟
۱) می‌خواهید کارتان را تمام کنید ولی آنقدر هیجان‌زده و عصبی هستید که نمی‌توانید روی کارتان تمرکز کنید. (۲ نمره) ۲) با خودتان می‌گویید: شاید بد نباشد اگر کمی هم استراحت کنم. (۵ نمره) ۳) با خودتان می‌گویید: «من که تا اینجا آمده‌ام، این چند ساعت را هم کار می‌کنم» و بعدش هم تصمیم می‌گیرید کارتان را به اتمام برسانید. (۷ نمره)
5)فرض کنید کارفرمای‌تان شما را از سر کارتان اخراج می‌کند. چه کار می‌کنید؟
۱) آنقدر نگران و پریشان می‌شوید که شب خواب‌تان نمی‌برد. (۲ نمره) ۲) تصمیم می‌گیرید که چند روزی از کار به دور باشید (مثلا بروید مسافرت) و بعدش برگردید و به یک شغل جدید فکر کنید. (۵ نمره) ۳) نیازمندی‌های روزنامه را باز می‌کنید و به دنبال کار می‌گردید و از طریق دوستان و آشنایان‌تان هم جویای کار می‌شوید. (۷ نمره)
6)فرض کنید در ارتباط با صمیمی‌ترین دوست‌تان دچار شک و تردید شده‌اید. چه کار می‌کنید؟
۱) مدام به این فکر می‌کنید که دوست‌تان قصد دارد شما را فریب بدهد و به‌ شما خیانت کند. (۲ نمره) ۲) ارتباط‌تان را با او قطع می‌کنید. (۵ نمره) ۳) تصمیم می‌گیرید با او حرف بزنید و بفهمید که مشکل کجاست. (۷ نمره)
7)فرض کنید رابطه‌تان با صمیمی‌ترین دوست‌تان به هم خورده است. آن‌وقت شما...
۱) خودتان را به بی‌خیالی می‌زنید و می‌گویید تقصیر خودش بود! (۲ نمره) ۲) سعی می‌کنید با دوست دیگری، یک ارتباط صمیمانه برقرار کنید. (۵ نمره) ۳) سعی می‌کنید بفهمید مشکل‌تان کجای کار بوده و اگر رفع‌شدنی است، مشکل را رفع کنید؛ وگرنه، در ارتباط‌های بعدی، بیشتر دقت کنید. (۷ نمره)
8)شب است و شما در بزرگراه رانندگی می‌کنید که ناگهان اتومبیل‌تان دچار مشکل می‌شود و در تاریکی تنها می‌مانید. آن‌وقت شما...
۱) وحشت می‌کنید که مبادا به شما حمله کنند یا ماشین‌تان را بدزدند. (۲ نمره) ۲) ماشین را قفل می‌کنید و برای کمک گرفتن به نزدیک‌ترین محل می‌روید. (۵ نمره) ۳) سعی می‌کنید از ماشین‌های دیگر کمک بگیرید. (۷نمره)
9) درست رانندگی می‌کنید که ماشین پشت سرتان دستش را می گذارد روی بوق و می‌خواهد از شما سبقت بگیرد. چه کار می‌کنید؟
۱) می‌گذارید رد شود ولی به او ناسزا می‌گویید. (۲ نمره) ۲) اهمیت نمی‌دهید چون هنوز فاصله‌اش با شما زیاد است. (۵ نمره) ۳) کنار می‌کشید تا از شما سبقت بگیرد و رد شود. (۷ نمره)
10)پلیس دارد به اشتباه شما را جریمه می‌کند در حالی که شما اطمینان دارید هیچ خلافی مرتکب نشده‌اید. چه کار می‌کنید؟
۱) با پلیس جر و بحث می‌کنید و به او می‌گویید به هیچ عنوان این جریمه را قبول نخواهید کرد. (۲ نمره) ۲) می‌دانید که بحث کردن با او هیچ فایده‌ای ندارد و به همین دليل جریمه را سریع قبول می‌کنید. (۵ نمره) ۳) سعی‌تان را می‌کنید که در کمال آرامش او را متقاعد کنید اما وقتی می‌بینید که او به هیچ وجه، قبول نمی‌کند جریمه را قبول می‌کنید. (۷ نمره)



:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 686
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 26 شهريور 1392
.

نقش کليدي مادر در روابط اجتماعي کودکان

توسعه‌ي روابط اجتماعي و همچنين ايجاد پيوندهاي مرتبط با حضور و فراگيري در نزد مادران بسيار موثر مي‌باشد.

به گزارش خبرنگار علمي باشگاه خبرنگاران، محققان به نقش کليدي مادران در روابط اجتماعي کودکانشان پي بردند.
 
پژوهشگران موسسه‌ي پلانک با انجام آزمايش بر روي شامپانزه‌هاي يتيم نشان دادند که آنها اغلب در بازي‌هاي اجتماعي بر درگيري و يا در مدت کوتاه منجر به پرخاشگري مي‌شوند.
 
به گفته محققان اين در حالي است که شامپانزه‌هاي مادر براي توسعه‌ي مهارت‌هاي اجتماعي کودکانشان نقش کليدي بازي کرده و در تنظيم رفتار و حل مشکلات آنها به ايفاي نقش مي‌پردازند.
 
ليون مسئول تيم تحقيق مي‌گويد با بررسي رفتار 8 شامپانزه يتيم و 9 شامپانزه‌اي که زير نظر مادر بزرگ شده‌اند دريافتيم که شامپانزه‌هاي داراي مادر به راحتي با ديگر هم ‌جنسان ارتباط اجتماعي برقرار کرده و به لحاظ رفتاري بسيار بهتر عمل مي‌کنند.
 
عدم حس اعتماد به نفس و پرخاشگري مزمن دو خصيصه‌ي اصلي شامپانزه‌هاي يتيم بوده که محققان آنرا با بررسي‌هاي خود به دست آوردند.
 
محققان نتيجه‌گيري کردند در صورت حضور شامپانزه‌هاي يتيم در بين هم سالان خود و ايجاد ارتباطات گوناگون با همجنسان و محيط اطراف آنان را به فرآيند اجتماعي شدن و رفتار اجتماعي کمک خواهد کرد./ح
 


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 722
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 20 شهريور 1392
.

11دلیل باورنکردنی افسردگی

افسردگی هوای گرم زمانی اتفاق می‌افتد که بدن برای وفق یافتن با فصل جدید دچار تاخیر می شود. این مشکل می‌تواند به‌خاطر عدم تعادل موادشیمیایی در مغز و هورمون ملاتونین باشد.

افسردگی محرک‌های زیادی دارد؛ ضربه‌روحی، مشکلات مالی، سوگ از دست دادن عزیزان و بیماری ها نمونه‌هایی از این محرک ها هستند. اما اگر افسرده هستید و هیچکدام از این ها در مورد شما صدق نمی‌کند، تعیین یک دلیل خاص برای افسردگی تان کمی دشوار است. در واقع، ممکن است افسردگی شما یک دلیل خاص و مشخص نداشته باشد. در زیر به برخی از علت‌های عجیب افسردگی اشاره می‌کنیم.

 

1- هوای تابستان

اختلال خلقی فصلی بیشتر با افسردگی زمستانی شناخته شده است که افراد زیادی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. اما برای تعدادی از این افراد، این نوع افسردگی در تابستان اتفاق می‌افتد. افسردگی هوای گرم زمانی اتفاق می‌افتد که بدن برای وفق یافتن با فصل جدید دچار تاخیر می شود. این مشکل می‌تواند به‌خاطر عدم تعادل موادشیمیایی در مغز و هورمون ملاتونین باشد.

 

2- مصرف دخانیات

افرادی که در معرض افسردگی قرار دارند، بیشتر به کشیدن سیگار روی می‌آورند. اما گفته می‌شود که نیکوتین بر فعالیت انتقال‌دهنده‌های عصبی در مغز اثر می‌گذارد و موجب بالا بردن سطح دوپامین و سروتونین (که مکانیزم عمل داروهای ضدافسردگی نیز هست) می‌شود. این موضوع می‌تواند اعتیادآوری دارو و تغییرات خلق‌وخو که با آن همراه است.

 

3- بیماری تیروئید

وقتی غده تیروئید نتواند هورمون کافی تولید کند، به آن کم‌کاری تیروئید گفته می‌شود و افسردگی یکی از علائم آن است. ا

 

4- عادات بد خواب

جای تعجب نیست که کمبود خواب منجر به آسیب‌پذیری شود، اما می‌تواند احتمال بروز افسردگی را نیز افزایش دهد.

 

5- فعالیت بیش از حد در فیسبوک

آیا وقت زیادی را در چت‌روم‌ها و وب سایت‌های اجتماعی می‌گذرانید؟ تحقیقات زیادی نشان می‌دهد که این می‌تواند با افسردگی مرتبط باشد، مخصوصاً در نوجوانان.

 

6- محل زندگی

بحث بر سر این که زندگی شهری بهتر است یا روستایی، بحثی بی‌پایان است، اما تحقیقات نشان می‌دهد که افرادی که در شهر زندگی می‌کنند تا 39 درصد بیشتر در معرض اختلالات روحی هستند تا آن هایی که در روستا زندگی می‌کنند.

 

7- داشتن گزینه‌های انتخابی زیاد

داشتن گزینه‌های زیاد برای انتخاب یک چیز، کار را سخت می‌کند. البته این موضوع برای آن دسته از افراد که در خرید معمولاً اولین چیزی که نظرشان را جلب می‌کند می‌خرند، مشکل نیست. اما افرادی هستند که در صورت زیاد بودن گزینه‌های انتخاب، وقت بسیار زیادی را صرف بررسی چندباره هر گزینه می‌کنند تا بهترین را انتخاب کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که این نوع برخورد موجب ایده آل‌گرایی و افسردگی می‌شود.

 

8- نخوردن ماهی

مصرف کم اسیدهای چرب امگا3 که در ماهی ها و روغن‌های گیاهی یافت می‌شود، می‌تواند موجب افزایش احتمال ابتلا به افسردگی شود.

9- روابط خواهر و برادری ضعیف

با این که نداشتن رابطه خوب با هرکسی می‌تواند موجب افسردگی شود، اما در یک تحقیق که در سال 2007 انجام شد، مشخص گردید که مردهایی که قبل از سن 20 سالگی با خواهر و برادرهای خود کنار نمی‌آمدند، در سال های بعد و بزرگسالی بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار داشته‌اند. با این که مشخص نیست چه چیزی در رابطه خواهربرادری اینقدر مهم است، اما محققان حدس می‌زنند که این روابط می‌تواند با توانایی برقراری ارتباط افراد با هم‌سالان خود مرتبط باشد.

 

10- قرص‌های ضدبارداری

داروهای جلوگیری خوراکی حاوی سنتزی هورمون پروژسترون هستند که تحقیقات مشخص کرده است می‌تواند موجب افسردگی در خانم‌ها شود.

دلیل آن هنوز مشخص نیست و این مشکل برای همه اتفاق نمی‌افتد، اما اگر خانم‌ها سابقه افسردگی دارند یا در معرض ابتلا به آن قرار دارند، با استفاده از قرص های ضدبارداری احتمال بیشتری برای افسرده شدن آنها وجود دارد.

 

11- داروها

افسردگی می‌تواند از جمله عوارض ‌جانبی بسیاری از داروها باشد.

به عنوان مثال، آکوتان و نوع ژنتیکی آن (ایزوترتینیون) برای از بین بردن جوش‌های پوستی تجویز می‌شود، اما افسردگی و فکر خودکشی از جمله خطراتی است که افراد را با مصرف این دارو تهدید می‌کند.

مصرف داروهای ضداضطراب و خواب‌آور مثل والیوم و زاناکس، لوپرسور که برای درمان فشارخون بالا تجویز می‌شود، داروهای پایین آورنده کلسترول مثل لیپیتور و پریمارین برای سندرم‌های پیش از یائسگی نیز از جمله این داروها هستند.

هر زمان که دارو جدیدی برایتان تجویز می‌شود حتماً قسمت عوارض‌جانبی آن را مطالعه کنید و حتماً از پزشکتان سوال کنید که در خطر ابتلا به آن قرار نداشته باشید.

 

افسردگي معضل بسيار پيچيده اي است و شما به تنهايي نمي توانيد آن را حل كنيد. معمولا درمان افسردگي روندي طولاني مدت است. بسياري از مردم افسرده نيازي به مشورت با پزشك نمي بينند. اگر انتظار داريد بيماري شما به خودي خود درمان شود در اشتباه هستيد. از قديم گفته اند: «از تو حركت، از خدا بركت» شما نبايد به هيچ وجه از بيماري خود احساس شرمندگي كنيد. ابداً به حرف هاي مردم در اين زمينه توجه نكنيد. افسردگي يك بيماري جدي است كه مي تواند بر اثر عدم تعادل مواد شيميايي مغز يا ساير عوامل ايجاد شود. افسردگي نيز همانند ساير بيماري ها نياز به درمان دارد. در غير صورت از دست آن خلاصي نخواهيد يافت.

 

اميد خود را به خدا از دست ندهيد

افراد افسرده اميدي به زندگي ندارند و احساس عجز و ناتواني مي كنند. اميد خود را به خدا از دست ندهيد و يادتان باشد هيچ كس به اندازه خداوند نسبت به مردم دلسوزي ندارد.

رفتار دوستانه اي داشته باشيد

خنديدن را از ياد نبريد

خود را مشغول نگه داريد

فعاليت هاي بدني را از ياد نبريد

ميان «تنهايي» و «در جمع بودن» تعادل برقرار كنيد

اشتباهات ديگران و خودتان را ببخشيد

 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 629
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 20 شهريور 1392
.

 

بررسی ها دانشمندان نشان می دهد باز کردن درب یخچال بیش از ۳ بار در روز آن هم به مدن طولانی باعث فاسد شدن مواد غذایی می شود.
باشگاه خبرنگاران: هنگامی که درب یخچال باز می شود گازی از آن خارج می شود که به سیستم تنفسی و ریه ها آسیب مي رساند.
بررسی ها نشان می دهند نگهداری مواد غذایی مختلف در یخچال در کنار هم موجب آزاد شدن گازی می شود که این گاز هنگام باز کردن درب یخچال از آن خارج شده و مستقیما وارد ریه های فرد می شود.
گفتنی است پزشکان توصیه می کنند باز کردن درب یخچال بیش از حد باعث ترشح هورمون اسيتوساليک می شود که این هورمون باعث افزایش اشتها و در نتیجه چاقی نیز خواهد شد.


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 850
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 19 شهريور 1392
.

اگر شما هم کودک دلبندی دارید مطمئنا مهمترین موضوع برای شما سلامتی فرزندتان است .مراقبت از کودک در دوران نونهالی و خردسالی بسیار مهم است و نیاز به دقت و توجه فراوانی دارد.اگر می‌خواهید از صحت روند رشد کودک‌تان و سلامت وی مطلع باشید و متناسب بودن رشد وی متناسب با وزن، قد و سن را ارزیابی کنید، با ما همراه باشید.

به گزارش نامه به نقل از سلامت نیوز: اگر شما هم کودک دلبندی دارید مطمئنا مهمترین موضوع برای شما سلامتی فرزندتان است .مراقبت از کودک در دوران نونهالی و خردسالی بسیار مهم است و نیاز به دقت و توجه فراوانی دارد.اگر می‌خواهید از صحت روند رشد کودک‌تان و سلامت وی مطلع باشید و متناسب بودن رشد وی متناسب با وزن، قد و سن را ارزیابی کنید، با ما همراه باشید.
راهکار‌هایی برای سلامتی کودکان بهترین زمان تکامل مغز از بدو تولد تا سن 8 سالگی است. بازی، مهر ورزیدن، دیدن رنگ‌ها و مناظر خوب، شنیدن، تماس‌های پوستی با پدر و مادر باعث رشد بهتر مغز و افزایش هوش و توانمندی‌های خوب می‌گردد. اگر آرزوی داشتن فرزندانی خوب داریم باید خود نمونه‌ای از رفتار و کردار خوب باشیم. با مدیریت خوب و صمیمی در زندگی روزمره خانوادگی می‌توان فرزندانی با‌هوش، منطقی و با کفایت پرورش داد. سرعت گذر زمان را باور کنیم و قدر سالهای کوتاهی که می‌توانیم با فرزندانمان شادی و بازی کنیم بدانیم و به آنها عشق، مهر و عاطفه هدیه کنیم که افزایش ضریب هوشی و توانمندی‌های فکری و رفتاری مهمترین یادگار ما به آنها خواهد بود. از بحث‌های خانوادگی نزد کودکانمان پرهیز کنیم، زیرا آنها را مستعد به اختلالات رفتاری، اشکالات آموزشی و کندی رشد می‌نماید. بجای نصیحت به فرزندان‌مان به یاد این بیت زیبا باشیم «دو صد گفته چون نیم کردار نیست» بیاد داشته باشیم والدین مهمترین سرمشق زندگی آینده فرزندان خواهند بود. سلامت روانی یکی از ارکان مهم سلامتی است. تفویض مسئولیت‌های متناسب با سن و تمرین کسب استقلال در امور برای کودکان لازم است و موجب افزایش اعتماد به نفس آنها می‌‌شود کودکانمان را در تصمیم‌گیری‌های جاری زندگی شریک کنیم.
در این موارد به پزشک مراجعه کنید اگر نوزادی خیلی زود (کمتر از یکماه) گردن بگیرد. اگر تا 3 ماهگی ارتباط چشمی با مادر نگیرد. اگر تا پایان 4 ماهگی گردن نگرفته باشد. اگر تا 5 ماهگی مواظب محیط اطراف و ایجاد ارتباط با دیگران نباشد. اگر تا 9 ماهگی قادر به نشستن نباشد و اگر تا پایان 15 ماهگی راه نیفتاده باشد باید با پزشک مشورت شود و اگر قبل از 18 ماهگی بیشتر از یکدست استفاده کند، باید با پزشک مشورت شود.
آداب حفظ سلامتی سلامتی چون میزی‌ ا‌ست که بر 4 پایه: جسم، روان و مبانی الهی و ارتباطات اجتماعی تکیه دارد. توجه اکثر ما بیشتر به حفظ سلامت جسمانی است در حالی‌که باید، با افکار و رفتار خود که نشانه سلامت روانی است به حفظ ارتباطات صحیح و صمیمی خود با دیگران و اعتقاد به مبانی معنوی و الهی نیز حساس باشیم و اگر نقص در هر یک از موارد فوق داریم برای رفع آن بکوشیم. یکی از راه‌های حفظ سلامتی تغذیه صحیح است، زیرا داشتن تغذیه مناسب در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است.  پرهیز از غذاهای چرب، شیرین و شور  مصرف میوه‌جات و سبزیجات  دقت در میزان و کیفیت روغن مصرفی  حفظ تعادل، کفایت، کیفیت و تناسب در غذاهای مصرفی دو پیشنهاد کلیدی برای حفظ سلامتی: 1- عادت به ورزش‌های متناسب باسن 2- مراجعه به پزشک قبل از ابتلا به بیماری


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , سلامتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 735
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 9 شهريور 1392
.
خاموش کردن ذهن برای یک خواب راحت
جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۹:۴۵
خوب، حالا بعد از اینکه مصرف کافئین را قطع کردید و کمی ملاتونین به برنامه‌غذایی‌تان اضافه کردید، باز هم نمی‌توانید بخوابید؟
به گزارش افکارنیوز، خواب برای حفظ سلامتی اهمیت زیادی دارد. در طول خواب است که بدن ما خود را بازسازی کرده و التیام می‌بخشد، ذهنمان آرام می‌شود و ناخودآگاهمان در طول رویا وارد بازی می‌شود.
خیلی‌ها نمی‌دانند که ما واقعاً به چه مقدار خواب نیاز داریم. این سوال هیچ پاسخ مشخصی ندارد. هرچه رشد می‌کنیم و سنمان بالاتر می‌رود، مقدار خواب موردنیازمان متفاوت می‌شود و اینکه می‌گویند هر فرد به هشت ساعت خواب نیاز دارد یک باور غلط است. بعضی افراد با شش یا هفت ساعت خواب راحت هستند، بعضی با نه تا ده ساعت. بدن هرکدام از ما از نظر بیولوژیکی متفاوت است و مهمترین چیز کیفیت خوابمان است و اینکه وقتی خسته هستیم بخوابیم.
این روزها افراد بیشتر و بیشتری دچار اختلالات خواب می‌شوند و راهکارهایی به جز دارو هم وجود دارد. در زیر به چند نکته درمورد مشکلات خواب اشاره می‌کنیم؛
فعالیت‌های روزانه اهمیت دارد
مصرف کافئین روزانه‌تان را محدود کنید و برای بیدار نگه داشتن خودتان از محرک استفاده نکنید، مخصوصاً در شب هنگام. بدن ما یک سیستم ظریف بیوریتمیک دارد و وقتی خودتان را مجبور به بیدار ماندن بیشتر از آن حدی که باید می‌کنید، در این چرخه مشکل ایجاد می‌شود و کم‌کم مشکلاتتان آغاز می‌شود. چیزهایی مثل نوشابه‌های انرژی‌زا فقط یک کمک موقتی هستند. در آخر از نوشیدنی‌هایی مثل این ضربه می‌خورید و حتی می‌توانند شدیداً اعتیادآور باشند.
خودتان را تقویت کنید
اگر در طول روز نیاز به تقویتی دارید، پیاده‌روی، تنفس عمیق، نوشیدن آب یا خوردن تنقلات سالم مثل آجیل را امتحان کنید. خیلی‌وقت‌ها که عصرها می‌خوابیم، بدنمان کم‌آب می‌شود و به آب یا هوای بیشتری نیاز پیدا می‌کند. به دنبال تنقلات شیرین و قندی نروید چون اینها هم می‌توانند مضر باشند. همچنین سعی کنید چرتتان خیلی طول نکشد چون همین هم باعث می‌شود شب نتوانید به‌موقع بخوابید.
هنوز نمی توانید بخوابید؟ به تغذیه‌تان توجه کنید
هنوز هم بااینکه کافئین را در برنامه‌غذایی‌تان کم کردید نمی‌توانید بخوابید؟ اجازه بدهید کمی درمورد تغذیه برایتان توضیح دهیم. اضافه کردن چیزهایی مثل ویتامین B، منیزیم، تریپتوفان و ملاتونین می‌تواند کمکتان کند. فقط دقت کنید که ویتامین‌های B را خیلی دیر مصرف نکنید چون ممکن است خوابتان را به هم بزنند. تریپتوفان آمینواسیدی است که برای ما ضروری است (یعنی خودمان نمی‌توانیم آن را بسازیم) و دریافت آن هم بسیار سخت است، مخصوصاً برای افراد گیاهخوار.
تریپتوفان، بعد از اینکه مدت‌ها مورد نکوهش بود، دوباره به بازار برگشت که ماده تشکیل دهنده HTP-۵ است که به سروتونین تبدیل می‌شود، همان هورمونی که در مغز که به روحیه و خواب شما کمک می‌کند. ملاتونین هم ماده دیگری است که به طور طبیعی تولید می‌شود که مکمل‌غذایی آن را می‌توان برای کمک به خواب استفاده کرد. فقط دقت کنید که اگر داروهای SSRI مثل Prozac مصرف می‌کنید، تریپتوفان یا ملاتونین را امتحان نکنید.
خوب، حالا بعد از اینکه مصرف کافئین را قطع کردید و کمی ملاتونین به برنامه‌غذایی‌تان اضافه کردید، باز هم نمی‌توانید بخوابید؟
بگذارید کمی درمورد محیط خوابتان صحبت کنیم. دقت کنید که اتاق خوابتان کاملاً تاریک و آرام باشد. اگر محیط اطرافتان پرسروصدا است، می‌توانید از گوش‌گیر استفاده کنید. سعی کنید هیچ کار هیجان‌انگیزی قبل از خواب انجام ندهید، مثل ورزش شدید یا تماشای فیلم ترسناک (رابطه‌جنسی اشکالی ندارد).
کارهایی بکنید که ریلکس‌تان کند و شما را از مشغله روزتان دور کند، مثل خواندن یک کتاب غیرکاری و درسی، تماشای یک برنامه مفرح در تلویزیون، بازی کردن با حیوان خانگی‌تان، خوابیدن در وان حمام. در این ساعت باید روزتان را پشت سرتان بگذارید و استراحت کنید. شاید برای افراد پرمشغله و معتاد به کار سخت باشد اما مجبورید که برای داشتن خوابی راحت حواستان را از مشغله روزانه پرت کنید.
همچنین از نوشیدن مشروبات الکلی خودداری کنید. شاید در ابتدا برایتان تسکین‌بخش باشد اما خوابتان را بر هم می‌زند و موجب کم آب شدن بدنتان هم می‌شود.
به نظر می‌رسد که ذهن ما بزرگترین مانع ما برای خوابیدن است. بیشتر وقت‌ها وقتی در تاریکی و خلوت دراز می‌کشیم، ذهنمان فضایی عالی برای طغیان پیدا می‌کند. به اتفاقات آن روز فکر می‌کنیم، نگران فردا می‌شویم، به این فکر می‌کنیم که فلان کاری که کرده بودیم درست بوده یا نه، درمورد انتخاب‌های آینده‌مان سوال می‌کنیم یا خیلی ساده دراز می‌کشیم و در فکرمان کار می‌کنیم. به برنامه روزانه‌مان فکر می‌کنیم و یا سعی می‌کنیم برای یکی از مشکلاتمان راه‌حل پیدا کنیم.
باید راهی برای بستن ذهنمان و ریلکس کردن پیدا کنیم. اما این سخت‌ترین مانع خوابیدن است زیرا ذهن می‌تواند مثل یک بچه خیلی شیطان باشد.  و زمان‌هایی هست که واقعاً یک عالمه کار داریم که باید انجامشان دهیم. راه‌حل چیست؟ دو انتخاب دارید: ذهنتان را ببندید و بخوابید یا بیدار شوید و کار کنید.
بلند شدن و مشغول شدن به کارها فکر بدی نیست. اینکه ساعت‌ها دراز بکشید و درمورد چیزی فکر کنید کار بی‌هدف و بیهوده‌ای است. پس بلند شوید و کارتان را تمام کنید، مقاله‌تان را بنویسید، یک لیست از کارهای فردا تهیه کنید، حساب بانکی‌تان را چک کنید و از این قبیل. این کارها اگر انجامشان ندهید دیوانه‌تان می‌کنند. پس بلند شوید، آنها را انجام دهید و بعد به تختتان برگردید. یا اینکه فقط بلند شوید و حواس خودتان را با کاری مثل کتاب خواندن، نگاه کردن تلویزیون یا حل جدول پرت کنید.
در یک لحظه فقط به یک چیز می‌توان فکر کرد
پس اگر به چیزی منفی یا مربوط به کار فکر می‌کنید، آن را به فکری دیگر تغییر دهید. برای همین بوده که از قدیم می‌گفتند برای اینکه خوابتان ببرد شروع به شمردن کنید. چون حواس ذهن را از افکار تکراری پرت می‌کند.
ارتباط ذهن-جسم واقعی است
ارتباط ذهن-جسم  و اینکه ما رئیس هر دو آنها هستیم را به خاطر آورید.
در آخر بعضی گیاهان و درمان‌های خانگی را برایتان پیشنهاد می‌کنیم. می‌توانید قبل از اینکه برای گرفتن یک نسخه پیش دکتر بروید، اینها را امتحان کنید. چای‌های گیاهی و گیاهانی مثل اسطوخودوس، بابونه و ریشه سنبل‌الطیب برای خواب عالی هستند. ممکن است مجبور شوید روش‌های مختلفی را امتحان کنید تا روشی مناسب خودتان پیدا کنید اما حتماً اینکار را بکنید. خواب خوبی داشته باشید!


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 692
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : جمعه 8 شهريور 1392
.

چرا یافتن آرامش و لذت دشوار است؟

اگر  به مشکلاتمان نگاه کنید می‌بینید که بیشتر این مشکلات ریشه در ذهن ما  دارند. فرض ابتدایی همه آنها یکسان است: یک اتفاق خارجی روی می‌دهد، ما  انتخاب می‌کنیم که فقط یک طرف جریان را ببینیم و بعد طوری آن را تفسیر کنیم  که دچار تعارضات ذهنی شویم که نتیجه آن نوعی رنج احساسی است. بااینکه گفتن  «مشکلاتت را رها کن» آسان است، همه ما می‌دانیم که عمل به آن، به این  سادگی‌ها هم نیست. همه ما سالها در جذب مشکلات و تعارضات شرطی‌سازی  کرده‌ایم.

به همین دلیل فقط گفتن «دیگر به مشکلاتت فکر نکن» چندان  تاثیری روی ما نخواهد داشت. ما به ابزارهایی نیاز داریم که ریشه‌ای با مشکل  برخورد کند. اجازه بدهید چیزی را امتحان کنیم. یک دقیقه (یا ۵ دقیقه)  چشم‌هایتان را ببندید و طی این مدت تصمیم بگیرید که سکوت و سکون کنید و  نگذارید با افکارتان از این سکوت بیرون بیایید (حالا دست از خواندن بردارید  و این کار را بکنید). خوب، حالا چه اتفاقی افتاد؟

احتمالاً متوجه  شدید که لحظه‌ای که ساکت شدید، افکار دیگر به سراغتان نیامدند--منظور افکار  نامربوط است. این افکار نوعی مایه پرت کردن حواس است و ما را از سکوت  درونی‌مان دور می‌کند. این فقط آزمایشی بود که در آن آگاهانه ذهنمان را  مشاهده کرده و سعی کردیم ساکن بمانیم اما نتوانستیم.

وضعیت فضای  درونی‌تان را وقتی روزتان را می‌گذرانید و از افکار آلوده‌کننده غافلید،  تجسم کنید. درنتیجه، فضای درونی ما با اطلاعات بی‌فایده، افکاری که برای  سلامتی‌مان مفید نیستند، به هم خواهد ریخت. ازآنجاکه فضای درونی‌مان به هم  ریخته است، وضوح و روشنی درونی‌مان و خرد ذاتی‌مان دور و تار می‌شود. و در  نتیجه تماسمان با بخشی از خود درونی‌مان که مقدس، منطقی، آرام و جاودان است  را از دست می‌دهیم.

حواس‌پرتی‌هایی که فوری و مهم می‌دانستیم، مثل  تماشای تلویزیون، به‌روز کردن صفحه ******مان، چک کردن ایمیلمان، غیبت کردن  پشت تلفن، ریختن موزیک‌های جدید روی گوشی‌تان و از این قبیل، همگی شما را  عقب می‌برند. همه آنها توجه شما را عقب کشیده و حواس شما را از مسائلی که  واقعاً برایتان اهمیت دارند چیزهایی که خوشبختی و شادی بادوام به زندگی‌  خودتان و دیگرانی که قرار است بشناسید، می‌آورند پرت می‌کند.

چه آن  را تشخیص دهید و چه ندهید، اطلاعاتی که خودتان را در معرض آن قرار می‌دهید،  فضای درونی شما را تا حدی پر می‌کند و بر احساسات و خواسته‌هایتان اثر  می‌گذارد. و اگر دقت نکنیم، ممکن است خیلی راحت زمانی که وقت باارزشمان را  صرف چیزهای بی‌ارزش می‌کنیم، زندگی‌مان را از دست دهیم و بعد با خود فکر  کنیم که زندگی‌ام چه شد؟

چرا احساس بی‌ثباتی می‌کنم و اینقدر زود  آسیب می‌بینم؟ چرا احساس خوشبختی و موفقیت نمی‌کنم؟ و بعد با همین فکرها از  دنیا می‌رویم. اگر هنوز اینجا هستید. نفس می‌کشید و اینجا را می‌خوانید،  امروز نعمتی از سوی خداوند برای شماست که بیدار شوید! بیدار شوید و کنترل  سرنوشتتان را به دست گیرید، و با چیزهایی که بر آن تمرکز می‌کنید و اجازه  می‌دهید وارد زندگیتان شوند شروع کنید.

راهنمای ساده برای پاکسازی درونی

یک  راه برای پاکسازی به‌هم ریختگی فضای درونی‌مان حفاظ گذاشتن برای حیاط  ذهنمان است؛ اینکه از چیزهایی که وارد ذهنمان می‌شود آگاه باشیم، با کلمات،  افکار و توجه‌مان شروع کنیم. ممکن است از این آگاه نباشیم اما انرژی زیادی  را صرف غیبت کردن، بدگویی درمورد دیگران، قضاوت کردن مردم، پیدا کردن  اشتباهات آنها و غرق شدن در افکار منفی مثل حسادت، گناه یا ترس و بهانه  آوردن برای پوشاندن احساس واقعی‌مان می‌کنیم.

شاید همه اینها به  نظرتان کمی اغراق‌آمیز بیاید اما اگر واقعاً مراقب خودمان، افکار و  کلماتمان باشیم، متوجه خواهیم شد که هر روز در نقطه‌ای، حتی ناآگاهانه،  خیلی از این احساسات را داریم. خیلی‌وقت‌ها این تخطی بسیار ظریف است مثل یک  قضاوت منفی درمورد گارسن یک رستوران یا خسته‌شدن از یک مشتری تلفنی و  بدگویی درمورد او و یا گفتن یک دروغ کوچک برای بهانه آوردن به جای نه گفتن.  این نیست که با داشتن این احساسات یا گفتن این کلمات به آدم‌های بدی تبدیل  می‌شویم. یعنی این چیزها زباله هایی بی‌فایده هستند که فضای درونی ما را  اشغال می‌کنند و به درد سلامت درونی‌مان نمی‌خورند.

برای پاکسازی درونی خود این چهار قانون را رعایت کنید:
۱. چیزی که واقعاً منظورتان است بگویید. به چیزی که می‌گویید واقعاً اعتقاد داشته باشید.
۲. چیزی را به کسی نگویید مگراینکه بتوانید آن را به همه بگویید.
۳. چیزی را که نمی‌توانید بیرون بگویید، درون نگویید.
۴. چیزی نگویید مگر اینکه درست، مفید و بامحبت باشد.

اینجا هر کدام از این موارد را با جزییات بیشتر بررسی می‌کنیم:

۴ قانون برای آرام کردن ذهن

۱. چیزی که واقعاً منظورتان است را بگویید. به چیزی که می‌گویید واقعاً اعتقاد داشته باشید.

قسمت اول: چیزی که واقعاً منظورتان است را بگویید.

آیا  برای جلوگیری از برخورد کامل با یک موقعیت ناراحت‌کننده می‌فهمید که مشغول  بهانه‌آوردن هستید؟ بعنوان مثال، دوستتان از شما می‌خواهد که در یک مهمانی  شرکت کنید. واقعاً دوست ندارید به آنجا بروید اما بهانه می‌آورید که،  «نمی‌توانم جور کنم بیام» یا «خیلی سرم شلوغه»، تا بتوانید به آرامی از  چیزی یا کسی یا فعالیتی جلوگیری کنید. نمونه دیگر می‌تواند این باشد که کسی  از شما می‌خواهد کاری برای او انجام دهید که شما خیلی به آن راغب نیستید،  اما احساس گناه می‌کنید و نمی‌توانید به او نه بگویید، به همین دلیل از  برخورد با آن فرد جلوگیری می‌کنید (تلفن‌ها یا ایمیل‌های او را جواب  نمی‌دهید) یا بهانه‌ای می تراشید که حقیقت ندارد. دلیلش این نیست که  نمی‌توانید کاری انجام دهید. واقعیت این است که تصمیم گرفته‌اید آن کار را  انجام ندهید اما عمل بهانه آوردن یا اجتناب از آن، جنبشی در فضای درونیتان  آغاز می‌کند که برای حفظ آن نیاز به انرژی دارید. به جای سکون و آرامش حالا  خود را مشغول فکر کردن به این «دروغ» می‌کنید. وقتی می‌خواهید چیزی  بگویید، تصمیمی آگاهانه بگیرید که حقیقت محض یا آنچه واقعاً منظورتان است  را بگویید. حقیقت محض لازم نیست خشن یا ناراحت‌کننده باشد، می‌توانید این  کار را با مهربانی اما قاطعانه انجام دهید. وقتی چیزی که می‌گویید حرف  خودتان باشد، هیچکس نمی‌تواند آن را رد کند، حتی اگر آنچه می‌شنوند را دوست  نداشته باشند؛ چون حقیقت را گفته‌اید و دقیقاً به آن اعتقاد داشته‌اید.

قسمت دوم: به چیزی که می‌گویید واقعاً اعتقاد داشته باشید.

گاهی‌اوقات  برای رد کردن مسئولیت از سرمان یا از سر عادت چیزی می‌گوییم که واقعاً به  آن اعتقاد نداریم. بعنوان مثال، به والدین یا نزدیکانمان پشت تلفن می‌گوییم  «دوستت دارم»، نه به این دلیل که واقعاً منظورمان این است، بلکه از سر  عادت. این کلمات به طور خودکار از دهانمان خارج می‌شوند، طوریکه معنای  واقعی خود را از دست می‌دهند. در مثالی دیگر می‌گوییم، «زود بهت زنگ  می‌زنم»، یا «فردا بهت زنگ می‌زنم». یا به دوستی پیشنهاد کمک می‌دهیم اما  چندان تمایلی برای انجام حرفمان نداریم و فقط به این دلیل به زبانش  می‌آوریم که ساده بوده و باعث خوشحال شدن فرد مقابل می‌شود.

ممکن  است تصور کنیم که این نظرات عادی بی‌ضرر هستند اما در عمق درونمان می‌دانیم  که درست نیستند. اینها شروع دروغهای کوچک ما هستند و به مرور زمان به  افکار گناه‌آلود تبدیل می‌شوند که حواس شما را از از این لحظه پرت می‌کنند.  به خودتان متعهد شوید که به هر چه که به زبان می‌آورید واقعاً اعتقاد  داشته باشید و وعده توخالی که قدرت یا قصد انجام آن را ندارید به کسی  ندهید.

۲. چیزی را به کسی نگویید مگراینکه بتوانید آن را به همه بگویید.

چه  قبول کنیم یا نه، بیشتر ما نوعی غیبت کردن را دوست داریم. همچنین خیلی  سریع اشکالات دیگران را پیدا می‌کنیم و با دوستانمان درمورد آن حرف  می‌زنیم. یا بیچارگی کسی را می‌فهمیم و دوست داریم به دیگران هم اطلاع  دهیم. مطمئناً نمونه‌های زیادی از این را در زندگی خودتان داشته‌اید اما  برای برای نمونه به یک مورد اشاره می‌کنیم: نسیم دچار مشکل احساسی شد و  امروز در محل کار سر یکی از همکاران داد می‌زند و ما به محض اینکه به خانه  می‌آییم موضوع را فوراً به همسرمان می‌گوییم.

نمونه دیگر اینکه علی  از کار خود اخراج شده است و وقتی درمورد آن می‌شنویم چون از او خوشمان  نمی‌آید حتی درموردش جوک هم درست می‌کنیم. در دو هر نمونه، نمی‌توانیم همان  چیز را برای همه بازگو کنیم، مخصوصاً خود نسیم یا علی. و اگر واقعاً فضای  درونیمان را موقع و بعد از گفتن این کلمات مشاهده می‌کردیم، ته دلمان احساس  خوشحالی زیادی نمی‌کردیم. وقتی آگاهانه چنین گفتگویی را مشاهده می‌کنیم،  یاد می‌گیریم که هیچ کاری برای غذا دادن به روحمان انجام نداده‌ایم، همه  کاری که کردیم ایجاد انرژی منفی و تعارض درونی بوده است که فضای درونی ما  را آلوده کرده است. به خودتان متعهد شوید که هیچ چیزی را به کسی نگویید  مگراینکه بتوانید آن را به همه دنیا اعلام کنید. برای پراکنده نکردن انرژی  منفی به خودتان متعهد شوید.

۳. چیزی را که نمی‌توانید بیرون بگویید، درون نگویید.

بیشتر  ما منتقد خودمان هستیم. چون چیزهایی که به خودمان، در حریم شخصی ذهنمان  می‌گوییم را نمی‌توانیم به دنیا اعلام کنیم، باور داریم که تنها کسانی  هستیم که از این گفتگو‌های شخصی منفی، اعتمادبه‌نفس کم و اضطراب آسیب  می‌بینیم. وقتی چیزی خوب پیش نمی‌رود، اولین کسی که مقصر می‌دانیم خودمان  هستیم و اشتباهاتمان را نقد می‌کنیم. همه ما با خودمان حرف می‌زنیم اما  زمانی مشکل ایجاد می‌شود که به این گفتگو با خود ایمان می‌آوریم، طوریکه  باورهای اشتباهی درباره خودمان در ما شکل می‌گیرد. این باورهای اشتباه برای  روحمان و سلامت آینده‌مان حیاتی می‌شود مگراینکه برای فراموش کردن این  باورها کاری بکنیم.میگناir دفعه بعدی که این صدا را در سرتان شنیدید که «من  احمقم» یا «من به اندازه کافی خوب نیستم» یا «من موفق نیستم» یا هر فکر  منفی دیگری، بفهمید که این خودتان نیستید. می‌توانید با صدای بلند بگویید،  «این من نیست. این درست نیست!» و این فکر را در سرتان پرورش دهید، «از  امروز به بعد، من انتخاب می‌کنم که فراموشت کنم، چون دیگر در خدمت من  نیستی. تو واقعی نیستی و از امروز به بعد از دست تو آزاد می‌شوم.» فرض اصلی  در قانون سوم برای پاکسازی درون این است که هر فکری را که نمی‌توانید با  صدای بلند برای بقیه (هر کسی) عنوان کنید، اصلاً به درون سرتان راه ندهید.  فضای درونیتان را تمیز نگه دارید.

۴. چیزی نگویید مگر اینکه درست، مفید و توام با محبت باشد.

بعضی‌ها  اینقدر با خودشان حرف می‌زنند که به صورت حرف‌های پوچ از دهانشان بیرون  می‌زند. به آدمهایی که در اتوبوس حرف می‌زنند یا دوست دارند در محل‌کار با  حرف زدن، خودشان را سرگرم کنند، نگاه کنید. اگر تعداد حرف‌های به دردبخور و  واقعاً جالب آنها را بشمارید، تعدادشان بسیار کم خواهد بود. اینها نه تنها  موجب حواس‌پرتی اطرافیانشان می‌شود، مقدار بسیار زیادی انرژی برای حرف زدن  از آن فرد می‌گیرد. آخرین باری که به مدت طولانی درمورد مسئله‌ای حرف زدید  و خستگی که بعد از آن داشتید را به خاطر آورید. علاوه‌براین، هرچه چیزهایی  که می‌گوییم بی‌فایده‌تر باشند، چیزهای بی‌فایده‌تری هم به ذهنمان  برمی‌گردانیم. اما نگران نشوید، راه‌هایی برای خاموش کردن آن وجود دارد.

بعضی‌ها  روزه سکوت را امتحان می‌کنند، روزهایی که در آن نه حرف می‌زنند، نه چیزی  می‌خوانند و نه از کامپیوتر استفاده می‌کنند. و در پایان آن روز، حس آرامش و  انرژی بی‌اندازه‌ای می‌کنند. مراقب چیزهایی که می‌گویید باشید و فقط  چیزهایی بگویید که موارد زیر درمورد آن صدق کند:
آیا چیزی که می‌گویم…

• به نظرم درست است؟ از ته قلبم برمی‌آید؟
• برای کمک کردن به یک فرد یا موقعیت خاص مفید است؟
• مهربانانه و بامحبت است؟ مثل تحسین یا پیشنهاد کمک؟

حرف‌های آخر: برای پاک کردن ذهن
این  مقاله از ۴ قانون ساده تشکیل شده است. اجرای این قوانین ممکن است در ابتدا  برایتان دشوار باشد اما اگر آن را ۳ روز به طور منظم انجام دهید، بسیار  ساده‌تر خواهد شد. آن را به ۷ روز گسترش دهید و بعد به ۲۱ روز. بعد از مدتی  ببینید چطور دنیای بیرونتان تغییر می‌کند، چون دنیای درونیتان تغییر کرده  است.
یک نکته دیگر: اجازه دهید قلبتان هدایتتان کند. به آن اعتماد کنید و به صدایش گوش دهید.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 736
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 6 شهريور 1392
.

از خودتان صحبت کنید تا مغزتان شاد شود !                

براساس آمارهای اخیر که محققان دانشگاه  هاروارد ارائه کرده اند، مردم 40 درصد از وقت خود را به صحبت کردن درباره  خودشان می گذرانند و صحبت با دوستان یکی از لذتهای بزرگ زندگی تلقی می شود. به  گزارش مهر، محققان آزمایشگاه عصب شناسی عاطفی و شناختی دانشگاه هاروارد با  هدف این که چرا مردم از صدای خودشان خوششان می آید و آیا این که این صدا  به بخشهای لذت و پاداش در مغز ارتباط دارد یا خیر این تحقیقات را آغاز  کردند.  پس از انجام این تحقیقات با استفاده از فناوری اسکن مغز آنها  دریافتند که وقتی مردم درباره خودشان صحبت می کنند واکنشهای شیمیایی را  تحریک می کنند که گویی یک لذت را تجربه کرده اند و این امر به آنها انگیزه  می دهد که اطلاعات شخصی خود را به طور مرتب با دیگران به اشتراک بگذارند. محققان با استفاده از تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) این  آزمایشها را انجام دادند. این ابزار تصویر برداری می توان تغییرات سطح  جریان خون را در بخشهای مشخصی از مغز مشخص کند.  در این روش تصاویری متناوب  از مغز در حال فعالیت و سپس در حال استراحت گرفته می‌شود و از یکدیگر بطور  دیجیتالی جدا می ‌شود که حاصل این پردازش عملکرد مغزی در اثر تغییرات  جریان خونی در مغز را از لحاظ فیزیولوژیکی نشان می دهد. در طی این  آزمایش، محققان از 195 نفر خواستند که درباره خودشان، عقاید و ویژگیهای  شخصی خودشان صحبت کنند. پس از آن این افراد خواسته شد که درباره عقاید و  ویژگیهای شخصیتی سایر افرادی که می شناسند صحبت کنند.  محققان در این میان  جریان سطح خون رادر مغز این افراد طی این بحثها اندازه گیری کردند و سپس  تفاوتهای دو موقعیت را بررسی کردند. وقتی از شرکت کنندگان خواسته شد  درباره خودشان صحبت کنند، محققان متوجه افزایش فعالیت در قشر پیش پیشانی  میانی شدند که به طور کلی بیشتر به تفکرات مربوط به خود مرتبط است. آنها برای نخستین بار متوجه تغییر در NAcc و VTA شدند که هر دو بخش به آزاد  کردن دوپامین مشهور هستند. دوپامین ماده شیمیایی است که سیستم پاداش و لذت  مغز را کنترل می کند.  این مناطق مغزی به لذتهای زندگی نسبت داده می  شوند برای مثال خوردن غذاهای شیرین یا طعم دار نیز موجب آزاد شدن دوپامین  در این مناطق می شود.  محققان نتیجه گیری کرده اند که نتایج این تحقیقات  نشان می دهد که صحبت کردن انسانها درباره خودشان به طور ذاتی لذت بخش است.


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 846
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 6 شهريور 1392
.

مراقب دلیل شادی هایتان باشید                

                            نتایج جدیدترین تحقیقات نشان می دهد شادی می تواند بسته به دلیلی که موجب  احساس لذت و خوشی می شود، به شیوه ای سالم یا ناسالم ژنهای انسان را تحت  تاثیر قرار دهد. به گزارش مهر، در حالی که پیش از این دانشمندان داشتن  شادی را برای سلامتی توصیه می کردند اما به تازگی پژوهشگران دریافته اند  عامل ایجاد شادی می تواند تاثیرات مثبت یا منفی در سلامتی فرد ایجاد کند. محققان آمریکایی کشف کرده اند که بدن انسان در سطح مولکولی می داند که همه  شادی ها به طور برابر ایجاد نمی شوند و بر همین اساس به شیوه ای که می  تواند به سلامت جسمی کمک کرده یا مانع آن شود به چنین شادی هایی واکنش نشان  می دهد. افرادی که سطوح بالایی از آنچه که شادی eudaimonic خوانده می  شود یعنی نوعی شادی که ناشی از داشتن یک حس عمیق هدف و معنا در زندگی است،  موجب بیان ژن های مطلوب در سلول های ایمنی بدن می شود. چنین شادی  موجب می شود بدن فرد سطوح کمی از ژنی التهاب و از سوی دیگر سطوح بالایی از  ژنهای ضد ویروسی و آنتی بادی را بیان کند.  با این حال افرادی که از شادی  ناشی از خوش گذرانی های جسمانی لذت می برند نتیجه ای درست برخلاف مورد بالا  دریافت می کنند. در این شادی ژنهایی بیان می شوند که در التهاب نقش  داشته و ژنهای ضد ویروسی و آنتی بادی کمتر بیان می شوند.  "استیون کول"  استاد پزشکی دانشگاه کالیفرنیا لوس آنجلس و همکارانش از دانشگاه کارولینای  شمالی با بررسی چگونگی واکنش نشان دادن ژنوم انسان به استرس، ناراحتی، ترس و  تمامی احساسات روانشناختی منفی به این یافته ها دست یافتند.


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 696
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 6 شهريور 1392
.

راهنمای کامل انتخاب رنگ لباس

 
قرمز رنگ من نیست، آبی رنگ توست، زرد به تو نمی‌آید... راز پنهان در این جملات به شما می‌گوید که چطور با انتخاب درست رنگ لباس‌تان، زیبا و حتی خوش‌اندام‌تر به نظر برسید.
 
داستان گرم و سرد بودن رنگ پوست یک داستان تکراری اما تاثیرگذار است که شاید تا قبل از خواندن این گزارش شما هم بدون کوچک‌ترین توجهی به آن صرفا رنگ‌های مورد علاقه‌تان را برای لباس پوشیدن انتخاب می‌کردید اما ما می‌خواهیم همین جا از یک راز بزرگ پرده برداریم آن هم اینکه اگر تن رنگ‌هایی که برای لباس پوشیدن انتخاب می‌کنید با رنگ پوست‌تان هماهنگ باشد نه‌تنها چشم‌ بلکه پوست‌‌تان هم می‌درخشد، شاداب و سرزنده‌تر دیده می‌شوید، ایرادهای احتمالی چهره‌تان (مثلا گودی یا پف زیر چشم و...) به چشم نمی‌آید و مهم‌تر از همه اینکه اندام‌تان هم زیبا‌ و متناسب‌تر به نظر می‌رسد! در این گزارش «کیانا احمدی»، کارشناس و مدرس طراحی لباس و پارچه (از استالیست‌های گرون لونالون) با ما و شماست تا از راز پنهان این رنگ‌ها پرده بردارد.
 
قرمز رنگ من نیست، آبی رنگ توست، زرد به تو نمی‌آید...  راز پنهان در این جملات به شما می‌گوید که چطور با انتخاب درست رنگ لباس‌تان، زیبا و حتی خوش‌اندام‌تر به نظر برسید.
 
راز پنهان رنگ‌ها
 
قرمز به من نمی‌آید، آبی چهره تو را سرد و بی‌روح می‌کند، قهوه‌ای رنگ خود توست...  این جملات زیاد به گوش همه ما و شما خورده اما ما بدون دانستن راز پنهان در آنها صرفا به سلیقه‌ای بودن‌شان بسنده ‌کرده و اتفاقا کمتر هم به آنها توجه کرده‌ایم اما واقعیت این است که در نظر گرفتن این قاعده و در کنار آن انتخاب رنگی که علاوه بر پوست با رنگ چشم و موهای ما هم هماهنگ باشد نه‌تنها به زیباتر به نظر آمدن چهره ما کمک می‌کند بلکه اندام ما را هم متناسب‌تر به تصویر می‌کشد. نقطه مقابل این ماجرا زمانی است که شما رنگی را برخلاف این قاعده انتخاب می‌کنید و در نتیجه بدون اینکه بدانید صورت‌تان بی‌روح‌ و گرفته‌تر به نظر می‌رسد و حتی ایرادهای احتمالی چهره‌‌تان هم بیشتر به چشم می‌آید.
 
پوست شما سرد است یا گرم؟!
 
برای رسیدن به این دانش که رنگ پوست ما سرد است یا گرم روش‌های متعددی وجود دارد اما 3 راه از ساده‌ترین این روش‌ها از این قرارند:
 
 
  روش اول
 
در این روش که اتفاقا شناخته‌شده‌ترین راه هم هست شما باید در طول روز به رگ‌های داخلی مچ دست‌تان نگاه کنید. در این روش بهتر است برای تشخیص درست‌تر یک برگه سفید زیر مچ‌تان نگه دارید. اگر رنگ رگ‌های شما به سبزی زد شک نکنید که پوست‌تان گرم است و اگر رنگ رگ‌ها به سمت آبی متمایل بود یعنی شما تن پوست سردی دارید.
 
  روش دوم
 
در این روش باید در نور روز و با صورتی بدون هیچ‌گونه آرایش مقابل آینه بایستید و یک کاغذ سفید را کنار صورت‌تان بگیرید اگر در این شرایط رنگ پوست صورت شما به زردی زد یعنی پوست گرمی دارید و اگر رنگ پوست شما متمایل به صورتی بود شما پوست سردی دارید.
 
  روش سوم
 
در این روش باید سراغ فویل طلایی و نقره‌ای بروید. مقابل آینه بایستید البته باز هم در نور روز و فویل‌ها را به ترتیب کنار چهره‌تان بگیرید اگر فویل طلایی چهره شما را شاداب‌ و زنده‌تر کرد رنگ پوست شما گرم است و اگر فویل نقره‌ای همین شادابی را در چهره شما ایجاد کرد شما جزو افرادی هستید که پوستی سرد دارند.
 

 
يک نكته
 
تابستانه یا پاییزه مسئله این است
 
اما انتخاب مناسب رنگ‌ها به همین‌جا خلاصه نمی‌شود؛ رنگ پوست شما بر اساس تن گرم یا سردش به 4 فصل تقسیم می‌شود و این تقسیم‌بندی‌ هم از این قرار است:
رنگ پوست‌هایی که تن گرم دارند پوست بهاره و پاییزه هستند و رنگ پوست‌هایی که تن سرد دارند پوست‌های تابستانه و زمستانه!
 
زمستانه
 
 
تابستانه
 
 
اگر شما پوستی با تن سرد دارید و رنگ مو و چشم‌های‌تان تیره است مثلا رنگ موی متمایل به قهوه‌ای و مشکی و همین‌طور چشم تیره، پوست شما زمستانه به شمار می‌آید و اگر با همین تن رنگی (تن رنگ سرد) رنگ مو و چشم‌های‌تان روشن‌تر است مثلا قهوه‌ای روشن و عسلی و ... پوست شما پوستی تابستانه است.
 

 
پاييزه
 
 
بهاره
 
 
همین فرمول برای تشخیص بهاره یا پاییزه بودن پوست‌های با تن گرم هم جواب می‌دهد، یعنی اگر شما تن پوست‌تان گرم است و موها و چشماني روشن دارید پوست‌تان بهاره است و اگر با همین تن پوستی رنگ مو و چشمانی تیره دارید رنگ پوست‌تان پاییزه است!
 

 
سیاه یا سفید خالص!
 
بعد از شناسایی تن رنگ پوست و فصل آن نوبت به انتخاب رنگ‌هایی می‌رسد که با پوست شما سازگار است. در مورد پوست‌های زمستانه باید گفت این تناژ پوستی تنها پوست‌هایی هستند که رنگ سفید و سیاه خالص به آنها می‌آید. این افراد باید به این فهرست رنگ‌هایی با تن آبی، رنگ‌های یخی(پاستل کالر) و رنگ صورتی تند را هم اضافه کنند. اما فهرست کامل از رنگ‌هایی که با این پوست سازگارند را می‌توانید در پالت رنگی روبه‌رو  پیدا کنید و یادتان باشد هر انتخابی از این پالت به زیبایی بیشتر چهره و اندام شما منتهی می‌شود!
 
 
صورتی رنگ شماست
 
اگر پوست شما پوستی تابستانه است باید سراغ رنگ‌های پاستل‌ کالر(رنگ‌های یخی)، رنگ‌های خنثی و ملایم و رنگ‌هایی با ته‌مایه آبی و صورتی روشن و حتی رنگ یاسی بروید. پالت رنگی که می‌بینید تمام رنگ‌هایی است که برای شما ساخته شده‌اند!
 
 
از قهوه‌ای تا طلایی
 
رنگ پوست‌های پاییزه یعنی تن پوستی گرم با رنگ مو و چشم‌های تیره رنگ‌های طیف قهوه‌ای، خاکی، شتری و طلایی است. ترکیب کامل این رنگ‌ها را می‌توانید در پالت روبه‌رو که رنگ‌های خاص این پوست است، پیدا کنید.
 
 
رنگ‌ تیره، هرگز!
 
اما پوست‌های بهاره، یعنی پوست‌هایی گرم با رنگ مو و چشمانی روشن. رنگ‌هاي هلویی، زرد و طلایی رنگ‌ خود شماست! اما نکته مهم‌تر اینکه بهتر است با این تناژ پوستی سراغ رنگ‌های تیره نروید. فهرست کاملی از رنگ‌های هماهنگ با پوست شما در پالت رنگی روبه‌رو آمده است.
 
 
در پالت‌های رنگی احتمالا به رنگ‌های تکراری برمی‌خورید اما یادتان باشد که این تناژ پوست شماست که نشان می‌دهد چه تونالیته‌ای از رنگی مثل رنگ زرد به پوست‌تان می‌آید. مثلا طیف خاصی از رنگ زرد برای پوست‌های تابستانه مناسب است و طیف دیگری از همین رنگ برای پوست‌های زمستانه!
 
یه حلقه طلایی!
 
یک توصیه کلی به 2 گروه اصلی پوست‌های گرم و سرد؛ اگر پوست شما سرد است شک نکنید که باید سراغ جواهرات و حتی بدلیجات نقره‌ای بروید و اگر پوست‌تان گرم است جواهرات طلایی‌رنگ برای شما ساخته شده‌اند!
 
 


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 763
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 4 شهريور 1392
.

راهنمای کامل انتخاب رنگ لباس

 
قرمز رنگ من نیست، آبی رنگ توست، زرد به تو نمی‌آید... راز پنهان در این جملات به شما می‌گوید که چطور با انتخاب درست رنگ لباس‌تان، زیبا و حتی خوش‌اندام‌تر به نظر برسید.
 
داستان گرم و سرد بودن رنگ پوست یک داستان تکراری اما تاثیرگذار است که شاید تا قبل از خواندن این گزارش شما هم بدون کوچک‌ترین توجهی به آن صرفا رنگ‌های مورد علاقه‌تان را برای لباس پوشیدن انتخاب می‌کردید اما ما می‌خواهیم همین جا از یک راز بزرگ پرده برداریم آن هم اینکه اگر تن رنگ‌هایی که برای لباس پوشیدن انتخاب می‌کنید با رنگ پوست‌تان هماهنگ باشد نه‌تنها چشم‌ بلکه پوست‌‌تان هم می‌درخشد، شاداب و سرزنده‌تر دیده می‌شوید، ایرادهای احتمالی چهره‌تان (مثلا گودی یا پف زیر چشم و...) به چشم نمی‌آید و مهم‌تر از همه اینکه اندام‌تان هم زیبا‌ و متناسب‌تر به نظر می‌رسد! در این گزارش «کیانا احمدی»، کارشناس و مدرس طراحی لباس و پارچه (از استالیست‌های گرون لونالون) با ما و شماست تا از راز پنهان این رنگ‌ها پرده بردارد.
 
قرمز رنگ من نیست، آبی رنگ توست، زرد به تو نمی‌آید...  راز پنهان در این جملات به شما می‌گوید که چطور با انتخاب درست رنگ لباس‌تان، زیبا و حتی خوش‌اندام‌تر به نظر برسید.
 
راز پنهان رنگ‌ها
 
قرمز به من نمی‌آید، آبی چهره تو را سرد و بی‌روح می‌کند، قهوه‌ای رنگ خود توست...  این جملات زیاد به گوش همه ما و شما خورده اما ما بدون دانستن راز پنهان در آنها صرفا به سلیقه‌ای بودن‌شان بسنده ‌کرده و اتفاقا کمتر هم به آنها توجه کرده‌ایم اما واقعیت این است که در نظر گرفتن این قاعده و در کنار آن انتخاب رنگی که علاوه بر پوست با رنگ چشم و موهای ما هم هماهنگ باشد نه‌تنها به زیباتر به نظر آمدن چهره ما کمک می‌کند بلکه اندام ما را هم متناسب‌تر به تصویر می‌کشد. نقطه مقابل این ماجرا زمانی است که شما رنگی را برخلاف این قاعده انتخاب می‌کنید و در نتیجه بدون اینکه بدانید صورت‌تان بی‌روح‌ و گرفته‌تر به نظر می‌رسد و حتی ایرادهای احتمالی چهره‌‌تان هم بیشتر به چشم می‌آید.
 
پوست شما سرد است یا گرم؟!
 
برای رسیدن به این دانش که رنگ پوست ما سرد است یا گرم روش‌های متعددی وجود دارد اما 3 راه از ساده‌ترین این روش‌ها از این قرارند:
 
 
  روش اول
 
در این روش که اتفاقا شناخته‌شده‌ترین راه هم هست شما باید در طول روز به رگ‌های داخلی مچ دست‌تان نگاه کنید. در این روش بهتر است برای تشخیص درست‌تر یک برگه سفید زیر مچ‌تان نگه دارید. اگر رنگ رگ‌های شما به سبزی زد شک نکنید که پوست‌تان گرم است و اگر رنگ رگ‌ها به سمت آبی متمایل بود یعنی شما تن پوست سردی دارید.
 
  روش دوم
 
در این روش باید در نور روز و با صورتی بدون هیچ‌گونه آرایش مقابل آینه بایستید و یک کاغذ سفید را کنار صورت‌تان بگیرید اگر در این شرایط رنگ پوست صورت شما به زردی زد یعنی پوست گرمی دارید و اگر رنگ پوست شما متمایل به صورتی بود شما پوست سردی دارید.
 
  روش سوم
 
در این روش باید سراغ فویل طلایی و نقره‌ای بروید. مقابل آینه بایستید البته باز هم در نور روز و فویل‌ها را به ترتیب کنار چهره‌تان بگیرید اگر فویل طلایی چهره شما را شاداب‌ و زنده‌تر کرد رنگ پوست شما گرم است و اگر فویل نقره‌ای همین شادابی را در چهره شما ایجاد کرد شما جزو افرادی هستید که پوستی سرد دارند.
 

 
يک نكته
 
تابستانه یا پاییزه مسئله این است
 
اما انتخاب مناسب رنگ‌ها به همین‌جا خلاصه نمی‌شود؛ رنگ پوست شما بر اساس تن گرم یا سردش به 4 فصل تقسیم می‌شود و این تقسیم‌بندی‌ هم از این قرار است:
رنگ پوست‌هایی که تن گرم دارند پوست بهاره و پاییزه هستند و رنگ پوست‌هایی که تن سرد دارند پوست‌های تابستانه و زمستانه!
 
زمستانه
 
 
تابستانه
 
 
اگر شما پوستی با تن سرد دارید و رنگ مو و چشم‌های‌تان تیره است مثلا رنگ موی متمایل به قهوه‌ای و مشکی و همین‌طور چشم تیره، پوست شما زمستانه به شمار می‌آید و اگر با همین تن رنگی (تن رنگ سرد) رنگ مو و چشم‌های‌تان روشن‌تر است مثلا قهوه‌ای روشن و عسلی و ... پوست شما پوستی تابستانه است.
 

 
پاييزه
 
 
بهاره
 
 
همین فرمول برای تشخیص بهاره یا پاییزه بودن پوست‌های با تن گرم هم جواب می‌دهد، یعنی اگر شما تن پوست‌تان گرم است و موها و چشماني روشن دارید پوست‌تان بهاره است و اگر با همین تن پوستی رنگ مو و چشمانی تیره دارید رنگ پوست‌تان پاییزه است!
 

 
سیاه یا سفید خالص!
 
بعد از شناسایی تن رنگ پوست و فصل آن نوبت به انتخاب رنگ‌هایی می‌رسد که با پوست شما سازگار است. در مورد پوست‌های زمستانه باید گفت این تناژ پوستی تنها پوست‌هایی هستند که رنگ سفید و سیاه خالص به آنها می‌آید. این افراد باید به این فهرست رنگ‌هایی با تن آبی، رنگ‌های یخی(پاستل کالر) و رنگ صورتی تند را هم اضافه کنند. اما فهرست کامل از رنگ‌هایی که با این پوست سازگارند را می‌توانید در پالت رنگی روبه‌رو  پیدا کنید و یادتان باشد هر انتخابی از این پالت به زیبایی بیشتر چهره و اندام شما منتهی می‌شود!
 
 
صورتی رنگ شماست
 
اگر پوست شما پوستی تابستانه است باید سراغ رنگ‌های پاستل‌ کالر(رنگ‌های یخی)، رنگ‌های خنثی و ملایم و رنگ‌هایی با ته‌مایه آبی و صورتی روشن و حتی رنگ یاسی بروید. پالت رنگی که می‌بینید تمام رنگ‌هایی است که برای شما ساخته شده‌اند!
 
 
از قهوه‌ای تا طلایی
 
رنگ پوست‌های پاییزه یعنی تن پوستی گرم با رنگ مو و چشم‌های تیره رنگ‌های طیف قهوه‌ای، خاکی، شتری و طلایی است. ترکیب کامل این رنگ‌ها را می‌توانید در پالت روبه‌رو که رنگ‌های خاص این پوست است، پیدا کنید.
 
 
رنگ‌ تیره، هرگز!
 
اما پوست‌های بهاره، یعنی پوست‌هایی گرم با رنگ مو و چشمانی روشن. رنگ‌هاي هلویی، زرد و طلایی رنگ‌ خود شماست! اما نکته مهم‌تر اینکه بهتر است با این تناژ پوستی سراغ رنگ‌های تیره نروید. فهرست کاملی از رنگ‌های هماهنگ با پوست شما در پالت رنگی روبه‌رو آمده است.
 
 
در پالت‌های رنگی احتمالا به رنگ‌های تکراری برمی‌خورید اما یادتان باشد که این تناژ پوست شماست که نشان می‌دهد چه تونالیته‌ای از رنگی مثل رنگ زرد به پوست‌تان می‌آید. مثلا طیف خاصی از رنگ زرد برای پوست‌های تابستانه مناسب است و طیف دیگری از همین رنگ برای پوست‌های زمستانه!
 
یه حلقه طلایی!
 
یک توصیه کلی به 2 گروه اصلی پوست‌های گرم و سرد؛ اگر پوست شما سرد است شک نکنید که باید سراغ جواهرات و حتی بدلیجات نقره‌ای بروید و اگر پوست‌تان گرم است جواهرات طلایی‌رنگ برای شما ساخته شده‌اند!
 
 


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 754
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 4 شهريور 1392
.

چگونه کودکان را تنبیه کنیم؟

 
اغلب ما در خانواده هایی پرورش می یابیم که در آن تنبیه و پاداش روشی بوده که در مورد انضباط دهی به بچه ها به کار می رفته است اما چه نبیهی باید به کار برد؟
 
برای بسیاری ازمردم واژه انضباط مترادف با تنبیه است. اغلب ما در خانواده هایی پرورش می یابیم که در آن تنبیه و پاداش روشی بوده که در مورد انضباط دهی به بچه ها به کار می رفته است. اما این روش به بچه ها فرصت انتخاب نمی دهد تا بتوانند مسئولیت پذیری را بیاموزند. گرچه پاداش و تنبیه ممکن است در سنین پایین موثر به نظر اید ولی ممکن است در دراز مدت موثر نباشد.
 
اما با همه این اوصاف، منظور ما این نیست که کلا روشهای تنبیهی مطرود و غیر موثر است در حالی که در برخی از شرایط صرفا تنبیه است که می تواند موثر باشد.البته تنبیه یک کودک کار آسانی نیست و انجام آن همراه با غم و رنجش فراوان هم برای کودک و هم برای والدین است.
 
نکات زیر به شما کمک می کند که یک تنبیه نرم و لطیف برای کودکتان به کار ببرید
کودکان باید بیاموزند که کردارشان توام با نتایج و عواقبی است. بدون این عواقب کودکان افرادی خودخواه و گردن کش بار می آیند و این وظیفه اولیاست که به یک کودک بیاموزند که شخصی مهربان، منصف، صادق و درستکار باشد. از آنجایی که بیشترین یادگیری کودکان از طریق الگوها و نمونه هاست اینکه ما از به کار بردن کلمات خشن و تنبیه های غیر انسانی استفاده نکنیم بسیار حایز اهمیت است.
 
لذا مرزها و محدودیتهایی را مقرر کنید. والدین باید بدانند که چه نوع محدودیت هایی ختم به چالش همیشگی و دایمی کودک می شود. والدین لازم است به حرف خودشان عمل کنند آنچه که حالا خوب و پسندیده نیست فردا و پس فردا هم نباید پسندیده باشد. هیچ گونه انحرافی از مقررات نباید داشته باشید و الا کودک گیج و سردر گم خواهد شد.
تنبیه باید متناسب با جرم باشد. تنبیه های کوچک برای بدرفتاری های کوچک و تنبیه های بزرگ برای بی ادبی های بزرگ.
 
خونسرد و آرام باشید:  والدین باید بسیار تلاش کنند که تعادل خود را از دست ندهند زیرا ممکن است حرفها و یا کارهایی انجام دهند که در آینده ختم به پشیمانی گردد. از همه اینها گذشته آنها فقط کودک هستند و کودکان اشتباهات زیادی مرتکب می شوند و البته گاه ارتکاب این رفتارها صرفا برای آزمایش اطرافیان است.
 
ایجاد وقفه یا استراحت اجباری:  توقف و وقفه ایجاد کردن یک ابزار بسیار خوب برای تنبیه است که نه برای کودک و نه اولیا توام با تحقیر نمی باشد.
 
اگر کودکتان گردن کش است مانند یک والدین مسئولیت پذیر عمل کنید و از همین حالا مشکل را حل کنید. یادتان باشد هیچ کس حتی والدین، افراد گردن کش و متمرد را دوست ندارند
 
قوانین یک وقفه عبارتند از:
 
** کودک را از موقعیت دور کنید
** آنها را در یک مکان خاص قرار دهید تا تحریک نشود.
** با لحنی بسیار قاطع و محکم و بدون جیغ و فریاد به آنها بگویید که کارش ناپسند بوده است و باید تا پایان یک مدت خاص در آن محل باقی بماند، نه صحبت کند و نه جیغ و نه ...
** این مکان به ازای هر سال سن کودک یک دقیقه است.
 
** وقتی که زمان تمام می شود کودک باید فورا به خاطر رفتارش از اولیا عذر خواهی کند و در صورت امکان و مناسب بودن جو از فردی هم که  با او بد رفتاری شده عذر خواهی کند.
 
** اگر کودک از عذر خواهی پرهیز کرد او را به محل انزوایش باز گردانید و مراحل را تکرار کنید. اگر هنوز هم حاضر به عذر خواهی نیست باید یک راست به اتاقش برود و تا زمانی که برای بیرون آمدن و عذر خواهی کردن آماده نشده است، بیرون نیاید. نکته قابل اهمیت این است  که شما باید بازی های ویدیویی و کامپیوتری و یا هر وسیله سرگرمی دیگر را از اتاقش خارج کنید.
 
امتیازات و حقوق ویژه را قطع کنید:  اگر کودکی کاری بسیار ناشایست را انجام داد، امتیازات خاصی مانند حق تماشای تلویزیون و بازی های کامپیوتری و .. را از او سلب کنید. مدت تنبیه از روی میزان نادرستی عمل انجام شده مشخص می شود.
 
تذکر دادن:
 
برخی از اشتباهات در حد تنبیه نیستند بلکه لازم است به کودک اخطار داده شود که اگر به این رفتار ادامه دهد تنبیه خواهد شد. اطمینان حاصل کنید که به طور واضح و با لحنی قاطع به کودک تذکر داده اید که اگر ادامه دهد تنبیهش خواهید کرد مثلا اگر کودکتان موقع صرف شام خودسری می کند به او بگویید که اگر ادامه دهی تو را به اتاق انزوا خواهم برد و اجازه شام خوردن دسته جمعی را نخواهد داشت. اطمینان حاصل کنید که متوجه تذکر شما هست و گرنه در آینده هم شما را جدی نمی گیرد.
 
گردن کشی و قلدری کردن:
 
اگر کودکتان گردن کش است مانند یک والدین مسئولیت پذیر عمل کنید و از همین حالا مشکل را حل کنید. یادتان باشد هیچ کس حتی والدین، افراد گردن کش و متمرد را دوست ندارند. اگر کودک شما متهم به گردن کشی است توصیه می کنیم که این مساله را جدی بگیرید زیرا این اتهام به ندرت خلاف واقع است.
 
یک گفتگوی جدی درباره موقعیت پیش آمده با کودکتان داشته باشید او را از طریق محرومیت از امتیازات ویژه در طی یک زمان مشخص تنبیه کنید. یک روز یا یک هفته بسته به نوع رفتار به او تذکر دهید که اگر به این روند ادامه دهد به طور کامل او را از این امتیازات محروم خواهید کرد.(نه فوتبال، نه کلاس ورزشی و ...). کودک شما در اسرع وقت باید از بقیه بچه ها عذر خواهی کند حتی اگر مجبور باشید مجددا او را به آن محل ببرید. اگر مجددا گردن کشی رخ داد باز هم او را تنبیه کنید و امکانات او را به طور کلی قطع کنید. اگر باز هم در موقعیت دیگری گردن کشی کرد توصیه می شود که با یک روان شناس مجرب صحبت داشته باشید و خیلی سریع مشکل را ریشه ای بررسی نمایید.
 
منبع: آکا ایران


:: موضوعات مرتبط: اخبار , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 806
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 2 شهريور 1392
.

چگونه اضطراب کودکان را کم کنیم؟

 
بسیاری از کودکان امروزی دچار اضطراب و آسیمگی هستند و مسلما برای والدین آنها بسیار دردآور است ببینند فرزندشان از موضوعی ناراحت یا نگران است.
 
برترین ها: بسیاری از کودکان امروزی دچار اضطراب و آسیمگی هستند و مسلما برای والدین آنها بسیار دردآور است ببینند فرزندشان از موضوعی ناراحت یا نگران است.
اگر فرزند شما هم این مشکل را دارد، می توانید با راهکارهایی که در ادامه توضیح داده ایم، به آنها کمک کنید.
ابتدا باید به استرس های اخیر او توجه کنید. ببینید ناراحتی و نگرانی کودک در نتیجه چه چیزی بوده است. به طور مثال، رفتن به مدرسه جدید، متولد شدن خواهر یا برادر کوچک تر یا نداشتن رابطه نزدیک با اطرافیان. اگر عادت دارید بالای سر کودک می ایستید و با او صحبت می کنید، بهتر است زانو بزنید تا هم قد یکدیگر شوید و سپس در مورد مشکلاتش از او سوال بپرسید.
شاید فرزند شما مثلا مشکل لوزه دارد و باید عمل شود و این جراحی باعث هراس او شده است و خشم خود را سر مسایل دیگر خالی می کند. یا غمگین و هراسان می شود و در خود فرو می رود.
هنگام کمک به کودکان برای نداشتن استرس، نباید او را مجبور کنید که هنگام صحبت با شما نباید نگران  چیزی باشد. این نوع مکالمه می تواند احوال او را بدتر از پیش کند. بهتر است از روش «شنیدن فعال» استفاده کنید: هنگامی که کودک با شما صحبت می کند مستقیما به او نگاه کنید، حرف های او را درک و سپس به روش خودتان، حرف هایش را برای او تکرار کنید. به طور مثال، «من تصور می کنم قرار ملاقات فردا با دکتر باعث شده تا عصبی بشوی.»
 
حتما در نظر داشته باشید که شما باید مشکل فرزند خود را درک کنید و هرگز نباید او را تحقیر کنید. در ضمن، باعث افزایش احساس ترس او هم نشوید. به طور مثال، اگر فرزند شما برای ایفای نقش خود در تئاتر مدرسه دچار اضطراب شده است، شما نباید با گفتن اینکه همه والدین بچه ها هم در سالن حضور دارند و او را تماشا می کنند، به ترسش دامن بزنید. یا مثلا هنگامی که عصبی و بی حوصله است از او نخواهید تا دیالوگ نقش خود را برای شما از حفظ بخواند. این کارها این احساس را به کودک منتقل می کنند که شما متوجه شده اید او ترسیده است و این مساله برای کودک چندان خوشایند نیست.
والدین نباید از موقعیت هایی که موجب هراس و اضطراب کودکان می شود، دوری کنند. به طور مثال، برخی از کودکان از عروسک های بزرگی که جلوی فروشگاه ها یا رستوران ها می ایستند و تبلیغ می کنند، می ترسند. مادر و پدر این کودک نباید او را فورا از محل دور کنند، بلکه باید دست فرزند خود را بگیرند و با هم نزدیک آدمی شوند که لباس مثلا خرس یا خرگوش پوشیده است. وقتی کودک در کنار شما باشد و مطمئن شود از او محافظت می کنید با اضطراب کمتری به عروسک نزدیک می شود و شاید پس از چند دقیقه همه نگرانی او از بین برود.
یکی دیگر از روش های مقابله با اضطراب کودکان، حرف زدن در مورد نگرانی ها است. به طور مثال، اگر فرزند شما نخستین روز مدرسه اش است و اضطراب و ترس زیادی دارد، با او در مورد محیط مدرسه صحبت کنید. در مورد اتفاق هایی که ممکن است برای او پیش بیاید حرف بزنید و روش کنار آمدن را نیز به او آموزش دهید. همچنین، به او بگویید در مدرسه دوستان جدید بسیاری پیدا خواهد کرد و لحظه های شادی خواهد داشت.
باید به این نکته توجه داشته باشید که هدف شما کم کردن اضطراب و نگرانی در فرزندتان است و نباید ترس های او را از پایه و اساس سرکوب کنید.
اگر اضطراب کودک شما زیاد است، بهتر است با روانشناس یا پزشک کودکان مشورت کنید.
 
 


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 768
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 29 مرداد 1392
.

تزئین پذیرایی برای سلایق مختلف

 
هر چقدر دوست دارید اتاق پذیرایی خود را رسمی یا شاد و دلپذیر کنید. هر سلیقه که داشته باشید، قطعاً یکی از قالب های زیر برای مبله کردن اتاق پذیرایی، با سبک شما می خواند.
برترین ها: هر چقدر دوست دارید اتاق پذیرایی خود را رسمی یا شاد و دلپذیر کنید. هر سلیقه که داشته باشید، قطعاً یکی از قالب های زیر برای مبله کردن اتاق پذیرایی، با سبک شما می خواند.
یک اتاق پذیرایی با قالب دکوراسیونی درست و موفق، دو فاکتور مهم دارد: شکل اتاق و سبک زندگی صاحب آن. بعضی ها فضای متقارن را بهترین و بی نقص ترین فضا می دانند و بعضی ها هرج و مرج ملایمی که در فضای نشیمن وجود دارد را ترجیح می دهند. مهم نیست اتاق شما کوچک باشد یا بزرگ، باریک باشد یا پهن، شما می توانید از مبلمان خود برای نشان دادن سبک تان و ایجاد فضایی صمیمی و دلپذیر برای مهمانان استفاده کنید.
در اینجا به 8 قالب کلی همه اتاق های پذیرایی که با سبک هر کسی هماهنگ می شوند اشاره می کنیم.
متقارن: شومینه این اتاق تک رنگ به عنوان نقطه مرکزی آن انتخاب شده است. قالب متقارن آن باعث می شود که مهمانان مستقیماً روبروی هم قرار بگیرند. معمولاً قالب های متقارن مانند این قالب، محیطی رسمی تر را دیکته می کنند.
 

مینیمالیستی: با استفاده از مبلمان مینیمالیستی می توانید تأکید بیشتری بر معماری خانه نمایید. میزهای بلند، وسایل تزئینی کوچک و آباژورهای رومیزی در این فضای بزرگ، عناصری ضروری هستند.
 

متعادل: کاناپه را فراموش کنید و با قرار دادن چهار صندلی راحتی در کنار هم فضایی دایره ای بسازید. قرار دادن مبلمان به دور اتاق و یک میز گرد یا میز عثمانی در وسط، تعادلی آرامش بخش ایجاد می کند و فضای گفتگو و مکالمه را ترغیب می کند.
 

گردشی: اغلب با فضاهای طولی مانند این فضا نمی دانیم چه کنیم، ولی طراح این اتاق پذیرایی از ترتیب نشیمن سنتی استفاده کرده است و با قرار دادن نیمکت بدون پشتی در دو انتهای اتاق، به جای جدا کردن فضاها، جریان و گردش خاصی از یک سر اتاق به سر دیگر آن ایجاد کرده است.
 

هارمونیک: این اتاق پذیرایی با انواع صندلی ها برای مهمانان در اندازه های مختلف حالتی هارمونیک با نیازهای مهمانان ایجاد کرده است. کاناپه زیر دیوار عقبی قرار داده شده است و بقیه مبل ها به شکلی دایره وار به دور میز وسط گذاشته شده اند. نیمکتی دراز بدون پشتی هم در سمت مخالف کاناپه گذاشته شده است.
 

بازیگوش: همه اتاق های پذیرایی نباید جدی باشند. اگر شما مبلمان بزرگی برای بازی دارید (اگر مثلاً مانند این تصویر میز بیلیارد دارید) آن را نقطه کانونی اتاق پذیرایی خود کنید. بقیه مبلمان را در سمت مخالف آن قرار دهید. صندلی نیمکت مانند سفارشی با دسته های بلند در کنار پنجره، بر حالت بازیگوش و شاد فضا می افزایند.
 

کوچک: اتاق پذیرایی های کوچکتر فرصتی برای قالب های جسورانه و راحت ایجاد می کنند. یک کاناپه کوچک که بجای کاناپه سنتی استفاده شده، در وسط این اتاق به خوبی جای گرفته است. می توان آن را با دو صندلی بدون دسته ترکیب کرد و جای بیشتری برای مهمان فراهم کرد. یک نیمکت کوچک پشت کاناپه هم برای مواقعی که کمبود جا بود بگذارید.
 

هنری: اگر شما به هنر علاقه دارید، بگذارید هنر قالب اتاق پذیرایی تان را تعیین کند. کاناپه این اتاق گویی در دیوار محو شده است و آثار هنری و اکسسوارهای دیگر را در مرکز توجه قرار می دهد. مبل های عثمانی کوچک و گرد این اتاق به حالت هنری آن می افزایند.
 


:: موضوعات مرتبط: اخبار , اختراعات و ایده ها , روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1074
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 29 مرداد 1392
.
چند راهنمايي براي اينكه "چهره خواني" كنيد
دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۵۹
می دانستید اجزای مختلف چهره نمایانگر شخصیت فردی و اجتماعی شماست ؟اگر نمی دانستید تا آخر این گزارش را بخوانید.
چند راهنمايي براي اينكه "چهره خواني" كنيد
 
به گزارش عرش نیوز،چهره‌خوانی هنری کهن است که در سراسر جهان شناخته شده و اولین چیزی که  در یک چهره توجه شما را جلب می‌کند تقارن نداشتن صورت‌هاست. اجزای مختلف  چهره‌ نمایانگر شخصیت فردی و اجتماعی شماست.
 
 
چانه:در چهره‌شناسی، چانه نشان‌دهنده صفاتی از جمله قاطعیت، رقابت‌جویی و  پرخاشگری است. اگر چانه‌ای بزرگ و برجسته دارید یعنی صفاتی از جمله قاطعیت،  رقابت‌جویی و پرخاشگری جزو خصوصیات شماست. اگر چانه‌ای کوچک دارید فردی  آرام و صلح‌طلب هستید.
 
گونه‌ای کشیده و برجسته: به محض این‌که وارد جمعی می‌شوید تمام نگاه‌ها به سمت شما خیره خواهد شد این گونه‌ها، گونه‌های سینمایی نام دارند.
 
پیشانی بیرون زده: نشانگر تخیل‌گرا بودن و ابتکار در زندگی شخصی شماست.
 
پیشانی که به سمت عقب شیب دارد:نشانگر حافظه قوی و واکنش سریع به اعمال است.
 
پیشانی صاف: نشانگر تصمیم‌گیری فی‌البداهه و پذیرای عقاید جدید و متفاوت است.
 
برجستگی گوشتی بین ابروها: نشانگر اراده قوی، راسخ و همت در انجام امور زندگی است.
 
برآمدگی استخوانی بالای ابرو: نشانگر احترام به قوانین و مقررات است.
 
ابروهای پرپشت: نشانه داشتن تفکر مبهم است و این افراد بیشتر شنونده هستند تا این‌که اطلاعاتی به دیگران بدهند.
 
ابروهای پیوسته: نشانه داشتن تفکر دائم بوده و این افراد در استراحت مشکل دارند.
 
ابروکمانی: ارتباط خوب با مردم، یادگیری با مثال‌های کاربردی.
 
ابروهای صاف: برخورد منطقی با امور.
 
ابروی هشتی: ریاست‌طلبی، درستکاری.
 
 
 
بینی: دقیقا در وسط صورت قرار گرفته و مهم‌ترین عضو است و اولین ورودی برای دریافت انرژی است.
 
بینی بزرگ: حس ریاست و علاقه به ایجاد تحول.
 
بینی بلند: نیاز به تسلط بر محیط کار.
 
بینی کوتاه: توان پایان دادن به کارها و سخت‌کوش.
 
بینی بلند و صاف: (در نیم‌رخ انحنایی روی بینی دیده نمی‌شود) شیوه کار منطقی و برنامه‌ریزی بلندمدت.
 
بینی مقعر: (در نیم‌رخ تورفتگی روی بینی دیده می‌شود) شیوه کار احساساتی، نیاز به قدردانی از زحمات.
 
بینی که (پره‌های باز و عریض دارد): حمایت از عزیزان و نزدیکان بامحبت، تلاش برای موفقیت خانواده.
 
بینی کوچک: مستقل و حمایت کم از اطرافیان.
 
بینی سربالا: اعمال صحبت‌های نسنجیده، شنونده خوب.
 
بینی نوک‌پهن: (نوک بینی پهن و گوشتی) کسب امنیت مالی، مال‌اندوزی.
 
بینی با نوک گرد: هنردوست و زیبایی‌طلب.
 
بینی با نوک نازک: ولخرج.


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 669
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 29 مرداد 1392
.

کسانی که بی‌اختیار موهای خود را می‌کنند

تریکوتیلومانیا (Trichotillomania) یا کندن موی وسواسی (جنون کندن مو) عبارت است از کندن مکرر موها که می‌تواند منجر به از دست دادن مقدار قابل توجهی از مو شود.

 

تریکوتیلومانیا، یک بیماری روانی است که در آن فرد به طور عادتی و بی اختیار، موهای خود را می کند.

 

در این اختلال روانی، فرد بر اثر یک عامل برنگیزاننده به طور ناخودآگاه به سمت کندن مو سوق پیدا می کند و با انجام آن، از تنش فرد کاسته می شود. سپس حالتی از رضایت و آرامش موقت را تجربه می‌کند.

 

پس از مدت کوتاهی این چرخه بار دیگر آغاز می‌شود و بدین ترتیب شخص مکررا موهای خود را می‌کند. در بسیاری از موارد، قبل از کندن، فرد دسته‌ای از موهای خود را دور انگشت می‌پیچد.

 

راه های تشخیص تریکوتیلومانیا

 

الف ـ کندن مکرر مو که موجب از دست دادن قابل توجه موها شود.

 

ب ـ احساس فزاینده تنش بلافاصله قبل از کندن مو یا هنگام مقاومت در مقابل کندن مو

 

ج ـ احساس شادی، رضایت یا آرامش با کندن مو

 

د ـ این اختلال به‌علت یک مشکل پزشکی مثلا مشکلات پوستی نیست.

 

هـ ـ این اختلال، باعث نارضایتی قابل توجه از نظر بالینی یا نقص در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حیطه‌های مهم عملکردی می‌شود.

 

چه افرادی بیشتر به تریکوتیلومانیا مبتلا می شوند؟

 

این اختلال، بیشتر در سنین قبل یا اوایل نوجوانی دیده می شود.

 

این بیماری در پسربچه‌ها شایع تر از دختر بچه‌ها است، حال آنکه در افراد بالغ خانم ها بیش از آقایان مبتلا می‌شوند.

 

عادت کندن مو به طور تدریجی و ناآگاهانه در بیمار شروع می‌شود و ممکن است تا جایی که منجر به کندن تمام موهای سر شود ادامه یابد

 

این بیماران غالبا کندن مو را انکار نمی‌کنند، ولی قادر به کنترل عمل خود نیستند.

 

در معاینه، موهای قطع شده به فواصل متفاوتی از پوست سر دیده می‌شود و پوست سر از سلامت کامل برخوردار است.

 

حاشیه‌‌ی موها معمولا دست نخورده است و در مرکز به شکل کاسه‌ای موها قطع‌ شده‌اند.

 

این بیماران باید تحت درمان‌های روان‌پزشکی قرار گیرند.

 

اکثر بیماران موی سر خود را می کنند، به طوری که در طی مدت زمان طولانی، ناحیه ای بدون مو ایجاد می شود (این ناحیه بدون مو می تواند موی ابرو یا مژه هم باشد).

 

با مشخص شدن منشاء ژنتیکى این بیمارى، پزشکان بهتر قادر به درمان آن خواهند بود.

 

عوامل موثر در بروز تریکوتیلومانیا

 

استرس‌های‌ روانی‌ در شروع‌ تریکوتیلومانیا نقش‌ دارند.

 

بیماری‌ افسردگی‌ با تریکوتیلومانیا ارتباط‌ زیادی‌ دارد و بسیاری‌ از افراد دچار این‌ حالت،‌ از افسردگی‌ رنج‌ می‌برند.

 

والدین کودک مبتلا، به ندرت این رفتار را می بینند.

 

در بسیاری از کودکان، تریکوتیلومانیا با بستری شدن در بیمارستان با مداخلات طبی، مشکلات خانه یا مشکلات مدرسه شروع می شود.

 

مواردی نیز با حسادت شدید بین خواهر و برادر ها، یک رابطه مختل بین والدین و کودک و عقب ماندگی ذهنی رخ می دهد.

 

تریکوتیلومانیاهایی که در سنین بلوغ یا بزرگسالی شروع می شوند، بیشتر با بیماری وسواس شدید همراه هستند.

 

درمان تریکوتیلومانیا

 

از آنجایی که اضطراب همواره به عنوان عامل ایجاد و تشدیدکننده بیماری مطرح می‌باشد، ایجاد محیطی آرام و به دور از تنش در تخفیف علایم بیماری بسیار مۆثر است.

 

لازم است کسانی که با بیمار در ارتباط هستند، از سرزنش یا توبیخ وی بپرهیزند و با روش‌های حمایتی که توسط درمانگر به آنها آموزش داده می‌شود، فرد را در راستای بهبودی یاری نمایند

 

درمان‌های دارویی متداول عبارتند از داروهای ضد اضطراب، ضد افسردگی‌ها و داروهای آنتی‌سایکوتیک و تثبیت کننده خلق.

 

درمان‌های غیردارویی موفق تریکوتیلومانیا عبارتند از هیپنوتراپی و درمان‌های رفتاری (مانند بیوفیدبک، پایش و کنترل خود، حساس‌سازی، معکوس سازی رفتار عادتی و درمان‌های بیزارکننده).

 

چیزی که مهم است این است که این ناراحتی می تواند با دیگر ناراحتی های اعصاب و روان همراه باشد و یا حتی خود، عارضه ای از سایر ناراحتی های اعصاب و روان باشد.

 

لذا تشخیص علت اولیه دقیق این بیماری توسط پزشک، در درمان صحیح آن بسیار موثر است.

منبع : انجمن پزشکان ایران



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , سلامتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1393
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

تاثیر روزه بر افسردگی

در سال‌های اخیر استفاده از مذهب و اعتقادهای دینی، توسط سیاست‌گذاران و تدوین‌كنندگان راهبردهای بهداشت روان جامعه‌نگر، در سازمان جهانی بهداشت مورد توجه روزافزونی قرار گرفته است ...

به طوری که در تعریف راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش چهارم (DSM-IV) که برای تشخیص بیماری‌های روانی مورد استفاده روان‌شناسان و روان‌پزشکان قرار می‌گیرد، فقدان دین به‌عنوان یك مشكل مذهبی و به شکلی اختصاصی مطرح شده است و به‌طور خلاصه پیامدهای بالینی آن را كه از نبود اعتقاد و ایمان ناشی می‌شود، شامل عصبانیت، تنفر، پوچی، ناامیدی، غمگینی و انزوا تعریف کرده است. این راهنما توسط انجمن روان‌پزشکی آمریکا به چاپ رسیده است. به باور روان‌شناسان و سایر متخصصان بهداشت روانی، روزه به عنوان یکی از مناسک مذهبی در کنار اثرات مثبتی که بر سلامت جسمانی دارد برای سلامت روانی نیز مفید است.

آنها اعتقاد دارند در اثر روزه اعتماد و آسایش خاطر برای انسان به وجود می‌آید زیرا انسان درک می‌کند که با روزه‌داری با خدای جهان و آفریننده خود رابطه پیدا کرده و از این روش به آرامش و رضایت دلنشینی دست می‌یابد.

دو محقق کانادایی که در سال‌های اخیر تحقیقات گسترده‌ای را روی تاثیرات مذهب بر بهداشت روان انجام داده‌اند در آزمایش‌های خود نشان دادند هنگامی كه افراد در مورد دین و خدا فكر می‌كنند به آرامش می‌رسند و پس از آن می‌توانند با مشکلات زندگی راحت‌تر روبرو شوند. شركت‌كنندگان در این آزمایش در مورد دین و مذهب خود و همچنین واژه‌ها و كلمات مربوط به خداوند و دین نوشتند. سپس محققان، فعالیت مغزی آنها را هنگام تكمیل یك فعالیت رایانه‌ای ثبت كردند. نتایج نشان داد هنگامی كه افراد به خداوند و دین فكر می‌كنند، فعالیت مغزی‌شان در برخی از نقاط مغز افزایش می‌یابد و به این طریق، احساس اضطراب و‌ اندوه در آنها كاهش می‌یابد و به آرامش و شادی لذت‌بخشی می‌رسند. در یک بررسی جدید ایرانی که در مورد تاثیر روزه بر سلامت روان و کاهش میزان افسردگی روزه‌داران انجام شد، تعداد 361 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند و اطلاعات مورد نیاز توسط پرسشنامه‌هایی جمع‌آوری شد.

روش کار به این ترتیب بود که آزمون‌های علمی و استاندارد شده افسردگی توسط نمونه‌های مورد پژوهش، 10 روز قبل از ماه رمضان به عنوان دوره پیش آزمون و نیز و به فاصله 10 روز بعد از ماه مبارك رمضان به عنوان پس آزمون را روزه‌داران تكمیل کردند و با کنترل عوامل مداخله‌کننده دیگر، میانگین نمرات این دو ارزیابی و با استفاده از روش‌های آماری و در مقایسه با اشخاصی که روزه نداشتند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌های این پژوهش نشان داد که میانگین نمرات افسردگی نمونه‌های روزه‌دار، بعد از ماه مبارك رمضان، از لحاظ آماری كاهش معنی‌داری داشته است و به این ترتیب نتایج این پژوهش بر تاثیرات مثبت روزه بر افزایش سلامت روانی و نیز كاهش میزان افسردگی روزه‌داران صحه گذاشت.

منبع :salamat.ir



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , سلامتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1694
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

10 فایده لبخند زدن

 

1. .لبخند جذابتان می‌کند...

همه ما به سمت افرادیکه لبخند می‌زنند کشیده می‌شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می‌کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.

2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می‌دهد...

دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می‌زند.

3. لبخند مسری است...

لبخند زدن برایتان شادی می‌آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می‌کشید.

4. لبخند زدن استرس را از بین می‌برد...

وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می‌شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.

5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند...

به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا .به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.

6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می‌آورد...

وقتی لبخند می‌زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می‌آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.

7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می‌‌کند...

تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می‌توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.

8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می‌دهد...

عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می‌شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.

9. لبخند زدن باعث می‌شود موفق به نظر برسید...

به نظر می‌رسد که افرادیکه لبخند می‌زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می‌کنند.

10. لبخند زدن کمک می‌کند مثبت اندیش باشید...

لبخند بزنید.. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می‌فرستد که "زندگی خوب پیش می‌رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.

پس....همیشه لبخند بزنید.

منبع:روزشادی



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1330
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

تصمیم گیری، گام اول موفقیت

 

روانشناسی - تصمیمات ما زندگی ما را شکل می دهند. "آیا باید کارم را عوض کنم؟"، "کجا باید زندگی کنم؟"، "پولم را چطور سرمایه گذاری کنم؟" تصمیم گیری یکی از اصلی ترین مهارت ها در زندگی است و همه ما می توانیم در آن پیشرفت کنیم. در این مقاله، رویکردی بسیار ساده و سیستماتیک برای اتخاذ تصمیمات درست تر و هوشیارانه تر به شما معرفی می کنیم.

بهترین مدل موجود برای تصمیم گیری

این رویکرد بهترین مدل تصمیم گیری موجود است که به شما کمک می کند هر دو جنبه عینی و ذهنی موقعیت را ببینید و از همه وقایع، نقطه نظرات، باورها و توصیه ها استفاده کرده و بهترین تصمیم ممکن را بگیرید.

5 عنصر اصلی این رویکرد از قرار زیر است:

**مشکل یابی

**اهداف

**گزینه ها

**نتایج

**سبک سنگین کردن ها

در این روش هر یک از 5 عنصر بالا باید جداگانه بررسی شود و از آنها برای روشن کردن و مرتب کردن افکارتان استفاده کنید.

اجازه بدهید نگاهی به هریک از این عناصر بیندازیم.

مشکل یابی

پشت هر تصمیمی که می گیرید، سعی دارید که مشکلی را حل کنید. طریقه عنوان کردن مشکلتان، چارچوب تصمیم شما را مشخص می کند و جایگزین هایی که در نظر می گیرید و طریقه ارزیابی آنها را تعیین می کند. مطرح کردن صحیح مشکل اهمیت بسیار زیادی دارد چون روی کلیه افکار بعدیتان اثر می گذارد.

با این وجود بسیاری از ما این مرحله را کلاً نادیده می گیریم. عنوان کردن مشکلات کار ساده ای است. هرچه مشکلتان بهتر تعریف شود حل کردن آن ساده تر خواهد شد.

برایتان یک مثال می زنم. یکی از دوستانم علاقه زیادی به کار کردن در شرکتی داشت که آنجا استخدام بود اما از رئیسش متنفر بود. مشکلش این بود که استعفا بدهد یا آنجا بماند. به جای اینکه بین این دو مورد انتخاب کند، مشکلش را طور دیگری تعریف کرد که چطور شغلش را حفظ کند اما از شر رئیسش هم خلاص شود. او بیوگرافی رئیسش را برای جاهای دیگر فرستاد و برای شغلهای بالاتر برای او وقت مصاحبه گرفت. به این ترتیب رئیسش به شغل دیگری رفت و دوست من در همان شرکت ماند و به مقام قبلی رئیسش ارتقاء یافت. می بینید که تعریف هوشیارانه مشکلات نیاز به فکر کردن دقیق دارد.

برای تعریف دوباره مشکلات می توانید از تکنیک های مختلف استفاده کنید. مثلا، از خودتان بپرسید "چرا این فکر را کردم؟" یا "چرا چنین احساسی داشتم؟"

اهداف

وقتی تعریف بهتری از مشکلتان به دست آوردید وقتش است که مشخص کنید که می خواهید با تصمیمتان چه کاری را انجام دهید.

این قدم را هم اکثر ما اشتباه برمی داریم: به نظرمان اهدافمان کاملاً مشخص و واضح هستند و نیازی به بیان دوباره ندارند.

اهداف عناصری هستند که تصمیم ما را هدایت می کنند. مشخص کردن آنها درک ما را از مشکل بهتر می کند و انتظاراتی را برای راه حل های ممکن به وجود می آورد. همچنین به شما کمک می کند وقتی می خواهید مشکلتان را برای بقیه توضیح دهید آنها را بهتر بیان کنید.

پس بنشینید و اهدافتان را تا حد ممکن شفاف لیست کنید. چرا می خواهید شغلتان را عوض کنید؟ آیا به خاطر رئیستان است؟ شاید می خواهید ساعت کارتان کمتر شود؟ این دلایل را کاملاً واضح بنویسید.

اگر اهدافتان به طور طبیعی به ذهنتان نیامد، پشت هم از خودتان بپرسید چرا؟ با این روش می توانید از دیدگاه های مختلف به اهدافتان نگاه کنید.

گزینه‌هایتان را لیست کنید

حالا که مشکلتان کاملاً مشخص شد و اهدافتان را هم تعیین کردید، وقتش است که گزینه هایتان را ارزیابی کنید و تصمیم بگیرید، درست است؟

اما نه به این سرعت. اول باید گزینه ها و انتخاب هایی برای خودتان ایجاد کنید، آنها را گسترش بدهید و امکانات موجود را بررسی کنید. دقت کنید که به هیچ وجه نباید این مرحله را نادیده بگیرید.

درواقع پیدا کردن انتخاب های بیشتر و بهتر خیلی بهتر از آن است که مجبور باشید بین دو گزینه انتخاب کنید.

هیچوقت نباید اولین گزینه ای که به ذهنتان می رسد را انتخاب کنید و یا حتی به دو گزینه هم نباید بسنده کنید.

برای خلق گزینه های جدید باید هرکدام از اهدافتان را در نظر بگیرید و بپرسید"چطور؟" یادتان باشد که گزینه هایتان باید تا می توانید زیاد باشد. برای تصمیمی که می‌خواهید بگیرید، همه انتخاب‌ها و گزینه‌های موجود را لیست کنید، آن را بیرون ذهنتان بکشانید و زمانی را به بررسی هر کدام به تنهایی اختصاص دهید.

برای موفقیت بیشتر و پیشبرد بهتر برنامه تصمیم گیری تان پیشنهاد می کنیم که سوالات را بازنویسی کنید.

روان شناسان معتقدند : برای اتخاذ یک تصمیم درست و منطقی مهم این است که سوالات درست بپرسید. هر مشکلی که دارید، سعی کنید آن را به سه یا چهار شکل مختلف بنویسید. اینکه خودتان را مجبور کنید به طرق مختلف به آن مشکل نگاه و فکر کنید باعث می‌توانید بتوانید راهکارهای متفاوتی نیز پیدا کنید.

نتایج

حالا وقت آن رسیده که بالاخره مزایا و فواید هرکدام از گزینه هایتان را ارزیابی کنید و اولین روش انجام این کار این است که نتایجی که هرکدام در بر خواهند داشت را ارزیابی کنید.

هر کدام از گزینه ها را به طور جداگانه برداشته و نتایجی که انتخاب آن گزینه برایتان به همراه دارد را زیر آن یادداشت کنید. بااینکار تصمیمتان خیلی واضحتر و شفاف تر می شود.

متاسفانه گفتن این خیلی ساده تر از انجام دادنش است. پیش بینی نتایج به طور کامل و دقیق کار بسیار دشواری است چون هیچکس از آینده خبر ندارد.

پس حواستان باشد که این مرحله را به شوخی نگیرید. تا جاییکه می توانید واقع بینانه نتایج را بررسی کنید و از هر ابزاری که در دسترستان است برای این منظور استفاده کنید تا آینده ای شفاف تر برای هر گزینه ترسیم کنید. می توانید با افراد باتجربه مشورت کنید و از آنها اطلاعات بگیرید.

همچنین به این فکر نکنید که باید یک گزینه را انتخاب کنید. در بررسی هر گزینه تصور کنید که آن گزینه انتخاب شده شماست و ببینید که چه احساسی درمورد آن دارد.

برای موفقیت حتمی خود در این مرحله، راهکار ذیل نیزمی تواند مفید باشد؛ به گزینه ی انتخابی تان بعنوان یک آزمایش نگاه کنید: بدین صورت که:

تصور کنید که قرار است برای تصمیمی که می‌گیرید به شما نمره بدهند ...

بی تردید، چنین اندیشه ای باعث می شود که شما اتوماتیک‌وار توجه بیشتری به آن ‌کنید. بنویسید که چرا چنین تصمیمی گرفتید و بعد فکر کنید: "این یک امتحان است. من از پس آن برمی‌آیم و فرصت دیگری برای تغییر آن ندارم. بقیه قرار است تصمیم من را ببینند و به آن نمره بدهند". اینکار باعث می‌شود بیشتر به چرای تصمیمی که می‌گیرید فکر کنید و برنامه‌ها و دیدگاه‌های ضعیف را کنار بگذارید

سبک و سنگین کردن

اگر تا اینجا بدون اینکه به راه حلی دست پیدا کنید پیش آمده باشید یعنی تصمیمتان بسیار سخت است. همچنین می تواند به این دلیل باشد که اهداف متناقضی هم دارید باید به طور جدی بین آنها سبک و سنگین کنید.

همانطور که ممکن است انتظار داشته اید، اینکار به هیچ وجه آسان نیست. انتخاب بین اهداف بی ارتباط مثل این می ماند که سیب را با پرتقال مقایسه کنید. با این استثنا که برحسب تعداد اهدافتان، مثل این می ماند که سیب را با پرتقال و فیل و پودر ماشین لباسشویی بخواهید مقایسه کنید.

پس قبل از هر چیز وقت بسیار خوبی است که اهدافتان را دوباره بررسی کنید و سعی کنید با تکیه بر اطلاعاتی که تا اینجا جمع کرده اید، به طریقی آنها را ساده تر کنید. اگر باز هم کافی نبود و تصمیم برایتان مشخص نشده بود و نتوانستید با سبک سنگین کردن ذهنی به تصمیمتان برسید، نیاز به یک رویکرد سیستماتیک برای سبک سنگین کردنتان دارید.

در چنین رویکردهایی شما نتایج را از هم جدا می کنید و به جای مقایسه هر گزینه با بقیه هرکدام را جداگانه سبک و سنگین می کنید.

حرف آخر

این فرایند تصمیم گیری شاید به نظرتان پرکار بیاید اما بعد از اینکه چند بار از آن استفاده کردید متوجه می شوید که اگر با نظم و دقت هر مرحله را طی کنید چندان وقت گیر نخواهد شد.

یکی از ویژگی های جالب این روش این است که هرکدام از 5 عنصر به روشن کردن مراحل دیگر کمک می کند. وقتی نتایج را بررسی می کنید ممکن است به یک هدف جدید برسید یا با سبک و سنگین کردن ها ممکن است مجبور شید که مشکلتان را دوباره تعریف کنید. این یعنی باید مدام بین مراحل بالا و پایین بروید.

منابع:سایت مردمان/سایت سفر به موفقیت همراه با اضافات و تغییرات



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1544
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

احساس تنهایی یا تنها بودن

 

ما امیدواریم كه تنهایی خودش از بین خواهد رفت وبنابراین هیچ كاری برای رفع آن انجام نمی‌دهیم و اجازه می‌دهیم كه ما را در بربگیرد. شگفت آور این كه در بعضی از موارد حتی ما به این احساس خوشامد می‌گوئیم و....

تنهایی

تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلاء درونی است. شما احساس انزوا كرده و از دنیا جدا می‌شوید،‌ از كسانی كه دلتان می‌خواست با آنها رابطه داشته باشید،‌می‌برید.

انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد . شاید تنهایی را به صورت یك احساس مبهم از درست نبودن امور تجربه كنید. این حالت نوع خفیف احساس تهی بودن است. شاید هم تنهایی را به صورت محرومیت و درد بسیار شدید تجربه نمائید.

یك نوع ازتنهایی به گم كردن یك شخص خاص، بدلیل مرگ او یا دوری‌اش مربوط می‌شود. نوع دیگر تنهایی ناشی از فقدان تماس با مردم است به این دلیل ممكن است واقعا بصورت فیزیكی به خاطر كار در شیفت شب یا اقامت در ساختمانی كه مردم بندرت به آنجا رفت وآمد می‌كنند، از دیگران جدا شده باشید. شما حتی ممكن است از نظر عاطفی احساس تنهایی كنید، در حالی كه در میان مردم هستید ولی در برقراری رابطه با آنها دچار مشكل باشید.

احساس تنهایی با تنها بودن صرف متفاوت است

در اینجا ضروری است كه تأكید شود احساس تنهایی مساوی با تنها بودن نیست . هر شخصی همیشه زمانی را برای تنها بودن در نظر می‌گیرد . تنها احساس تنها بودن و غمگین شدن به خاطر آن است والبته همه ما گاهی احساس تنهایی می‌كنیم .فقط زمانی كه در دام تنهایی‌گیر می‌افتیم، آن تبدیل به یك مشكل واقعی می‌شود.

چطور ممكن است در احساس تنهایی مان نقش داشته باشیم

تنهایی یك احساس انفعالی است . ابقا و تداوم آن ناشی از اجازه منفعلانه ما ازیك سو وانجام ندادن هیچ چیزی برای تغییر آن از سوی دیگر است. ما امیدواریم كه تنهایی خودش از بین خواهد رفت وبنابراین هیچ كاری برای رفع آن انجام نمی‌دهیم و اجازه می‌دهیم كه ما را در بربگیرد. شگفت آور این كه در بعضی از موارد حتی ما به این احساس خوشامد می‌گوئیم. پذیرفتن تنهایی و غرق شدن دراحساسات مرتبط با آن معمولا به احساس افسردگی و درماندگی منتهی می شود، آن نیز به نوبه خود، به احساس انفعال بیشتر و افسردگی افزونتر منجر می‌گردد.

جان کاسیوپو، محقق دانشگاه شیکاگو و نویسنده پژوهش "اثرات بیولوژیکی تنهایی" نتایج تحقیقات خود را در نشست علمی روانشناسی اجتماعی، اعلام کرد.

بر اساس نتایج این تحقیقات، رابطه‌ای میان تنهایی و بروز مشکلات قلبی و عروقی، بروز التهاب در بدن، مشکلات یادگیری و نقص حافظه وجود دارد. تنهایی دارای اثرات منفی متعددی است که در یافته‌های این پژوهشگر به آنها اشاره شده است.

تنهایی و مشکلات قلبی و عروقی

این پژوهشگر، در بررسی‌های خود دریافت، رابطه‌ای میان تنهایی و سخت شدن شریان‌های خونی که منجر به افزایش فشار خون می‌شود، وجود دارد.

تنهایی باعث افزایش ترشح هورمون استرس کورتیزول و بالا رفتن فشار خون می‌شود؛ به حدی که فرد در آستانه منطقه خطر و احتمال سکته مغزی و قلبی قرار می‌گیرد.

سیستم گردش خون افراد منزوی ضعیف است و این وضعیت، عملکرد قلب را دشوار می‌سازد. شیوع مشکلات قلبی و عروقی در این گروه بیش از سایر افراد گزارش شده است.

تنهایی و ضعف سیستم ایمنی

محققان تغییراتی در برخی از ژن‌های سیستم ایمنی افراد تنها مشاهده کرده‌اند. برخی از ژن‌های کلیدی و مهم که در واکنش‌های ضد ویروسی و تولید آنتی بادی نقش دارند، در بدن این افراد دچار تغییراتی می‌شوند که باعث تضعیف عملکرد سیستم ایمنی در مقابل حملات ویروسی خواهد شد.

تنهایی و مشکلات خواب

دیگر یافته‌های این پژوهش حاکیست: سیستم ایمنی باید بین حملات ویروسی و تهاجم باکتریایی یکی را انتخاب کند. در بدن افراد منزوی که جهان را مانند یک مکان تهدیدآمیز می‌بینند، ‌سیستم ایمنی به جای تمرکز بر تهدیدات ویروسی،‌ حملات باکتریایی را انتخاب می‌کند. در این حالت بدن بدون حفاظت ضد ویروسی و تولید آنتی‌بادی مستعد ابتلا به بیماری‌های ویروسی می‌شود و در نتیجه توانایی برای مقابله با بیماری‌هایی از جمله سرطان به پایین‌ترین حد خود می‌رسد.

افراد منزوی و تنها از خطر بالای ابتلا به سرطان و بیماری‌های ویروسی برخوردار هستند.

تنهایی و مشکلات خواب

نتایج پژوهش یاد شده نشان می‌دهد: کیفیت خواب در افراد تنها، تنزل پیدا کرده و بر سلامت جسمی و روحی آنها اثر منفی می‌گذارد؛ فرد در طول شب بارها از خواب بیدار می‌شود و طول زمان واقعی خواب بسیار کم است.

تنهایی و دید منفی نسبت به اجتماع

یافته‌ها حاکی از آن است که میزان واکنش شدید به رفتارهای منفی دیگران در افراد منزوی بیشتر از سایرین است. از نظر افراد تنها، دنیا جای امنی نیست و این حس را به دیگران نیز القا می‌کنند. افراد تنها غمگین هستند و باعث ایجاد ناراحتی، سرخوردگی، ناامنی جسمی و روحی در دیگران می‌شوند.

رهایی از تنهایی

برای متوقف كردن احساس تنهایی، اول باید بپذیریم كه احساس تنهایی می‌كنیم. گاهی اوقات پذیرفتن آن كاری مشكل است .سپس باید احساس تنهایی را به شیوه‌ای ابراز داریم. می‌توانیم آن را در دفترچه یادداشت روزانه بنویسیم، یا از طریق نوشتن یك نامه تخیلی به یك دوست یا فامیل ابراز داریم، از طریق كشیدن و رنگ كردن یك تصویر، دعا و نیایش با خداوند یا انجام هر كار دیگری كه باعث ابراز احساسات درونی‌مان گردد(شامل صحبت با دیگران) نیز می‌توانیم احساس تنهایی‌مان را بیان داریم.

بیان این احساسات ممكن است به كشف این نكته منجر شود كه ما چیزهای زیادی را احساس می‌كنیم كه با حساس تنهایی‌مان مرتبط هستند، از قبیل غمگینی، خشم و ناكامی. ممكن است قادر به شناسایی نواحی باشیم كه این احساسات از آنجاها می‌آیند‌، یعنی متوجه شویم كه چگونه با زندگی ما ارتباط یافته‌اند. به موازات توانایی‌مان در دیدن این ارتباط، توانایی‌مان در تغییر آنها نیز افزایش می‌یابد.

به طور کلی به نظر می رسد، آموزش مهارت‌های اجتماعی برای ایجاد نگرش مثبت نسبت به اجتماع و جمع کردن افراد دور هم برای گذراندن اوقات فراغت در محیطی شاد، بهترین راه کمک به افراد منزوی و تنهاست.

منابع: همشهری آنلاین، مجله بهداشت روان همراه با تغییرات و اضافات



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1580
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

بیاموزیم که امید ، زیباست

 

به کودکانمان بیاموزیم که امید سخت ترین راههای زندگی را هموار می کند و آینده شان را با آموختن امیدواری ، تضمین کنیم.

پدر و کودک

امید یعنی بیاندیشیم، باور داشته باشیم و بدانیم راهی هست که می‌توانیم آنچه را از زندگی می خواهیم بدون در نظر گرفتن چالش ها و موانع پیش روی مان داشته باشیم،گاهی اوقات این اندیشه بهترین نتیجه مطلوب رابه ارمغان می آورد. برای داشتن آینده ای روشن، امیدوار بودن ضرورت دارد و این امر شامل تعیین و اقدام به عملی کردن اهداف است .

امید شامل سه جزء است: باور داشتن ، تعیین هدف و اقدام برای رسیدن به هدف . حال آنکه بدون این سه جزء، امید نمی‌تواند شكل بگیرد.

کودکان را به آینده امیدوار کنیم

آموزش امیدوار بودن در زندگی به کودکان مخصوصا در سنین پایین تر نسبتا آسان است.کودکان در دنیا همه چیز را از آن خود می دانند و خود را مالک جهان می پندارند. ممکن است آموختن امید و صحبت کردن و پذیرش آن برای کودکان بزرگسال مشکل تر باشد ، به خصوص اگر کودکان در خانواده ای زندگی کنند که با اندیشه های منفی وتشویش و اضطراب احاطه شده باشند.

والدین قهرمان کودکان هستند

داستانهای والدین و آنچه آنها برای کودکانشان می گویند سبک و روش آنها را در زندگی تعیین می کند. حال آنکه لازم است، امیدوار بودن را با تعریف کردن مجموعه ای از مثال های خوب به کودکان آموخت. آنها در زندگی بسیاری از موارد را با دیدن و تقلید از پدر و مادر و دیگر بزرگسالان اعم از مادربزرگ و پدربزرگ، برادر و خواهر و هر فرد بالغ که روی آنها نفوذ و تاثیر دارد، می آموزند. اگر پدر و مادر او دائما مضطرب باشند و از زندگی روزمره هراس داشته باشند و به آینده امیدوار نباشند، این احتمال وجود دارد که کودک به همان شیوه، رشد و پرورش پیدا کند. بزرگسالان در خانواده باید یاد بگیرند امیدواری را در زندگی تمرین کنند و الگویی برای کودکانشان باشند. والدین باید یادشان نروند آنها قهرمانان ذهن کودکانشان هستند.

کودکان افکارشان را بازگو کنند

بهتر است والدین از فرزندان بخواهند آنچه در زندگی روزمره هدف شان است، بنویسند، افکارشان را بازگو کنند به نوعی با این کار به کودکان می آموزند که نیازهایشان را بشناسند، به آنها یادآوری می کنند که اگر آنچه را می خواهند در زندگی شان در دسترس باشد، چه اتفاقی رخ خواهد دارد. با این فرآیند به فرزندانشان می آموزندبا تلاش وکوشش به خواسته شان در زندگی خواهند رسید.

والدین داستانهای امیدوار کننده بخوانند

اگر کودکانتان را به مطالعه و قصه گویی عادت داده اید، بهتر است برای آنها داستان های امیدوار کننده بخوانید تا این روحیه در آنها پرورش یابد.

لازم است والدین با توجه به شناختی که از کودک خویش دارند، اهداف و آروزهایی که در دسترس کودکان نیست و می دانند که شانس کمی برای موفقیت دارند را پرورش ندهند چرا که عدم دستیابی به این اهداف نا امیدی را در آنها بوجود می آورد.

خلاقیت و تفکر را به کودکان بیاموزیم

پدر و مادر برای رسیدن به اهداف و امیدوار بودن باید به فرزندان بیاموزند که برای آنچه در ذهن می پرورانند، یک طرح و برنامه داشته باشند. در واقع باید آنها در نظر داشته باشند که از ترسیم راه و عنوان برنامه به جای کودکانشان خودداری کنند. والدین باید راههایی را جلوی پای کودکانشان بگذارند که خلاقیت و تفکر آنها رشد کند و از آنها بخواهند تمام ایده هایی را که دارند، عملی اجرا کنند. والدین لازم است فرزند خود را با انگیزه نگه دارند و با توجه به توانایی کودک شان به فرزندشان بگویند او می تواند از عهده اهدافش به خوبی بر آید .

الگو بودن پدر ومادر در امیدوار بودن

والدین در کنار امیدواری باید به کودکانشان بیاموزند که در زندگی هر راهی چالش و فراز و نشیب دارد. پدر و مادر با توجه به تلاشی که کودکانشان می کنند، باید به آنها آموزش دهند که برای رسیدن به هدف، راههای مختلفی وجود دارد، اگر آنها شکست خوردند، نباید از هدفشان دور شوند و آن را به فراموشی بسپارند.تمام این مواردی که گفته شد نباید در خانواده در حد حرف باقی بماند بلکه والدین باید به آنچه می گویند عمل کنند، چرا که کودکان برای عملیاتی کردن کارهای خود به دنبال الگو می گردند و چه زیباست اگر این الگو را در زیر سقف خانه خویش پیدا کنند.

منبع:تبیان



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1394
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

شما خطرناکترین دشمن خودتان هستید

 

بزرگترین دشمن شما کیست ؟ اصلا تا حالا به این موضوع فکر کرده اید ؟ شاید فکر می کنید دشمنی ندارید اما باید رازی را به شما بگوییم : شما بزرگترین دشمن خودتان هستید ، 6 راهی که با خود دشمنی می کنید را در ادامه بخوانید .

 

برای مدت طولانی من زندگی تک بعدی داشتم و فکر می کردم که فقط باید با روش خاصی زندگی کرد . سعی کردم اشتباهاتم را مرور کنم تا بفهمم چه عاملی سبب شده که موفق نشوم. و فهمیدم که برای اینکه حس راحتی داشته باشم رویاهایم را فراموش کرده ام. باورهایم را نادیده گرفته و خودم را از عشق و خوشبختی با ممانعت از دستیابی به آنها محروم ساختم. اما بعد از مدتی که گذشت و به زندگی ام نگاه کردم با خود گفتم چرا زندگی اینقدر پر از بدبختی است؟

 

واضح است که خودم را خیلی گم کرده بودم. سپس شروع کردم به تغییر دادن چیزهایی که در طول دهه قبل جزو عادتهای من به شمار می رفتند که منجر به مشاجراتی با همسرم شد. نهایتا درحالیکه اشک می ریخت به من گفت :" مارک تو خودت دشمن خودت هستی! خودت !...همه چیز تقصیر خودت است. دیگر نمی توانم تسکین تو باشم ، اگر بخواهی می توانی تغییر کنی اما لازم است که بخواهی و خواهش می کنم بخواه..." . و من پس از مدتها کشمکش های درونی و مطالعات گسترده و حمایت های بی دریغ همسرم و چند نفر از دوستان ، نهایتا توانستم خودم را پیدا کنم.

من می خواهم تجربیاتم را در اختیار شما قرار بدهم چون می دانم که شما نیز گاهی درگیری هایی با شیطان درونتان دارید. بعضی وقتها افکار ما و تصمیم های همیشگی و روتین زندگی بزرگترین دشمن ما محسوب می شوند که باعث می شود من به شما یادآوری کنم که از آن برحذر باشید.

 

1- توقع رضایت همیشگی داشتن

در زندگی هیچ چیز ثابت و همیشگی نیست. همانطور که شادی مطلق وجود ندارد غم و اندوه مطلق نیز وجود ندارد. می توان گفت که تغییر در حس و حال ما وجود دارد که به طور مداوم بین شادی و غم در نوسان است. در هر زمانی به این فکر می کنیم که بعدا چه می شود و چه حسی خواهیم داشت – نوعی مقایسه بین میزان رضایت مندی خود در زمان های مختلف. در این مسیر، برخی از ما که حس غم و اندوه فراوانی داریم ، پس از التیام آن می توانیم به اوج شادی و لذت برسیم. به عبارت دیگر شادی و غم لازم و ملزوم یکدیگرند؛ یکی باعث تقویت دیگری می شود. انسانها باید بدبختی و بیچارگی را بشناسند تا قدر عافیت را بدانند.

 

نکته مهم تمرکز روی جنبه های خوب زندگی است. شاید شما همه لحظه های زندگیتان را آگاهانه سپری می کنید و شاید درک کرده باشید که همه خوشبختی که به دنبالش هستید را درهمان لحظه دارید. اگر حس می کنید که لحظه ای که در آن هستید بهتر از آن چیزی است که می توانست باشد ، لذت شما بیش تر از حد و اندازه آن خواهد شد.

 

2- وسواس در بررسی خطاهای فردی

تصور کنید که در دوره دبیرستان به سر می برید یک سال معدلتان الف ، دو سال بعدی ب و سال بعدتر ج باشد. آیا شما روی داشتن معدل الف و یا ج زیاد فکر می کنید؟ آیا به خاطر معدل پایین خودتان را سرزنش می کنید؟ و یا در دوره ای که معدلتان پایین بود روی علایق و توانایی های شخصی خود تمرکز داشتید؟ من امیدوارم که متوجه ارزش طرز فکر دومی شده باشید.

 

هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید، به سه چیز مهم زندگی خود فکر کنید و زمانی که به بستر می روید که بخوابید ذهنتان را پر از فکر های مثبت و کارهای کوچکی که در طول روز به خوبی از پسش بر آمده اید کنید. موفقیتهای خود را آزمایش کنید. قدرت تفکر خود را به سمتی هدایت کنید که باعث به وجود آمدن تاثیرات مثبت در زندگی شود. با خود مرور کنید که چه کارهایی را و چرا اغلب خوب انجام می دهید و خواهید دید که به طور طبیعی راههایی را پیدا می کنید که کارهای دیگر را هم به درستی انجام دهید. مناسب ترین روش برای لذت بردن از موفقیتهای زندگی این است که خود را به خاطر بی کفایتی در گذشته ملامت نکنید. اما در عوض، سعی کنید روی موفقیتهای فعلی مانور دهید.

 

3- داشتن زندگی روتین و مرده

رایج ترین و مخرب ترین اعتیاد در جهان ترسیم یک نوع زندگی راحت و روتین است. چرا وقتی 400 کانال تلویزیونی داریم به دنبال فقط یک سبک زندگی هستید؟ شما مثل کامپیوتر نیستید که تراشه را روی برد نصب کرده و یک برنامه را اجرا کنید ، زندگی چیز دیگری است. زندگی یعنی حیات. زندگی یعنی یادگیری و رشد با وجود هیجانات و استرس ها .

زندگی پر از معماهاست ؛ بعضی از آنها هیچگاه به جواب نمی رسند.این تمایلات ذهن جستجو گراست که به دنبال پاسخ می گردد و در میان ناشناخته ها شجاعانه سیر می کند تا به جواب سوالات خود برسد و همین جستجوهاست که به زندگی معنا می بخشند.

در نهایت ، شما می توانید بقیه زندگی خود را با حس تاسف در باره خود ادامه دهید و روال زندگی خود را با بی تحرکی سپری کرده و یا می توانید همیشه از وجود شگفتیهای زندگی متعجب شوید و از خود به خاطر تلاش برای حل مشکلات تشکر کنید. همه اینها فقط به ذهن خودتان بستگی دارد. اولین گام مشخص این است که خود را متقاعد کنید که از محدوده زندگی روتین خود خارج شوید.

 

4- اعتقادات محدود کننده

شما از عقاید خود رنج نمی برید. شما از بی اعتقادی خود رنج می برید. اگر در خود هیچ امیدی حس نمی کنید، به این معنی نیست که هیچ امیدی وجود ندارد؛ فقط به این علت است که شما به وجود امید اعتقاد ندارید. از آنجایی که ذهن مسوول هدایت بدن است ، نهایتا این ذهن است که باعث می شود رویایی به تحقق برسد و یا بالعکس. واقعیت زندگی شما بازتابی از اندیشه و تفکرات شماست و یکی از راههایی است که باعث می شود هرچه که بدان باور دارید اتفاق بیافتد. بعضی وقتها بهتر است آنچه را که فکر می کنید نمی توانید انجامش دهید حداقل تلاشتان را بکنید و در نهایت متوجه می شوید که شما واقعا می توانید. همه اینها از درون آغاز می شود. شما افکارتان را تنظیم می کنید و تنها کسی که می تواند سر پا نگهتان دارد ، خود شما هستید.

 

5- مقاومت در برابر ریسک پذیری

عشق و خوشبختی با ریسک همراهند . ریسک پذیری یکی از مزایایی است که باعث می شود آغوشتان را به دنیای زیبایی ها و فرصت ها باز کنید. ریسک پذیر بودن به معنی نقطه ضعف نشان دادن نیست ، به معنی نشان دادن بخش هایی از وجودتان است که تا قبل از این آن را نادیده می گرفتید. به معنی روبرو شدن با دنیای بیرون با قلبی پذیرا و پر از صداقت است و گفتن این جمله به دنیا که :"من همین هستم. یا مرا همینگونه قبولم کن و یا ترکم کن"

 

خیلی سخت است که آگاهانه به دنبال خطر برویم. چرا؟ برای اینکه همراه با آسیب هایی است. اگر شما چهره واقعیتان را نشان دهید، این امکان وجود دارد که کسی شما را درک نکند و حتی پس بزند. ترس از چنین عواقبی آنقدر زیاد است که شما مجبورید برای محافظت از خود همیشه پشت نقاب مخفی شوید. اما دقیقا این تنها یک درد مداوم است که شما سعی می کنید از آن فرار کنید.

 

از آنجایی که عشق و خوشبختی نیازمند ریسک پذیری هستند، اگر این ریسک را از خود دور کنید درواقع لذتهای زندگی را از خود دور کرده اید.

 

6- از دیگران انتظار زیادی داشتن

همیشه این ذهنیت با شما همراه است که کارها باید چگونه انجام شوند. این ذهنیت باعث می شود که از واقعیت دور بمانید و باعث می شود که از درک واقعی خوبی های زندگی اجتناب کنید. راه حلش؟ ساده است. از توقعات خود کم کنید. قدرهر آنچه که دارید را بدانید. بهترین ها را بخواهید اما توقعتان را کم کنید. شما مجبورید که با واقعیت به جای جنگیدن ، کنار بیایید. اجازه ندهید که سطح انتظارات شما مانع دیدن خوبی ها و اتفاقات زندگیتان شود. زمانی که از سطح توقعات خود از دیگران و چیزهای دیگر کم کنید، می توانید از ماهیت واقعی آنها همان گونه که هستند لذت ببرید.

اکنون نوبت شماست ، شما چگونه با خودتان دشمنی می کنید؟ به ما هم بگویید.

بر اساس نوشته های :مارک چرنوف

منبع:پرداد



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1173
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

از خودتان خوش‌تان می‌آید یا متنفر هستید؟

 

تست روانشناسی - در توافق بودن با خود به معنای راحت بودن در وضعیت خود است، یعنی از وضعیت خودتان راضی باشید چرا که احساس می‌کنید توانسته‌اید همان‌طور که هستید زندگی کنید در این حالت شما خواسته‌های‌تان را می‌دانید؛ استعدادهای‌تان را می‌شناسید و زندگی‌تان را براساس همین‌ها تنظیم کرده‌اید. در واقع این حالت شامل مجموعه‌ای از احساس‌ها و ایده‌آل‌ها و بیم وامیدهاست که به زندگی طعم دلپسندی می‌دهد.هر سؤال دارای 3 پاسخ احتمالی است یکی از حرف‌های الف، ب یا ج را که بیشتر از بقیه با نظر شما متناسب است انتخاب کنید و در مربع کنار آن علامت بزنید؛ پاسخ را سریع و بدون فکر کردن به سؤال انتخاب کنید چرا که جواب‌های شما باید از درون‌تان سر چشمه بگیرد زیرا معمولا اینگونه پاسخ‌ها بیشترین اطلاعات را فراهم می‌سازد.

 

1. آیا همیشه از شکست در روابط احساسی خود متاسف هستید؟

الف)غالبا

ب)گاهی اوقات

ج)هرگز

 

2. هنگامی که شدیدا به شیء یا انجام کاری تمایل پیدا می‌کنید، آیا به محض به دست آورن آن شیء یا انجام آن کار میل‌تان نسبت به آن ازبین می‌رود؟

الف)بله

ب)گاهی اوقات

ج)خیر

 

3. آیا در دوران نوجوانی کشمکش‌های عاطفی شما را به مخالفت و تضاد با والدین می‌کشاند؟

الف)بله، به شکل جدی و دائمی

ب)نه، برخورد جدی نداشته‌ام

ج)در برخی موارد، به صورت گذرا

 

4. به نظر شما کدام یک از 3 تعریف زیر جالب‌تر است؟

الف)خوشبختی همیشه به افراد شجاع و جسور لبخند می‌زند

ب)خوشبختی کور است

ج)می‌توان با خوشبختی همراه شد

 

5. حیواناتی که در خواب می‌بینید به طور کلی چگونه ظاهری دارند؟

الف)آنها حالتی دوستانه و صمیمی دارند

ب)عجیب و تهدید کننده هستند

ج)من هیچ‌گاه حیوانات را در خواب نمی‌بینم

 

6. آیا تمایل در شما یک احساس قوی تلقی می‌شود؟

الف)نه

ب)نمی‌دانم

ج)بله

 

7. گاهی اوقات از فراموشی‌های شدید در به‌یاد آوردن خاطرات خود (در عین اینکه برای‌تان مهم است) رنج می‌برید؟

الف)دائما

ب)هیچ‌وقت

ج)فقط وقتی که خسته هستم.

 

8. دوست داريد شما را روانکاوی کنند؟

الف)من دوست دارم همین‌طور که هستم باقی بمانم.

ب)بله، صرفا به خاطر کنجکاوی

ج)گاهی اوقات چنین میلی در من ایجاد می‌شود.

 

9. درباره وفاداری به همسر چه فکر می‌کنید؟

الف)یک افسانه قدیمی است.

ب) این وفاداری از عشق و محبت سرچشمه می‌گیرد.

ج)این یک مسئله فطری است.

 

10. آیا شغلی که دارید با توانایی‌های شما سازگار است؟

الف)بله، کاملا

ب)نه ،پایین‌تر از توانایی‌های من است.

ج)نه، بالاتر از توانایی‌های من است.

 

11. تا به حال احساس کرده‌اید که می‌خواهید از همه چیز کنار بکشید؟

الف)گاهی اوقات، ولی این فکر را از سرم بیرون می‌کنم.

ب)هرگز

ج)فکر اینکه بالاخره روزی خودم را کنار می‌کشم، به من امکان ادامه می‌دهد.

 

12. نظر شما درباره این جمله چیست؟ «گاهی اوقات آنچه بر سر ما می‌آید همان چیزی است که سزاوارش هستیم.»

الف)کاملا درست است.

ب)گاهی اوقات، واقعیت دارد.

ج)غلط است

 

13. در لحظه‌ای که می‌خــواهـید بخوابید معمولا چه افکاری در ذهن شما شکل می‌گیرد؟

الف)افکار همراه با ترس و اضطراب

ب)خوشایند

ج)متنوع

 

14. کیفیت و حالت اولیـن خاطرات عاطفی شما چگونه است؟

الف)خنثی

ب)همراه با خشم

ج)همراه با شادی و لذت

 

15. از محل زندگی خودتان خوش‌تان می‌آید؟

الف)آن را خیلی دوست دارم.

ب)به تدریج به آن عادت کرده‌ام.

ج)تنها آرزویم رفتن به جای دیگر است.

 

16. نظر شما درباره این جمله چیست؟ «یک زندگی موفق رؤیای دوران کودکی است که در بزرگسالی تحقق می‌یابد.»

الف)فکر می‌کنم با اراده کردن و خواستن عملی است.

ب)به سختی می‌توان آن را عملی کرد.

ج)تحقق آن غیر ممکن است.

 

17. آیا قبول دارید که اگر وقت به خوشی نگذرد، زندگی حالت تیره‌ای به خود می‌گیرد؟

الف) نه، زندگی به هر حال زیباست.

ب)در این مورد نظری ندارم.

ج)بله، این واقعیت دارد.

 

18. تصور می‌کنید رفتار افراد خیلی پست یا خیلی بزرگ بر اثر سختی‌های زیادی که در زندگی تحمل کرده‌اند، حالت تهاجمی به خود می‌گیرد؟

الف) بله، در این مورد مطمئن هستم.

ب)گمان می‌کنم عکس این مسئله درست باشد.

ج)نه به نظر من این قضیه به سختی در رفتار آنها تاثیر می‌گذارد.

 

19. به طور کلی از نظر فکری کدام یک از 3 حالت زیر را دارید؟

الف)سرعت بالا

ب)سرعت متوسط

ج)کند و آهسته

 

20. آیا قبول دارید که صحبت کردن در مورد نقشه‌های خانوادگی خیلی خوب است ولی تنها تمایل و دوست داشتن برای انجام آنها کافی نیست؟

الف) بله، متاسفانه همین ‌طور است.

ب)خوشبختانه این نظر غلط است.

ج)این بستگی به فطرت افراد مختلف دارد.

 

21. آیا در برخی شرایط بدون اینکه دلیلی وجود داشته ‌باشد دچار اضطراب می‌شوید؟

الف) نه، هرگز اینگونه نمی‌شود.

ب)به ندرت برایم پیش آمده ‌است.

ج)بله، غالبا پیش می‌آید.

 

22. آیا برای‌تان اتفاق افتاده که در جامعه دقیقا معکوس منافع خود به شکلی عمل کنید که گویی نیروی ناشناسی شما را هدایت می‌کند؟

الف)بله

ب)این سؤال را نمی‌فهمم.

ج)گاهی اوقات کمی این احساس به من دست می‌دهد.

 

23. آیا قبول دارید که در عشق جنبه‌های عاطفی و غریزی باید همراه یکدیگر باشند؟

الف) نه، برعکس فکر می‌کنم.

ب)بله، به نظر من این مسئله اساسی است.

ج)نمی‌دانم.

 

24. آیا تاکنون برای‌تان اتفاق افتاده برای مدتی طولانی هر شب دچار افکار و رؤیاهای دردناک و ناراحت‌کننده شوید؟

الف)من هرگز خواب نمی‌بینم.

ب)این دقیقا مورد من است.

ج)شاید؛ دقیقا به خاطر ندارم.

 

25. معمولا احساس می‌کنید خوشبختی با شما همراه است؟

الف)این سؤال هیچ مفهومی ندارد.

ب)یکی، دوبار برایم اتفاق افتاده است.

ج) بله، غالبا همین احساس را دارم.

 

26. آیا می‌توانید با کسی ازدواج کنید که دوستش ندارید؟

الف)بله

ب) نه، این یک اشتباه بزرگ است.

ج)بستگی به شرایط دارد.

 

27. در وسایل نقلیه عمومی یا خصوصی به راحتی حالت غمگین و افسرده به شما دست می‌دهد؟

الف)تقریبا همیشه

ب)هرگز

ج)فقط در مواقعی که شرایط خیلی نامساعد باشد.

 

28. در کار روزانه‌، ناخوشایند بودن و بی‌حوصلگی بزرگ‌ترین مزاحم شماست؟

الف) درست است.

ب)اینطور نیست.

ج)گاهی اوقات ولی نه همیشه.

 

29. از میزان حقوق خود راضی هستید؟

الف) بله،راضی هستم.

ب) نه فکر می‌کنم تحت استثمار هستم.

ج)بهتر از این هم می‌توانست باشد.

 

30. آیا صبح‌ها هنگام بیداری و شب‌ها هنگام خواب از زندگی خود راضی هستید؟

الف)معمولا بله

ب)فقط صبح‌ها یا شب‌ها

ج)نه معمولا در این لحظات احساس اندوه می‌کنم.

 

31. آیا در دوران کودكی دچار وحشت‌های شبانه شده‌اید و آیا احساس کراهت از ماندن در تاریکی هنوز هم در شما وجود دارد؟

الف)هرگز

ب)در کودکی دچار این حالت می‌شدم ولی الان دیگر چنین نیست.

ج)بله و هنوز هم همانطور هستم.

 

32. فکر می‌کنید اشکالات فیریکی کوچک (مثل طاسی،جوش صورت، دماغ بزرگ و...) می‌تواند زندگی را مسموم کند؟

الف)نه، این مسخره است.

ب) بله، متاسفانه این واقعیت دارد.

ج) بهتر است به این موضوع فکر نکنیم.

 

33. آیا در گرایش به یادآوری کینه‌ای تند و تیز دارید؟

الف) نه، من کینه‌ای نیستم.

ب)سعی می‌کنم با فراموش کردن بر آن فائق شوم.

ج) انتقام چيزي است كه نمي‌توان آن را فراموش كرد.

 

34. شما هم معتقدید که هر سنی شادی‌ها و خوش‌های خود را دارد؟

الف) بله، درست است.

ب) نه، غلط است.

ج)بستگی به شرایط زندگی دارد.

 

35. این حس را دارید که بعضی از اجبارهای اجتماعی بهترین وقت شما را می‌بلعد؟

الف)نه، می‌دانم تا حدامکان چطور از این وضع جلوگیری کنم.

ب)بله

ج)نه، به سادگی خودم را با آن وفق می‌دهم.

 

بعد از نمره دادن به خودتان، نوبت شناخت خود است

امتیاز دهی ستون‌ها

 

گزینه الف:

بیانگر نکاتی است که در آنها در توافق مناسبی با خود زندگی می‌کنید.

 

گزینه ب:

در برگیرنده زمینه‌هایی است که در آنها توافق شما با خودتان دشوار ولی امکان‌‌پذیر است.

 

گزینه ج:

نشان‌دهنده نکات کم و بیش اساسی است که در آنها عدم توافق وجود دارد؛ عدم توافق بین آنچه می‌خواهید باشید و آنچه که هستید.

 

پاسخ‌هایی دور از انتظار

یکی از متخصصان روانشناسی می‌گوید: «توافق با خود در واقع نوعی تعادل روانی در شخصیت آگاه یا ناخودآگاه شخص، زندگی پنهان یا عمومی او و احساساتی اظهار شده او(احساساتی که می‌تواند به زبان بیاورد) است.» به همین دلیل پاسخ متعادل همیشه آن پاسخی نیست که به نظر شما مناسب محسوب می‌شود. به عنوان مثال در سؤال شماره 6؛ پرسیده شده آیا تمایلات در شما یک احساس قوی است؟ و کسی که پاسخ می‌دهد نمی‌دانم، توافق بیشتری با خود دارد تا کسی که کمی سطحی و بدون فکر کردن پاسخ می‌دهد «نه». مثالی دیگر: در پاسخ به سؤال 24 ،کسی که جواب می‌دهد:«من هرگز خواب نمی‌بینم» قطعا کمتر با خودش توافق دارد تا کسی که پاسخ داده «شاید، دقیقا به خاطر ندارم.» چون متخصصان فیزیولوژی می‌گویند همه خواب می‌بینند.

 

تحلیل بر اساس پاسخ‌ها...

 

اگر پاسخ‌های گزینه ج بیشتر از همه است

شما در مسیر موفقیت هستید

به نظر می‌رسد که شما در توافق با خود هستید و این حالت نه‌تنها در زمینه خودآگاه بلکه در زمینه ناخودآگاه نیز صدق می‌کند. در شما فراموشی‌های غیر قابل توجیه، خواب‌های عجیب و غریب یا وسواس‌های کوچک به ندرت وجود دارد و تاسف ناچیزی نسبت به گذشته یا تمایلات و بی‌صبری‌های آینده (از نظر شغلی و احساسی) به چشم می‌خورد. ارتباط موجود، بین تمایلات، استعدادها و توانایی‌های شما مناسب است.

 

اگر پاسخ‌های گزینه ب بیشتر از همه است...

توهمات را کنار بگذارید

در این حال، نارضایتی شما از محیط کار و و خانه خود حتمی است. شما با شخصیت درونی خود در تضاد هستید و مفهوم و معنای زندگی برایتان محتمل شده‌ است. نارضایتی شما، گاهی به صورت برخی احساسات و افکار تند بروز می‌کند. شاید این پرسشنامه بتواند فاصله‌ای را که بین آنچه شما می‌خواستید باشید و آنچه اکنون هستید وجود دارد، برایتان روشن سازد. وقتی این فاصله را بفهمید بیشتر می‌توانید برخی از توهمات را کنار بگذارید و با خود واقعی الان به توافق بیشتری برسید.

 

اگر همه ستون‌ها در یک حد هستند...

یک‌بار دیگر در آزمون شرکت کنید

منبع:مجله زندگی ایده آل

 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1646
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.
موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی