.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

استروماتولیت ( Stromatolite )

 

استروماتولیت ها صخره ها و يا سنگ هايي كربناتي هستند كه طي سال ها فرآيند بيولوژيكي به وجود آمده اند.

به طور دقیق تر اصطلاح استروماتولیت به ساختمان‌های رسوبی- حیاتی اطلاق می‌گردد كه شامل توالی لایه‌های نازك و تیره و روشن  به تعداد زیاد است و سازه هایی به صورت رشد پیوسته در آب های کم عمق ایجاد کرده اند. این لایه ها با اتصال دانه های رسوبی و سیمان شدگی توسط بایو فیلم ها از میکروارگانیسم ها و به خصوص از تجمع جلبك هاي سيانو باكتري تشكيل مي شوند و ناحيه وسيعي را به صورت پوشش جلبكي مي پوشانند  (که معمولاً به عنوان جلبک سبز آبی شناخته شده است). لایه ها اغلب آهكی هستند ولی ممكن است در اثر جانشینی بطور محلی سیلیسی یا تبدیل به كانی دیگر می‌گردند.

 

از نظر لغوی استروماتولیت از كلمه استروماتوس یونانی به معنی فرش و پوشش گرفته شده است، چون خصوصاً این جلبك‌ها در پركامبرین پسین پوشش‌های وسیعی را در حوضه‌های رسوبی تشكیل می‌داده‌اند. به طور جزئی تر واژه ي استروماتوليت بر گرفته از كلمه ي يوناني استروما به معني پوسته، بستر يا چينه و ليتوس به معني صخره يا سنگ مي باشد كه در گذشته به آن لامينه هاي جلبكي گفته مي شد.

استروماتولیت ها به صورت ورقه ورقه و گاهی نیز به صورت کروی و توده ای دیده می شوند.

 

نخستين نشانه هاي زيستي بر روي كره زمين ميكروب ها و باكتري ها بوده اند كه منشا پيدايش استروماتولیت ها  به واسطه های گوناگوني اين نوع باكتري ها و يا ميكروب ها بوده است. امروزه تعداد کمی از استروماتولیت های میکروبی فسیل شده وجود دارند.

محققان توانسته اند با تجزیه اين سنگ هاي كربني به وجود هزاران ميكروب پي ببرند كه قديمي ترين نوع اين ميكروب ها به چهار ميليارد سال پيش بر مي گردد.

استراماتولیت ها به طور گسترده در نمونه های  فسیلی از پرکامبرین وجود دارند ، اما امروز بسیار نادرند. پیدا کردن راه هایی مطمئن برای تمایز بین ترکیب بیولوژیک و یا غیر بیولوژیک استراماتولیت ها همواره پژوهشی مهم در زمین شناسی بوده است.

جلبك‌های آبی در پركامبرین رسوبی (اینفرا كامبرین ) گسترش وسیعی داشته ودر اغلب رخساره‌های این زمان استروماتولیت‌ها مشاهده می‌شوند. این جلبك‌ها در سه میلیارد و دویست میلیون سال پیش در اتمسفر بدون اكسیژن آزاد كه نخستین محیط زیستی غیر هوازی بود، ظهور نموده‌اند.

استروماتولیت‌های پركامبرین مخصوصاً آنهائی كه از نظر مورفولوژی مانند ستون‌های بزرگ (به طول چند متر تا چند ده متر) به‌صورت مستقیم و منفرد و گاهی به حالت دو شاخه‌ای وجود دارند ساختمان‌های بایوهرم و یا بایوستروم را ایجاد نموده‌اند.

 

استرماتولیت‏های حاصل از سیانوفیتا نیز از شاخص‏های مهم در اکولوژی دیرین‏شناسی می‏باشند. گیاهخواران کوچک آبزی با تغذیه از این گروه مانع گسترش استروماتولیت‏ها می‏شوند. لذا با بررسی تنوع گونه‏ای و فراوانی استروماتولیت‏ها می‏توان میزان فراوانی و تنوع جانوران گیاهخوار در اکوسیستم‏های آبی گذشته زمین را تخمین زد.

استروماتوليت ها از نظر مورفولوژی انواع مختلفي دارند؛ انواع مخروطی که شامل طبقه مانند، منشعب و گنبدی است و انواع ستونی. همچنین به شکل های  مسطح، موج دار، ، نیز وجود دارند که در ادامه به دقت اشکال آن را مورد بررسی قرار می دهیم. با افزايش انرژي محيط استروماتوليت ها از شکل لايه اي به شکل ستوني تبديل مي گردند.

استروماتوليت ها با لاميناسيون ضعيف و بافت توده اي را ترومبوليت مي نامند كه در نواحي بين جذر و مدي زيست مي كنند. استروماتوليت هاي مسطح يكي از شواهد رخساره هاي بالاي جذر و مدي هستند. كمبود استروماتوليت هاي گنبدي و ستوني در فانزوزوئيك خصوصاً در رخساره هاي كم عمق دريايي نرمال، به فعاليت هاي گريزينگ موجودات به ويژه شكم پايان نسبت داده مي شود.

رخساره هاي ميكروبي شامل اشکال متنوعي از استروماتوليتها و ترومبوليتها مي باشند که معمولاً پس از هر انقراض بزرگ زيستي تحت تاثير شرايط جديد پالئواکولوژيکي در اوائل دوره بازگشت حيات و فقدان جانوران دريائي به ويژه نرمتنان به حداكثر گسترش مي رسند. انقراض جهاني اواخر دوره پرمين نيز چنين شرايطي را در نواحي مختلف دنيا ايجاد کرده بود، به طوريکه شواهد اين رويداد در حوضه رسوبي زاگرس قابل مشاهده است. در قاعده سازند کنگان با سن ترياس زيرين اشكال متنوعي از رخساره هاي ميكروبي ديده مي شوند كه در اين بين مي توان به توده هاي بزرگ ترومبوليتي و استروماتوليتي اشاره کرد. در اين راستا به منظور شناسائي هر چه بهتر چگونگي گسترش رخساره هاي ميکروبي در مرز پرمو ترياس دو رخنمون از سازندهاي دالان و كنگان در نواحي دنا و سورمه مورد مطالعه قرار گرفت. دراين بين رخساره هاي ميکروبي قاعده سازند کنگان به ويژه توده هاي ترومبوليتي به عنوان يک افق شاخص چينه شناسي و پالئواکولوژيکي مورد بررسي دقيق قرار گرفتند. اين توده هاي درجا زاي ميکروبي از همزيستي فيلامنتهاي جلبك سبز- آبي و برخي از موجودات عالي دريائي از قبيل استراکود ها و گاستروپود ها تشكيل شده اند. از ويژگي اصلي ترومبوليت هاي سازند کنگان وجود فابريک لخته اي در آنها است که بواسطه ايجاد ظاهر لخته اي شناسائي مي شوند گسترش رخساره هاي ميکروبي در بخش هاي مختلف حوضه زاگرس بيانگر شدت تاثير انقراض جهاني در گذر پرمين به ترياس اين ناحيه بوده است. اگر چه اثر فرايند انقراض جهاني پرمو-ترياس در حوضه زاگرس به خوبي مشهود است، اما شدت اين انقراض در نواحي مختلف حوضه فوق متفاوت بنظر مي رسد. بر مبناي مطالعات فوق تاثير اين انقراض در نواحي شمالي تر (رخنمون كوه دنا) چشمگيرتر از نواحي جنوبي آن (رخنمون کوه سورمه) به نظر مي رسد. از طرفي ديگر گسترش رخساره هاي ميکروبي قاعده سازند کنگان علاوه بر تا ثيرات پالئواکولوژيکي حاکم بر حوضه تحت تاثير نوسانات سطح جهاني آب دريا در اوائل ترياس نيز بوده است به طوريکه تغييرات محيطي و اقليمي در گسترش آنها نقش فراواني داشته اند. رخساره هاي ميکروبي مرز پرموترياس تنها در حوضه زاگرس ديده نشده است، بلکه مشابه اين رخساره در نواحي ديگر ايران (حوضه رسوبي البرز) و ساير نواحي دنيا نيز گزارش شده که بيانگر شرايط پالئواکولوژيکي و اقليمي يکسان در حوضه هاي فوق مي باشد.

 

یکی از جنس  بسیار معمول در ثبت گذشته زمین شناسی Collenia است.

استروماتوليت ها بروي كره ي زمين در دوره ي پركامبرين فراوان بوده و بهترين ارگانيسم سازنده ي اين دوران مي باشند. چنانچه به طور كلي پالئوزوئيك زيرين را دوره ي گسترش تريلوبيت ها بدانيم بايد پروتروزوئيك را دوره ي مربوط به استروماتوليت ها در نظر گرفت .  

در مورداستروماتوليت هاي پركامبرين  بايد اين نكته را گفت كه سازندهايي كه حاوي اين ساختارها(استروماتوليت ها) هستند اکثراً داراي سن پر كامبرين بالايي تا كامبرين آغازي بوده كه از آن جمله مي توان به استروماتوليت هاي سازند بايندور (پركامبرين پاياني) و سازند سلطانيه (پركامبرين پاياني تا كامبرين آغازي) بويژه عضو دولوميت با لايي اشاره كرد. حداكثرتكامل استروماتوليت ها در پروتروزوئيك مي باشد و در اواخر پركامبرين اين تكامل نقصان مي پذيرد . يكي از نظراتي كه در مورد رشد وتكامل استرومانوليتها در پروتروزوئيك وارد است ، نبود جانوران حفارو زير زميني و بويژه علفخوران (شكمپايان) براي ناپديد كردن رسوبات مي باشد . چون اين جانوران با بهم زدن رسوبات ، از رشد كف پوشها در نتيجه از رشد استروماتوليت ها جلوگيري مي كنند. اين ساختار ها(استروماتوليت ها)،تنوع و تعدادشان در طول پالئوزوئيك كاهش يافته ودر درياي پيشرفته ي امروز كمياب مي شوند.

 

با توجه به نكاتي كه در بالا بيان شد مي توان به اين نتيجه رسيد كه بهترين مكان ها براي تشكيل استرو ماتوليت ها محيط هايي مي باشند كه موجودات پر سلولي همچون ماهيها و شكمپايان نتوانند پوششهاي جلبكي را بخورند و آنها را از بين ببرند در نتيجه محيط بايد: الف) به شدت شور باشد ب) بيشترين نور خورشيد را دريافت كندج)داراي بيشترين رطوبت باشد د) و داراي انرژي زيادي باشد. به همين دليل هست كه استرو ماتوليتهاي عهد حاضر را در مناطق گرم ،مرطوب و آبهاي شور محيط هايي چون  سواحل جنوبي خليج فارس ، باهاماس و شارك بي ملاحظه مي كنيم.. 

مكانيسم تشكيل استرو ماتوليت ها بدين صورت مي باشد كه سيانو باكتري ها از آب، دي اكسيد كربن و نور خورشيد جهت تهيه غذا استفاده مي كنند كه محصول دو گانه اين جريان اكسيژن و كربنات كلسيم (آهک) بوده كه به صورت لايه اي از لعاب اغلب بالاي كف پوشها تشكيل ميدهند كه داراي حالت چسبندگي مي باشد. اين مسئله همراه با حالت رشته اي اين جلبكها باعث به تله افتادن و محصور شدن ذرات رسوبي شده و تكرار اين عمل باعث ايجاد استرو ماتوليت مي شود . در نتيجه اين ساختارها، از زوج هايي از لايه هاي تيره غني از مواد آلي كه به طور متناوب با لايه هاي روشن غني از رسوب قرار دارند تشكيل مي شوند.

طبقه بندي استروماتوليتها اغلب بر اساس شكل و مورفولوژي آنها صورت مي گيرد كه اين تغيير در مور فولوژي خود وابسطه به انرژي محيط است به طوري كه اگر انرژي محيط كم باشد لامينه ها به صورت موازي و اگر انرژي زياد باشد اين اشكال به صورت گنبدي واگر انرژي خيلي زياد باشد به صورت گنبد هاي جدا از هم و ستوني ديده مي شوند . مورفولوژی گنبدی از استراتوماتولیت ها بیولوژیکی ناشی از رشد عمودی لازم را برای ادامه نفوذ از نور مستقیم آفتاب به موجودات زنده برای فتوسنتز است.

بدين ترتيب انواع استروماتوليت ها از نگاه مورفولوژي به 5 دسته تقسيم مي شوند :

1) استروماتوليت هاي مسطح ( Planar Stromatolites ) :

ساده ترين نوع استروماتوليت ها مي باشند كه به طور تيپيك در پهنه هاي جذر مدي بسته تشكيل مي شوند بنابر اين ممكن است چند ضلعي هاي حاصل از خشك شدگي را نشان دهند و حاوي روزنه هاي لامينه اي ( Laminoid Fenestrate )  يا حفرات كشيده  بوده كه توسط كاني هاي تبخيري پر شده اند .

2) استرو ماتوليت هاي گنبدي ( Domal Stromatolites ) :

در اين نوع استرو ماتوليت ها لامينه ها از يك گنبد تا گنبد بعدي ادامه مي يابد . اين نوع استرو ماتوليت ها در يك طبقه بندي كه توسط آقاي لوگان و همكاران در سال 1964 ارائه شده تحت عنوان نيمكره هاي به طور جانبي متصل به هم( كاسه هاي كنار هم چيده شده ) ( Hemispheroides ( Laterally Linked  يا به طور مخفف ( llh ) معرفي شده اند .

3) استرو ماتوليت هاي ستوني ( Columnar Stromatolites ) :

ساختمان هاي منفردي مي باشند كه ممكن است چندين متر ارتفاع داشته باشند كه نتيجه اجبار رشد عمودي براي نفوذ نور خورشيد به ارگانيسمها ي فتوسنتز كننده به وجود آيند اين نوع استرو ماتوليت ها در تقسيم بندي آقاي لوگان تحت عنوان نيمكره هاي به طور عمودي انباشته(كاسه هاي روي هم قرار گرفته شده( Vertically Staked Hemipheroids ) يا به طور مخفف ( sh ) معرفي شده اند .

4) استرو ماتوليت هاي پيچيده ( Complex  Stromatolites ) :

بعضي از استرو ماتوليت ها ممكن است تر كيبي از گنبد ها و ستون ها باشند . بدين حالت استرو ماتوليت هاي پيچيده  گفته مي شود در تقسيم بندي لوگان از آن به عنوان ( llh-sh ) نام مي برد .

5) استرو ماتوليت هاي كروي( انكوئيد ها) ( oncoids ) :

        نوعي ساختمان رسوبي رسوبي مي باشند كه داراي لا ميناسيون داخلي متحد المركز بوده و ممكن است نا متقارن باشد لو گان از آن تحت عنوان ساختمان هاي كُروي ( ss ) نام مي برد.

       استرو ماتوليت ها  فسیل نيستند و به  ما سن معيني را نمي دهند ولي براي تفسير محيط رسوبي كمك شاياني را مي كنند. اين ساختها معمولاً در محيطهاي ساحلي و نزديك ساحل ايجاد مي شوند

        همچنين در چند سال اخیر استفاده هاي اقتصادی نیز از اين ساخت ها شده به طوری كه بعد از برش و صیقل دادن اين اشکال آنها را به قیمتهای بعضاً گزاف در بازار هاي بين المللي به فروش مي رسانند.

* استروماتوليتها خود نوعي از ريف ها به حساب مي آيند در نتيجه به اين ساختارها ريفهاي استروماتوليتي نيز مي گويند.

* در حال حاضر استرو ماتوليت ها درمنتقه اينترتايدال بالايي سواحل جنوبي خليج فارس (در اينترتايدال پاييني بدليل وجود موجودات حفار ودر سوپرتايدال بدليل خشكي زياد اين ساختار ها باقي نمي مانند ) ودر سواحل گرم ومرطوب باهاماس در منطقه اينترتايدال و سوپر تايدال تشكيل مي شوند كه در اينترتايدال به دليل وجود موجودات چرنده باقي نمي ماند  و فقط در سوپر تايدال اين منطقه ديده مي شوند. همچنين حالات ستوني اين اشكال در ساب تايدال خليج كوسه ( Shark Bay ) غرب استراليا نيزديده مي شود.

منبع:زمین شناسی نوین



:: موضوعات مرتبط: زمین شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1952
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.

آتشفشان چیست؟

آتشفشان یک ساختمان زمین شناسی است که به وسیله آن مواد آتشفشانی (به صورت مذاب ، گاز ، قطعات جامد یاهر 3)از درون زمین به سطح آن راه می یابند. انباشتگی این مواد در محل خروج، برجستگی هایی به نام کوه آتشفشان ایجاد می نماید. آتشفشان یکی از پدیده های طبیعی و دائمی زمین شناسی است که در طول تاریخ زمین شناسی نسبتا بدون تغییر باقی مانده و در ایجاد، تحول و تکامل پوسته و گوشته زمین نقش اساسی داشته و دارد. تولید مواد آتش فشانی و پدیده های مؤثر در ایجاد آتشفشان از دوره پرکامبرین تا عهد حاضر تغییر چندانی نداشته است و آنچه در این راستا تغییر کرده است، نوع دانسته ها، چگونگی اندیشیدن و نحوه بهره گیری از آنهاست.آتشفشانها پدیده های جهانی هستند و در سایر کرات منظومه شمسی به ویژه سیارات مشابه زمین یک پدیده عادی محسوب می شود و آتشفشان بی شک در کیهان نیز رخ می دهد.
همچنین پوشش سطحی ماه اغلب با سنگ های آتشفشانی پوشیده شده است و بارزترین ارتفاعات مریخ توسط آتش فشانها ساخته شده است.

فوران های فومرولی در برخی کرات مانند قمر آیو در سیاره مشتری یک پدیده عادی می باشد. زبانه های آتش و لکه های خورشیدی را جدا از ماهیتشان، می توان نوعی فوران آتش فشانی در خورشید تلقی نمود. علم آتشفشان شناسی به مباحث نحوه تشکیل و تحول ماگما، چگونگی جابجایی و حرکت انواع مواد، گدازه ها و ماگماها و نیز تحولات آنها در اتاقک های ماگمایی، چگونگی فعالیت آتش فشان ها و گسترش مواد آتشفشانی در سطح زمین، چگونگی تحول مواد آتشفشانی و ... اشاره می کند. علم آتشفشان شناسی از برخی علوم زمین چون پترولوژی ، تکتونیک جهانی، ژئوشیمی، چینه شناسی ، رسوب شناسی ، ژئوفیزیک ، کیهان شناسی و برخی دیگر از علوم تجربی مانند شیمی، فیزیک ، آمار و ریاضی کمک می گیرند. آتشفشانها دستگاههایی هستند که سطح زمین را با مناطق درونی زمین ، یعنی جایی که بر اثر بالا بودن دما ، سنگها به صورت مذاب‌اند، مربوط می‌کند و از آن گدازه‌های آتشفشانی ، مواد آذر آواری و گازها خارج می‌شود. هنگامی که مواد مذاب به سطح زمین می‌رسند. غالبا برجستگیها و اشکال خاصی ایجاد می‌کنند. در بسیاری از آتشفشانها ، فعالیت به یکباره به اتمام نمی‌رسد و در اکثر موارد ، مراحل خروج مواد یا مراحل فعالیت آتشفشانها با مراحل آرامش توام است. مرحله آرامش یک آتشفشان ، که ممکن است بسیار طولانی هم باشد، به نام مرحله خاموشی آتشفشان نامیده می‌شود (مانند مرحله فعلی سهند). در بعضی از آتشفشانها مرحله خاموشی ممکن است دائمی باشد، اما این امر نسبی است. اصطلاح آتشفشان معمولا تصوری از کوه مخروطی را در خاط تجسم می‌کند که قله آن شکل قیف مانند داشته و دهانه آتششان در داخل آن قرار دارد و معمولا از آن دودهای غلیظ و رنگی خارج می‌شود. بسیاری از محققین سعی کرده‌اند برای فعالیتهای آتشفشانی که به صور مختلف انجام می‌پذیرد، نظم و ترتیب قائل شده و آنها را رده‌بندی نماید. انواع فعالیتهای آتشفشانی بر اساس اهمیت مواد خارج شده به قرار زیر است:

فورانهای اصلی

معمولا تحت عنوان فوران اصلی از مراحل تشکیل یک آتشفشان جدید صحبت می‌شود. این فورانها را نمی‌توان از فورانهایی که دودکش مسدود دارند مجزا نمود. ولی می‌توان ادعا کرد که در فورانهای اصلی دودکش جدید حاصل می‌شود در حالی که در فورانهای گازی فقط دودکش قدیمی دوباره باز می‌گردد از نظر توصیفی مراحل تولید یک آتشفشان به شرح زیر است: اول خاکهای محل دهانه بر اثر انفجار به اطراف پراکنه می‌شود. این عمل با لرزشهای موضعی شدید همراه است. بعد فوران گاز شروع می‌گردد که آبهای زیرزمینی و گل را به خارج پرتاب می‌کند و پس از باز شدن دودکش آغاز می‌گردد که قطعات سنگ با شدت به اطراف پراکنده می‌شود و برش خاصی تولید می‌کند که به آن برش حفر دودکش می‌گویند. و به این ترتیب آتشفشان متولد می‌شود و تمام آتشفشانهایی که در قرن اخیر فعالیت نموده‌اند در مجاورت آتشفشانهای قدیمی تولید شده‌اند.

فورانهای گازی

فوران گازی انفجاری ممکن است دهانه مسدود آتشفشان را باز نماید و یا قله آن را به خارج پرتاب کند. در حالی که فاقد هرگونه گدازه است. نمی‌توانیم منشا گازهایی را که سبب انفجار می‌شوند با اطمینان تعیین کنیم، زیرا انفجار ممکن است مربوط به خروج گازهای ماگمایی یا مربوط به آبهای زیرزمینی باشد که بر اثر گرما تبخیر گردیده‌اند. فورانهای گازی غالبا در آتشفشانهای نیمه خاموشی که دهانه مسدود دارند، حاصل می‌شود. فورانهای مزبور بوسیله دانا (Dana) نیمه ولکانیک ، بوسیله موکالی اولتراولکانیک و بوسیله فون‌ولف فوران غیر‌مستقیم نامگذاری گردید. از بین گازها هم بخار آب دارای اهمیت فوق‌العاده است.

فورانهای آبدار

درحالت کلی هنگامی که سفره‌های آبدار زیرزمینی در مجاورت ستونهای ماگمایی قرار گیرد، آب آن گرم و به بخار تبدیل می‌شود. افزایش فشار باعث انفجار مخزن بخار می‌گردد و در این حالت از فورانهای آبدار صحبت می‌شود. این قبیل فورانها انفجاری‌‌اند و به همین دلیل به آنها انفجار آبدار می‌گویند. مآرهای بازالتی به این طریق بوجود می‌آیند. انفجار آبدار دارای انواع متفاوتی به شرح زیر است:

نوع اول

یکی از انفجارهای آبدار شناخته شده مربوط به ناحیه گوگردزایی پما‌تانگ‌باتا در سوماتر در سال 1933 است. در ناحیه مزبور ، دو هفته قبل از فوران ، زمین لرزه‌ای سبب باز شدن شکافهایی در زمین گردید و آبهای سطحی به داخل آبها نفوذ نمود. این آبها در اثر برخورد با گازهای گرم ماگمایی به دمای جوش رسید و سپس تبخیر گردید. در نتیجه انفجارهایی تولید شد که بخار آب تا ارتفاع 2000 متری از سطح زمین بالا رفت و قطعات سنگهای قدیمی و گل تا 1100 متر به هوا پرتاب شد و دو دهانه بزرگ در محل خروج ایجاد شد.

نوع دوم

فوران سودتسی سال 1963 در ایسلند با انفجار آبدار شروع گردید. در این منطقه گدازه‌ها به کف دریای کم‌عمقتر نزدیک شد و از برخورد آن با آب دریا انفجار مهیبی به وقوع پیوست و بخار آب همرام خرده سنگ تا ارتفاع زیاد به هوا پرتاب شد.

نوع سوم

فوران آبدار کیلوئه در سال 1924 را نتیجه نشت سطح گدازه در دریاچه گدازه و حجاری آتشفشان و نفوذ بعدی آب به داخل مجاری خالی تصور می‌کنند. در اینجا تماس آب با گدازه ، فوران انفجاری بسیار شدیدی تولید نمود و تا 17 روز ادامه داشت.

مراحل فعالیت آتشفشان

هر آتشفشان را می‌توان بر حسب مراحل فعالیت در دو گروه قرار داد:

آتشفشان یک مرحله‌ای

که فعالیت آن در طی یک مرحله به صورت محصول انفجاری یا جریان گدازه خاتمه می‌یابد. مدت این قبیل فعالیت ممکن است کوتاه و تا چندین سال طول بکشد ولی ترکیب و نوع مواد مذاب یک سال است و تنها یک مسیر ساده برای خروج مواد وجود دارد.

آتشفشان چند مرحله‌ای

که فعالیت آن شامل مراحل مختلف است و هر مرحه بوسیله دوره آرامش نسبتا طولانی از هم جدا می‌شود، مثلا دماوند یا سبلان. در هر مرحله ممکن است مجاری خروج (دهانه و مخروط‌های فرعی) جدیدی بوجود آید. بنابراین مسیر خروج پیچیده و انشعابی است. به نحوی که در زمانهای مختلف بعضی از آنها فعال و بعضی به صورت غیر فعال باقی می‌مانند.

انواع گازهای آتشفشانی

اصولا با کاهش فشار ، حلالیت گازها در ماگما کم می‌شود، یعنی ابتدا گازها بیش از فشار خارج است، به سرعت انجام می‌شود و رفته رفته مقدار آن به حدی زیاد می‌شود که ماگما منظره جوشان پیدا می‌کند (پدیده وزیکولاسیون Visiculation) بنابراین پدیده وزیکولاسیون پدیده‌ای است که در آن ماگما به دو فاز مایع و گاز تفکیک می‌شود و به علت خروج سریع گاز ، گدازه حالت جوشان پیدا می‌کند. مقدار قابل ملاحظه‌ای از گازهای آتشفشانی ، هنگام فعالیت آتشفشان با شدت هر چه تمامتر از آن خارج می‌گردد که مشخص نمودن جنس آنها بسیار مشکل است، زیرا غالبا غیر ممکن است این گازها را که دارای دمای زیاد بدست آورد. به علاوه با ورود گازهای آتشفشانی به اتمسفر ، واکنشهای شیمیایی انجام می‌شود و ترکیب اصلی آنها تغییر می‌کند. جدیدترین بررسیهایی که در مورد گازهای آتشفشانی انجام شده است نشان می‌دهد که بسیاری از گازهای آتشفشانی منشا ثانوی دارند، چون اتمسفر اکسید کننده است در حالی که در اعماق زمین شرایط احیا غلبه دارد. از اینرو گازهای آتشفشانی را از دو نظر می‌توان تقسیم نمود.

تقسیم بندی گازهای آتشفشانی از نظر شیمیایی

بطور کلی گازهای آتشفشانی یا فومرولها از نظر شیمیایی به دو دسته تقسیم می‌شوند. • فرمرولهای قلیایی : به صورت آمونیاک ، نوشادر و بعضی از ترکیبات کلردار خارج می‌شوند. • فومرولهای اسید : به مراتب فراوانتر از فومرولها قلیایی است و شامل اسید کلریک ، گازهای سولفورو و سولفوریک و SH2 می‌شود. رنگ قهوه‌ای و گاه زرد و یا بنفش نتیجه تاثیر این گازها بر سنگها در محل خروج گازهاست.

تقسیم بندی گازهای آتشفشانی از نظر دما

اصولا انواع گازهای آتشفشانی را بر حسب دما تقسیم بندی می‌کنند. البته هر قدر از دهانه آتشفشان دور شویم دمای گازها کاسته می‌شود و هر قدر زمان استراحت آتشفشان زیادتر باشد دمای آنها کمتر می‌شود. با افزایش دما مقدار SO2 زیاد و SH2 کم می‌شود در همین شرایط نسبت Ca به H2 , CO2 به H2O افزایش می‌یابد.

گازهای خیلی گرم

گازهای خیلی گرم ، غالبا در دهانه دیده می‌شوند، دمای آنها ممکن است گاهی به 1000 درجه سانتیگراد نیز برسد. در ترکیب این نوع گازها H2/NH3BO3H3/SH3/CO2 و بویژه بخار آب وجود دارد (غالبا بخار آب بیش از 90 درصد حجم کل گازها را تشکیل می‌دهد). به علاوه در آن اسید کلریدریک و کلریدهایی مانند FeCl3/ALCl3/CLNa/NH3Cl نیز پیدا می‌شود.

گازهای گرم

در نزدیکی پوزول قدیمی در ایتالیا آتشفشانی وجود دارد که فقط بخار آب گرم از بعضی از نقاط آن خارج می‌شود. کف این منطقه به صورت تشتگی به قطر 400 تا 500 متر است و از خاکسترهای آتشفشانی بسیار حفره‌دار پوشیده شده است. در اینجا بخار آب سوت زنان خارج می‌شود. دمای این بخار آب که با مقداری کمی اسید کربنیک و سولفید هیدروژن مخلوط است بین 130 تا 165 درجه سانتیگراد است. در مجاورت اکسیژن هوا ، سولفید هیدروژن ابتدا به گوگرد و سپس به اسید سولفورو تبدیل می‌شود. به دلیل وجود همین گوگرد در گذشته آن را سولفاتارا یا گوگردزا می‌نامیدند. سیلیس موجود موجود در محیطهای سیلیکاته نیز به صورت اوپال ته نشین می‌شود که رنگ آن سفید و دارای حفره‌های فراوان است. در داخل حفره‌های مزبور گاهی سولفاتهای محلول به صورت زاج طبیعی آلونیت (سولفات آلومینیوم) رسوب می‌نمایند که از نظر اقتصادی دارای اهمیت است. بطور کلی سولفاتار عبارت از خروج بخار آب و سولفید هیدروژن ، با دمای 90 تا 300 درجه سانتیگراد است و در تمام مناطق آتشفشانی دیده می‌شود.

گازهای سرد

گازهای سرد که به آن موفت Moffette هم گفته می‌شود گازی است که کمی از هوای معمولی گرمتر باشد. این گازها ممکن است منشا ماگمایی داشته یا نتیجه تصاعد گازها از سنگهای آهکی باشد (انحلال آهک در مجاورت گازهای اسیدی). در ترکیب آن علاوه بر بخار آب ، گاز CO2 به فراوانی یافت می‌شود. در سال 1986 از یکی از دریاچه‌های کامرون (دریاچه نیوس Nyos) ناگهان گاز CO2 با نیروی عظیم از درون آب بیرون آمد و راه دهکده را در پیش گرفت. بیش از دو هزار نفر اهالی دهکده و چهارپایان را حقه کرد. این گاز منشا ماگمایی داشت و به صورت حباب عظیم در زیر آب دریاچه (از منشا آتشفشانی) پنهان بود.

چشمه‌های آب گرم و چشمه های معدنی

چشمه‌های آب گرم غالبا در اطراف نواحی آتشفشانی و حتی در اطراف آتشفشانهای خاموش دیده می‌شوند. این چشمه‌ها نشانه‌ای از آخرین مرحله سرد شدن مواد ذوب در درون زمین‌اند که از آن بخار آب و گازهای کم و بیش گرم متصاعد می‌گردد. ترکیب عمده مواد متصاعد بخار آب بسیار گرم و پرفشار و گاز کربنیک است که در هنگام بالا آمدن تدریجا از گرمای آن کاسته می‌شود. اگر صعود همچنان ادامه یابد بخار آب تقطیر می‌شود و به صورت چشمه‌های آب گرم تظاهر می‌کند. دمای چشمه‌های آب گرم عموما 5 تا 10 درجه سانتیگراد گرمتر از آب محیط اطراف است. فورانهای آتشفشانی معمولا براساس شکل دهانه ای که از آن فوران صورت می گیرد، محل قرار گیری دهانه در کوه آتشفشان، شکل و نوع مخروط آتشفشانی و بالاخره خصوصیات عمومی فوران (آرام یا شدید – انفجاری یا غیر انفجاری) طبقه بندی می شوند. گدازه های اسیدی به علت درصد Sio2 بالا و درجه حرارت نسبتا پایین دارای گرانروی (ویسکوزیته) بالا و سیالیت پائین بوده و در نتیجه به صورت انفجاری همراه با مواد پرتابی می باشد. اما در گدازه های بازیک به علت درصد Sio2 پائین و درجه حرارت نسبتا بالا، گرانروی پائین بوده و سیالیت افزایش می یابد و در نتیجه مواد پرتابی با مقدار کم و فوران آرام انجام می شود

انواع فوران

-نوع هاوایی: این نوع آتشفشان به شکل گنبدی می باشد و بیشتر مخروط آن از گدازه رقیق با ضخامت زیاد و گسترش کم است. ارتفاع این نوع آتشفشان نسبتا کم است. از دهانه آن اغلب گدازه های بازیک با سیالیت بالا و مواد پرتابی کم، بیرون می ریزد. به علت وجود میزان کم گاز در گدازه این نوع آتشفشان، فوران جریانی در آن دیده می شود.ماگمایی که به سطح می رسد، معمولا به صورت فواره یا چشمه های گدازه ای خارج می شود. این نوع آتشفشان در جزایر هاوایی به تعداد زیاد یافت می شود. در جزیره ایسلند نیز از این نوع آتشفشان یافت می شود.

2- نوع استرومبولی:

در آتشفشان های نوع استرومبولی ماگمای نسبتا رقیق با ترکیب بازیک و مواد پرتابی کم تا زیاد می باشد که مواد پرتابی به صورت ریتمی از اسکوری های ملتهب‏، لاپیلی و بمب می باشد. عمده فعالیت این نوع آتشفشان در ساحل غربی ایتالیا دیده شده است. فعالیت های آرام استرومبولی از دهانه های باز صورت می گیرد و گدازه های نسبتا سیال در افق های بالایی مجرای آتشفشان وجود دارند.
به علت گرانروی بالای ماگما، خروج گاز زیادتر از انواع ماگماهای سیال نوع هاوایی صورت می گیرد. فوران های طولانی مدت استرومبولی می تواند مخروطهای مختلط را تشکیل دهد، در حالی که فوران های کوتاه مدت معمولا مخروط های اسکوری دار را تشکیل می دهند. خاکستر در این نوع آتشفشان کم بوده و به هنگام انفجار تولید ابرهای سبک وزنی را می کند.شیب مخروط این نوع آتشفشان از شیب آتشفشان نوع هاوایی خیلی بیشتر است.

3- نوع وولکانو:

در نوع وولکانو، گدازه های خمیری شکل، دهانه آتشفشان را مسدود می کند و مانع خروج گازها و بخارات می شود. پس از آن که فشار گازها و بخارات بر اثر تراکم زیاد شد، انفجارات شدید تولید می کند. بر اثر انفجار، ذرات مواد مذاب با فشار به خارج رانده شده و بر اطراف پرتاب می شوند و تولید ابرهای ضخیم و وسیعی از خاکستر را می کنند. این ذرات خاکستر، پس از سرد شدن در اطراف دهانه آتشفشان ریخته شده و تولید مخروطی از خاکستر می کند. این نوع مخروط آتشفشانی اغلب دارای دو شیب است که یکی به طرف دهانه و دیگری به طرف خارج است گدازه مذاب در آن ها به صورت روانه، خیلی کم و نسبتا محدود است. یک کوه آتشفشان ممکن است مدتی به شکل یک نوع و مدتی دیگر به شکل نوعی دیگر آتشفشانی می کند. چنان که آتشفشانی کوه وزوو و اتنا. گاهی از نوع استرومبولی و زمانی از نوع وولکانو می باشد.

4- نوع پله:

در آتشفشان نوع پله که در جزیره مارتینیک قرار دارد، مجرای آتشفشانی به وسیله گدازه بسیار لزج و خمیری شکلی مسدود می شود و در نتیجه گازها و بخارات برای خود سوراخ و راهی در دامنه و پهلوی کوه پیدا می کنند. ابرهای سوزان در این نوع آتشفشان تقریبا شبیه نوع وولکانو می باشند ولی شدت خروج آنها از دهانه زیادتر است. به علاوه، حرکت آنها موازی با سطح زمین و گاهی مایل با آن است، در حالی که در نوع وولکانو این حرکت به صورت قائم می باشد. در آتشفشان نوع پله، اغلب مواد مذابی که خیلی غلیظ و خمیری شکل هستند با فشار زیاد از دهانه خارج می شوند و به شکل سوزنی در دهانه کوه منجمد می شوند که به این مواد منجمد شده در دهانه کوه، سوزن پله می گویند.

5- نوع کومولوولکان یا کوپول:

مخروط این نوع آتشفشان به شکل گنبد است که به یک طرف بیشتر متمایل است. این نوع آتشفشان در شرایطی تقریبا مشابه نوع پله ایجاد می شود. قطعات بزرگی از سنگ، که از دهانه این نوع آتشفشان خارج می شود، ممکن است دارای سطوح صیقلی یا مخطط باشند

مشخصات آتشفشان

آتشفشانها دستگاههای طبیعی خروج مواد مذاب یا گاز و یا جامدی هستند که از درون زمین به خارج رانده می‌شوند. این مواد در سطح زمین پخش گردیده ، برجستگیهای خاصی متناسب با غلظت گدازه‌های خود تولید می‌نمایند. فعالیت آتشفشانها همیشگی نیست، بلکه منقطع و متناسب است. مثلا آتشفشان دماوند چندین مرحله فوران و آرامش را داشته است. آتشفشانهای امروزی هم خاموش و گاهی فعالند.

شدت انفجار

آتشفشانها از نظر وجود یا عدم وجود انفجار و نیز شدت انفجار اقسام مختلفی دارند که در زیر به انواع آنها اشاره می‌کنیم. • بدون انفجار : در این حالت قسمتی از پوسته جامد زمین شکافته شده و گدازه‌ها که غالبا غلظتی کم داشته و روان می‌باشند، به بیرون جاری می‌شوند. • با انفجار محدود : نمونه آتشفشانهای با انفجار محدود در مونالوآ (هاوایی) که در سال 1949 دیده شده است. اینگونه آتشفشانها در مراحل اولیه فعالیت ، بدون انفجار می‌باشند، ولی در مراحل آخر با انفجار همراهند. • انفجار نقطه‌ای : این نوع آتشفشانها را می‌توان گونه‌های حقیقی آتشفشان به حساب آورد انفجارهای نقطه‌ای ممکن است منفرد و تنها باشند یا تکراری و کم و بیش همیشگی. این نوع آتشفشانها احتمال دارد در هر نوبت گونه‌های خاصی از گدازه که ممکن است اسیدی یا قلیایی و یا حد واسط باشند، بیرون بریزند. نمونه این آتشفشانها ، آتشفشان استرومبولی در جزایر لیپاری است.

اشکال آتشفشان

اختلاف شکل ظاهری دهانه آتشفشانها ، گونه‌های مختلف آتشفشانها را مشخص می‌نماید. این اختلاف به ترکیب شیمیایی ، درجه سیالیت و مقدار گرمای مواد گداخته و نحوه انفجار و وجود یا فقدان گاز در هنگام فعالیت آتشفشان بستگی دارد. در زیر سعی داریم با معرفی گونه‌های مختلف آتشفشانها ، مشخصات و اشکال گوناگونی را که هر یک از این آتشفشانها می‌توانند داشته باشند، بررسی کنیم.

آتشفشان گونه هاوایی

این نوع آتشفشان ، دارای دهانه‌ای وسیع بوده و مخروط آن شیب کم دارد گدازه‌های آن غالبا باریک هستند و پس از سرد شدن سنگهایی تیره رنگ ، مثل بازالت ایجاد می‌کنند. این نوع گدازه‌ها به علت گرانروی بسیار کمی که دارند، مانند سیل روان می‌شوند. این آتشفشانها از آنجایی که فاقد انفجار می‌باشند، لذا بمب آتشفشانی ، لاپیلی و خاکستر آتشفشانی نیز در این آتشفشانها دیده نمی‌شود.

آتشفشان گونه استرومبولی

شکل مخروط اینگونه آتشفشان ، بر اثر داشتن گدازه‌های به شکل مایع ، جامد ، ریز و درشت ، در هنگام فعالیت منظم بوده و ارتفاع زیاد و شیب تند دارد و فقط ممکن است انحنای بعضی از قسمتهای مخروط کمی بیشتر باشد. آتشفشان گونه استرومبولی دارای گدازه‌ای نسبتا غلیظ بوده انفجار آن کمی شدید است و قطعات مختلف را به بیرون پرتاب می‌کند. اینگونه آتشفشان در هنگام فعالیت بدون خاکستر است و برعکس دارای مقدار بسیار زیادی از بمب‌ها و قطعات آذرین می‌باشد. آتشفشان خاموش دماوند نمونه‌ای حد واسط از آتشفشان نوع استرومبولی و ولکانو است.

آتشفشان گونه ولکانو

فوران آتشفشنهای گونه ولکانو ، از خاکستر ، بمب و لاپیلی و قطعات درشت تشکیل شده است. در اینگونه ، گدازه دارای غلظت زیاد بوده ، به همین جهت کمتر خارج می‌شود و دهانه را مسدود می‌کند و در نتیجه فشار مواد گداخته و گازهای زیرین مواد مسدود کننده منفجر شده به خارج پرتاب می‌شوند. نمونه این آتشفشانها ، آتشفشان ولکانو در جزایر لیپاری است.

آتشفشان گونه وزوو

اینگونه آتشفشان ، نوع متوسط گونه‌های استرومبولی و ولکانو است. در هنگام فوران متناوبا گازهای آتشفشانی و مواد گداخته به خارج می‌فرستد. غلظت گدازه آن به شرایط حرارتی بستگی دارد، از این نظر شکل مخروط آن در هر فعالیت فرق می‌کند. نمونه این آتشفشان ، آتشفشان وزوو در ایتالیاست.

آتشفشان گونه پله در اینگونه آتشفشان که نمونه جالب آن آتشفشان پله در جزایره مارتینیک است، گدازه خیلی غلیظ بوده و موجب انسداد دهانه آتشفشان می‌شود. فشار مواد زیرین باعث رانده شدن مواد مسدود کننده به بالا شده ، تشکیل سوزن پله مانند را می‌دهد. منبع: دانشنامه رشد

آتشفشان های ایران

در زماني كه پوسته ايران دچار نيروهاي كششي بوده آتشفشان هاي زيادي در آن فعاليت داشته اند كه ذكر مشخصات چند مورد از آنها مي پردازيم: آتشفشان دماوند ایران ۱- آتشفشان دماوند: ارتفاع قله اين آتشفشان ۵۸۶۰ متر بوده و اكنون خاموش است. اين آتشفشان فعاليت هاي متناوبي از دور لياس داشته و آخرين فعاليت آن در اوائل كواترنري بوده است. دماوند از آتشفشان هاي نوع استرومبولي بوده و در حال حاضر ازآتشفشان هاي نيمه فعال به حساب مي آيد چراكه از شكاف ها و شكستگي هاي موجود روي دامنه آن گازها و بخارهايي خارج مي شود.

آشنایی

گدازه‌های دماوند وسعتی در حدود 400 کیلومترمربع را پوشانیده اند. به علاوه جدیدترین گدازه‌ها در دامنه غربی مخروط قرار گرفته‌اند و روی همین دامنه مخروطهایی از خاکستر وجود دارد. قله دماوند نسبتا پهن می‌باشد. در ضلع جنوبی و در ارتفاع 5100 متری آن گازها و فرمرولها نمایان هستند. این محل متعلق به یک دهانه قدیمی است که بوسیله قله مخروطی فعلی مستور گردیده است. در ضلع جنوب شرقی ، نقشه های ولکانی کلاستیک ریزشی و جریانی ضخامت زیادی به خود اختصاص داده است.

دهانه آتشفشان دماوند

قطر دهانه آتشفشان در حدود 400 متر است. قسمت مرکزی دهانه ، بوسیله دریاچه‌ای از یخ پوشیده شده و در حاشیه آن دودخان‌هایی وجود دارد که زمین های اطراف را به رنگ زرد درآورده اند. جدا از دهانه فعلی ، شواهدی از دهانه های قدیمی را می توان دید. یکی از این دهانه های قدیمی در پهلوی جنوبی و در ارتفاع 100 متر قرار دارد که در حال حاضر ، محل خروج گازها و دودخان‌ها است. در پهلوی شمالی دماوند اثر دیگری از یک دهانه قدیمی به قطر حدود 9 کیلومتر دیده می شود که امروزه رودخانه نونال در آن جریان دارد.
سنگهای دهانه قدیمی کمی بازیک تر از گدازه های جوان دماوند است. اگرچه بروس و همکاران ( 1977 ) با توجه به ترکیب شیمیایی گدازه‌ها ، دماوند را آتشفشانی دیررس و دور از زاگرس می‌دانند که در تشکیل آن برخورد صفحه‌ها و پدیده فرورانش از نوع خاص و ذوب پوسته اقیانوسی نقش داشته، ولی جایگاه این مخروط در محل تلاقی البرز خاوری و باختری این ذهنیت را تقویت می‌کند که تلاقی گسل های عمیق پوسته ، بویژه انواع امتداد لغز شمال باختری و شمال خاوری ، محل مناسبی برای رسیدن ماگما به سطح زمین بوده است.

فعالیت آتشفشانهای دماوند

جریان گدازه که از دامنه غربی سرازیر گردیده وارد رودخانه لار شده است و در مسیر آن سدی ایجاد کرده و دریاچه سدی لار را پدید آورده است. این سد بوسیله رسوبات پر گردیده و پس از شکسته شدن گدازه‌های سد کننده مزبور ، جریانهای آب روی آن برقرار گردید، شاهد این امر وجود تراس (پادگانه آبرفتی) در قاعده دامنه غربی دماوند است.
اندازه گیریهای سن با روش کربن 14 که از مواد کربن‌دار (چوب) موجود در این رسوبات آبرفتی به عمل آمده ، حداقل سن دماوند در حدود 38500 سال تعیین شده است. با توجه به اینکه آثار یخچالهای پلیستوسن در روی مخروط آتشفشانی از بین رفته است می‌توان ادعا نمود که فعالیت عظیمی که کوه دماوند را شاخته است بعد از یخبندان عظیم یعنی در دوره هولوسن عمل کرده است ( حدود 10000 سال قبل ).

سنگ شناسی دماوند

کوه دماوند یک آتشفشان مختلط است که جریانهای گدازه آن زیاد و مواد پیروکلاستیک آن نسبتا کم و شامل پومیس ، توف و رسوبات لاهار می باشد. فراوانترین گدازه دماوند ، سنگی است که به آن تراکیت گفته می‌شود ( به علت بافت پورفیری ، رنگ روشن ، با بلورهای پلاژیوکلاز ، سانیدین ، بیوتیت ، پیروکسن و آپاتیت) و پس از آن آندزیت و بازالت است.
در بین سنگهای آتشفشانی دماوند توفها جایگاه ویژه دارند که شامل انواع متعددی از توف شیشه‌ای (در دره هراز و شمال دماوند) ، توف تراکیتی (در قله) ، توف شیشه‌ای پامیسی (در تینه) هستند. جدا از سنگهای گفته شده ، نهشته‌های جریانی آذر آواری باختر دماوند و نهشته‌های بلوک مانند از فرآورده‌های آتشفشان دماوند هستند.

ویژگیهای ژئوشیمیایی سنگهای دماوند

کهن‌ترین گدازه‌های کواترنری دماوند از نوع بازالت قلیایی است که در نتیجه تفریق ماگمایی پرمایه تر از سیلیس ، ظاهر شده‌اند. بطور کلی ، سنگهای دماوند از سه نوع بازیک ، حد واسط اسیدی هستند. انواع بازیک فقط شامل گدازه‌های بازالتی و تراکی بازالتی است ولی در انواع حد واسط و اسیدی افزون بر گدازه‌ها ، سنگهای آذر آواری و اپی کلاستیک نیز وجود دارد. حجم اصلی کوه دماوند را سنگهایی تشکیل می‌دهند که از نظر سیلیس ، حد واسط بوده و مقدار سنگهای بازیک ، بسیار کمتر از دیگر سنگهاست.
بیشتر سنگهای دماوند از نوع حد واسط (SiO2 بین 52 تا 63 درصد) و مقدار کمتری نیز از نوع اسیدی (SiO2>%63) هستند که به دو صورت گدازه‌ها و سنگهای آذر آواری رخنمون دارند. فورانهای اولیه از فورانهای بعدی دماوند بازیک‌تر بوده است و این امر تفریق ماگما را در آشیانه ماگمایی نشان می دهد. گدازه‌های دماوند از نظر شیمیایی اختصاصات ویژه‌ای دارند یعنی سرشار از سیلیس و آلکالن اند، مقدار آهن آنها کم و نسبت Feo / Mgo نیز ناچیز و به سری شوشونیتی متعلق است.

آتشفشان سهند ایران ۲- آتشفشان سهند: اين آتشفشان خاموش ، در جنوب شرقي تبريز قرار دارد. فعاليت آن مربوط به اوائل كواترنري واز تجمع بيش از ۱۲مخروط كه به فاصله چند كيلومتر از هم قرار دارند، بوجود آمده است. ارتفاع بلندترين مخروط، كه قله جام نام دارد، حدود ۳۲۰۰متر است.

آشنایی

ارتفاع کوه سهند از سطح دریا 3695 متر می باشد و مخروطی بسیار پهن و گسترده دارد که از توفها و خاکسترهای فوران تشکیل گردیده و بر اثر آبهای جاری دره‌های تنگی در آنها ایجاد شده است. سهند مخروط بسیار پهن و گسترده ای از تناوب منظم گدازه و خاکستر است که چینه بندی منظم دارد. مواد آتشفشانی سهند بر روی رسوبات مختلف (از پالئوزوئیک تا میوسن) و مساحت تقریبی 4500 کیلومتر مربع را پوشانیده است. این وسعت قشر نازک خاکسترهای آتشفشانی سهند در مناطق دوردست (مثلا در اطراف جاده بستان آباد - تبریز را شامل نمی شود

فعالیت آتشفشان سهند

تعیین سن مطلق گدازه‌های سهند بین 14/0 میلیون سال تا 12 میلیون سال را نشان داده است. با این ترتیب آتشفشانهای سهند در چند مرحله فعالیت داشته و در حد بین این مراحل فعال ، آرامش نسبی برقرار بوده است. وجود رسوبات حاصل از فرسایش مواد آتشفشانی و سن متفاوت نمونه ها ، مسئله فوق را تائید می کند.

محیط رسوبی گدازه‌های سهند

سیمان لایه‌ای سنگها ، دانه بندی رسوبات و وجود آثار انواع ماهی در خاکسترهای خلعت پوشان تبریز سبب شده تا عده ای از زمین شناسان ، براین باور باشند که سهند به صورت جزیره و یا شبه جزیره کوهستانی بوده که با دریایی کم ژرفا احاطه می‌شده و مواد آتشفشانی ورودی به این محیط ، به کمک جریان آب ، به صورت یکنواخت در سطحی وسیع پراکنده می‌شدند.

چینه شناسی آتشفشان سهند

سهند ، توده آذرین خروجی است که به صورت کلاهکی برروی پایه ای از سنگهای رسوبی به سن‌های مختلف قرار گرفته است. ضخامت مواد آتشفشانی بیش از 800 متر برآورد شده است و در یک نگاه کلی ، مواد آتشفشانی تشکیل دهنده سهند به ترتیب از پائین به بالا ، عبارتند از : کنگلومرای آتشفشانی ، افق‌های پامیس‌دار و گدازه‌های آندزیتی ، تناوبی از لایه های آگلومرایی ، روانه‌های برشی و لاهار و گدازه‌های داسیتی. بدین ترتیب با توجه به وضع چینه شناسی ، سهند را می توان نوعی کلاسیک از یک آتشفشان چینه‌ای دانست.

ویژگی تکتونیکی آتشفشان سهند

به احتمال زیاد ، پیدایش آتشفشانهای سهند به تجدید فعالیت گسل سلطانیه - تبریز که از منطقه سهند عبور می‌کند، مربوط بوده است.

سنگ شناسی آتشفشان سهند

آتشفشان سهند بیشتر از نوع گدازه‌های ریولیتی ، داسیتی و آندزیتی اند که در بین آنها توفها و خاکسترهای فراوان دیده می‌شود. وجود خاکستر با قطعات پامیس در فواصل بسیار دور از قله ( مراغه ، میانه ، بستان آباد ) نشان می‌دهد که فوران‌های انفجاری سهند بسیار شدید بوده است.

آثار زیست محیطی آتشفشان سهند

فوران انفجاری سهند در مدفون نمودن پستانداران حوالی مراغه بی‌تاثیر نبوده است. آثار این پستانداران ذی‌قیمت به دفعات مورد دستبرد علمی قرار گرفته و در موزه‌های مختلف دنیا ضبط شده است.

تحولات ماگمایی آتشفشان سهند

زمین شناسان بر اساس داده‌های جدید ، بر این باورند که:

  • در سهند تغییر و تحولات ماگمایی در طول زمان صورت گرفته و این تحولات ناشی از تفریق ماگمای اصلی بر اثر نیروی گرانش می‌باشد. به گونه‌ای که ، در محفظه ماگمایی ، از ماده مذاب اولیه با ترکیب آندزیتی ( آندزیت قرمز گل ) ، سنگهای اسیدی شامل داسیت و ریوداسیت بوجود آمده است.
  • با توجه به ترکیب شیمیایی سنگها ، به نظر می‌رسد که ماگمای تشکیل دهنده سنگها از ذوب بخش پوسته زیرین حاصل شده است.
  • با توجه به نتایج زمین گاه شماری ، مراکز آتشفشانی سهند از اواسط دوره میوسن تا اواخر پلیتوسن ، بطور متناوب فعال بوده است.

 

۳- آتشفشان سبلان:

    اين كوه در حوالي اردبيل واقع شده و خود از سه مخروط كه در يك رديف قرار گرفته اند، تشكيل شده است. در اطراف سبلان، چشمه هاي آبگرم متعددي كه مربوط به پديده هاي بعد از اين آتشفشان اند، ديده مي شود.

قله‌های آتشفشان سبلان

      به علت فروریختگی و ریزش دهانه (کالدرا) شکل مخروط به شدت قطعه قطعه شده است. آتشفشان سبلان سه قله دارد که به دلیل فروریختگی به شدت فرسوده است. قله بلندتر سبلان

سلطان

      و دو قله دیگر

هرم داغ

      یا

سبلان کوچک

      و

آقام داغ

      یا کسری نام دارند.

 

      در قسمت شمال و در قاعده‌ای که بلندتدین قله سبلان در آن واقع است، دریاچه کوچکی وجود دارد که احتمالا باقی مانده دهانه آتشفشانی است. آتشفشان مرکزی بر روی یک فرا بوم خاوری _ باختری از گدازه‌های ائوسن فوران کرده است.

فعالیت آتشفشان سبلان

      فعالیت قدیمی سبلان از ائوسن شروع گردید ولی آنچه که کوه سبلان را بوجود آورده در پلیوسن شروع به فعالیت نموده و تا عصر بعد از آخرین یخبندان هم ادامه داشته است .

شواهد خاموشی آتشفشان سبلان

    در دامنه جنوبی سبلان ، چشمه های گوگردی زیادی وجود دارد که آب آنها در حدود 40 درجه سانتیگراد حرارت دارد و تنها گواه فعالیت آتشفشان خاموش سبلان است. این چشمه‌های گوگردی نشان دهنده آخرین فعالیت‌های یک آتشفشان است و بیانگر خاموش نشدن آتشفشان می‌باشند.

تحولات ماگمایی آتشفشان سبلان

      به نظر می‌رسد که تحولات ماگمایی این آتشفشان را نباید به صورت یک تفریق ساده در نظر گرفت، بلکه به احتمال در روند عادی افزایش اسیدیته در حین تفریق ، بازگشت به خصوصیت بازیک نیز صورت گرفته است. مواد سازنده این آتشفشان از یک ماگمای عمقی حاصل گردیده ولی تحت تاثیر فرآیندهای کم و بیش پیچیده ای قرار داشته که

تبلور بخشی

      هضم و اختلاط دو

ماگما

    از اهم آنها است.

فازهای شکل گیری آتشفشان سبلان

      • فاز گدازه ای سبلان قدیم ، که شامل 5 مرحله ماگمازایی است.
      • فاز فرونشینی کالدرا و فعالیت انفجاری که با انباشت حدود 100 متر نهشته‌های آذر آواری در دامنه شمالی همراه بوده است.
      • فاز تشکیل گنبدها و جریانهای گدازه سبلان جدید که با تشکیل روانه‌های تراکی آندریت تاداسیت و شکل گیری بلندترین قسمت آتشفشان همراه بوده است.

گونه‌های آتشفشانی سبلان

      در یک نگاه کلی در کوه سبلان سه سری آتشفشان قابل تشخیص است که عبارتند از :
      • نخست ، سری پیدایش کوه سبلان که در واقع شامل گدازه‌های میوسن و از جنس لاتیت _ بازالت است.
      • دوم ، سری پیش از پیدایش کالدرا از جنس لاتیت _ آندزیت که به داسیت متحول شده اند . این سری در پلیو _ کواترنری بوجود آمده است.
      • سوم ، سری پس از پیدایش کالدرا ، یا سری بالایی که بخش اصلی آن ترکیب داسیتی دارد. این سری هم در پلیو _ کواترنری بوجود آمده است. ۴- آتشفشان آرارات كوچك: اين آتشفشان خاموش، كه در گوشه شمال غربي ايران قرار دارد، به شكل يك مخروط بزرگ است و ارتفاعش به ۳۰۰۰ متر مي رسد. ۵- آتشفشان آرارات بزرگ: قله آن در چند كيلومتري آرارات كوچك قرار دارد و ارتفاعش به ۲۵۰۰متر مي رسد.

آتشفشان تفتان ایران۶- آتشفشان تفتان:

        اين آتشفشان كه تنها آتشفشان فعال ايران است، بلندترين قله كوه هاي بلوچستان را تشكيل مي دهد. در اطراف تفتان چشمه هاي متعدد گوگردي وجود دارد و جنس گدازه هاي آن آندزيتي است.

اطلاعات اولیه

        ارتفاع این کوه از سطح دریا 3940 متر و نسبت به زمین های اطراف 2000 متر است.ساختار اصلی کوه شامل د قله مجزا است که بخش زین مانند و باریک به هم وصل می‌شوند. قله جنوب شرقی تا اندازه ای شکل مخروطی خود را حفظ کرده و بوسیله جریان گدازه آندزیتی ضخیم و جوانتر پوشیده شده است. لایه های خاکستری در این آتشفشان کم است و حد گسترش

لاپیلی ها

        و

آلگومرا

        هم زیاد نیست.

دهانه آتشفشان تفتان

        دهانه‌ای با شیب تند در دامنه جنوبی قله این آتشفشان وجود دارد که قسمتی از آن بوسیله انفجار شدید و فرسایش بعدی خراب شده است. از دیوارهایی که شیب تند دارند فومرولهای زرد و سفید رنگ صوت‌زنان بالا می‌آیند که همراه با فومرولهای متعددی که از بلندترین قله کوه بیرون می‌آیند ابر سفید و مشخصی را تشکیل می دهند که از فاصله 100 کیلومتری قابل روئیت است و منظره یک آتشفشان فعال را بخوبی نشان می‌دهند. گدازه های تفتان مساحتی معادل 1300 کیلومتر مربع را زیر پوشش دارند.

فعالیت آتشفشان تفتان

خروج گاز گوگرد از دهانه آتشفشان تفتان

        نخستین تکاپوی آتشفشانی ، در بیست کیلومتری شمال باختری قله فعلی بوده و سپس مراکز دیگری در خاور این نقطه فعال شده‌اند. فعالیت این مراکز به صورت فورانهای انفجاری بوده و حاصل آن برشهای داسیتی و آگلومرایی است. آخرین تکاپوی انفجاری تفتان دو فاز انفجاری است که حاصل آن

ایگنمبریت

        دامنه جنوبی (شمال ترشاب) و توفهای گسترده در دشتهای اطراف آتشفشان است.

 

        اولین فعالیتی که شکل امروزی مخروط شمال غربی آن را درست کرده است، باید سنی قبل از

پلسیتوسن

        داشته باشد. فعالیتهای گدازه‌ای تفتان ، در

جهان شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2814

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.

بطور کلی ستارگان دارای مراحل مختلف جنینی ، کودکی و جوانی و پیری هستند. پس از اکتشاف برابری جرم و انرژی توسط انیشتین ، دانشمندان تشخیص دادند، که کلیه ستارگان باید تغییر و تحول یابند. هر ستاره هنگامی که نور (انرژی) پخش می‌کند، مقداری از ماده خویش را مصرف می‌کند. ستارگان همیشگی نیستند، روزی به دنیا آمده‌اند و روزی هم از دنیا خواهند رفت. ستارگان گویهای بزرگی از گاز بسیار گرم هستند که بواسطه نورشان می‌درخشند.

در سطح دمای آنها هزاران درجه است و در داخل دمایشان بسیار بیشتر است. در این دماها ماده نمی‌تواند به صورتهای جامد یا مایع وجود داشته باشد. گازهایی که ستارگان را تشکیل می‌دهند بسیار غلیظتر از گازهایی هستند که معمولا بر سطح زمین وجود دارند. چگالی فوق العاده زیاد آنها در نتیجه فشارهای عظیمی است که در درون آنها وجود دارد. ستارگان در فضا حرکت می‌کنند، اما حرکت آنها به آسانی مشهود نیست. در یک سال هیچ تغییری را در وضعیت نسبی آنها نمی‌توان ردیابی کرد، حتی در هزار سال نیز حرکت قابل ملاحظه‌ای در آنها مشهود نمی‌افتد.
 
نقش و الگوی آنها در حال حاضر کم و بیش دقیقا همان است که در هزار سال پیش بود. این ثبات ظاهری در نتیجه فاصله عظیمی است که میان ما و آنها وجود دارد. با این فواصل چندین هزار سال طول خواهد کشید تا تغییر قابل ملاحظه‌ای در نقش ستارگان پدید آید. این ثبات ظاهری مکان ستارگان موجب شده است که نام متداول (ثوابت) به آنها اطلاق شود. اختر فیزیکدانان بر این باورند که در بعضی کهکشانها ، از جمله کهکشان راه شیری ، ستارگان نوزاد بسیاری در حال تولد هستند، افزون بر آن که پژوهشگران اظهار می‌دارند تکامل ، تخریب و محصول نهایی یک ستاره ، به جرم آن بستگی دارد. در واقع سرنوشت نهایی ستاره که تا چه مرحله‌ای از پیشرفت خواهد رسید با جرم ستاره ارتباط مستقیم دارد.
 

نحوه تشکیل ستاره

گوی آتشین مورد نظر در نظریه انفجار بزرگ ، حاوی هیدروژن و هلیوم بود، که در اثر انفجار بصورت گازها و گرد و غباری در فضا بصورت پلاسمای فضایی متشکل از ذرات بسیاری از جمله الکترونها ، پروتونها ، نوترونها و نیز مقداری یونهای هلیوم به بیرون تراوش می‌کند. با گذشت زمان و تراکم ماده دربرخی سحابیها شکل می‌گیرند. این مواد متراکم رشد کرده و توده‌های عظیم گازی را بوجود می‌آورند که تحت عنوان پیش ستاره‌ها معروفند و با گذشت زمان به ستاره مبدل می‌شوند. بسیاری از این توده‌ها در اثر نیروی گرانش و گریز از مرکز بزرگ و کوچک می‌شوند، که اگر نیروی گرانش غالب باشد، رمبش و فرو ریزش ستاره مطرح می‌شود و اگر نیروی گریز از مرکز غالب شود، احتمال تلاشی ستاره و شکل گیری اقمار و سیارات می‌رود.
 
 

مقیاس قدری

همه ستارگان به شش طبقه روشنایی که قدر نامیده می‌شود، تقسیم شده‌اند. روشنترین ستارگان دارای قدر اول و کم نورترین ستارگان که توسط چشم غیر مسلح قابل روءیت بودند به عنوان ستارگان قدر ششم و بقیه ستارگان داراب قدرهای بین 16 - 1 هستند. قدر یک ستاره عبارت است از: سنجش لگاریتمی از روشنایی ستارگان ، اگر قدر یک ستاره را با m نمایش دهیم، داریم:
(قدر ظاهری) 2.5logL + Cte = m-
که مقدار ثابت Cte همان صفر مقیاس قدری است.
 
 

روشنایی ستاره

مقدار انرژی تابیده شده از ستاره به واحد سطح زمین را روشنایی یک ستاره می‌نامند. مقدار ثابت (صفر مقدار قدری) را طوری انتخاب می‌کنند که قدر ستاره α چنگ رومی (Vega) برابر صفر شود. علامت منفی در فرمول نشان می‌دهد که قدر روشنایی ستاره بالا باشد، دارای قدر پایین خواهد بود.

رنگ ستارگان

هر وسیله‌ای که برای آشکارسازی نور بکار می‌رود دارای حساسیت طیفی است. مثل چشم انسان که اولین وسیله‌ای است برای آشکارسازی نور و حساسیت چشم برای نورهای مختلف یکسان نیست. هر وسیله دیگری هم که برای اندازه گیری نور بکار می‌رود مثل فیلمهای عکاسی برای نورهای با طول موجهای متفاوت ، دارای حساسیت یکسان نیست. پس روشنایی یک جسم بستگی به نوع وسیله اندازه گیری شده دارد. بر این اساس قدرهای مختلفی داریم، که یکی از آنها قدر دیدگانی و دیگری قدر عکسبرداری می‌باشد.

طیف ستارگان

هنگام مطالعه طیف ستارگان (یا همان بررسی کیفی ستارگان) مشاهده می‌شود که اختلاف فاحشی بین ستارگان وجود دارد. از آنجایی که وجود هر خط سیاه در طیف ستاره بیانگر وجود یک عنصر شیمیایی ویژه در اتمسفر آن ستاره است، شاید به نظر می‌رسد که علت اختلاف در طیف ستارگان بخاطر اختلاف در مواد شیمیایی سازنده ستارگان باشد. ولی در نهایت چنین نیست، بلکه علت اختلاف طیف ستارگان دمای ستارگان می‌باشد. چون ستارگان دارای دماهای متفاوتی هستند، طیف آنها نیز متفاوت است.
 
 

اندازه گیری دمای ستارگان

در مورد ستارگان امکان اندازه گیری دمای جنبشی (دمایی که توسط دماسنج اندازه گیری می‌شود) وجود ندارد. زیرا نمی‌توانیم ترمومتر را در قسمتهای مختلف ستاره قرار داده و این دما را اندازه گیری کنیم. از طرفی لایه‌های مختلف ستاره دارای دماهای مساوی هستند و هر چه از لایه‌های خارجی به طرف لایه‌های داخلی حرکت کنیم دما افزایش می‌یابد. بنابراین تعریف دمای منحصر به فردی که مربوط به هر لایه از ستاره باشد غیر ممکن است.

اندازه گیری فراوانی عناصر در ستارگان

در حالت کلی مشاهده خطوط طیفی مربوط به یک عنصر در طیف یک ستاره دلیل بر وجود آن عنصر در اتمسفر این ستاره است و برعکس این ممکن نیست. یعنی عدم حضور خطوط طیفی یک عنصر در طیف یک ستاره دلالت بر عدم وجود آن عنصر در اتمسفر ستاره را ندارد، زیرا علاوه بر حضور یک عنصر لازم است، شرایط فیزیکی (دما و فشار) برای تشکیل خطوط طیفی آن عنصر برقرار باشد، تا بتوانیم خطوط طیفی آن عنصر را مشاهده کنیم. با توجه به اینکه شدت خطوط جذبی بستگی به فراوانی آن عنصر دارد، بنابراین می‌توانیم از روی شدت خطوط طیفی ، فراوانی عناصر را در ستارگان تعیین کنیم.

جرم ستارگان

اطلاعات مربوط به جرم ستارگان از مسائل بسیار مهم به شمار می‌رود. تنها راهی که برای تخمین جرم یک ستاره در دست داریم آن است که حرکت جسم دیگری را که بر گرد آن دوران می‌کند مورد مطالعه قرار دهیم. ولی فاصله عظیمی که ما را از ستارگان جدا می‌کند، مانع آن است که بتوانیم سیارات متعلق به همه آنها را ببینیم و حرکت آنها را مورد مطالعه قرار دهیم. عده زیادی ستاره موجود است که جفت جفت زندگی می‌کنند و آنها را منظومه‌های مزدوج یا دو ستاره‌ای می‌نامند. در چنین حالات بایستی حرکت نسبی هر یک از دو ستاره مزدوج مستقیما مطالعه شود، تا از روی دوره گردش آنها جرم نسبی هر یک بدست آید. در حضور ارتباط میان جرم و نورانیت ستارگان ، نخستین بار بوسیله سرآرتورادینگتون اظهار شد که نورانیت ستاره‌ها تابع معینی از جرم آنها است، و این نورانیت با زیاد شدن جرم به سرعت ترقی می‌کند.

منابع انرژی ستارگان

برای هر ستاره‌ای سه منبع انرژی را می‌توان نام برد که عبارتند از:

انرژی پتانسیل گرانشی

می‌توان فرض کرد که خورشید یا ستارگان در حال تراکم تدریجی هستند و بدین وسیله انرژی پتانسیل گرانشی خود را بصورت انرژی الکترومغناطیسی به محیط اطراف تابش می‌کنند.

انرژی حرارتی

می‌توان فرض کرد که ستارگان و خورشید اجرام بسیار داغ آفریده شده‌اند و با تابش خود به محیط اطراف در حال سرد شدن هستند.

انرژی هسته‌ای

می توان فرض کرد که در ستارگان هسته‌های سبکتر همجوشی کرده و انرژی آزاد شده در این همجوشی منبع انرژی ستارگان را تأمین می‌کند، یا می‌توان فرض کرد که در ستارگان هسته‌های سنگینتر از طریق واپاشی به هسته‌های سبکتر تبدیل شده و انرژی آزاد شده از این واپاشیها انرژی ستارگان را تأمین می‌کند.
 
 

مرگ ستارگان

سه طریق برای مرگ ستارگان وجود دارد. ستارگانی که جرم آنها کمتر از 1.4 برابر جرم خورشید است. این ستارگان در نهایت به کوتوله‌های سفید تبدیل می‌شوند. ستارگانی که جرم آنها بیشتر از 1.4 برابر جرم خورشید است، در نهایت به ستارگان نوترونی و به سیاه چاله‌ها تبدیل خواهند شد. دیر یا زود سوخت هسته ای ستارگان به پایان رسیده و در این صورت ستاره با تراکم خود انرژی گرانشی غالب آمده و این تراکم (رمبش) تا تبدیل شدن الکترونهای آزاد ستاره به الکترونهای دژنره ادامه پیدا می‌کند، که در این صورت ستاره به یک ستاره کوتوله سفید تبدیل شده است. برخی از ستارگان از طریق انفجارهای ابرنواختری به ستارگان نوترونی تبدیل می‌شوند. ستارگانی که بیشتر از 1.4 و کمتر از سه برابر جرم خورشید دارند، به ستاره نوترونی تبدیل شده و آنهایی بیشتر از سه برابر جرم خورشید دارند، عاقبت به سیاه چاله تبدیل می‌شوند. سیاه چاله آخرین مرحله مرگ ستاره می‌باشد.


:: موضوعات مرتبط: نجوم , ,
:: بازدید از این مطلب : 1820
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.

یوسمیت Yosemite یک پارک ملی در ایالت کالیفرنیا –آمریکا است.این پارک در سال 1870 بعنوان پارک ملی انتخاب شد. اینجا مشهورترین مکان زمین از لحاظ زمین شناسی، چشمه‌ها‌ی آب گرم و آبشارها محسوب می‌شود و آبشار «آتشی» منطقه ال زیباترین چشم انداز این منطقه است.

 

چشم انداز فوق العاده این آبشار به خاطر بازتاب نور خورشید که از زاویه خاصی به آن می‌تابد ایجاد می‌شود. این منظره نادر را تنها می‌توان در دوره 2 هفته ای در اواخر فوریه مشاهده کرد. برای گرفتن چنین صحنه فوق العاده ای عکاس اغلب باید متحمل سالها صبر و رنج شود. دلیل این انتظار نیز این است که پیدایش این صحنه بستگی به برخی عوامل طبیعی دارد که در همان زمان باید به وقوع بپیوندد، پس شانس هم باید با عکاس یار باشد! اولین عامل مربوط به شکل گیری آبشار است.

این آب از آب شدن برف و یخی که از بالای کوه می‌آید تامین می‌شود. این یخ‌ها‌ بین ماه‌ها‌ی دسامبر و ژانویه تا آخر فوریه آب می‌شوند تا موقعی در اواخر فوریه که هیچ برفی برای آب شدن باقی نمی‌ماند. عامل دوم مربوط به زاویه خاصی است که خورشید باید با آن درجه بر آبها بتابد تا چنین منظره ای پدیدار شود. موقعیت خورشید باید دقیقا در یک نقطه خاص در آسمان باشد. این اتفاق نیز فقط در ماه فوریه و چند دقیقه کوتاه در هنگام تاریکی شب روی می‌دهد. پس اگر روزی که آسمان ابری است به آنجا بروید یا اگر عاملی مزاحم جلوی خورشید را بگیرد مجبور خواهید شد از چهره ناراحت خودتان روبروی آبشار عکس بیندازید! بد نیست این حقیقت را نیز بدانید که آب و هوای پارک ملی اغلب اوقات غیر قابل پیش بینی است. اینها را گفتیم تا شرایط سختی که عکاس برای گرفتن این عکسها متحمل شده را درک کنید!! این منظره بدیع تنها در دو هفته آخر ماه فوریه و در یک زمان کوتاه چند روزه ایجاد می‌شود.

به همین دلیل این پارک به "آبشار آتش یوسمیت" Yosemite Firefall نیز معروف است.



:: موضوعات مرتبط: زمین شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2100
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.

یاقوت یکی از کانی‌های سنگ‌های آذرین، است که بعد از الماس سخت‌ترین کانی‌ها محسوب می‌شود.

یاقوت در رنگهای سرخ و آبی و زرد در دسترس می‌باشد. در خرافات نشانه قدرت است.

یاقوت سرخ نامش از قرمز گرفته شده ، کروندوم جواهری با کیفیت ، یکی از بهترین سنگهای جواهر است که در جواهر سازی بکار میرود. یاقوت ها به رنگ های مختلف قرمز می توانند باشند، از صورتی تا جگری (زرشکی) یا قرمز قهوه ای پررنگ که بستگی به مقدار آهن و کرومیوم سنگ دارد. تکرار بلورهای مرکب کانی متساعد برای انکسار می سازند. در استحکام و عدم شکنندگی یاقوت سرخ اولین و از نظر سختی دومین بعد از الماس است. بلورهای منشور 3 وجهی با انتهای مخروطی یا مسطح هستند. هم زمان با رشد بلورها و بسته به شرایط زمین شناختی و کانی های موجود لایه های جدیدی تشکیل می شود و تنوع رنگ ها به نام منطقه بندی رخ می دهد.

                

كوارتز (sio2)در حالت عادي بي رنگ است .كه به آن در كوهي گفته مي شود. در صورت وجود نا خالصي يه رنگ هاي شيري،قرمز،بنفش. . . . ديده مي شود.

عقيق كوارتز قرمز رنگ است و آمتيست كوارتز بنفش رنگ است

از كوارتز در جواهر سازي ، شيشه سازي ، تهيه كاغذ سمباده ،...... استفاده مي شود

                 

آمتيست نوعي كوارتز  است كه بخاطر ناخالصي منگنز چنين رنگ زيبايي پيدا مي كند.

           

این کانی(الیوین) سبز زیتونی با جلای شیشه ای و فاقد رخ است.جزء کانی حرارت بالاست در مجاورت آبهای گرم به سرپانتین و سپس به تالک تیدیل می شود

 

میکای سیاه سیلیکات تیره دارای رخ یک جهتی وحاوی آهن منیزیم و پتاسیم آبدار است

                   

 

میکای سفید یک سیلیکات روشن دارای آومینیم و پتاسیم است بی رنگ تا سفیدمی باشد

                   

مهمترين ميكاي پگماتيتي مسكوويت يا ميكاي سفيد است. اين كاني از لحاظ مصرف در نوع صفحه اي و پولكي توليد مي‌شود. ميكاي صفحه‌اي براي مصارف الكترونيك، اپتيك و عايق‌سازي حرارت و جريان الكتريسيته بكار برده مي‌شود. اما ميكاي پولكي به عنوان پركننده در سيمان، آسفالت، رنگ، تزئين بتون،



:: موضوعات مرتبط: زمین شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1995
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.

شاید به زودى تصور متداول درباره الماسها به کلى دگرگون شود. الماسهایى  که بخاطر زیبایى ، کمیاب بودن و زمان طولانى تولیدشان ارزش فوق العاده‌اى  داشتند، امروزه در آزمایشگاه و در مدت زمانى حدود یک ساعت بوجود مى‌آیند. اینکه این دگرگونى چه تأثیرى در صنعت جواهرسازى یا قیمت الماسهاى طبیعى در  بازار خواهد داشت هنوز در پرده‌اى از ابهام است. اما درباره نقش این  الماسهاى آزمایشگاهى در تکنولوژى ، شایعه‌هایى برخاسته از مجامع علمى به  گوش مى‌رسد.

تصویر



بیشتر از هشتاد درصد از الماسهاى معدنى طبیعى به مصارف صنعتى از قبیل ابزارهاى  برش یا مواد ساینده براى تراشکارى و پرداخت دیگر سنگهاى قیمتى ، فلزات ، گرانیت و شیشه مى‌رسند. استفاده از الماس به عنوان نیم رسانا نیز نیازمند شرایط ویژه‌اى مثل بالاترین درجه خلوص ، بهترین بلورینگى و  تعیین اتمها به لحاظ الکتریکى فعال براى ایجاد گذرگاه الکتریکى در وسیله  مورد نظر است.
اما تمامى الماسهاى طبیعى بخاطر نقصها ، ناخالصیها و  ساختار ضعیفشان براى مصارف الکترونیکى نامناسبند. حتى با اینکه الماسهاى  مصنوعى و طبیعى داراى کیفیت جواهرى بسیار ارزشمند هستند، اما ممکن است  بخاطر رگه‌هاى ناچیز ناخالصیها براى استفاده به عنوان نیم رسانا مناسب  نباشند. در واقع تنها خالصترین این سنگها در کاربردهاى الکترونیکى پرقدرت  از سلفونها گرفته تا کامپیوترهاى شخصى و خطوط ارتباطاتى قابل استفاده‌اند.

 

دورنماى الماس

میزان ذخیره الماس جهان در سال 1979 بدین شرح می‌باشد. زئیر 120 ، شوروی (سابق) 250 ، آفریقای جنوبی 72 ، بوستوانا 60 ، نامیبیا 15 ، آنگولا 20 ،  سیرالئون 6 و لسوتو 5 میلیون قیراط ذخیره دارند. همچنین میزان الماس تولیدی جهان در سال 1979 بدین شرح می‌باشد: زئیر 11160 ، شوروی (سابق) 10700 ،  آفریقای جنوبی 7640 ، بوتسوانا 3340 ، نامیبیا 1950 ، عتا 1500 ، آنگولا 750 ، ونزوئلا 750 و سیرالئون با 710 قیراط بیشترین تولید الماس جهان را به خود اختصاص داده‌اند.

تولید الماس

الماس بطور طبیعى تحت فشارهاى زیاد اعماق زمین و در زمانى طولانى شکل  مى‌گیرد. اما در آزمایشگاه مى‌توان به کمک دو فرآیند مجزا در زمانى بسیار  کوتاهتر الماس تولید کرد. فرآیند فشار بالا _ دما بالا (HP HT) اساساً  تقلیدى است از فرآیند طبیعى شکل گیرى الماس در حالى که فرآیند رسوب گیرى  بخار شیمیایى (CVD) دقیقاً خلاف آن عمل مى‌کند. در واقع CVD بجاى وارد کردن فشار به کربن براى تولید الماس با آزاد گذاشتن اتمهاى کربن به آنها اجازه  مى‌دهد با ملحق شدن به یکدیگر به شکل الماس در آیند.
این دو تکنیک  براى اولین بار در دهه 1950 کشف شدند. به گفته باتلر که هفده سال روى تولید الماس با استفاده از تکنیک CVD کار کرده است «از آنجا که پیشگامان تولید  الماس بدون فشار بالا در دهه 1950 با تمسخر سایرین از میدان به در شدند. تکنولوژى CVD هنوز دوران کودکى‌اش را سپرى مى‌کند.» هر دو فرآیند قادرند با سرعتى خیره کننده الماسهایى با کیفیت جواهر تولید کنند، اما در نهایت این  فرآیند CVD است که بخاطر کنترل ساده ناخالصى و اندازه محصول براى  تکنولوژیهاى الکترونیکى مناسب‌ترین خواهد بود.
فرآیند CVD با قرار دادن ذره بسیار کوچکى از الماس در خلأ آغاز مى‌شود. سپس گازهاى هیدروژن و متان به محفظه خلأ جریان مى‌یابند. در ادامه پلاسماى تشکیل شده باعث شکافته شدن هیدروژن به هیدروژن اتمى مى‌شود که با متان  واکنش مى‌دهد تا رادیکال متیل و اتمهاى هیدروژن بوجود آیند. رادیکال متیل  نیز به ذره الماس مى‌چسبد تا الماس بزرگ شود. رشد الماس در تکنیک CVD ،  فرآیندى خطى است، بنابراین تنها عوامل محدودکننده اندازه محصول در این روش  بزرگى ذره ابتدایى و زمان قرار دادن آن در دستگاه است.
به گفته دیوید هلیر (D. Hellier) ، رئیس بخش بازاریابى کمپانى ژمسیس ، «فرآیند HP HT نیز با ذره کوچکى از  الماس آغاز مى‌شود. هر ذره الماس در محفظه‌هاى رشدى به اندازه یک ماشین  لباسشویى ، تحت دما و فشار بسیار بالا درون محلولى از گرانیت و کاتالیزورى فلزى غوطه‌ور مى‌شود. در  ادامه تحت شرایط کاملاً کنترل شده‌اى این الماس کوچک به تقلید از فرآیند  طبیعى ، مولکول به مولکول و لایه به لایه شروع به رشد مى‌کند.»
گر  چه جنرال الکتریک در تولید الماسها به این روش پیشگام است و الماسهاى ساخته شده با تکنیک HP HT را براى مصارف صنعتى به بازار عرضه مى‌کرد اما تا پیش  از آنکه کمپانى ژمسیس با ساده سازى این فرآیند امکان تولید نمونه‌هایى با  کیفیت جواهر را فراهم کند، هرگز آن الماسها به عنوان سنگهاى قیمتى به فروش  نرسیده بودند.

تصویر



در واقع الماسهاى زینتى مصنوعى بخش کوچک و در عین حال پر سودى از صنعت الماس  را تشکیل مى‌دهند. این الماسهاى رنگى که در مقایسه با همتاهاى بى‌رنگ شان  فوق العاده کمیاب و در نتیجه بسیار گرانبها ترند با توجه به نوع ناخالصیها  در رنگهاى گوناگون از قرمز و صورتى گرفته تا آبى ، سبز و حتى زرد روشن و  نارنجى تولید مى‌شوند. در واقع این الماسها مى‌توانند چنان کیفیت بالایى  داشته باشند که حتى ماشینهاى ساخته شده براى تشخیص سنگهاى مصنوعى از طبیعى  در تفکیکشان از یکدیگر دچار مشکل شوند، همانطور که امروزه برخى از بزرگترین الماس فروشان در صنعت نیز به زحمت از پس آن بر مى‌آیند.
شباهت فوق  العاده نمونه هاى مصنوعى و طبیعى باعث شده است تا تاجران الماس براى تشخیص  الماسهاى رنگى مصنوعى از سنگهاى طبیعى دست به دامن آزمایشگاههاى الماس  بلژیک و دیگر نقاطى شوند که بطور سنتى عهده دار تجزیه و تحلیل و تأیید  الماسها از نظر بزرگى قیراط ، رنگ و شفافیت هستند.

 

تشخیص الماسهای مصنوعی

آزمایشگاه آنتورپ و چند تایى دیگر در سراسر جهان براى تشخیص الماسهاى  مصنوعى بطور عمده از دو نوع دستگاه استفاده مى‌کنند. در دستگاه نوع اول با  تابش نور به الماس مشخصات طیفى نور جذب یا ساطع شده تجزیه و تحلیل مى‌شود. اگر نشانه‌هایى از الماس مصنوعى مشاهده شد، آزمایشگاه دستگاه دوم را بکار  مى‌گیرد که این دستگاه براى آشکار ساختن ساختار درونى کریستال از نور فرابنفش استفاده مى‌کند. این دستگاهها نقصهاى موجود در الماس را حتى در مقیاس میکروسکوپى یا اتمى نیز بررسى مى‌کنند.
در واقع الماسها نیز درست مثل درختان داراى حلقه‌هاى رشدى در اطراف هسته  درونى هستند. الماسهایى که در آزمایشگاه تولید یا براى تغییر رنگ دستکارى  شده باشند، ساختار رشد متفاوتى از خود نشان مى‌دهند. بنابراین با اینکه  آزمایشگاهها با استفاده از این دستگاهها قادر به تشخیص الماسهاى مصنوعى از  طبیعى هستند اما نگرانى عمده در صنعت الماس جایى است که افراد بدون این  دستگاهها توانایى تشخیص سنگهاى مصنوعى را نخواهند داشت.

الماس مصنوعی

این نوع الماس برای نخستین بار توسط گروهی از دانشمندان سوئدی در سال 1953ساخته شده است. جنرال الکتریک در سال 1954 برای اولین مرتبه با استفاده از گرافیت در فشار 50 تا 60 کیلو بار و دمای 1500 درجه سانتیگراد توانست الماس مصنوعی بسازد. در روش جدید که توسط ژاپنیها ابداع گردیده ، بخار کربن بر روی یک صفحه سرد جمع می‌شود، ابتدا CH4 و H2 در میکروویو در دمای بیش از 2000 درجه سانتیگراد حرارت داده می‌شود و بخار کربن بر روی یک صفحه سرد متمرکز می‌شود.

موارد مصرف الماس

الماس دارای مصارف صنعتی و زینتی است. گر چه الماس را بیشتر به عنوان  زینت بخش می‌شناسند، ولی بیش از 80 درصد آن به مصارف صنعتی می‌رسد. میزان  الماس مصرفی در صنعت از 74 درصد در سال 1934 به 89 درصد در سال 1979 فزونی  گرفته است. مصارف عمده الماس در صنعت جهت برش مواد بسیار سخت نظیر فولادهای آلیاژی و کاربید تنگستن ، ساییدن ، اره کردن سنگ و بتون و حفاریها بکار می‌رود.

تقسیم بندی الماسها بر اساس مصارف صنعتی

الماسها بر اساس مصارف صنعتی آنها به چهار گونه تقسیم می‌شوند:

  1. الماس صنعتی که به علت شکل و رنگ آن ، مصرف زینتی ندارد.
  2. الماس بورت که قطعه‌های کوچک و شکل نامناسب دارد.
  3. الماس کاربونادو که مخلوطی از الماس ، گرافیت و کربن بی‌شکل (آمورف) است.
  4. الماس بالاس
    12.5 درصد الماس تولیدی جهان به مصرف ساخت مته‌های حفاری و چاله زنی می‌سرد. 2.5 درصد دیگر هم از الماس تولیدی در ساختن ماشینهای  برش و پولیش و 75 درصد دیگر به صورت پودر و یا مواد ساینده به مصرف می‌رسد. مصارف صنعتی الماس به اختصار شامل ، مته‌های الماسی ، مواد ساینده‌ها ، اره‌های الماسی ، لوازم دندانپزشکی و جراحی و دستگاههای برشی و پولیش می‌گردد.

الماس در صنعت الکترونیک

به گفته جیمز باتلر (J.Butler)، یکى از شیمیدانان محقق در آزمایشگاه  تحقیقات نیروى دریایى ایالات متحده ، به لحاظ تاریخى سه مشکل عمده سر راه  استفاده از الماسهاى طبیعى در کاربردهاى الکترونیکى وجود داشته است. الماسهاى طبیعى همیشه به شکل بازدارنده‌اى براى استفاده همه جانبه گران  بوده‌اند و یافتن سنگهاى بزرگ با خلوص کافى نیز بسیار دشوار است. علاوه بر  این هیچ دو سنگى دقیقاً شبیه هم نیستند و خواص منحصر به فرد در هر یک  مى‌تواند مشکلاتى را در مدارهاى الکترونیکى به بار آورد. آخرین مشکل در  استفاده از الماس براى کاربردهاى الکترونیکى و کامپیوترى نیز نیاز به دو  نوع الماس یعنى سنگهاى نوع n و p براى هدایت الکترونیکى بوده است.
در دستگاههاى مجتمع باید از هر دو نوع الماس نیمه رساناى n و p استفاده کرد،  اما الماسهاى نوع n بطور طبیعى وجود ندارند و الماسهاى نوع p الماس آبى ،  به قدرى نادرند که هیچ راه مقرون به صرفه‌اى براى استفاده از آنها پیدا  نشده است. به هر حال الماسهاى مصنوعى این مشکلات را برطرف مى‌کنند. به گفته رابرت لینارس (R. Linares) ، بنیان گذار کمپانى آپولو دیاموند براى مثال مى‌توان با افزودن ناخالصى فلز برون به الماس ، نوع P یعنى الماس آبى را تولید کرد.
بطور مشابه دانشمندان مى‌توانند با افزودن فسفر به الماسهاى بى رنگ ، الماس نوع n را نیز تولید کنند. ما براى استفاده از الماس به نوع نیمه رسانا در  دستگاههاى الکترونیکى پرقدرت نیاز به ترکیبى لایه‌اى از این دو نوع الماس  داریم. علاوه بر این با توجه به اینکه الماسهاى بى‌رنگ خالص در عمل بیشتر  از آنکه رسانا باشند عایق هستند، مى‌توان لایه‌هایى از آنها را به این  ترکیب افزود.
امروزه نیم رساناهاى بسیارى مثل سیلیکون در گستره وسیعى از دستگاههاى الکترونیکى بکار مى‌روند. اما الماس با توجه  به دامنه تغییرات حرارتى و سرعت فوق العاده بیشترش ، تنها در مقایسه با  خلاء است که عنوان دومین نیم رساناى برتر جهان را به خود اختصاص مى‌دهد. الماس با داشتن چنین ویژگیهایى و بخصوص امروز که آزمایشگاه قادر به تولید سنگهاى خالص و ناخالص کنترل شده‌اند، مى‌تواند  پایه گذار انواع سراسر نوینى از دستگاههاى الکترونیکى پرقدرت باشد. با  اینکه استفاده از الماس در صنایع الکترونیک به چند دهه دیگر واگذار شده  است، اما به اعتقاد لینارس این سنگ قیمتى صنایع نیم رسانا سازى را به کلى  دگرگون خواهد کرد.

برخى از کاربردهاى عملى الماس

  • لوازم الکترونیکى ولتاژ و توان بالا مثل ترنهاى سریع السیر.
  • دستگاههاى فرکانس بالا مثل رادارهاى پرقدرت و ایستگاههاى مخابراتى سلولى.
  • دستگاههاى میکرو و نانو الکترو مکانیکى مثل ساعتها و فیلترهاى تلفنهاى سلولى.
  • محاسبات کوانتومى مثل موارد مورد نیاز در ارتباطات امن.
  • آشکارساز پرتوهاى پر انرژى مثل پرتو سنجهاى پزشکى.
  • اپتیک و لیزرهاى پرقدرت مثل آنچه در کابل و خطوط تلفن یا پنجره شاتلهاى فضایى بکار می‌رود.
  • الکترودهاى الماسى مقاوم به خوردگى که مى‌تواند محیطهاى آلوده را پاک کن


:: موضوعات مرتبط: زمین شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1940
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.

رده بندی سنگها:

 

تعریف سنگ

تعریف کانی

اقسام کانیها ( سیلیکاتها – غیر سیلیکاتها )

کانیهای ماگمایی – کانیهای رسوبی – کانیهای دگرگونی

 

نمونه های کانیها :

کوارتز – فلدسپات – کائولن – میکای سفید – آمفیبول – پیروکسن – الیوین – تالک – باریت – گالن – استیب نیت – زرنیخ – پیریت – مانیتیت – هماتیت – لیمونیت – کرومیت –گرافیت – کلسیت – دولومیت – ژیپس– انیدریت – هالیت.

انواع سنگها : 

الف- سنگهای رسوبی

                     

1- سنگهای تخریبی: کنگلومرا – ماسه سنگ – سنگ رس.

2- سنگهای رسوبی شیمیایی آهکی : سنگ آهک – دولومیت – مارن – تراورتن – گل سفید – لوماشل .

3- سنگهای رسوبی تبخیری : گچ – نمک .

4- سنگهای رسوبی آلی سوختنی : ذغال سنگ- نفت وگاز

ب- سنگهای آذرین :

1- آذرین درونی : گرانیت – دیوریت – گابرو – پگماتیت .

2- آذرین بیرونی : ریولیت – آندزیت – بازالت – پونس – ابسیدین .

ج – سنگهای دگرگونی :

شیست – سنگ لوح – گنیس – مرمر – کوارتزیت .

اقسام دگرگونی

عوامل موثر در دگرگونی

اقسام فسیلها

تعریف سنگ:

مواد تشکیل دهنده پوسته زمین را سنگ می گویند مانند سنگ گرانیت- سنگ آهک .

تعریف کانی :

اجزاء تشکیل دهنده سنگ را کانی گویند که معمولا" متبلورمی باشد وترکیب شیمیایی ثابتی دارند مثل کوارتز- میکا – فلدسپات- کلسیت.

البته برای کانی تعریف تخصصی تری بیان می شود ( به مواد جامد،خالص،بلورین که دارای نقطه ذوب معین باشند و موجودات زنده در تشکیل آنها نقشی نداشته باشند کانی می گویند.)

 

اقسام کانــــــــی ها(ازنظر ترکیب شیمیایی وساختمان اتمی به دو دسته تقسیم می شوند )

 

1- کانی های سیلیکاتی : کانی هایی هستند که دارای بنیان سیلیس (سیلیسم-اکسیژن)می باشندو نمونه های آن عبارتند از :کوارتز-فلدسپات ها- میکاها-آمفیبول ها- پیروکسن ها-الیوین

 

2- غیر سیلیکات ها: عبارتند از:

الف- کربناتها مانند کلسیت – دولومیت

ب- سولفیدهامانند زرنیخ – استی بنیت – گالن – پیریت

ج- اکسیدها مانند هماتیت – لیمونیت – منیتیت – کرومیت

د- سولفاتها مانند باریت – ژیپس – انیدریت

ه- کلریدها مانند هالیت – سیلویت

و- فسفاتها مانند آپاتیت – فیروزه

 

اقسام کانیها از نظر منشاء تشکیل سه نوع هستند .

1- کانیهای ماگمایی : که بر اثر سرد شدن موادمذاب ماگما یا گازهای ماگما بوجود آمده اندو به دو دسته سیلیکاتی وغیر سیلیکاتی تقسیم می شوند .

2- کانیهای رسوبی : از ته نشین شدن کانی های مختلف تخریبی یا واکنش های شیمیایی بوجود می آیندمانند سولفاتها – کلریدها .........

3-کانی های دگرگونی : از دگرگون شدن سنگها بوجود می آیند مانند گرافیت و گرونا .

 

مشخصات بعــضی کــانــــی ها

1- کــــوارتـــــز:

دُر کوهی نام دارد، جزء کانی های سیلیکاتی بدون آهن ومنیزیم می باشد .ترکیب آن 

Sio2   می باشد.شکستگی صدفی دارد. سختی آن 7 می باشد یعنی شیشه را خط می اندازد.

خالص آن شفاف است وبه علت ناخالصی به رنگهای مختلف در می آید .

کوارتز غالبا" به صورت منشور 6 گوش است و در دمای 1700 درجه سانتی گرادذوب می شود . آب واسید به جزاسید فلوئوریدریک بر کوارتز اثر ندارد . این کانی در سنگ گرانیت به صورت رگه ایی و در ماسه سنگها وسنگ کوارتزیت وجود دارد .

موارد استفاده از کوارتـــــز

در صنعت شیشه سازی،ساختن عدسی ها، هسته ترانزیستورها،سیستم های مخابراتی ودر پزشکی ازآن استفاده می شود . عقیق نوعی کوارتز است که در جواهر سازی کاربرد دارد .

2- فلـــدسپـــات

جزء کانی های سیلیکاتی است.ترکیب آن سیلیکات آلومینیوم ویکی از فلزات قلیایی سدیم،پتاسیم،کلسیم می باشد .

اقسام فلدسپات ازنظر ترکیب بدو دسته تقسیم می شود .

الف - ارتوکلاز: که صورتی رنگ است ودر سنگهای آذرین روشن وجود داردوترکیب آن

سیلیکات آلومینیوم وپتاسیم می باشد . Si3O8Alk

ب- پلاژیوکلاز : فلدسپاتهای سدیم وکلسیم دار نامیده می شود و سفید رنگ است .

از تجزیه و هوازدگی شیمیایی فلدسپات خاک چینی (کائولن) بوجود می آید .فلدسپات در منطقه الوند همدان و همچنین در جاده بروجرد – اراک واطراف تویسرکان والیگودرز وجود دارد .

 

3- کــائـــولـــن

از تجزیه فلدسپاتها کائولن بوجود می آید که سفید رنگ است و ترکیب آن سیلیکات آلومینیوم آبدار است .از کائولن در صنعت چینی سازی وسرامیک و صنایع الکتریکی استفاده می شود .

کائولن در روستای حاجی آباد 50 کیلومتری جاده بروجرد – اراک وجود دارد .

4- مـــیـکــای ســـــفـیـد

جزء کانیهای سیلیکاتی می باشد . ترکیب آن سیلیکاتهای آلومینیوم و پتاسیم آبدار می باشد .

به آسانی ورقه،ورقه می شود و در مقابل حرارت مقاومت دارد .اسید بر آن اثر ندارد .

موارد استفاده:

به عنوان طلق چراغها و ...و به عنوان عایق در وسایل الکتریکی بکار می رود .میکای سفید در روستاهای منگاوی 35 کیلومتری جاده همدان – ملایر وجود دارد .

5- آمــفـیـبــــول

جزء کانی های سیلیکاتی می باشد. آمفیبولها سیلیکاتهایی هستند که فرمول مشخص ندارند .

در سنگهای آذرین تیره وجود دارند . یک نمونه آمفیبول آزبست نام دارد که به آن پنبه کوهی می گویند . رنگ سفید مایل به خاکستری دارد جلای ابریشمی دارد .در تهیه لباسهای ضد آتش نخهای نسوز وآجر نسوز و تهیه لوله ها وشیروانی های ایرانیت ودرلنت ترمز اتومبیل ها از آن استفاده می شود .

6- پــیــروکــــــــسن

جزء کانیهای سیلیکاتی میباشد یک نمونه آن اوژیت نام دارد که سیاه رنگ است . ترکیب شیمیایی سیلیکاتهای کلسیم ،آهن ومنیزیم می باشد . در سنگهای آذرین تیره وجود دارد.

7- اولــــیـــویـــــن

جزءکانیهای سیلیکاتی می باشدکه به رنگ سبز زیتونی است. ترکیب اولیوین سیلیکات آهن ومنیزیم می باشد  (MgFe)SiO4

   سختی 6.5است. اسید کلریدریک به آسانی آن را تجزیه می کند.

اولیوین بر اثر تجزیه به سرپانتین و سپس به تالک تبدیل می شود .

8- تالــــــــــک

از تجزیه اولیوین بوجود میآید- ترکیب آن سیلیکات ئیدراته منیزیم میباشد-سفید رنگ است.

از تالک در پزشکی ،لاستیک سازی ،کاغذ سازی ،سرامیک ،پودر بچه وپودرآرایش استفاده می کنند . تالک واولیوین درجاده بروجرد به طرف خرم آباد کیلومتر 25 درده گوشه محسن وجود دارد .

9- باریــــــت

جزءکانیهای غیرسیلیکاتی است- رنگ سفید یا خاکستری-جلای فلزی دارد سختی 2.5 تا 3 وزن مخصوص 4.5 دارد به عنوان گل حفاری چاههای نفت ودر ساختمان دیوارهای راکتور اتمی جهت غیر قابل نفوذ نمودن اشعه ایکس ودر صنایع رنگ سازی به کار می رود.      ترکیب آن سولفات باریم(Baso4 ) می باشد.

 

10- گـــالـــــن

سنگ معدن سرب است. رنگ خاکستری دارد –جلای فلزی دارد- سختی 2.5 تا 3 ترکیب آن

سولفید سرب است   PbS.وزن مخصوص آن 7.5 ،اسید نیتریک گالن را حل نموده و  تولید رسوب گوگردی می نماید .

موارد استفاده در باطری سازی –شیشه سازی ودر حروف ماشینهای چاپ ودرنقاشی وپزشکی جهت ساختن روپوشهای ضد اشعه يX وپوشش راکتور های اتمی از آن استفاده می شود .

گالن در معدن سرب(سرمک) آهنگران در20 کیلومتری جاده ملایر- اراک وجود دارد .

 

11- اســتــیــب نــیــت

فرمول شیمیایی سولفید آنتیموان Sb2S3 – رنگ خاکستری – دارای جلای فلزی می باشد

سختی آن 2 – وزن مخصوص 4.6 – اسید کلریدریک ومخلوط آمونیاک ونیترات نقره بر آن اثر میکند .

موارد استفاده : آلیاژآنتیموان با سرب سبب سختی آن میگردد ازاین آلیاژ در تهیه حروف چاپ، صفحات سربی ،پیل انباره وگلوله های توپ استفاده می شود .در داروسازی ،رنگ سازی و همچنین در ساختن کبریت مورد استفاده قرار می گیرد .

محل  پیدایش روستای داشکسن بهارلو از توابع قروه کردستان .

 

12- زرنیخ

ترکیب آن سولفید آرسنیک میباشد AS2S3.دورنگ دارد .جلای رزینی دارد .

زرنیخ زرد( زرنیخ ارپیمان)

زرنیخ قرمز(رآلگار) دارای سختی 2 وچگالی 3.5 مباشد.ASS

موارد استفاده از این کانی در رنگ سازی ،شیشه سازی، آتش بازی در ساختن ترقه وپزشکی

زرنیخ در تکاب زنجان وجود دارد .

13- پـیـریت

به معنی آتش است به رنگ زرد آتشین وجلای فلزی دارد ودر سنگ های آذرین موجود است وبه طلای ابلهان معروف است . درجه سختی6.5 ،وزن مخصوص 5 ودر اسید کلریدریک حل میشود . از پیریت در تهیه اسید سولفوریک نیز استفاده می گردد.

14- ماگنتیت(مانیتیت)

اکسید مغناطیسی Fe3o4: جذب آهنربا میشود ،دارای رنگ سیاه ،در اسید کلریدریک حل

میشود.در تهیه آهن استفاده میشود ودر کوه آلمه قولاخ روستای باباعلی در 35 کیلومتری جاده همدان- قروه یافت میشود.

15- هماتیت

هماتیت به معنی خون ،به رنگ قرمز (به رنگهای سیاه،قهوه ایی،قرمزیا خاکستری فولادی موجود است) سختی6.5 ، وزن مخصوص5 .این کانی در اسید کلریدریک حل میشود در تهیه آهن از ان استفاده میشود .به مقدار زیاد در معدن چغارت بافق یزد معدن شمس آباد اراک وروستای باباعلی یافت میشود .

16- لیمونیت

ترکیب آن اکسید آهن آبدار است Fe2o3(3H2O). زرد رنگ یا قهوه ای است . در تهیه آهن

از آن استفاده می شود .

17 کرومیت

از ترکیب اکسید آهن وکروم میباشد FeCr2O4. کرومیت به رنگهای سیاه وقهوه ای تیره وجود دارد – خاصیت آهربایی ضعیفی دارد .

ازآن کروم بدست می آورند که درصنایع فلزی بخصوص صنایع آهن استفاده میشود.

کروم سختی وکشش فولاد را در مقابل زنگ زدگی زیاد میکند . درساختن بدنه تانکها ی نفت و کشتیهای جنگی استفاده می شود . در سپر ودستگیره اتومبیل روکشی از کروم می کشند .

کرومیت در اطراف میناب و اسفندقه کرمان وجود دارد.

18- گــــرافیت

به معنی نوشتن میباشد . گرافیت ازکربن تشکیل شده،بسیارنرم است رنگ خاکستری دارد.

گرافیت کانی دگرگونی میباشد از دگرگون شدن زغال سنگها بدست میآید.

درساختن مداد،زغال الکتروموتورها،زغال پیلها،زغال کلاچ اتومبیلها،به عنوان روغن در ماشینهای حرارتی وهمچنین در رنگ سازی ازآن استفاده میشود .

در روستای دره مرادبیک همدان (بالای سیلوار) دره سوخته وجود دارد.

19- کلسیت

ترکیب آن کربنات کلسیم است اگر خالص باشد شفاف یا سفید رنگ است . بلور متوازی السطوح دارد.سختی آن 3میباشد.اسید کلریدریک سرد ورقیق آن را حل میکند .اگر کلسیت راحرارت دهیم به اکسید کلسیم یا آهک ساختمانی تبدیل میشود – بلور سنگهای آهکی است.

موارد استفاده در کارهای ساختمانی ودر کارخانه سیمان به عنوان کمک ذوب بکار می رود و همچنین در رنگ سازی ولاستیک سازی مورد استفاده دارد . در غارهای آهکی به صورت رگه ای در اغلب کوههای آهکی وجود دارد.

20-دولومیت

ترکیب آن کربنات مضاعف کلسیم و منیزیم می باشد . رنگ خاکستری دارد . بر اثر واکنش شیمیایی در دریا به وجود می آید . اسید کلریدریک گرم و غلیظ بر آن اثر دارد .

موارد استفاده آن مانند کلسیت است .

21-ژیپس

بلور سنگ گچ می باشد .سختی آن 2 که با ناخن خط بر می دارد . ترکیب آن سولفات کلسیم آبدار است .CaSO4,2H2O

جزء کانیها یا سنگهای تبخیری می باشد، در دریاچه های شور تشکیل می شود . اگر 120تا130 درجه ی سانتیگراد به آن حرارت داده شود 1.5 مولکول آب آن خارج شده و به گچ بنایی تبدیل می شود .

موارد استفاده: در ساختمان سازی ، مجسمه سازی ، قالب گیری از آن استفاده می شود .

در گردنه ی آوج ، غرق آباد ساوه ،قم ،سمنان و... وجود دارد.

22-انیدرید

ترکیب آن سولفات کلسیم بدون آب است . از ژیپس سخت تر است در ایران ژیپس و انیدرید به سنگ پوشش نفت مشهور است .

23-هالیت

بلور نمک طعام است .بلورهای مکعبی شکل دارد .شفاف و شور مزه است .ترکیب آن کلرید سدیم NaCL می باشد. در دریاچه های شور بر اثر تبخیر به وجود می آید .

موارد استفاده:در صابون سازی ، دباغی ، تصفیه نفت ، سرامیک سازی ، داروسازی و به عنوان خوراک از آن استفاده می شود .

معدن نمک در خرقان آوج ، قم ، سمنان ، بندرعباس ، دریاچه ی قم،دریاچه ی ارومیه و جزیره هرمز وجود دارد.

 

انواع سنگها از نظر منشاء تشکیل

 

1- سنگ های آذرین        2- سنگ های رسوبی          3- سنگ های دگرگونی

 

تعریف سنگ های آذرین : سنگهایی هستند که از سرد شدن موادمذاب بوجود می آیند .

 

انواع مواد مذاب :

 

1-     ماگما : مواد مذاب درونی زمین را که دارای گازهای محلول می باشد ماگما می گویند .

2-     گدازه(لاوا): مواد مذابی را که درسطح زمین جریان میابند وفاقد گاز می باشند را گدازه می گویند .

 

اقسام سنگهای آذرین

 

1-     سنگهای آذرین درونی (پلوتونیک): سنگهایی هستند که از سرد شدن تدریجی ماگما دردرون زمین بوجود می آیند ودارای بلور می شوند .

 

نمونه هایی از سنگهای آذرین درونی:

الف- گرانیت : دارای کانیهای کوارتز— فلدسپات (اورتوکلاز) --- میکای سیاه میباشد. دارای خاصیت اسیدی ، رنگ روشن و متبلور بوده ودر الوند همدان وجود دارد.

 

ب- دیوریت : دارای کانیهای میکای سیاه – فلدسپات ( پلاژیوکلاز) --  آمفیبول و کمی پیروکسن است . خاصیت خنثی ، متبلور ودارای رنگ خاکستری است .

 

ج- گابرو : دارای کانیهای پیروکسن-اُلیوین – فلدسپات ( پلاژیوکلاز) می باشد. متبلور دارای خاصیت بازیک و به رنگ تیره می باشد .

د- پگماتیت : دارای کانیهای مختلف بزرگ می باشد. ودر آن کانیهایی مثل میکای سفید - کوارتز - فلدسپات - تورمالین و...وجود دارد . گرانیت – دیوریت – گابرو – پگماتیت در باتولیت الوند  همدان وجود دارد.

 

2-     سنگهای آذرین بیرونی ( آتشفشانی یا ولکانیک)

سنگهایی هستند که بر اثر سرد شدن سریع گدازه درسطح زمین بوجود می آیند و ریز بلور یا فاقد بلور میباشند .

 

نمونه هایی از سنگهای آذرین بیرونی

الف- ریولیت : رنگ روشن – خاصیت اسیدی- فاقد بلور میباشد . از کانیهای کوارتز – میکای سیاه – فلدسپات (ارتوکلاز) تشکیل شده است . در مناطق آتشفشانی مثل باباگرُگرُ- اطراف قروه – جاده قم-- تهران و... وجود دارد .

ب- آندزیت : کانیهای تشکیل دهنده آن مانند دیوریت شامل میکای سیاه – پلاژیوکلاز – آمفیبول وکمی پیروکسن است. دارای خاصیت خنثی بوده ودر باباگرُگرُ– گردنه آوج– علی آباد قم – تفتان و... وجود دارد .

ج- بازالت :ترکیب بازالت مانند گابرو می باشد یعنی از کانیهای پلاژیوکلاز – پیروکسن – اُلیوین و کمی آمفیبول تشکیل شده و دارای خاصیت بازیک می باشد . دارای بلورهای ریز یا فاقد بلور بارنگ تیره می باشد .

د- پونس (سنگ پا) :سنگ آذرین بیرونی است و هنگامی که مواد مذاب درونی به سطح زمین میرسد گازهای موجود در آن خارج شده که محل خروج گازها بصورت حفره باقی می ماند و حالت اسفنجی پیدا میکند و سبب سبک شدن آن میشود . فاقد بلور است . پونس بازالتی سیاه رنگ است. پونس در دماوند – اطراف قزوین وزنجان ودر باباگرُگرُ وجود دارد .

ه- اُبسیدین : مانند شیشه فاقد بلور است . شکستگی صدفی دارد و به رنگهای مختلف در اطراف کوههای آتشفشانی وجود دارد . در تهیه شیشه های رنگی کاربرد دارد .

 

2-سنگ های رسوبی :

       تعریف رسوب : شامل ذرات ریز و درشتی است که منشاء تخریبی یا شیمیایی یا آلی دارد که در مسیر رود یاکف دریا یا دریاچه ها ته نشین شده و منفصل از هم می باشند .

تعریف سنگهای رسوبی : هرگاه رسوبات نرم ومنفصل از هم بوسیله سیمان یا عوامل مختلف به هم بچسبند سنگهای رسوبی بوجود می آیند .

اختصاصات سنگ های رسوبی : دارای دوصفت می باشند .

1-     سنگهای رسوبی بخاطر تغییر جنس یا رنگ رسوبات یا تغییر در شرایط رسوبگذاری ( تغیر سرعت رود ویا پسروی  وپیشروی دریا ) لایه لایه می باشند .

2-     در اغلب سنگهای رسوبی فسیل جانوران و گیاهان گذشته زمین وجود دارند .

تعریف فسیل (سنگواره ) : به آثار وبقایای جانوران وگیاهان گذشته زمین که در سنگ ها پیدا می شوند فسیل می گویند به شرطی که نسل جاندار از بین رفته باشد .

 

انواع سنگ های رسوبی از نظر منشاء

به سه دسته تقسیم میشوند

1-     سنگ های رسوبی تخریبی : سنگهایی هستند که از به هم چسبیدن ذرات تخریبی سنگهای دیگر بوسیله سیمانی از جنس آهک یا سیلیس یا هماتیت بوجود می آیند .

نمونه هایی از سنگهای رسوبی تخریبی

الف- کــنگــلو مــرا: سنگهای درهم نامیده میشود که جزء سنگهای رسوبی تخریبی است،از به هم چسبیدن ذرات ریگ ،شن وماسه بوسیله خمیره ایی کنگلومرا بوجود می آید .کنگلومرا دو نوع است .

1- اگر قطعات تشکیل دهنده کبگلومرا صاف وصیقلی باشند به آن پودنگ می گویند

2- اگر قطعات تشکیل دهنده کنگلومرا زاویه دار باشند برش نام دارد .Beresh) )

کنگلومرا مشخص کننده سواحل دریاهای گذشته زمین است .

 

ب- ماسه سنگ :هر گاه ذرات ماسه (قطر ذرات ماسه بین 6/. تا2میلیمتر است) بوسیله خمیره ای به هم بچسبند وسخت شوند ماسه سنگ نامیده میشود . اغلب ماسه سنگها متخلخل میباشند وآب ونفت در آنها ذخیره میشود .

تفاوت کنگلومرا وماسه سنگ در قطر ذرات وبافت آنها می باشد .

ج- سنگ رس(سنگ رست) : جزء سنگهای رسوبی تخریبی است. از بهم چسبیدن ذرات رُس (قطر ذرات رُس از 6/. میلیمتر کمتراست) براثر فشار طبقات بالایی ومتراکم شدن بوجود میآید. نوعی سنگ رُس لایه لایه شیل نام دارد که به علت ناخالصی به رنگهای مختلف وجود دارد .

 

2-     سنگهای رسوبی شیمیایی وآلی وتبخیری: سنگهایی هستند که بر اثر واکنش شیمیایی یا از اجتماع پوسته جانداران یا تبخیر آب دریاچه ها بوجود می آیند .

 

اقسام سنگهای رسوبی شیمیایی عبارتند از :

1-     سنگهای آهکی : سنگهایی هستند که دارای بنیان کربنات می باشند واز طریق شیمیایی یا بر اثر فعالیت جانداران بوجود می آیند و خود به شش گروه تقسیم می شوند .

الف- سنگ آهک( caco3)

به رنگهای مختلف وجود دارد. بلور آن کلسیت است وبر اثر حرارت به آهک ساختمانی تبدیل میشود . ( یعنی cao).

ب- دولومیت- کربنات مضاعف کلسیم ومنیزیم میباشد وبه رنگ خاکستری است. از طریق شیمیایی در دریا بوجود میآید و اسید کلریدریک گرم وغلیظ بر دولومیت اثر دارد .

ج- گل سفید – از اجتماع پوسته آهکی پلانگتونها (روزن داران) بوجود میآید یعنی منشاء آلی دارد وسفید رنگ است .

د- تراورتن – سنگ آهک روشن ومتخلخلی است که در دهانه چشمه های آهکدار رسوب می نماید وبه عنوان سنگ روکار ساختمان بکار می رود .

ه- مارن – سنگ آهکی است که در آن رُس وجود دارد یعنی ( سنگ آهک + رُس)و در تهیه سیمان بکار میرود.

و- لوماشل – سنگ آهکی است که از اجتماع صدف جانوران دریا بوجود آمده باشد .

2- سنگهای تبخیری : سنگهایی هستند که بر اثر تبخیر آب دریاچه های شوروبه حد اشباع رسیدن نمکهای آن بوجود میآید . نمونه های آن عباذتند از :

الف سنگ نمک (Nacl )

کلرید سدیم نام دارد وشور مزه است بلور آن مکعبی است که به آن هالیت می گویند .

ب- سنگ گچ- ( Caso4,2H2o )

ترکیب آن کلسیم آبدار است سختی 2 دارد وبا ناخن خط بر میدارد . بر اثر حرارت به گچ بنایی تبدیل می شود .

3- سنگهای سوختی ( سوخت های فسیلی )

سنگهایی هستند که از تجزیه و تخمیر اندامهای گیاهان وجانوران بوجود می آیند و انرژی زا هستند . که انواع سنگهای سوختی عبارتند از : ذغال سنگ – نفت وگاز- شیل نفتی – قیر طبیعی.

طرز تشکیل ذغال سنگ : از تجزیه اندامهای گیاهان گذشته زمین که بین رسوبات دریا مدفون شده  بوجود آمده است. چند نمونه آن عبارتند از

الف- تورب قهوه ایی رنگ ونارس است با دود زیاد. 

ب- لیگنیت سیاه رنگ است حدود 80./. کربن دارد .

ج-آنتراسیت سیاه رنگ است حدود 95./. کربن دارد .

ذغال سنگ ایران حدود 195 میلیون سال پیش یعنی در دوره ژوراسیک بوجود آمده است.

نفت وگاز : از تجزیه وتخمیر مواد آلی جثه پلانگتونهای گذشته زمین در دریاها بوجود آمده یعنی نفت منشاء آلی دارد که ترکیب آن هیدروکربور است واغلب در مخازن تاقدیسی شکل دربالای آب شور دریاهای گذشته ذخیره شده است. نفت ایران در دوران سوم یعنی دوره های اُلیگوسن ومیوسن بوجود آمده است .

 

تعریف دگرگونی (متامورفیسم) : هرگاه سنگهای رسوبی یا آذرین در مدت زمان طولانی تحت فشار یا گرمای زیاد قرار گیرند ونوع کانیها وبافت سنگ عوض شود،سنگ جدید را سنگ دگرگونی می گویند وبه این عمل دگرگونی می گویند .

 

عوامل موثر در دگرگونی عبارتند از :1-گرما 2- فشار 3- محلول های شیمیایی مخصوصا" آب می باشد که سبب دگرگونی سنگها می شوند .

 

اقسام دگرگونی: 1- حرارتی 2- مجاورتی 3- دینامیکی 4- دفنی 5- ناحیه ایی(عمومی) .

 

1-     دگرگونی حرارتی : هرگاه گدازه که از دهانه آتشفشان خارج میشود به خاطر داشتن گرمای زیاد سنگهای مسیر راه را پخته وآنها را دگرگون کند به این دگرگونی حرارتی می گویند که گرما در آن بسیار موثر است .

2-     دگرگونی مجاورتی : هرگاه ماگمای درونی زمین گرمای خود را به سنگهای اطراف (سنگهای درونگیر) منتقل کند سنگهای اطراف پخته یا دگرگون می شوند مثل دگرگونی مجاورتی اطراف باتولیت الوند همدان – در این دگرگونی گرما موثر است .

 

تعریف هاله دگرگونی : محدوده دگرگون شده اطراف دگرگونی مجاورتی و...را هاله دگرگونی می گویند . مثل هاله دگرگونی اطراف الوند که به شعاع 7 کیلومتر سنگهای اطراف دگرگون شده است .

3-     دگرگونی دینامیکی: هرگاه بر اثر زلزله طبقات زمین نسبت بهم جابه جا شوند سنگهادر محل جابه جایی بر اثر اصطکاک و گرمای بوجود آمده وتا چند متر سنگهای اطراف جابه جایی دگرگون می شوند در این دگرگونی گرما و حرکت موثر هستند .

4-     دگرگونی دفنی : هر گاه رسوبات در دریا به علت سنگینی رسوبات و فرو رفتن کف دریا زیر هزاران متر رسوب مدفون شوند در زیر بر اثر گرما واز بالا بر اثر فشار طبقات دگرگون می شوند . در این نوع دگرگونی گرما و فشار موثر هستند .

5-     دگرگونی ناحیه ایی (عمومی) : هر گاه منطقه وسیعی از سنگهای رسوبی بر اثر فشار و گرما دگرگون شوند ، دگرگونی ناحیه ای نامیده می شود . مثل دگرگونی دو طرف جاده همدان به طرف ملایر و تویسرکان .

تعریف بافت : به ظاهر سنگ که مربوط میشود به قطر ذرات و شکل ذرات و طرز آرایش آنها نسبت بهم بافت می گویند .

اقسام بافت در سنگهای دگرگونی :

1-     بافت لایه لایه که سنگ بخاطر داشتن ساختمان و نوع کانی ها لایه لایه می شود .

2-     بافت دانه دانه ایی که سنگ بخاطر داشتن بلور دانه دانه می باشد .

اقسام سنگهای دگرگونی :

1-     شیست: بافت لایه لایه دارد،سطح آن ناصاف است.از دگرگون شدن شیل (سنگ رُس) بوجود می آید. در سطح آن کانیی وجود دارد که به همان نام نامگذاری می شود

( میکاشیست- آمفیبول شیست- تالک شیست و...) رنگ آن خاکستری است .

2-     سنگ لوح : بافت لایه لایه دارد. خاکستری رنگ است . دارای سطح ناصاف وفاقد کانی است . از دگرگون شدن شیل (سنگ رُس) بوجود می آید .

3-     گنیس (گنایس) : بافت لایه لایه دارد . سطح سنگ بطور متناوب از خطوط تیره وروشن بوجود آمده بر اثر فشار زیاد کانیهای تیره و روشن از هم جدا شده اند . از دگرگون شدن گرانیت یا کنگلومرا بوجود می آید .

4-     مرمر: بافت دانه دانه دارد. رنگ های مختلف دارد. از دگرگون شدن سنگ آهک بوجود می آید . ترکیب کربنات کلسیم دارد. بلور آن کلسیت است .

5-     کوارتزیت : بافت دانه دانه دارد . رنگ سفید یا خاکستر ی دارد. بسیار سخت است . بلورهای آن کوارتز است. از دگرگون شدن ماسه سنگ بوجود می آید .

 

فسیل ها :

تریلوبیت – بازوپایان (اسپی ریفر- رنگونلا- پرودکتوس)

مرجانها(زافرانتیس) از فسیل های مشخص کننده دوران اول ( دوران پالِِیوزوییک) می باشند .

آمونیت ها- بلمنیت ها- دوکفه اییها (گریفه آ)

– خارتنان( میکراستر- کلیپاستر) فسیل های مشخص کننده دوران دوم (دوران مزوزویک) می باشند .

فسیل پکتن- تک سلولی نومولیت از فسیلهای مشخص دوران سوم می باشند .  



:: موضوعات مرتبط: زمین شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2065
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.

كاني تالك داراي تركيبات شيميايي سيليكات منيزيم آبدار به فرمول Mg3(Si4O10)(OH)2
مي‌باشد که در سيستم منوكلينيك متبلور شده است. اين كاني كمتر در طبيعت بصورت خالص
يافت شده و به طور كلي در سنگهاي دگرگوني وجود دارد و در رده سيليكاتهاي ورقه اي
قرار مي‌گيرد.
تركيب خالص اين كاني داراي 36/63 درصد سيليس و 98/31 درصد اكسيد
منيزيم و 75/4 درصد آب مي‌باشد. رنگ آن معمولاً سفيد، سفيد نقره اي، سبز كمرنگ،
خاكستري متمايل به سبز و سبز تيره مي‌باشد( بسته به نوع ناخالصي ودرجه خلوص آن).
رنگ تالك درحالت كلوخه ممكن است خاكستري يا سبز باشد ولي به حالت پودري و خالص
داراي رنگ سفيد درخشان مي‌باشد.
تالك داراي جلاي مرواريدي نيمه شفاف و لمس چرب
دارد. وزن مخصوص نوع خالص آن بين 7/2 تا 8/2 متغير است. در صورت خالص بودن، تالك
داراي سختي يك مي‌باشد ( نرمترين كاني در جدول موهس كه با ناخن خط
برمي‌دارد).
از لحاظ شكل ظاهري تالك بندرت داراي بلورهاي مسطح مي‌باشد. اغلب
توده‌اي با ساختمان داخلي ورقه‌اي، همچنين توده‌اي دانه‌اي، فشرده و مخفي بلورين
(كريپتوكريستالين) است. كليواژ تالك كامل است. يعني باعث صفحات نازك قابل انحناء
ولي بدون خاصيت ارتجاعي مي‌گردد.

تالكي كه در صنعت بكار مي‌رود از نظر كاني
شناسي، فزون بر خود كاني تالك، طيف وسيعي از كانيها را شامل مي‌شود كه بهترين آنها
عبارتند از:
تالك مورد استفاده در صنعت علاوه بر خود تالك طيف وسيعي از كاني ها
را شامل مي‌گردد كه مهمترين آنها پيروفيليت، سرپانتين، آنتوفيليت، ترموليت و
آكتينوليت مي‌باشند. اين كانيها در طبيعت معمولاً با تالك همراه هستند.
تالك يك
كاني خنثي، غيرساينده و نرم است كه به راحتي پودر مي‌شود و به عنوان پركننده در
رنگ، پلاستيك، كاغذ، لاستيك، چسب، داروسازي و گچ بكار مي‌رود.



:: موضوعات مرتبط: زمین شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1923
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.

اليوين

  
ترکیب شیمیایی:سیلیکات آهن منیزیم،(Mg,Fe)2Sio4 رده:سیلیکات زیر رده:نسوسیلیکات گروه:اولیوین کاربرد:به عنوان جواهرسنگ،مصارف صنعتی درماسه های دیر گدازو سایا،نوعی کانسنگ منیزیم و از نمونه های معدنی. تنوع نمونه:نمونه های پریدوت اولیوین ها در واقع یک سری هستند که از فالیت شروع شده و به فورستریت ختم میشود.فایالیت غنی از آهن با فرمول خالصورستریت ختم میشود.فالیت غنی از آهن با فرمول خالص Fe2Sio4 و فورستریت غنی از منیزیم با فرمول شیمیاییت غنی از منیزیم با فرمول شیمیاییMg2Sio3 . در این سری آهن و منیزیم می توانند جانشین یکدیگر شوند بدون آنکه تاثیر چندانی بر ساختمان بلوری داشته باشند. فایالیت بدلیل محتوای آهن دار آن ضریب شکست بالاتری دارد،سنگینتر و رنگ آن تیره تر از فورستیت است.در غیر این صورت تمایز این دو کانی از هم مشکل است وعملا تمام نمونه های آن هم حاوی منیزیم و هم حاوی آهن هستند. اولیوین را با نامهای شیمیایی بسیاری می شناسند فایالیت و فورستریت علاوه برنامهای اصلی شان با نامهایی مانند کریزولیت ،زمرد شب وپریدوتیت نیز آورده می شوند . کریزولیت یک واژه آلمانی است که در مورد اولیوین جواهری به کار می رود.اما امروزه گاهی اوقات اولیوین سبز زرد کمرنگ را با این نام می شناسند. اولیوین در سنگهای اتشفشانی اولترامافیک و نیز مرمر یافت می شود که از سنگهای اهک ناخالص تشکیل شده است.مافیک کلمه ای است که برای تعریف سنگهای اتشفشانی بارمحتوای آهن و منیزیم فراوان به کار برده می شود. این کانیهای دارای نقطه ذوب بالایی هستند. اولیوین از نخستین کانیهایی هستند که از ماگمای مافیک متبلور می شوند.برخی سنگهای الترامافیک تقریبا از الیوین تشکیل شده اند که به آنها دیونیت گفته می شود. پریدوتیت ها ترکیب شیمیایی مشابهی با ماگمای ذوب شده در جبه زمین دارد . لذا پریدوتیت ها متداولترین سنگی هستند که به مقدار زیاد درزمین وجود دارد. الیوین در بسیاری از شهاب سنگهای آهن-نیکل یافت میشودکه گاهی اندازه آنها به حدی است که 50 درصد حجم شهاب سنگها را تشکیل می دهد. ویژگیهای فیزیکی تنوع رنگ این نوع کانی از رنگی نزدیک به سبز زمردی گرفته تا سبز زرد کمرنگ که متداولتر است می باشد.این کانی همچنین بی رنگ ،قهوه ای تا تیره نیز یافت می شود. جلا:شیشه ای شفافیت:نیمه شفاف تا شفاف سیستم بلوری :ارتورمبیک،m/2m/2m/2 نمود بلوری:به شکل تخته ای مسطح تا جعبه ای شکل است .این کانی بیشتر به صورت دانه هایی در شن های آبرفتی و بیگانه سنگهای دانه ای یافت در سنگهای غنی از منیزیم یافت میشود. رخ:سطح رخ آن در دو جهت ضعیف و با زاویه 90 درجه که متفاوت از فایالیست ها می باشد. شکستگی:صدفی سختی:7-5/6 گرانش ویژه:تقریبا5/3در فورستریت و3/4 در فایالیت ها(گرانش بالای متوسط در کانیهای غیر فلزی اثر خط:سفید از دیگر ویژگیهای این کانی ضریب شکست ان است که 70/1-46/1میبا و دارای دو شکست است. کانیها همراه شامل دیوپسید، اسپینل، پلاژیو کلاز، فلدسپار،کرومیت، هورن بلاند، سرپنتین، شهاب سنگهای آهن- نیکل و اوژیت است. این کانی ها در جزیره Zagbargad در دریای سرخ دورتر از سوحل مصر، موگوک، میانمار( پیشتر آن را با نام برمه می شناختند) ، افریقای جنوبی، کوههای اورال ، پاکستان ، سوئد ، فرانسه، برزیل، آلمان ، مکزیک، ویکتوریا، استرلیا، چین، امریکا یافت می شود.


:: موضوعات مرتبط: زمین شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2341
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.

کوارتز

  
فرمول شیمیایی: SiO ، دی اکسید سیلیکون رده: سیلیکات ها زیر رده: تکتو سیلیکات ها گروه: کوارتز کاربرد: سیلیس مورد استفاده در اجزاهای الکتریکی، شیشه ای، لنز های نوری، ساینده ها، جواهر سنگ ها، سنگ های تزئینی و ساختمانی و ... ویژگی های فیزیکی کوارتز: کوارتز متداولترین نوع کانی بر روی زمین است. این کانی تقریباً در همه محیط های زمین شناختی یافت می شود و کانی سازنده تقریباً تمام انواع سنگ هاست. تنوع کوارتز از نظر شکل و رنگ در مقایسه با سایر کانی ها بیشترین است و این مسئله به دلیل توزیع گسترده و فراوانی کوارتز در طبیعت است. برخی از انواع ماکرو بلورها( بلور های بزرگ) به عنوان سنگ های تزئینی و جواهر سنگ ها شناخته شده اند. آمیتیست نوعی جواهر سنگ بنفش رنگ است. سیترین نوعی جواهر سنگ زرد تا نارنجی است که در طبیعت به ندرت یافت می شود و غالباً بر اثر حرارت آمسیست ایجاد می شود. رنگ کوارتز شیری سفید کدر، کوارتز رز صورتی تا قرمز کم رنگ و کوارتز دودی قهوه ای تا خاکستری است . کریپتو کریستالین ( بلور هایی که حتی برای مشاهده با میکروسکوپ بسیار ریزند) بعنوان سنگ های نیمه قیمتی و در تزئیین به کار می روند. انواع مختلف کوارتز بیشتر بر اساس ویژگی تا رنگشان طبقه بندی می شوند . نه تنها کوارتز بلکه 8 نوع کانی دیگر هم وجود دارد که از ساختار SiO تشکیل است. این کانی ها و کوارتز پلی مورف هایی از اکسید سیلیکون هستند و به گروه غیر رسمی به نام گروه کوارتز یا سیلیس تعلق دارد. تمامی آنها به جزء کوارتز بر روی سطح زمین نادر هستند و تنها د دما و فشار بالا یا حضور هر دو فاکتور پایدار می مانند. ویژگی های فیزیکی : توع رنگ در کوارتز ها به اندازه تنوع طیف های مجود است اما کوارتز شفاف متداولترین نوع کوارتز از نظر رده بندی رنگ است و بعد هم کوارتز های شیری یا سفید قرار گرفته اند. کوارتز ارغوانی (آمیتیست)، صورتی( کوارتز زرد)، خاکستری یا قهوه ای تا سیاه ( کوارتز دودی غیر متداول هستند.) جلای بلور های شیشه ای و جلای کریپتو کریستالین ها معمولاً مومی تا مات است اما می تواند شیشه ای هم باشد. نمود های بلوری کوارتز نیز متنوع است اما مشهور ترین نوع آن منشور های هگزاگونال است که به یک هرم 6ضلعی ( که معمولاً دو تای آن رمبوهدرون است ) ختم می شود. رخ در 3 جهت بسیار ضعیف است ( رمبوهدرال)
نوع شکست: صدفی سختی:7 که کریپو کریستالین ها کم تر است. گرانش ویژه: 2/65 یا کم تر در صورتی که از نوع کریپتو کریستالین باشد خط اثر: سفید آمیتیست بیشتر در برزیل، اورگوئه، مکزیک، روسیه، خلیج تاندر در کانادا و برخی نقاط در ایالات متحده یافت می شود. وفور کوارتز دودی در برزیل، کلررا، اسکاتلند و کوههای آلپ در سویس بیشتر است. کوارتز رز نیز به فراوانی وجود دارد اما مقدار زیادی از آن از برزیل وارد می شود. عقیق های دانه ریز البته در برزیل، مونتانا، مکزیک و آلمان یافت می شود. کانیهای همراه کوارتز متنوعند که از جمله آنها می توان آمونوزیت، تورمالین به ویپه البائیت ، ولفارامیت، پریت، ریولیت،ژئولیت، فلوئوذیت، کلسیت، گولد، ماسکوویت، توپاز، بریل را نام برد.


:: موضوعات مرتبط: زمین شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1988
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 24 تير 1392
.
موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی