|
|
مطالب علمی جالب دانستنی
– در هر 5 ثانیه یک کامپیوتر در سطح جهان به ویروس آلوده میگردد.
– ظروف پلاستیکی 50 هزار سال طول میکشد تا در طبیعت شروع به تجزیه شدن کنند.
– اغلب مارها دارای 6 ردیف دندان میباشند.
– 90% سم مارها از پروتئین تشکیل یافته است.
– 10 درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باکتریها تشکیل میدهند.
– 11 درصد جمعیت جهان را چپ دستان تشکیل میدهند.
– از هر 10 نفر، یک نفر در سراسر جهان در جزیره زندگی میکند.
– 98 درصد وزن آب از اکسیژن تشکیل یافته است.
– یک اسب در طول یک سال 7 برابر وزن بدن خود غذا مصرف میکند.
– سوسکها سریعترین جانوران 6 پا میباشند. با سرعت یک متر در ثانیه.
– خرگوشها و طوطی ها بدون نیاز به چرخاندن سر خود قادرند پشت سر خود را ببینند.
– کرگدنها قادرند سریعتر از انسانها بدوند.
– هیچ پنگوئنی در قطب شمال وجود ندارد.
– مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند.
– کانادا یک واژه هندی به معنی «روستای بزرگ» میباشد.
– رشد دندانهای سگ آبی هیچگاه متوقف نمیگردد.
– قلب والها تنها 9 بار در دقیقه میتپد.
– چیتا قادر است در حداکثر سرعت خود گامهایی به طول 8 متر بر دارد.
– شمپانزه ها قادرند مقابل آینه چهره خود را تشخیص دهند اما میمونها نمیتوانند.
– عمر سنجاقکها تنها 24 ساعت میباشد.
– مدت زمان گردش سیاره عطارد بدور خود دو برابر مدت زمان گردش آن بدور خورشید میباشد.
– روشنایی قرص کامل ماه 9 برابر هلال ماه میباشد.
– یک خرس بالغ قادر است با سرعت یک اسب بدود.
– قلب یک جوجه تیغی در حالت عادی 190 بار در دقیقه میزند که در دوران خواب زمستانی به 20 بار در دقیقه کاهش می یابد.
– اسبها قادرند در حالت ایستاده بخوابند.
– کانگروها قادرند 3 متر به سمت بالا و 8 متر به سمت جلو بپرند.
– قلب میگو در سر آن واقع است.
– گونه ای از خرگوش قادر است 12 ساعت پس از تولد جفت گیری کند.
– یک کوه آتشفشان قادر است ذرات ریز و گردوغبار را تا ارتفاع 50 کیلوکتری به فضای اطراف پرتاب کند.
– دارکوب ها قادرند 20 بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند.
– سالانه 500 فیلم در امریکا و 800 فیلم در هند ساخته میگردد.
– آدولف هیتلر گیاهخوار بوده است.
– تمامی پستانداران به استثنای انسان و میمون کور رنگ میباشند.
– عمر تمساح بیش از 100 سال میباشد.
– تمام قوهای کشور انگلیس جزو دارایی های ملکه انگلیس میباشند.
– موریانه ها قادرند تا 2 روز زیر آب زنده بمانند.
– مزه سیب، پیاز و سیب زمینی یکسان میباشد.و تنها بواسطه بوی آنهاست که طعم های متفاوتی می یابند.
– فیلها قادرند روزانه 60 گالن آب و 250 کیلو گرم یونجه مصرف کنند.
– جغدها قادر به حرکت دادن چشمان خود در کاسه چشم نمیباشند.
– 80 درصد امواج مایکرو ویو تلفنهای همراه بوسیله سر جذب میگردد.
– قد فضانوردان هنگامی که در فضا هستند 5 تا 7 سانتی متر بلنتر میگردد.
– بلژیک تنها کشوری است که فیلمهای غیر اخلاقی را سانسور نمیکند.
– جلیغه ضد گلوله، برف پاک کن شیشه خودرو و پرینتر لیزری همگی اختراعات زنان میباشند.
– موز پر مصرف ترین میوه کشور امریکا میباشد.
– درتمام انسانهای کره زمین 99.9 % شباهت ژنتیکی وجود دارد.
– 98.5 % از ژنهای انسان و شامپانزه یکسان میباشند.
– قلب انسان بطور متوسط 100 هزار بار در روز و 40 میلیون بار در سال می تپد.
– لئوناردو داوینچی مخترع قیچی میباشد.
– سطح شهر مکزیک سالانه 25 سانتی متر نشست میکند.
– 50 %جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نکرده اند.
– هرگاه جمعیت کره زمین به 100 نفر کاهش یابد، 50 % پول جهان در دست 6 نفر قرار خواهد گرفت.
– موشهای صحرایی سالانه 1/3 منابع و ذخایر غذایی جهان را نابود میسازند.
– 2/3 اعدامهای جهان در کشور چین بوقوع می پیوندد.
– سرود اصلی کشور یونان متشکل از 158 بیت میباشد.
– تمساح ها قادرند آرواره های خود را با نیروی 1300 کیلو گرم ببندند.
– یک گاو بطور متوسط سالانه 2 هزار و 300 گالن شیر تولید میکند.
– خورشید از لحاظ وزن از 70% هیدروژن،28% هلیوم،1.5% کربن+نیتروژن+اکسیژن و 0.5% عناصر دیگر تشکیل شده است.
– سگهای شهری بطور متوسط 3 سال بیشتر از سگهای روستایی عمر میکنند.
– در امریکا سالانه 15 نفر بر اثر گاز گرفتگی توسط سگها جان خود را از دست میدهند.
– 70% فقرای جهان را زنان تشکیل میدهند.
– در هر 2 هفته یک زبان در جهان منقرض میگردد.
– ون گوگ در طول حیات خود تنها یکی از نقاشیهای خود را بفروش رساند.
– گربه های خانگی 70% وقت خود را در خواب سپری میکنند.
– پلنگها قادرند تا ارتفاع 5 متری به بالا بپرند.
– 2/3 آدم رباییهای جهان در کلمبیا به وقوع می پیوندد.
– سم مارهای قهوه ای استرالیا تا حدی مهلک میباشد که 0.002 گرم از سم این مارها میتواند یک انسان را بکشد.
– اختراع پیچ گوشتی پیش از پیچ صورت گرفت.
– خودروسازی بزرگترین صنعت در جهان میباشد.
– نور خورشید 8.5 دقیقه طول میکشد تا به زمین برسد.
:: موضوعات مرتبط:
اینترنت ,
رایانه ,
ریاضی ,
زیست شناسی ,
زمین شناسی ,
فیزیک ,
اخبار ,
اختراعات و ایده ها ,
جهان شناسی ,
نجوم ,
مشاهیر ,
روانشناسی ,
ماشین ,
تکنولوژی ,
متافیزیک ,
سلامتی ,
عجایب جهان ,
روح متعالی ,
تاریخی ,
موفقیت ,
خلاقیت ,
ورزشی ,
دینی ,
علوم ماورائ طبیعه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1525
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 1 مهر 1396
|
|
|
واقعی یا خیالی، عکس هیولا از فضا رسید!
روزنامه انگلیسی، در گزارشی از مشاهده شدن هیولای دریایی انگلیسی ها در یکی از تصویرهای ماهواره ای خبر داد. انگلیسی ها به وجود این هیولای دریا، اعتقاد دارند و فیلم و انیمیشن درباره اش ساخته اند و بارها افرادی، عکس هایی از وجود آن منتشر کرده اند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، پایگاه اینترنتی روزنامه انگلیسی «دیلی میل» نوشت: انگلستانی ها که به این هیولای دریایی «Loch Ness» می گویند، چنان اعتقاد دارند که تا کنون در فیلم ها و عکس ها و کتاب هایشان به آن مستقیم یا غیر مستقیم اشاره کرده اند. بارها افرادی نیز پیدا شده اند که عکس یا فیلم از آن منتشر کرده اند که بسیاری از آنها، ساختگی بوده؛ هر چند درباقی موارد نیز علتی برای رد و غیر واقعی بودن آنها، پیدا نشده است و نمی توان آنها را رد کرد.
این بار در عکس هایی که از تصاویر ماهواره ای «اپل مپ» (Apple Map) منتشر شده که موجودی در آب دیده می شود که می گویند به موجودی که انگلستانی ها به آن معتقدند، شباهت دارد.
برابر گزارش دیلی میل، این موجود، چنان اندازه بزرگی دارد که از فضا دیده می شود.
این گزارش می افزاید، طول این موجود که در عکس دیده می شود به حدود 100 پا می رسد.
کارشناسان در «مرکز تخصصی لاکنس»، شش ماه این عکس را بررسی کرده اند و همگی به این نتیجه رسیده اند که این همان موجودی است که دنبالش بوده اند.
برخی کارشناسان، شی ء دیده شده در عکس را الوار شناور قایق یا شناور و شیئی شبیه به آن فرض کردند، اما در نهایت همگی به این نتیجه رسیده اند که این همان موجودی است که اسکاتلندی ها و انگلیسی ها دنبال آن هستند.
حال بگذارید بگویند شرقی ها خرافاتی اند... این هم نمونه ای برای اینکه معلوم شود خود اروپایی ها خرافاتی هستند یا نه!
:: موضوعات مرتبط:
اخبار ,
متافیزیک ,
عجایب جهان ,
افسانه ها ,
,
:: بازدید از این مطلب : 996
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 30 فروردين 1393
|
|
|
هوش کلاغها، کلید مطالعه مغزهای فرازمینی
دانش > تحقیقو تولید- همشهری آنلاین: نبوغ کلاغها راهگشای دانشمندان در مطالعه مغزهای فرازمینی میشود. محققان همواره بر این باور بودهاند که کلاغها و زاغها بسیار باهوش هستند.
به گزارش ایسنا، اکنون دانشمندان علوم اعصاب دانشگاه توبینگن آلمان نشان دادهاند که مغز کلاغها به هنگام اتخاذ تصمیمهای استراتژیک مانند انسانها رفتار کرده و علیرغم فقدان جد مشترک بین این دو، رفتار هوشمندانهای را از خود بروز میدهند.
این تحقیق میتواند به محققان دیدگاههایی را در خصوص فعالیتهای ذهن غیرپستانداران شامل شکلهای حیات فرازمینی ارائه دهد.
لنا وایت و پروفسور آندریاس نیدا، دیدگاههای ارزشمندی را در مورد تکامل رفتار هوشمندانه مشابه ارائه دادهاند.
وایت در این خصوص گفت: بسیاری از کارکردها در پرندگان به صورت متفاوتی از ما صورت میگیرند، زیرا یک تاریخ تکاملی طولانی انسان را از این نوادگان مستقیم دایناسورها جدا میکند.
این بدین معناست که مغز پرندگان میتواند راهکاری جایگزین را برای مطالعه چگونگی بروز رفتار هوشمندانه توسط یک آناتومی متفاوت در اختیار بگذارد.
کلاغها و نخستینها دارای مغزهای متفاوتی هستند، اما سلولهای تنظیمکننده تصمیمگیریشان بسیار شبیه است.
فراتر از داشتن مغز پرندگان، کلاغها به اندازهای باهوش هستند که زیستشناسان رفتار آنها را «نخستینهای پردار» نامیدهاند، زیرا این پرندگان قادر به ساخت و استفاده از ابزار هستند، تعداد زیادی از اماکن غذا را به خاطر میآورند و رفتار اجتماعیشان را مطابق آنچه اعضای دیگر گروه انجام میدهد، طراحی میکنند.
این سطح بالای هوش شاید عجیب به نظر برسد، زیرا مغزهای پرندگان در شیوهای اساسا متفاوت از مغزهای پستانداران ساختاربندی شده و اغلب پستانداران شامل نخستینها، برای مطالعه چنین رفتارهایی به کار میروند.
دانشمندان دانشگاه توبینگن نخستین محققانی هستند که فیزیولوژی مغزی رفتار هوشمندانه کلاغها را بررسی میکنند.
آنها کلاغها را با هدف عملیاتیکردن آزمونهای حافظه با استفاده از رایانه آموزش دادند.
به این کلاغها تصویری نشان داده شد و آنها باید این تصویر را به خاطر میآوردند. مدت کوتاهی پس از آن، این حیوانات باید یکی از دو تصاویر موجود بر روی یک صفحهلمسی را با استفاده از نوکشان و براساس تغییر قاعده رفتاری انتخاب میکردند.
یکی از تصاویر آزمایشی به تصویر اول بسیار شباهت داشت و دیگری متفاوت با آن بود. گاهی اوقات قانون این بازی، انتخاب تصویر همسان و گاهی نیز انتخاب تصویر متفاوت بود.
کلاغها قادر بودند هر دوی این مسئولیتها را انجام دهند و در زمان مطلوب این دو کار را با هم تغییر دهند.
این امر سطح بالایی از تمرکز و انعطافپذیری ذهنی را نشان میدهد که معدود حیواناتی آن را صورت میدهند و حتی انسانها هم در این سطح به چالش کشیده میشوند.
کلاغها قادر بودند این وظایف را حتی زمانی که مجموعهای از تصاویر جدید به آنها داده میشد، انجام دهند.
محققان فعالیت نورونی را در nidopallium caudolaterale مشاهده کردند. این ناحیه محدودهای در مغز است که با بالاترین سطوح شناختی در پرندگان مرتبط است.
یک گروه از سلولهای عصبی زمانی که کلاغها باید تصویر همسان را انتخاب میکردند، واکنش نشان میدادند، در حالی که گروه دیگر از سلولها همواره زمانی که آنها تصویر متفاوت را انتخاب میکردند، پاسخگو بودند.
با مشاهده این فعالیت سلولی، محققان قادر به پیشبینی این موضوع بودند که کلاغها از کدام قانون حتی پیش از انجام انتخاب، تبعیت میکردند.
:: موضوعات مرتبط:
زمین شناسی ,
فیزیک ,
اخبار ,
متافیزیک ,
سلامتی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1394
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 1 دی 1392
|
|
|
کشفيات دانشمندان درباره درک مختلف موجودات از زمان؛ |
چرا در پيري زمان سريعتر ميگذرد؟ |
|
محققان دانشگاه ترينيتي کالج دوبلين مدعياند درک زمان توسط موجودات مختلف بستگي به اندازه آنها دارد، گرچه زمان در واقع، با سرعت يکسان ميگذرد. چشمان يک مگس بهروزرسانيها را بسيار بيشتر از چشمان انسان به مغز ميفرستد و بنابراين، پردازشهاي ذهني آن بسيار سريعتر از پردازشهاي ذهني انسان است.نتيجه آن است که يک مگس اشيايي را که به کندي حرکت ميکنند، در مقايسه با واکنشهاي سريع خود ميبيند. اين امر در مقايسه با فردي که با روزنامه در تعقيب آن است، موجب تصميمگيري بسيارسريعتر براي دورشدن از خطر ميشود.مگسها تنها گونههايي نيستند که درک متفاوتي از زمان دارند. محققان کالج ترينيتي دوبلين به همراه دانشگاه ادينبرو و دانشگاه سنتاندروز معتقدند درک زمان به اندازه موجودات بستگي دارد؛ به طور مثال، سگها اطلاعات را با دو برابر سرعت انسان پردازش ميکنند و اين امر توضيحدهنده اين پرسش است که چرا آنها اغلب به تلويزيون علاقهاي ندارند.صفحات تلويزيون براي ارائه توهمي از تصاوير ثابت به انسانها سوسو ميزنند، اما سيستم بينايي سگها داراي سرعت رفرش بالاتري در مقايسه با صفحه تلويزيون است و بنابراين تمامي آنچه آنها ميبينند، سوسوي نورهاست. در آزمايشات انجامشده، موجودات کوچکتر و چابکتر داراي بالاترين توانايي براي درک اطلاعات در يک واحد زماني بودند، به عبارت ديگر آنها قادر بودند سوسوهاي نور بيشتري را در هر ثانيه ببينند.به روشي مشابه، به نظر ميرسد سرعت زمان براي موجودات بزرگتر افزايش مييابد. يک مثال لاکپشت دريايي پشتچرمي است که زمان را 2.5 برابر سريعتر از انسان درک ميکنند. با اين حال، محققان از نوعي سوسک به عنوان موجودي ياد ميکنند که از اين قانون تبعيت نميکند.اين موجودات اطلاعات اندکي را توسط چشمهايشان دريافت ميکنند و سريعتر از آنچه چشمهايشان ميتواند همراهي کند، ميدوند. آنها اساسا خود را نابينا ميکنند و يک رويکرد توقف-شروع را براي يافتن طعمه پي ميگيرند و به اميد اين که به چيزي برخورد کنند، به سمت طعمه ميدوند.ماهي شمشيري نيز نمونه عجيب ديگري است و زماني که اين آبزيان شکار ميکنند، درکشان از زمان تقريبا مانند انسانها است، زيرا عمدا چشمهايشان را گرم ميکنند. مابقي اوقات، سرعت زمان براي آنها پنج برابر بيشتر است، زيرا اين موجودات يک پنجم اطلاعاتي را که انسان در ثانيه درک ميکند، درک ميکنند.به اعتقاد دانشمندان، درک زمان فقط جنبه ديگري از تکامل و بقا است و آنها اين موضوع را با فلشزدن يک نور در سوسوهاي سريع در مقابل حيوانات آزمودند. چنانچه جرقهها به اندازه کافي به يکديگر نزديک ميبودند، مشاهدهکننده آنها را به عنوان يک ابهام پيوسته ميديد.اما محققان دريافتند سرعت سوسويي که با آن فلشها در يکديگر ادغام ميشدند، براي گونههاي مختلف متفاوت بود و به طور باورنکردني، تفاوت بزرگي بين گونههاي کوچک و بزرگ بود. چنانچه فردي به مگسها نگاه کند، آنها سوسوزدن نور را بيش از چهار برابر سريعتر از شخص ميبينند و ميتوان تصور کرد که هر مگسي همه چيز را در حالت حرکت کند ميبيند.حيوانات مطالعهشده در اين تحقيق بالغ بر 30 گونه بودند که از آن ميان ميتوان از موشها، مارمولکها، جوجهها، کبوترها، سگها، گربهها و لاکپشتها نام برد. اين مطالعه توانايي درک زمان توسط حتي حيوانات با کوچکترين مغز را نشان ميدهد. مگسها شايد متفکران عميقي نباشند، اما ميتوانند تصميمات خوب را به سرعت اتخاذ کنند.تعدادي از حيوانات از تفاوت در درک زماني کمال استفاده را ميبرند، به طور مثال، بسياري از گونهها از نورهاي در حال جرقهزدن به عنوان سيگنالهايي استفاده ميکنند که از ميان آنها ميتوان به کرم شبتاب و حيوانات در عمق دريا اشاره کرد. گونههاي شکارچي بزرگتر و کوچکتر ممکن است در صورتي که سيستم بيناييشان به اندازه کافي سريع نباشد، قادر به رمزگشايي اين سيگنالها نباشند و اين موضوع به سيگنالدهندهها يک کانال سري اطلاعات ارائه ميدهد.به گفه دکتر جکسون، اين تحقيق ميتواند توضيح دهنده اين نکته باشد که چرا زمان هنگامي که انسانها مسنتر ميشوند، سريعتر به نظر ميرسد، در حالي که براي کودکان به کندي حرکت ميکند.
|
مگه پیرها تو بعد چهارم زندگی میکنن؟؟؟
:: موضوعات مرتبط:
فیزیک ,
اخبار ,
نجوم ,
متافیزیک ,
سلامتی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1268
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 27 شهريور 1392
|
|
|
شناسایی 10 ابر سیاهچاله جدید
» سرویس: علمي و فناوري - علمي
اخترشناسان با استفاده از آرایه تلسکوپ اسپکتروسکوپی هسته ای (NuSTAR) موفق به شناسایی 10 ابر سیاهچاله جدید در کهکشان های دور دست شدند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فضاپیمای شکارچی سیاهچاله های ناسا موسوم به NuSTAR موفق به شناسایی نخستین مجموعه از ابر سیاهچالهها شد.
این 10 ابر سیاهچاله مجموعهای از صدها سیاهچالهای مورد انتظاری هستند که ظرف دو سال آینده با کمک این تلسکوپ شناسایی خواهند شد.
سیاهچالههای جدید با دیسک های ضخیمی از گازها احاطه شده و در قلب کهکشان های دور در فاصله بین 0.3 و 11.4 میلیارد سال نوری از زمین واقع شده اند.
«دیوید الکساندر» از اعضای تیم NuSTAR در دپارتمان فیزیک دانشگاه دورهام انگلیس تأکید میکند: در این مطالعه هدف های شناخته شده ای را مورد بررسی قرار داده و موفق به کشف سیاهچاله ها در اطراف تصاویر شدیم.
با شناسایی 10 ابر سیاهچاله جدید، محققان داده های قبلی رصدخانه اشعه ایکس چاندرا و ماهواره نیوتن-XMM آژانس فضایی اروپا که از نور اشعه ایکس استفاده میکنند را مورد بررسی مجدد قرار دادند.
نتایج بررسی ها نشان میدهد که این ابر سیاهچاله ها پیش از این کشف شده بودند، اما تنها با تمرکز بالاترین انرژی نور اشعه ایکس توسط تلسکوپ NuSTAR امکان شناسایی دقیق این ابرسیاهچاله ها امکانپذیر شد.
محققان قصد دارند با بررسی صدها تصویر تهیه شده توسط این تلسکوپ، تعداد بیشتری سیاهچاله را شناسایی کنند؛ همچنین با ترکیب رصدها در طیف اشعه ایکس، امکان رمزگشایی از اسرار سیاهچاله ها از جمله تعداد واقعی آنها فراهم می شود.
نتایج این مطالعه در مجله Astrophysical منتشر شده است.
:: موضوعات مرتبط:
فیزیک ,
اخبار ,
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1731
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 20 شهريور 1392
|
|
|
راهی برای رسیدن به خدا؛ امتحان کنید!
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
روح متعالی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1646
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 15 مرداد 1392
|
|
|
شاه نعمت ا… ولي
:: موضوعات مرتبط:
مشاهیر ,
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1929
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 15 مرداد 1392
|
|
|
علوم معارف و عرفان
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 12782
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : جمعه 11 مرداد 1392
|
|
|
درک نسبیت در فضا نهفته است ما ابتدا باید بگوییم که فضای اطراف ما از چه چیز ساخته شده است تا بتوانیم موضوع پیچیده موجود در نسبیت را درک نماییم. از آنجا که ذرات مادی و ذرات غیرمادی در فضا گسترده شده اند و از نظر خواص ذرات غیرمادی به آنچه که فضای پیرامونی ما را در برگرفته است بسیار شبیه می باشد می توان مدلی را برای فضا در نظر گرفت که در این مدل ذرات غیرمادی بسیار کوچک فضایی که ما در آن حضور داریم شکل می دهد فرو ریختن ساختار این ذرات موجب فروپاشی تمامی قوانین در طبیعت می شود.
ذرات مادی می توانند در محیطی که ذرات غیرمادی به وجود آورده اند حرکت نمایند و نیروهای بین ذرات مادی در نتیجه تغییر ساختارهای غیرمادی حاصل می شود.
حال به موضوع اصلی یعنی نسبیت می پردازیم - با توجه به اینکه ذرات مادی و ذرات غیرمادی دارای برهم کنش های خاص بر روی یکدیگر می باشند و از طرفی ما می دانیم که این برهم کنش ها از طریق کوچکترین واحد مربوط صورت می گیرد و این واحدها خود از طریق ذراتی که خواص مشترک مادی و غیرمادی از خود بروز می نمایند ارتباط و برهم کنش ها را هدایت می نمایند. موضوع مهم در این بین و ارتباط ذرات مادی و غیرمادی زمان می باشد. در فضای مادی زمان در حدود یک میلیارد بار بزرگتر از زمان برای ذرات غیرمادی است و از انجا که زمان در فضای غیرمادی بسیار آهسته تر از فضای مادی می باشد زمان از دیدگاه ناظر مادی در محیط غیرمادی ثابت به نظر می رسد و سکون در این ناحیه متصور است در حالیکه برای ناظر در محیط غیرمادی زمان در محیط مادی بسیار سریعتر می گذرد . این دو موضوع و اختلاف زمانی بین فازهای مادی و غیرمادی موجب به وجود آمدن پدیده های نسبیتی در فضای پیرامون ما می شود.
به عنوان مثال در مورد سرعت وجود پارامتر زمانی می تواند تاثیرات عمیقی در محاسبه آن توسط ناظر ایجاد نماید. به این ترتیب که سرعت به دو پارامتر جابجایی و زمان وابسته است و در صورتی که زمان کوچکتر شود با افزایش جابجایی تاثیری در افزایش سرعت ایجاد نمی شود و این همان موضوعی است که می تواند باعث ثابت ماندن سرعت نور شود و سرعت نور را مستقل از سرعت منبع و ناظر ثابت محاسبه نماییم. این موضوع به این دلیل است که ما در فضایی این عمل را اندازه می گیریم که در این فضا زمان به طور یکسان محاسبه نمی شود. محاسبه سرعت دارای دو پارامتر زمان و جابجایی است که به دلیل تفاوت محاسبه زمان موضوع نسبیت در آن به وجود می آید.حرکت در فضا و یا ثابت ماندن در فضا می تواند تاثیرات فضای غیرمادی را به ماده منتقل نماید و هر چه حرکت در این فضا بیشتر باشد تاثیرپذیری از فضای غیرمادی بیشتر است.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1858
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 22 تير 1392
|
|
|
هر ذره مادی یا غیرمادی با توجه به ماهیت خود می تواند فضای اطراف خود را تحت تاثیر قرار داده و با توجه به این موضوع گذشت زمان برای ذره مورد نظر شکل می گیرد. ذرات مادی در اطراف خود فضای بیشتر مادی ایجاد نموده و زمان برای آنها سریعتر از ذرات غیرمادی می گذرد. همچنین ذرات مادی که دارای جرم هستند فضا را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهند تا ذرات مادی که تنها دارای حجم می باشند. ذرات مادی مانند فوتون ها که می توانند با سرعت نور حرکت کنند فضای اطراف خود را کمتر تحت تاثیر قرار داده و در نتیجه زمان برای آنها کندتر از ذرات مادی مشابه که درای جرم هستند می گذرد.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1753
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 22 تير 1392
|
|
|
همانطور که گفتیم سرعت حرکت امواج غیرمادی کوانتمی c برابر امواج مادی است و این موضوع سبب می شود که قبل از مشاهده یک رویداد و یا قبل از اتفاق یک موضوع بتوان آنرا درک نمود این موضوع باعث حرکت در زمان می شود ولی این موضوع به معنی این نیست که ما می توانیم از یک اتفاق که روی نداده است آگاه شویم بلکه به اینمعنی است که ابزارهای دیگری غیر از مشاهده مستقیم برای درک و فهم پدیده ها موجود می باشد. با توجه به اینکه سرعت حرکت ذرات غیرمادی بسیار بیشتر از نور است و ذهن انسان قادر به تشخیص و درک این امواج می باشد. بنابراین انسان با استفاده از ذهن خود قادر است به زمان آینده حرکت کند با این تفاوت که تنها اتفاقاتی را که روی داده است درک می نماید و نمی تواند بگوید که در آینده چه اتفاق می افتد. این ابزار ذهن ابزار بسیار قدرتمندی است و در بسیاری از مواقع می تواند برای انسان کارساز باشد. همانطور که در قبل نیز اشاره نمودیم سرعت امواج غیرمادی حدود صدمیلیون برابر سرعت امواج مادی است و این موضوع سبب می شود که اتفاقات روی داده شده در فضاهای دور دست صد میلیون با سریعتر به مغز انسان برسد و تاثیر آن بسیار سریعتر مشخص گردد. با توجه به این موضوع است که ذهن انسان قادر به تشخیص بسیاری از مسائلی است که با واقعیت منطبق نمی باشد و این موضوع می تواند بسیار بیشتر از عمر یک انسان باشد. به عنوان مثال پدیده ای که در صد میلیون سال نوری ما اتفاق افتاده است صد میلیون سال طول می کشد تا برای ما آن پدیده مشخص شود ولی با توجه به سرعت زیاد (یک صد میلیون برابر سرعت نور) ذرات غیرمادی و امواج آن ذهن ما را تحت تاثیر قرار می دهند و این موضوع از نظر پیش بینی برای ذهن قابل انجام است ولی با توجه به اینکه ذهن تمامی امواج محیط را دریافت و از آن استفاده می نماید جداسازی و تفکیک میلیاردها موج که مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهد مشکل بوده و با توجه به این موضوع ذهن انسان تنها به بررسی مواردی می پردازد که مورد نیاز و اساسی می باشند.
باتشکر...
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1555
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 22 تير 1392
|
|
|
کلمه تله پاتی نخستین بار توسط "فردریک مایرز Fredric Mayers" یکی از پایه گذاران انجمن تحقیقات روانی انگلستان بکار گرفته شده است.این کلمه که از دو لفظ یونانی مشتق شده یکی تله (Tele) به معنی دور و دیگری پاتوس (Pathos) به معنی احساس می باشد که در واقع احساس از دور معنی می دهد.این پدیده شامل دو بخش می شود:یکی انتقال افکار و احساس به قصد اشخاص دیگر و دیگری دریافت افکار و احساس دیگران که آن را "فرایابی" می نامیم.
تله پاتی یا قرائت افکار علمی است که دانشمندان و افراد زیادی را در حوزه های مختلف از جمله فیزیک و انرژی از قرن ها پیش به خود مشغول کرده.
هدف از این مقاله که نتایج برسی ها و آزمایش های دانشمندان است اینست که شما عزیزان را از این علم آگاه سازیم.
بخش اول
تله پاتی به معنی چیزی است که از دور احساس می شود، ارتباط بر قرار کردن با سایر انسانها یا سایر مخلوقات بدون استفاده از حواس پنجگانه یا ارتباط از طریق افکار می باشد.
تاریخچه علمی تله پاتی:
سابقه علمی تله پاتی به حدود دویست سال پیش می رسد و دانشمندان زیادی روی این موضوع کار کرده اند.
از جمله:
ساندرس که روی وجود قدرت تله پاتی بین مورچه ها کار کرد و گروهی از دانشمندان روسی روی خرگوشها کار کردند
باگستر که روی گیاهان کار کرد و ثابت نمود گیاهان نیز ارتباط تله پاتیک دارند و احوالات اینها روی گیاهان اثر میگذارد.
پوفف ها در روسیه روی تله پاتی کار کردند.
باسیلوف که پنج متر، پنج متر آزمایش کرد تا هفت هزار متر آزمایش کرد و اثبات نود.
پرفسور راین که چهل سال روی تله پاتی و دیگر مقولات کار کرد و کلمه ESP ابداع اوست.
ارتباط تله پاتی بین بعضی ها اتوماتیک برقرار است:
1- مادر و فرزند و حتی جنین در رحم مادر
2- دوقلوهای همسان
3- خواهران و برادانی که رابطه عاطفی قوی با هم دارند.
4- زن و شوهر هایی که رابطه عاطفی قوی با هم دارند.
5- دوستان قدیمی و صمیمی
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1874
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 15 تير 1392
|
|
|
واژه هیپنوتیزم از کلمه هیپنوز که یک لغت یونانی به معنی خواب میباشد گرفته شده است. هیپنوتیزم وضعیت یا حالتی است که طی آن فرد میتواند در حالت خلسه، عکسالعملهای خاصی در پاسخ به تلقینات از خود نشان دهد.
تاریخچه هیپنوتیزم به کشورهای ایران، هند، مصر و یونان باز میگردد. در ایران قبایل مغها میتوانستند با تحمل سختی، خود را به مرحلهای از خلسه برسانند و در آن حالت نسبت به درمان بعضی بیماریها اقدام کنند. در هند، مرتاضها با تحمل ریاضتهای فراوان میتوانستند به حالت خلسه رفته کارهای خارقالعاده انجام دهند. در یونان و مصر معابد خاصی تحت عنوان معابد خواب وجود داشته، ساحران این معابد قادر بودند افراد را در یک حالت خاصی مشابه خواب قرار دهند و سپس کارهای خاصی روی آنان انجام دهند. معروفترین این معابد، معبد دلفی میباشد.
تاریخچه هیپنوتیزم در عصر جدید به دکتر فرانس آنتوان مسمر بر میگردد. این پزشک اتریشی معتقد بود که انسان دارای حوزة انرژی خاصی تحت عنوان مغناطیس حیوانی میباشد که از طریق آن میتوان بیماریها را درمان نمود. مسمر بیماران خود را در حالت خلسه قرار میداد و با شکل و ظاهر خاصی بر آنها وارد میشد و از این طریق نسبت به درمان آنها اقدام مینمود. این امور بعدها توسط شاگردان مسمر دنبال گردید و به نام مسمریسم معروف شد. طرح هیپنوتیزم در ایران در عصر جدید توسط دکتر اعلمالملک ثقفی صورت گرفت.
هیپنوتیزم همواره در طول تاریخ دارای دورههای پنهان و آشکار بوده است. بدین صورت که در برخی از برهههای زمانی به دلیل مخالفت برخی مقامات علمی یا سیاسی و حکومتی مورد غضب واقع میشده، طرفداران هیپنوتیزم مجبور به مخفی کردن آن میشدند. در برخی زمانها نیز مورد مهر و محبت قرار میگرفت و به صورت علنی مطرح و استفاده میگردید. جالب آنکه بعضی حاکمان و رجال سیاسی برای پیشبرد اهداف خود از این علوم استفاده میکردند.
هیپنوتیزم به دو نوع “خود هیپنوتیزم” و “دگرهیپنوتیزم” تقسیم میشود. در خود هیپنوتیزم شخص خودش را هیپنوتیزم میکند، در دگر هیپنوتیزم، فرد هیپنوتیزم کننده را عامل یا هیپنوتیزور و فرد هیپنوتیزم شونده را سوژه میگویند.
هیپنوتیزم دارای کاربردها و استفادههای متفاوت میباشد ولی نوش داروی تمام امور، بیماریها و مشکلات نمیباشد. هیپنوتیزم پزشکی در تسکین درد بیماران، درمان برخی بیماریها و ایجاد بیحسی و بیهوشی استفاده میشود. تقویت حافظه، تسهیل در یادگیری، ایجاد یا تقویت انگیزه در مطالعه، افزایش بازده در مطالعه و افزایش قدرت خلاقیت از موارد دیگری است که با هیپنوتیزم قابل حصول میباشد. هیپنوتیزم در امور جنائی و قضایی نیز برای کشف جنایت و شناسایی جنایتکاران قابل استفاده است. موفقیتهای شغلی و موفقیتهای ورزشی نیز با هیپنوتیزم قابل دست یابی است. برخی اعتقاد دارند در مراحل عمیق خلسههای هیپنوتیک میتوان به ورای بعد مکان و زمان دست یافت.
هیپنوتیزم با همة محاسنش، دارای خطراتی نیز میباشد. ایجاد رابطة عاطفی بین عامل و سوژه (در زمانی که آنها از دو جنس مخالف باشند)، توهم قدرت در عامل، احتمال دیوانگی یا مرگ سوژه، اثرات سوئی که به دنبال تلقینات بیش از حد ممکن است بروز کند، درد در نقاطی از بدن سوژه بعد از بیداری، اختلالات روان پریشی و سخت بیدار شدن سوژه از جمله این خطرات میباشد. هیپنوتیزم ممکن است برای افراد مبتلا به بیماریهای قلبی، عصبی و متابولیسمی مضر باشد.
هیپنوتیزم طی سه مرحله توجیه، القا و کنترل صورت میگیرد. در مرحله نخست باید سوژه را بطور کامل توجیه نماییم و توضیحات لازم را در مورد نحوة کاری که میخواهیم روی او انجام دهیم ارائه کنیم. در صورت عدم توجیه مناسب، ممکن است سوژه ناخودآگاه مقاومت کند. در مرحلة القاء، با ارائه تلقینات کلامی که به صورت موزون و هماهنگ ارائه میشود، سوژه به حالت خواب فرو میرود. مرحلة سوم، مرحلة کنترل سوژه در خواب است که مشکلترین مرحله است. لذا عامل به اطلاعات و تجربیات کافی نیاز دارد.
در حالت هیپنوتیزم سوژه علائمی از خود نشان میدهد که بیانگر هیپنوتیزم شدن او میباشد. کاهش فعالیت جسمی، عمیق شدن تنفس، تنگ شدن چشم، افتادن پلک، پیدایش رخوت، افتادن سر، تمایل چشمها در چرخش به سمت بالا و در برخی موارد گرم شدن بدن، افزایش ترشح اشک و پرش در پلک از جمله این نشانههاست.
عامل برای انجام هیپنوتیزم ممکن است از ابزار و شیوههای مختلف استفاده کند. تلقین کلامی، تأثیر نگاه، ارسال انرژی و استفاده از برخی وسایل از این جملهاند. در تلقین کلامی، کلمات با ریتم موزون و هماهنگ و با لحن تأثیرگذار ادا میشود. در صورتیکه عامل با نگاه نافذ و بدون پلک زدن به سوژه نگاه کند، میتواند تأثیر تلقینی در سوژه داشته باشد. ارسال انرژی در عاملینی که با انرژیهای فراحسی و شیوههای کنترل و ارسال آن آشنایی علمی و عملی داشته، نیز کمک کننده است. این افراد تقریباً نیازی به تلقینات لفظی نخواهند داشت. وسایلی مانند انگشتر، تسبیح، آونگ، قرصهای پلاسبو و امثال آن نیز کمک کننده میباشند.
عوامل مختلف بر هیپنوتیزم مؤثر است. سن، جنسیت، شغل، شخصیت سوژه و محیط از جمله عوامل اثر گذار میباشند. افراد زیر شش سال هیپنوتیزم نمیشوند، همچنین هیپنوتیزم کردن افراد بالای سی سال مشکل و افراد مسن بسیار سخت است. خانمها به نسبت آقایان دارای قدرت هیبنوتیزم شوندگی بیشتر میباشند. شغل میتواند تأثیر مثبت و یا منفی داشته باشد. افرادی که دارای مشاغل هنری و لطیف میباشند یا به اقتضای شغلشان شرطی شدهاند، با استفاده از روشهای مربوطه به راحتی هیپنوتیزم میشوند. شخصیت سوژه هر چقدر عاطفیتر و تأثیر پذیرتر باشد و هر چقدر تجسم سوژه بیشتر باشد، کار عامل راحتتر خواهد بود. نور، رنگ، عطر و صوت محیط میتواند تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. هر چقدر نور کمتر و ملایمتر باشد تأثیر بهتری میگذارد. رنگ محیط بهتر است آرامش بخش باشد، برای مثال رنگ آبی مناسب است. برخی عطرها مانند بوی عود تأثیر مثبت دارد. پخش آهنگ و موسیقی ملایم و بدون کلام نیز مفید است.
یک هیپنوتیزور خوب باید دارای ویژگیها و صفات خاصی باشد. سلامت و تعادل جسم، روان و روح، داشتن اعتماد به نفس، اعتقاد کامل به هیپنوتیزم، ایجاد تمرکز عالی و مستمر، قدرت جاذبه و تأثیر گذاری، قدرت تشخیص و قضاوت و اعتقاد به اصول اخلاقی و انسانی از جملة این خصوصیات میباشند.
تله هیپنوتیزم، نوع خاصی از هیپنوتیزم است که از راه دور انجام میشود. در این حالت عامل از راه دور و بدون تماس نزدیک و مستقیم بر سوژه اثر میگذارد و او را خواب میکند. این حالت برای تأثیر گذاری بر سوژه بدون اطلاع او کاربرد دارد. برای تله هیپنوتیزم باید عامل از قدرت تله پاتی عالی برخوردار بوده، انرژیهای فراحسی را بشناسد و نحوة استفاده از آنها را بداند. شایع است که برخی از سازمانهای جاسوسی در کشورهای پیشرفته از این روشها استفاده میکنند و برای این منظور دانشمندان مربوطه را در استخدام دارند.
استفاده از هیپنوتیزم از نظر شرعی و دینی بلا مانع است. حضرت آیت اللـه العظمی خامنهای، استفاده از هیپنوتیزم را اگر همراه کار حرامی انجام نشود و به قصد امر حرامی نباشد جایز میدانند. همچنین تعلیم و تعلم آن را جایز دانستهاند. حضرت آیت اللـه العظمی مکارم شیرازی استفاده از هیپنوتیزم را مشروط بر آنکه کشف امور پنهانی صورت نگیرد بدون اشکال دانستهاند. حضرت آیت اللـه العظمی بهجت، هیپنوتیزم را اگر سبب اضرار یا ایذاء به نفس یا غیر نباشد جایز میدانند و با این فرض تعلیم و تعلم آن را جایز دانستهاند. حضرت آیت اللـه العظمی صانعی کاربرد علم هیپنوتیزم در علوم پزشکی را حرام ندانستهاند.
با وجود کاربردهای علمی مختلف هیپنوتیزم و با توجه به صدور مجوزهای شرعی آیا توجه لازم به هیپنوتیزم در کشور ما شده است؟ آیا در عمل جایگاه خود را در دانشگاه و جامعه پیدا کرده است؟ آیا ما جزء کسانی هستیم که بی دلیل کوس مخالفت با آن را سر میدهیم یا جزء آنان که به دنبال استفاده مفید از هیپنوتیزم به نفع مخلوقات حق میباشند؟
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1623
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 15 تير 1392
|
|
|
اگر همواره احساس نگرانی ، اضطراب و یا تنهایی دارید ، راه حل آن نزدیکی به قدرت الهی است . دوستی و نزدیکی با خداوند ، برای شما آسایش ، امنیت و خوشبینی را به همراه دارد. نگران نباشید ، هر فردی در هر موقعیت که زندگی می کند ، می تواند با نیل به خداوند ، از لحظات خوشی بهره مند شود.
بله ، در آغاز شروع به این رابطه ممکن است حس کنید که این نزدیکی و میل ، یک طرفه است اما خیلی زود متوجه یکی سری علائم ظریف، ولی عمیقی می شوید که متوجه حضور و همیاری خداوند با خود خواهید شد . وقتی با خداوند راز ونیاز می کنید ، حس شور و هیجان تمام جسم شما را در بر می گیرد و یا وقتی از او پرسشی دارید ، پاسخ خود را "ناخودآگاه" از طریقی "غیر منتظره" دریافت خواهید کرد. متوجه حمایت ها و معجزاتی ظریف در مسیر زندگی می شوید و یا با گذشت زمان، عملا" یاری او را درک می کنید . در این راه ، علم درک مسائلی را که قبلا" قادر به درک آن نبودید را کسب میکنید و زیبایی هایی را مشاهده می کنید که هیچگاه ندیده اید. صبحگاه با نوینی دل انگیز الهی از خواب بر می خیزید و یا شاید وی در طول روز علائمی را در اشکال مختلف برای شما نمایان کند . خداوند دارای قدرتی بی انتها و بی پایان است، وقت را تلف نکنید و با شروع آن ، لحظات خود را با الطاف الهی نورانی کنید.
در اینجا به هفت گام جهت آغاز نیل به نزدیکی الهی اشاره کرده ایم:
1- اول برای بستن عهدی نزدیک و لذت بخش نیت کنید و تصمیم بگیرید . بصورت نوشتاری همواره آن را در جلوی دید خود در منزل یا محیط کار قرار دهید.
2- می توانید از تجربه روابط خوشایند خود در زندگی استفاده ببرید . چگونه این رابطه را گسترش می دادید ؟ چگونه بهبود می بخشید ؟ فهرستی از این موارد تهیه کنید. برای مثال ، در روابط مورد دلخواهمان ، ما بارها و باره با یکدیگر حرف می زنیم و به سخنان هم گوش فرا می دهیم . اوقات خود را با هم سهیم می کنیم ، هیجانان و ترس هایمان را در میان می گذاریم ، تا حد امکان و بدون توقع ، به یکدیگر عشق می ورزیم ... بعد از اتمام فهرست خود ، از آنها برای چگونگی شروع و تمدید رابطه ی خود با خداوند یکتا الگو بگیرید .
3- اگر در این رابطه روراست و بی پرده گام بردارید ، معنای قوی تری به این رابطه می بخشید. هر چه قدر هم صدمه و آسیب دیده باشید از جانب او حمایت خواهید شد. در نزدیکی به خداوند ، در بیان احساسات و بروز آن در مقابل خداوند بطور کامل بی پروا و روراست باشید و اجتناب نکنید.
4- کاملا" دقت کنید و گوش فرا دهید . برخی اوقات اینقدر غرق در تقاضا و درخواست هایمان از خداوند می شویم که دیگر به کلی از یاد می بریم که باید به دریافت علامات پاسخ ها از جانب وی نیز توجه کنیم . کاملا" تمرکز کنید ، چرا که ممکن است نشانه های الهی بطور کاملا" واضح و آن طوری که شما خواستید نباشد، بلکه در حالت و زمان و مکان دیگر ، این نشانه ها و آیات نمایان شوند.
5- همواره در مقابل خداوند احساسات خود را بیان کنید و سپاسگزار باشید. خیلی سخت نیست ، زیرا که عشق الهی برترین و والاترین عشق است .
6- ابتدا با خود مهربان باشید و به خودتان عشق بورزید . شما مخلوق خداوند یکتا هستید. اگر خودتان را قبول نداشته باشید ، در واقع قدرت الهی را قبول ندارید و برای داشتن عشق به خود ، از خداوند یاری بخواهید .
7- فرصتهای جدید را با آغوش باز بپذیرید . همیشه به یاد داشته باشید که نیروی خداوندی ، بسی عظیم تر و وسیع تر از آن تصوری است که شما در ذهن خود دارید ، بنابراین در طلب خواسته ها و خواهش های خود از وی تنها به چیزهای کوچک در زندگی اکتفاء نکنید . خداوند ، قدرتی بی انتهاست ، پس از او تا بی نهایت طلب کنید. تعجب نکنید اگر در نهایت شما به یک درون بینی و حس فطری رسیدید که این حس غیر قابل توصیف است و شما را در انجام امور زندگی هدایت خواهد کرد .
نیل به نزدیکی و شکوفا شدن این رابطه خیلی زمان نمی برد . مادامی که این حس نزدیکی در شما ایجاد شود ، دیگر این قدرت الهی است که این رابطه را زیباتر و صمیمی تر جلوه می دهد . برای مستحکم تر شدن این رابطه ، بهتر است آرام و پیوسته پیش بروید و نخواهیم که به یکباره به بطن این قدرت الهی پی ببریم !! ( مثل این است که برای دیدن غنچه داخل یک گل سرخ زیبا ، گلبرگهای اطراف آن را جدا کنیم تا بتوانیم غنچه آن را ببنیم !! )که مسلما" شما را از مسیر خود دور می کند ، چرا که انسان گنجایش درک آن را ندارد . بدانید که خداوند یکتا ، همواره شما را دوست دارد و بر آن است تا شما از ثمره های شگفت انگیز و زیبای این رابطه همیشه لذت ببرید
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1458
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 15 تير 1392
|
|
|
شگفتیهای روانشناسی
در عصر حاضر، هم انواع تصادفات شدید و مرگبار زیاد شده و هم آمار سکتههای قلبی و مغزی افزایش یافتهاست. در این شرایط، عدهی زیادی از افراد آنچنان دچار شکستگیهای متعدد استخوانی، خونریزیهای شدید، لهشدن عضلات و... میشوند که از نقطهنظر اطرافیان و حتی پزشکان، نزدیک به مرگ تصور میشوند و گاه این افراد دچار ایست قلبی و مغزی هم میگردند و در سطح جهانی، بیماران یا مصدومان در شرایط ایست قلبی و تنفسی، مرده تصور شده و با معاینهی پزشک و صدور جواز دفن به سردخانه منتقل میشوند اما در این شرایط هم تعدادی از این افراد، هوشیار و زنده میشوند و گاه تا سالها زندگی میکنند.
عدهای از بیمارانی که با ایستادن حرکات قلب و تنفس، مرده تصور میشوند، با شوک الکتریکی، ماساژ قلبی یا تزریق برخی داروها، دوباره به زندگی برمیگردند. عدهی قابل ملاحظهای از این افراد که پس از مرگ ظاهری، دوباره به زندگی برگشتهاند، از رؤیتها و شهودهای شگفتانگیزی صحبت میکنند.
«دکتر ملوین مورس»، یکی از پژوهشگران برجسته در اینزمینه و استاد دانشگاه «سیاتل» در واشنگتن، علاوهبر نوشتن چندین مقالهی پزشکی و تخصصی در مجلات پزشکی معتبری همچون «لانست»، کتابهایی نیز در مورد پژوهش بر روی پروندههای پزشکی صدها کودک یا نوجوان کوچکتر از 12ساله تألیف کرده که این افراد، لحظات نزدیک به مرگ یا حتی دقایقی کوتاه پس از ایست قلبی و تنفسی را تجربه کرده بودند. انتخاب هوشمندانهی کودکان و نوجوانان برای اینکار تحقیقاتی، به این دلیل است که این گروههای سنی، نه اطلاعات یا نگرانیهای خاصی از مرگ دارند و نه در اینزمینه، مطالب زیادی از دیگران شنیده یا مطالعه کردهاند.
اشارهای به مجموعهی ادراکات لحظات نزدیک به مرگ
دکتر «مورس» در کتاب «ادراکات لحظات نزدیک به مرگ و تحولات روحی آن» چنین نوشته است:
- احساس مردهبودن: زمانی که فرد به این احـساس میرسد، دیگر نه فــرزند کسیست و نه هــمسر کسی.
- احساس آرامش و بیدردی: بهویژه پس از تــصادفات بـسیار شدید جــادهای یا دردهای بسیار شدید سکتههای قلبی، در شرایطی که فرد در این زمان سر و صدای اطرافیان را میشنود، اما این صداها برای او بیمعنی و بیمفهوم هستند.
- احساس خروج روح از بدن: در فرد، این احساس پدیدمیآید که گویی روح، روان یا آگاهی او، از بدنش خارج شده و کالبد خود را در شرایطی که پـزشکان و پرستاران برای برگشتن او به زنـدگی فــعالیت میکنند، مشاهده میکند و اگر فوت در منزل باشد، از بالا به افراد خانواده مینگرد که گریان و برآشفته هستند، درحالیکه او درنهایت آرامش و با تعجب و شگفتی، به کار آنان نگاه میکند.
- تجربهی تونلِ مرگ: در لحظاتی که روان یا آگاهی بر بالای جسم به حالت مـواج و بـیوزنــی قرارگرفته، فرد احساس میکند از طریق یک تونل، بهسرعت و باقدرت به بالا کشیده شده یا همچون جاروبرقی مکیده میشود.
- مشاهدهی کالبدهای ساختهشده از نور: فرد در زمان حرکت سریــع در تــونل مـرگ، انسانهایی را در اطراف مشاهده میکند که مانند مجسمههای بلورین، تمام وجودشان از نور ساخته شده و یا نور را به اطراف منتشر میسازند. او مرتب احساس میکند که آن انسانهای بلورین، شفاف و نورانی، افرادی هستند که او را بهشدت و عاشقانه دوستدارند.
- دیدن یک وجود مقدس و منور: پس از عبور از تونل، فرد از یک دروازهی بسیار پرنور به یک باغ بزرگ مملو از گل میرسد و در این مکان، یک کالبد نــورانی به او نزدیک شده و پـس از مـحبت و عنــایت، به او میگوید که کارهای ناتمام زیادیست که باید بهخاطر انجام آنها برگردد.
- بازبینی مجدد تمام سالهای زندگی: بهوسیلهی آن وجود نورانی یا بهصورت خودبهخود، مانند یک فیلم سینمایی، در چند لحظه تمام وقایع مهم زندگی، در برابر دیدگانش عبورمیکند.
- تنبلی یا عدم تمایل به بازگشت به زندگی: در آن باغ پرگل و فضای آکنده از محبت، عشق و عنایت، فرد، دیگر تمایلی برای برگشت به زندگی ندارد، هرچند آن کالبد نورانی به او اصرار میکند که کارهای زیادیست که باید انجام شود.
- تحولات شخصیتی و رفتاری: افرادی که از آن دروازهی بسیار نورانی به باغی پرگل وارد میشوند، تحولات روحی و رفتاری بسیار زیادی پیدا میکنند و درکل، انسانهای خیلی بهتری میشوند.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1640
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 15 تير 1392
|
|
|
هر فرد در ذات وجودی خویش دارای دو آگاهی کاملا متمایز نسبت به یکدیگر می باشد که به آنها ضمیر آگاه و ضمیر ناخودآگاه می گویند.
ضمیر آگاه مربوط به دانستنی های زمان حیات هر فردی می شود و آنچه را که افراد از علوم و تجارب زندگی می شناسند و بیاد دارند , تمامی آنها در این ضمیر جای دارند و هر کس برای گذرانیدن امور روزمره خود, از وجود این ضمیر استفاده می کنند و با یادآوری فوری و آنی مطالب این ضمیر , تصمیم می گیرد , اجرا می کند , حرف می زند و در نتیجه , حرکات و زندگی را بگونه ای می گذراند.
ضمیر ناخودآگاه , به صورت مرکزی است که تمامی آگاهی های زمان گذشته را بتدریج در خود جمع آوری کرده است و در اصل محفوظات این ضمیر , به کارهای روزمره اشخاص ارتباط چندانی ندارد (مگر کسی بنا به دلائلی بخواهد به آنها دست یابد ) . در این مبحث سعی شده است تا اعمال عمده و کارهای ضمیر باطن , تا حد مورد نیاز و شناخت افراد شرح داده شود.
همانگونه که می دانیم برخی از بیماری و دردهای جسمانی افراد , بایستی توسط پزشک و با مصرف دارو معالجه شوند , ولی درمان بیماری هائی که بدوا ریشه در عوامل فیزیک جسم مادی ندارند و از قدرت های روحی بخصوصی ناشی می شوند , عمدتا مداوای آنها از طریق قدرت های روحی و ضمیر ناخودآگاه خود شخص قابل درمان است . یعنی ضمیرناخودآگاه , نقش پزشک معالج را برای معالجه این قبیل امراض خارج از وجود جسم مادی و فیزیکی عهده دار می شود , لذا اگر کسی مهارت لازم را در کاوش ضمیر ناخودآگاه (خود و دیگران ) به دست آورد , آنگاه می تواند نسبت به معالجه خود و دیگران , از بیماری های روحی و روانی و عصبی , که اغلب آنها باعث دردهای عضوی جسم مادی نیز می شوند , اقدام نماید.
یکی از علل عمده بهبودی برخی از از بیماری های روانی افراد در این است که بتوانیم آنها را بگونه ای از ضمیر ناخودآگاه , یعنی از محلی که پنهان هستند خارج سازیم و سپس در معرض شناخت ضمیر آگاه و قضاوت های عقل قرار دهیم , تا رفته رفته , با سرپرستی و نظارت مستقیم عقل , آن ناراحتی یا عقده ایجاد شده , به سطح آگاهی آید و پس از شناخته شدن مداوا شود.
وقتی از ضمیر ناخودآگاه خواسته شود تا محفوظات نامطلوب و ناراحت کننده ای را که در خود دارد , طی شرایطی خاص , به ضمیر آگاه انتقال دهد , ضمیر آگاه از طریق استدلال های عقلی و با روشی منطقی , آنها را از بین می برد و بجای آن , خاطرات مطلوب (مربوط به زمان برطرف شدن علل آن ناراحتی ) را جایگزین در بایگانی عقلی می نماید.
دست یابی به ضمیر ناخودآگاه کار بسیار ساده ای نیست , ولی اگر نسبت به شناخت و دسترسی به آن از نظر علمی و عملی توجه داشته باشیم , می بینیم که کار دشواری هم نیست و ما می توانیم به وجود آن آگاهی پیدا کنیم . مثلا گاهی اتفاق می افتد که بدون وجود هیچ علتی , فردی بی حوصله است و خود شخص علت این بی حوصلگی بوجود آمده را نمی داند , در این زمان است که ضمیر ناخودآگاه , وجود خود را به گونه ای در ذات خود می نمایاند . یعنی حالتی را در شخص بوجود می آورد که شبیه به حالت آن زمانی است که برای فرد بی حوصلگی و ناراحتی بوجود آمده بود و اگنون نیز ضمیر ناخودآگاه همان حالت را در آگاهی وی تداعی می کند و ضمیر آگاه با نیروی درونی خویش , به معنی همان بی حوصلگی قبلی , به ستیز آن حالت بوجود آمده بر می خیزد . در این راستا گاهی هم عکس بی حوصلگی , یعنی شادی بی مورد به شخص دست می دهد که این مورد هم مربوط به ضمیر ناخودآگاه می باشد و از ضمیر ناخودآگاه خاطره مطلبی شاد از گذشته , به دلیل مشاهده اتفاق مشابهی , به صطح ضمیر آگاه آمده است و در این زمان آن وضع در وی به وجود آمده است.
افرادی که همیشه روی جنبه های منفی مسائل تکیه دارند , مرتبا ناخودآگاه خود را با منفی ها انباشته می کنند , لذا هرگاه حالت تداعی مطلبی از گذشته ها به آنها دست دهد , از نظر ظاهری آن افراد حالتی اندوه گین پیدا می کنند و برخلاف کسانی که همیشه جنبه های مثبت مسائل را در نظر می گیرند و به عبارت دیگر , جنبه های مثبت را به ناخودآگاه خویش روانه می کنند , بهنگام تداعی آن موضوع گذشته , بطور ناخواسته شاد و خوشحال می شوند.
البته در هر دوی این حالت ها و در اکثریت قریب به اتفاق مواقع , شخص از دلیل بوجود آمدن این حالت ها بی اطلاع است . شخص مثبت اندیش یا فردی که سعی می کند از هر رویدادی جنبه مثبت آن را ببیند , فرد خوشبختی است , گو این که ممکن است خود وی آن طوری که باید و شاید احساس نکند.
ضمیر ناخودآگاه را بعضی از دانشمندان علوم روحی جدید به عنوان پزشک خصوصی و قدرتمند جهت درمان و معالجه فرد می دانند ( جسمی و روحی و روانی ).
اگر به این پزشک درون , در استمرار زندگی غذاهایی مانند درستی , خوبی , پاکی , و امثالهم را بخورانیم , او نیز ما را با خوشبختی , شادی استغنای طبع و سرزندگی و موفقیت های بیکرانی قرین خواهد ساخت و اگر او را با بداندیشی , سوء ظن و بدبینی , حسادت , دروغ گویی , طمع و زیاده طلبی , تنفر و تکبر , جاه طلبی و غرور و ... تغذیه نمائیم , عکس العمل آن موجب به وجود آمدن ناراحتی روحی و روانی و پیچیده و سخت شدن زندگی و نهایتا ناراحتی های فراوانی خواهد بود.
یکی از ساده ترین روش های خوراک دهی به این ضمیر زنده و فعال این است , هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید افکار و امواج مثبت و سازنده ای را به ذهن خود روانه کنید , فرضا با خود بگوئید ((امروز روز شاد و موفقیت آمیزی خواهم داشت و سعی خواهم کرد مثبت فکر کنم و مثبت عمل نمایم و از راه راست منحرف نشوم و ... ) زمانی که چنین مطالبی را به ذهن خود تلقین و بازگو نمودید آنگاه در دراز مدت اثرات بسیار مطلوبی در ضمیر شما بجا خواهد ماند.
برای تقویت ضمیر ناخودآگاه و نیروهای نهان , باید تمام افکار پلید و منفی و یاس آور را از وجود خود دور سازید , زیرا هر نوع بد اندیشی , پس از مدتی به صورت باور در می آید و بعد از چندی تحویل ضمیر پنهان می شود و به صورت عقده های گوناگون جلوه گر می شوند و کم کم در افراد زمینه ایجاد بیماری های روحی و روانی , که همان جهنم درون است فراهم می آید.
زندگانی آینده بازتاب باورهای گذشته ما و باورها نیز نتیجه و مجموعه ای از اندیشه های خود ما هستند . حال این اندیشه ها می توانند مثبت یا منفی باشند و ثمر آن نیز در شروع ادامه حیات , به همان منوال , مثبت یا منفی خواهد بود.
در بازسازی های روحی , علت هر یک از عقده ها یا ترس ها را طی شرایط خاصی می توان از ضمیر ناخودآگاه پرسید (در خواب مصنوعی ) و سپس آن را از وجود خود برطرف نمود.
پس از غلبه بر ترس های مختلف , باید هر روز چند بار به خود تلقین نمود که ((من از قدرت های نهان خود باخبرم و از هیچ عاملی وحشت ندارم )). این نوع تلقین ها باید تا موقعی که آن عقده یا ترس بخصوص , از وجود فردی به طور کامل برطرف نشده است , ادامه پیدا کند , چون مطالبی را که ما روزانه روانه ضمیر ناخودآگاه خود می کنیم , پس از مدتی تمام آنها در ضمیر ناخودآگاه بایگانی می گردند و آن ناراحتی یا عقده را می پوشانند و خنثی می نمایند.
بدبینی معمولا در اثر برخورد با اندیشه و رفتارهای بد دیگران , مثل دروغگویی , بدقولی , تقلب , سوء نیت و ... در شخص بوجود می آید و نسبت به آمادگی های روحی و روانی هر فردی که با درجه هایی ضعیف یا قوی , جزو شناخت های او شده اند , در ضمیر باطن وی نقش می بندند , به طوری که آن فرد پس از مدتی به همه چیز با نظر مشکوک و بدبینی می نگرد.
شکایت نکردن از رویدادها و وقایعی که در زندگی افراد , به طور ناخواسته رخ می دهند و توجیه کردن آنها , با روشی مثبت بینانه , اثری ثمربخش در حالت روحی و روانی اشخاص از خود بجای می گذارند و تکرار این خوشبینی ها باعث افزایش درجه صبر و بردباری و در نتیجه بالا رفتن درجه ایمان شخص می شود.
کسانی که قصد دارند بیماری های صعب العلاج خود را با نیروهای درونی خویش معالجه کنند , حتما باید از ایمان والای خود بهره گیرند البته ایمانی که با شناخت حقایق حیات و تمرین و تکرارهای صحیح و آموزنده علم روح و روان و خداشناسی تقویت یافته است , زیرا بسیاری از بیماری های جسمی افراد , از روح و روان نشات می گیرند و به توسط همان قدرت ها نیز بهبود می یابند . اندیشه و تفکر مثبت و سازنده , پایه و اساس قدرت روحی و درجه تعالی فرد را تشکیل می دهد و هر نیازی که از روی خواست قلبی باشد , ضمیر باطن آن را به انجام می رساند.
تاثیرات دعا هم یکی دیگر از واقعیات زندگی است , زیرا وقتی شخصی از عمق وجودش , خواستار سعادت برای فرد دیگری می شود , در واقع اندیشه و تفکر مثبت خود را با اراده ای قوی و ایمانی قدرتمند در این راستا بکار گرفته است.
خیر خواهی برای دیگران از عواملی است که بر درجه مثبت بینی شخص و در نهایت تسریع در کسب درجه تکاملی بالاتر وی می افزاید . طبیعی است , کسی که برای دیگران بد می خواهد یا نفرین می کند , مرتبا در وجود خویش نیروهای منفی را تقویت می کند , زیرا بداندیشیدن برای دیگران و بد خواستن , بازتابی نادرست در ضمیر باطن افراد دارد و باعث تقویت بدخواهی در فرد نیز می گردد.
در هنگام خواب روح به همراه جسم اثیری برای گرفتن انرژی به عوالم روحی سفر می کند , ضمیر ناخودآگاه هم به همراه او است . گاه اتفاق می افتد که بنا به بعضی دلائل خاص روحی , ضمیر آگاه نیز همراه آن می شود و این موقعی است که فرد قسمت هائی از آنچه را که روح و ضمیر ناخودآگاه دیده اند را می بیند و آن مطالب و رویا ها بیاد فرد می ماند . اگر شخصی را به مدت چند روز از خوابیدن منع نمائید , به طوری که روح نتواند برای کسب انرژی و تقویت سیالات حیاتی به عوالم روحی سفر کند , کمکم فرد دچار حالت عصبی می شود و ادامه این کار موجب نوعی جنون خفیف یا دیوانگی می گردد و اگر این عمل ادامه یابد , بی خوابی موجب مرگ او خواهد شد.
اگر روح بتواند در محل کسب انرژی حیاتی به اندازه کافی توقف نماید و انرژی لازم را کسب نماید , حالت شخص طبیعی خواهد بود . در غیر اینصورت , به نسبتی که انرژی کمتری کسب کرده است , درجه بیماری عصبی و جنون شخص , بیشتر خواهد شد و سپس حالت عصیانگری به فرد دست می دهد که روح به علت فشارهای زیاد , تعدادی از ریسمان های نقره ای را از جسم مادی جدا می کند و گاه حالت ناراحتی های روحی وی به جایی می رسد که تمام ریسمان ها را قطع می نماید و در این موقع مرگ در اثر بی خوابی حادث می شود.
زمانی که ریسمان های نقره ای از جسم جدا می شوند , روح قادر است به قسمت های بالاتری از عالم اثیر روحی , جهت کسب انرژی صعود کند و در این موقع هرچه روح از جسم فاصله بیشتری بگیرد , به همان نسبت هم حالت جنون بیشتری به شخص دست می دهد که در نهایت کار به مرگ منتهی می شود.
بی حسی ذهنی یا فراموش کردن برخی از مطالبی که در بعضی مواقع مورد احتیاج شخص می باشند و آن فرد نمی تواند مطلب را به یاد آورد و ما آن را به ضعف حافظه تعبیر می کنیم , یکی دیگر از نارسائی های ذهنی اشخاص است که با بکار گرفتن روش های تلقین و نفوذ در ضمیر ناخودآگاه , مانند خود صحبتی و ... , به مرور از بین می رود . البته با بکار بردن جملات مثبت تلقینی , در کوتاه مدتی , قدرت حافظه از دست داده خود را باز خواهید یافت.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1534
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 15 تير 1392
|
|
|
- اصل خودهشیاری،خودبیداری و اشراف و بصیرت لحظه به لحظه به خود : (مهمترین اصل تکنولوژی فکرانسان باید در هر لحظه مراقب خود باشد و بداند که ضمیر ناخودآگاه چه سیگنالی را از طریق حواس پنجگانه و یا فکر دریافت می کند .
بهترین راه برنامه ریزی و کنترل ضمیرناخودآگاه ، توجه لحظه به لحظه انسان نسبت به خود است شما خود خالق سرنوشت خود هستید و زندگی و سرنوشت شما با باورها و اندیشه های شما شکل می گیرد و به دست شما خلق می شود .
2- اصل استفاده از قدرت سئوال :هر سئوالی که انسان از خود می کند بازتاب خاصی در روحیه و فکر او ایجاد می کند .
مثال: وقتی کسی از خود سئوال می کند چگونه است که من خوشبختم ؟ نفس این سئوال روحیه اش را شاد می کند و به او این را القاء می کند که آری من خوشبختم .
تأثیر بسیار مهم هر سئوالی است که انسان از خود می کند و لذا باید بدانید که کیفیت زندگی شما را نوع سئوالاتی تعیین می کند که او خود می پرسید .مثال: در مورد سئوال از نوع «چرا» و «چگونه «چرا» شرایط اینگونه است «چگونه» می توانم شرایط را زیباتر کنم؟
3- اصل استفاده از قدرت تمرکزانسان:در هر لحظه به هر آنچه که تمرکز کند بازتاب آنرا در روحیه و فکر خود حس می کند
مثال: تمرکز روی یک گل در انسان روحیه شاد و فکر مثبت ایجاد می کند .
تمرکز روی خاطرات بد گذشته ، انسان را افسرده می کند .
تمرکز روی خاطرات زیبای گذشته و یا خیال پردازی های زیبای آینده، اثر عمیق و مطلوب و مثبت در زندگی دارد .
انسانی که مرتباً روی بدبختی ها و زشتی های زندگی متمرکز می شود زندگیش به قهقرا می رود. کسی که مرتباً به زیبائیهای زندگی و نقاط امیدبخش تمرکز می کند زندگیش قرین سعادت و موفقیت می شود و این خاصیت تمرکز است .
4- اصل استفاده از جملات تأکیدی و تصدیقی مثبت :
از جملات تأکیدی مثبتی که به گونه ای ویژگی خوب شما را تصویر کند استفاده کنید .
نمونه جملات :در وجود من عظمت و بزرگی نهفته است من یک نابغه هستم و از نبوغ خود استفاده می کنم .
من ایده های بزرگی را در سر دارم و آنها را به واقعیت تبدیل می کنم .من هر روز سلامت تر و تندرست تر هستم .من یک برنده ,واقعی هستم .من واقعا انسان بی نظیری هستم .
چقدر دنیای من قشنگ و زیبا شده است .چقدر من هر روز خوشبخت تر و سعادتمندتر می شوم .من همواره در هر کاری موفق و پیروز می شوم .خدای رحمان مرا بسیار دوست دارد و در همه امور زندگیم مرا کمک می کند . ثروت و معنویت به سوی من همواره روان است ومن هر چه بخواهم خلق می کنم .سراسر وجودم غرق در انرژی و شادی است .
من همواره منتظر اتفاقات خوب در زندگیم هستم .من به خود افتخار می کنم .
همواره از وجود و چهره من شادی و انرژی و عشق ساطع می شود .
من تا آخر عمر به سلامت زندگی می کنم .
هر چه بیشتر می بخشم، بیشتر می ستانم و احساس شادمانی می کنم .
من با اقتدار زندگیم را آنگونه که می خواهم طراحی می کنم .
من انسانی مقتدر ، خلاق، و دوست داشتنی هستم .من سزاوار بهترینها هستم .
در هر لحظه به خاطر همه نعمتها و موهبتهایی که خداوند به من داده ، او را شکر می گویم .
من در کمال آرامش به سر می برم و همواره روحیه ای شاد و چهره ای خندان دارم .
من با اقتداری خدا گونه بر روحیه ، عواطف و احساسات خود کنترل دارم و آنها را مدیریت می کنم .خداوند مرا آزاد آفریده است و من محکوم به هیچ سرنوشت از پیش تعیین شده ای نیستم .
به جای جملات تأکیدی مثبت ، از کلمات و عبارات تأکیدی مثبت هم می توان استفاده کرد .
مثل:آرامش،زیبایی،معنویت،ثروت،حال خوش،آب روان،زندگی زیبا،ثروت فراوان،سلامتی،امنیت،خوشبختی،سعادت .
5اصل تصویر سازی ذهنی :
هنگامی که شما تصویری در ذهن خود خلق می کنید،عین این تصویر بر روی ضمیرناخودآگاه اسکن شده، وارد می شود و بر ضمیر ناخودآگاه شما تأثیر می گذارد. این تصویر پردازش می شود وضمیرناخودآگاه مفهوم آن تصویر را می تواند در دنیای واقعی زندگی شما عینیت ببخشد .
تصویرسازی ذهنی یکی از بهترین شیوه های برنامه ریزی و هدایت ضمیر ناخودآگاه است .
ثروتمندترین و موفق ترین انسانها کسانی هستند که بیشتر و بهتر از بقیه توانسته اند در ذهن خود خیال پروری مثبت بکنند
تخیل،فکر،امید،آرزو،خواسته،اشتیاق سوزان + ایمان به موفقیت + اقدام = رسیدن به هدف و موفقیت
تخیل را به فکر تبدیل کنید. فکر را به مرحله آرزو برسانید. برای آرزو خود امید ایجاد کنید. امیدواری را به خواسته خود تبدیل کنید. خواسته را با دنیایی از هیجان و اشتیاق به اشتیاق سوزان برسانید . اشتیاق سوزان به همراه ایمان به موفقیت آنجا که در کنار اقدام قرار می گیرد، قطعاً حاصلش رسیدن به هدف و موفقیت است .
وقتی شما مثبت فکر می کنید،به تصویر زیبا نگاه می کنید، به موسیقی شاد گوش می کنید و... سیگنالهای مثبت وارد سیستم ضمیر ناخودآگاه شما می شود. هم باور عالی در نظام باور شما می سازد، هم اثرخوبی در وجود شما و دنیای خارج شما می گذارد. بازتاب این زیبایی به شما برمی گردد دعا کردن و توسل و توکل ، اعمالی است که هم در انسان احساس روحانی ایجاد می کند ، هم بهترین اثر بر ضمیر ناخودآگاه و باور ایجاد می کند0هنگامی که خدا را برای خواسته ای صدا زدی، اینگونه باید باور داشته باشی که آنچه را که از خدا خواستی در پشت در است و تو می توانی آنرا برداری ایمان به خدا،احساس خوب،مثبت اندیشی،ایمان به توانائیهای خود،امید به موفقیت،عزم و اراده عالی، روحیه خوب و با نشاط،حالاتی از این قبیل هستند که شدت جریان و قدرت سیگنالهای ورودی به ضمیر ناخودآگاه را افزایش می دهند و در نتیجه انسان را سریعتر به مراتب موفقیت می رسانند
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1519
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 15 تير 1392
|
|
|
قدرت ضمیر ناخودآگاه خود را درک کنید؛ اگر واقعاً قصد دارید که در زندگی خود به موفقیت و کامیابی دست پیدا کنید، باید بدانید که ذهن ناخودآگاهتان به چه صورت کار میکند و از خود واکنش نشان میدهد. باید به این امر اعتقاد داشته باشید که هیچ گاه برای دست یابی به رویاها و آرزوها دیر نیست. «هیچ گاه برای تبدیل شدن به آن فردی که میخواهید، دیر نیست.
● جرج الیوت
مغز انسان به دو قسمت تقسیم میگردد: خودآگاه و ناخودآگاه. شاید تا کنون بارها از زبان دانشمندان شنیده باشید که افراد تنها از ۱۰درصد ذهن خودآگاه خود استفاده میکنند. باید توجه داشت که ضمیر ناخودآگاه بسیار بزرگتر و نیرومندتر عمل میکند و در حدود ۹۰درصد دیگر از واکنشهای ذهنی ما را نیز همین قسمت تحت کنترل خود دارد. آیا میدانید ممکن است در زندگی شما چه اتفاقاتی روی دهد اگر بتوانید به طور کامل از ضمیر ناخودآگاه ذهن خود استفاده کنید؟
● عملکرد ضمیر ناخودآگاه
ضمیر ناخودآگاه در محل استقرار خود از ما محافظت کرده و ما را زنده نگه میدارد. هر چیزی را که در زندگی خود با حواس پنجگانهمان احساس میکنیم، تمام چیزهایی را که میبینیم، میشنویم، حس میکنیم، میچشیم و بو میکنیم برای تحلیل و بررسیهای آتی به ذهن فرستاده میشوند و در قسمت ضمیر ناخودآگاه ما ذخیره خواهند شد. در این قسمت از ذهن، نوعی مرجع کامل پیرامون کلیه وقایع زندگی ما درست میشود.
فرض کنید شما یک تجربه منفی را در زندگی خود بدست آورده باشید، در این شرایط خاطره آن واقعه ناگوار در ذهن شما ثبت و ضبط خواهد شد. اگر در هر زمان دیگری با یک چنین رویدادی به طور مجدد در زندگی خود مواجه شوید، ضمیر ناخودآگاه به طور اتوماتیک آن خاطره منفی را به یاد میآورد و فوراً احساسات، تصاویر و خاطرات مشابه را به ذهن میفرستد.
همه خاطرات گذشته را به یاد شما میآورد و به شما آموزش میدهد که چگونه میتوانید با در نظر گرفتن همه احساسات و افکارتان به آن پاسخ دهید.
یک نمونه مناسب که میتوان در این زمینه مطرح کرد، مثال همان کتری پر از آب در حال جوشیدن است. اگر دست شما یک مرتبه با کتری بسوزد، در ذهن شما حک میشود که کتری داغ بوده و میتواند دست شما را بسوزاند و به شما آسیب وارد سازد. اگر یک چنین قابلیتی را نداشتیم، آنوقت به تکرار اشتباهات خود ادامه میدادیم. ضمیر ناخودآگاه این قابلیت را دارد که در آن واحد کارهای متفاوت را انجام داده و واکنشهای بیشماری را بررسی کند. در عین حال شما میتوانید راه بروید، تنفس کنید،قلبتان ضربان خود را داشته باشد و ... همه این وقایع در ذهن فرد ثبت میشود. لازم به ذکر است که ذهن انسان به صورت ۲۴ساعته در حال فعالیت است، یکسره و بدون توقف و استراحت. یکی دیگر از نمونههای بارز ضمیر ناخودآگاه، رانندگی است.
زمانی که شما در حال رانندگی هستید، اصلاً به نحوه عملکرد خود فکر نمیکنید و تمام اعمال خود را با فکر انجام نمیدهید، بلکه همه کارها به صورت اتوماتیک انجام می شوند، شما فقط رانندگی میکنید.
نکته مثبتی که در مورد ضمیر ناخودآگاه وجود دارد، این است که ما را قادر میسازد تا آرزوها و اهداف خود را عملی کنیم. میتوانید ذهن خود را طوری برنامهریزی کـنید کــه ســبب موفقیت شما در تمام عرصه های زندگی شود.
همه افکار، رفتار، و تجربیاتی که از طریق ذهن خودآگاه درک میشوند، در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت و ضبط میشوند، اما نکته جالبی که باید در این زمینه به خاطر داشت آن است که ضمیر ناخودآگاه هیچ گونه تفاوتی میان واقعیتها و تصورات ذهنی فرد قائل نمیشود.
برای ضمیر ناخودآگاه فرد ،محدودیتی در زمینه زمان و مکان وجود ندارد.
یکی از بهترین تکنیکهایی که از طریق آن مــیتوانید ضمــیر ناخـــودآگاه خود را برنامه ریزی کنید، این است که موفقیت را در ذهن خود به تصویر بکشید.
این کار به شما کمک میکند تا بتوانید به صورت خودآگاه جذب چیزهایی بشوید که آنها را میخواهید. به این منظور میباید تصاویری را که برایتان خوشایند هستند در ذهن خود مجسم کنید.
این تجسم، هم شامل احساسات شما میشوند و هم افکارتان. فکر کردن به چیزهای خوب و مثبت، همچنین میتواند ضمیر ناخودآگاه رادر رسیدن به موفقیت ترغیب کند. شما این قدرت را دارید که افکار خودتان را انتخاب کنید. باید نسبت به چیزهایی که فکر میکنید، آگاه بوده و آنها را به طور کامل تحت کنترل خود در آورید.
به هر چیزی که فکر میکنید، از قسمت خودآگاه مغز به قسمت ناخودآگاه فرستاده میشود و ضمیر ناخودآگاه نیز آن را به عنوان یک حقیقت میپذیرد.
هیچ گاه به خودتان نگویید که: «من شکست میخورم»، «توانایی انجام این کار را ندارم»، و یا «قابلیت انجام چنین کاری را ندارم»؛ چراکه ضمیر ناخودآگاه به سرعت آن را باور کرده و به عنوان یک حقیقت آن را میپذیرد.
باید به ضمیر ناخودآگاه خود آموزش دهید که فقط به موفقیت، شادی، کامیابی، سلامت و عشق فکر کند. با استفاده از ضمیر ناخودآگاه خود می توانید موفقیت، ثروت، شغل مناسب، خانه زیبا، ماشین دلخواه و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید، به زندگی خود وارد کنید. میتوانید جملات مثبت خود را به طور روزانه تکرار کنید. زمانی هم که آنها را تکرار می کنید، در ذهن خود به تصویر بکشید و آنها را حس کرده و لذت ببرید. ما با قدرت و نیروی خاصی که در ضمیر ناخودآگاهمان وجود دارد، پا به دنیا میگذاریم. فقط باید یاد بگیریم که چگونه میتوانیم بیشترین حد از آن استفاده کنیم. اگر تمایل شدیدی به موفقیت داشته باشید، میتوانید قدرت، نیرو و توان ضمیر ناخودآگاه خود را به منصه ظهور برسانید.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1568
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 15 تير 1392
|
|
|
قدرت ضمیر ناخودآگاه خود را درک کنید؛ اگر واقعاً قصد دارید که در زندگی خود به موفقیت و کامیابی دست پیدا کنید، باید بدانید که ذهن ناخودآگاهتان به چه صورت کار میکند و از خود واکنش نشان میدهد. باید به این امر اعتقاد داشته باشید که هیچ گاه برای دست یابی به رویاها و آرزوها دیر نیست. «هیچ گاه برای تبدیل شدن به آن فردی که میخواهید، دیر نیست. ● جرج الیوت مغز انسان به دو قسمت تقسیم میگردد: خودآگاه و ناخودآگاه. شاید تا کنون بارها از زبان دانشمندان شنیده باشید که افراد تنها از ۱۰درصد ذهن خودآگاه خود استفاده میکنند. باید توجه داشت که ضمیر ناخودآگاه بسیار بزرگتر و نیرومندتر عمل میکند و در حدود ۹۰درصد دیگر از واکنشهای ذهنی ما را نیز همین قسمت تحت کنترل خود دارد. آیا میدانید ممکن است در زندگی شما چه اتفاقاتی روی دهد اگر بتوانید به طور کامل از ضمیر ناخودآگاه ذهن خود استفاده کنید؟
● عملکرد ضمیر ناخودآگاه ضمیر ناخودآگاه در محل استقرار خود از ما محافظت کرده و ما را زنده نگه میدارد. هر چیزی را که در زندگی خود با حواس پنجگانهمان احساس میکنیم، تمام چیزهایی را که میبینیم، میشنویم، حس میکنیم، میچشیم و بو میکنیم برای تحلیل و بررسیهای آتی به ذهن فرستاده میشوند و در قسمت ضمیر ناخودآگاه ما ذخیره خواهند شد. در این قسمت از ذهن، نوعی مرجع کامل پیرامون کلیه وقایع زندگی ما درست میشود. فرض کنید شما یک تجربه منفی را در زندگی خود بدست آورده باشید، در این شرایط خاطره آن واقعه ناگوار در ذهن شما ثبت و ضبط خواهد شد. اگر در هر زمان دیگری با یک چنین رویدادی به طور مجدد در زندگی خود مواجه شوید، ضمیر ناخودآگاه به طور اتوماتیک آن خاطره منفی را به یاد میآورد و فوراً احساسات، تصاویر و خاطرات مشابه را به ذهن میفرستد. همه خاطرات گذشته را به یاد شما میآورد و به شما آموزش میدهد که چگونه میتوانید با در نظر گرفتن همه احساسات و افکارتان به آن پاسخ دهید. یک نمونه مناسب که میتوان در این زمینه مطرح کرد، مثال همان کتری پر از آب در حال جوشیدن است. اگر دست شما یک مرتبه با کتری بسوزد، در ذهن شما حک میشود که کتری داغ بوده و میتواند دست شما را بسوزاند و به شما آسیب وارد سازد. اگر یک چنین قابلیتی را نداشتیم، آنوقت به تکرار اشتباهات خود ادامه میدادیم. ضمیر ناخودآگاه این قابلیت را دارد که در آن واحد کارهای متفاوت را انجام داده و واکنشهای بیشماری را بررسی کند. در عین حال شما میتوانید راه بروید، تنفس کنید، قلبتان ضربان خود را داشته باشد و ... همه این وقایع در ذهن فرد ثبت میشود. لازم به ذکر است که ذهن انسان به صورت ۲۴ساعته در حال فعالیت است، یکسره و بدون توقف و استراحت. یکی دیگر از نمونههای بارز ضمیر ناخودآگاه، رانندگی است. زمانی که شما در حال رانندگی هستید، اصلاً به نحوه عملکرد خود فکر نمیکنید و تمام اعمال خود را با فکر انجام نمیدهید، بلکه همه کارها به صورت اتوماتیک انجام می شوند، شما فقط رانندگی میکنید. نکته مثبتی که در مورد ضمیر ناخودآگاه وجود دارد، این است که ما را قادر میسازد تا آرزوها و اهداف خود را عملی کنیم. میتوانید ذهن خود را طوری برنامهریزی کـنید کــه ســبب موفقیت شما در تمام عرصه های زندگی شود. همه افکار، رفتار، و تجربیاتی که از طریق ذهن خودآگاه درک میشوند، در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت و ضبط میشوند، اما نکته جالبی که باید در این زمینه به خاطر داشت آن است که ضمیر ناخودآگاه هیچ گونه تفاوتی میان واقعیتها و تصورات ذهنی فرد قائل نمیشود. برای ضمیر ناخودآگاه فرد ،محدودیتی در زمینه زمان و مکان وجود ندارد. یکی از بهترین تکنیکهایی که از طریق آن مــیتوانید ضمــیر ناخـــودآگاه خود را برنامه ریزی کنید، این است که موفقیت را در ذهن خود به تصویر بکشید. این کار به شما کمک میکند تا بتوانید به صورت خودآگاه جذب چیزهایی بشوید که آنها را میخواهید. به این منظور میباید تصاویری را که برایتان خوشایند هستند در ذهن خود مجسم کنید. این تجسم، هم شامل احساسات شما میشوند و هم افکارتان. فکر کردن به چیزهای خوب و مثبت، همچنین میتواند ضمیر ناخودآگاه رادر رسیدن به موفقیت ترغیب کند. شما این قدرت را دارید که افکار خودتان را انتخاب کنید. باید نسبت به چیزهایی که فکر میکنید، آگاه بوده و آنها را به طور کامل تحت کنترل خود در آورید. به هر چیزی که فکر میکنید، از قسمت خودآگاه مغز به قسمت ناخودآگاه فرستاده میشود و ضمیر ناخودآگاه نیز آن را به عنوان یک حقیقت میپذیرد. هیچ گاه به خودتان نگویید که: «من شکست میخورم»، «توانایی انجام این کار را ندارم»، و یا «قابلیت انجام چنین کاری را ندارم»؛ چراکه ضمیر ناخودآگاه به سرعت آن را باور کرده و به عنوان یک حقیقت آن را میپذیرد. باید به ضمیر ناخودآگاه خود آموزش دهید که فقط به موفقیت، شادی، کامیابی، سلامت و عشق فکر کند. با استفاده از ضمیر ناخودآگاه خود می توانید موفقیت، ثروت، شغل مناسب، خانه زیبا، ماشین دلخواه و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید، به زندگی خود وارد کنید. میتوانید جملات مثبت خود را به طور روزانه تکرار کنید. زمانی هم که آنها را تکرار می کنید، در ذهن خود به تصویر بکشید و آنها را حس کرده و لذت ببرید. ما با قدرت و نیروی خاصی که در ضمیر ناخودآگاهمان وجود دارد، پا به دنیا میگذاریم. فقط باید یاد بگیریم که چگونه میتوانیم بیشترین حد از آن استفاده کنیم. اگر تمایل شدیدی به موفقیت داشته باشید، میتوانید قدرت، نیرو و توان ضمیر ناخودآگاه خود را به منصه ظهور برسانید.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1604
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 15 تير 1392
|
|
|
از آنجا که 70
درصد وزن بدن انسان را آب تشکیل داده است در طی روز باید حداقل 8
لیوان آب نوشید و قبل از نوشیدن باید لیوان را جلوی دهان گرفته و عبارات
مربوطه را با صدای بلند تکرار کرد پس از سه هفته معجزه آن را خواهید
یافت.با خواندن این مطلب در وبلاگ زیبای یکی از دوستانم به این فکر افتادم که این تکنیک زیبا می توانند برای تمرینات 21 روزه ریکی مناسب باشد.به همین دلیل این تکنیک را به همه دوستانم که در عرصه ریکی فعالیت دارند تقدیم می کنم.....
قبل از نوشیدن آب ، هر روز جملات زیر را
با انرژی و قدرت تکرار کنید.
لیوان اول ، بعد از بیدار شدن صبح:
خداوندا، سپاس تو راکه بار دیگر به من
طلوع خورشید را هدیه دادی ، قول می
دهم امروز هر جا که بروم مهری برسانم حتی
با لبخندی . به من کمک کن ،
امروز را به شاهکاری بی همتا تبدیل کنم.
لیوان دوم ، حدود ده صبح:
افتخار می کنم که از امروز پاک ترین
انسان روی زمین هستم.
لیوان سوم حدود دوازده ظهر:
من نظر کرده خداوندم.
لیوان چهارم بعد از نهار:
خداوندا تورا سپاس به خاطر برکاتی که به
من بخشیدی ، خزانه غیبت را به
روی من و خانواده ام بگشای.
لیوان پنجم، ساعت چهار عصر:
عشق الهی هم اکنون مرا ثروتمند و توانگر
می سازد.
لیوان ششم ساعت شش عصر :
به هر سو که می نگرم موفقیت به من لبخند
می زند.
لیوان هفتم ، قبل از شام:
هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر می شوم .
لیوان هشتم ، قبل از خواب :
خداوندا، سپاس تورا که یک روز دیگر را به
من هدیه دادی ، کشور عزیزم
ایران را در پناه خوذت حفظ کن و صلح را در
جهان حاکم فرما. خود و
خانواده ام را به تو می سپارم ، ای مهربان
ترین مهربانان.
پروردگارا خوابی آرام به من هدیه بده ،
که من عاشق تو هستم .
این جمله ها راهمراه با نوشیدن 8 لیوان آب
به مدت 21 روز تکرار کنید و به
چشم خود ببینیدکه چطور خود و زندگی تان
تغییر خواهد کرد.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1568
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 10 تير 1392
|
|
|
هر که هستید و هر کجا زندگی میکنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید. اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیز سرایت خواهد کرد. بخاطر داشته باشید، برای رسیدن به این وضعیت ، لازم است برخی قابلیتهای ویژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایحاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک میکند و در این مسیر گام بردارید.
راههای رسیدن به آرامش
یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنی که به هر مسئلهای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها میپردازید، در واقع همیشه بار اضافی را با خود حمل میکنید، که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس در شما میگردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک میکند تا با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.
به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.
اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، براحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام بر خواهید داشت.
مثبت اندیش باشید.
اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز میتواند بیفایده و بیثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید ، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.
نسبت به انتظارات و برنامههای خود واقع بین و منطقی باشید.
توانائیهای خود را در موقعیتهای خاص بشناسید و نسبت به عدم توانائیها و ضعفهای خود واقع بین باشید. هر چقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقیتر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.
نسبت به انسانها ، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.
شما میتوانید از دوستان ، همکلاسیهای خود شروع کنید. یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط دوست بدارید، در مقابل ضعفهای آنها صبور باشید و خطاها و اهمال کاریهایشان را ببخشید. هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید، احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد.
معنای فداکاری را لمس کنید.
دست بخشش داشته باشید، ولی انتظار بازگشت نداشته باشید. دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید. به افراد بی پناه و یتیم و فقیر کمک کنید. برای آنهایی که خواهان یاری گرفتن از شما هستند پشت و پناه باشید، و بدون آن که منتی بر آنها نهید تکیه گاهشان باشید، هر چقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها بیشتر رها خواهید شد.
افکار خود را بازسازی کنید.
در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود ، بازنگری کنید. بیاموزید در مقابل خویشتن صبور باشید و ارزشها ، استعدادها و مهارتهای خود را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هر گونه ترس و تردید غیر منطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگر دیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید، یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1682
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 10 تير 1392
|
|
|
در سراسر تاریخ، مناطق خاصی به عنوان راهنما، خصوصاً به سوی حالاتی از آگاهی به ثبت رسیده است. معمولاً این مناطق دارای خصوصیات بسیار ویژهٔ طبیعیاند. مثلاً اینکه همیشه به طرزی وصفناپذیر زیبا هستند. این مکانها ممکن است آبشار یا جنگلهای وسیع و سرسبز با درختان سر به فلک کشیده و یا ممکن است از ویرانههای باستانی تشکیل شده باشد. اغلب ما با محلهای مشهور و اسرارآمیزی چون ستونهای سنگی در انگلستان، اهرام بزرگ مصر، ماچو پیکچو، گراند کانیون Grand canyon (درهٔ عمیق رود کلرادو در شمال غربی آریزونا)، آشنا هستیم. آنچه که به این مکانها ویژگی عرفانی میبخشد وجود کانالهای انرژی است. در واقع کانال انرژی با جریانهای انرژی بزرگ و کوچک خود به ما الهام، سکوت، روح و انرژی بزرگ و کوچک خود به ما الهام، سکوت، روح و انرژی میبخشد. اما این طور نیست که کانالهای انرژی فقط در مکانهای مشهور باشند. آنها در همهجا وجود دارند. ممکن است این کانالها از میان شهرتان و یا حتی حیاط خانهتان بگذرند.
● کانال انرژی چیست؟
کانال انرژی، مکانی با نیرو و انرژی متمرکز است که در هماهنگی با آگاهی انسان عمل میکند. انرژی الکتریکی، مغناطیسی و معنوی در نقطهای بر سطح زمین کانونی شده و میدان الکتریکی، شما را به میدان زمین و کل کیهان متصل میکند. این جریانهای انرژی ممکن است قوی باشند همانند انرژیهای عظیم مکانهای مقدس و یا ضعیف باشند همانند جریانی که ممکن است در پارک محل سکونت شما جاری باشد.
جریانهای انرژی مذکر و مؤنث باعث ایجاد حسهای متفاوتی میشوند. کانالهای انرژی مذکر، در تفکر متمرکز و تصمیمگیری به شخص کمک میکند. کانالهای انرژی مؤنث، روح و ذهن را آرامش بخشیده و به شما کمک میکند تا پیامها را از دنیای بیرونی و از جهان درون، دریافت کنید.
یک کانال انرژی به این صورت به وجود میاید که انرژی ذاتی زمین و ضربان آن، در اتصال با کیهان قرار گرفته و متمرکز میگردد. این انرژی طبیعی و لایزال در بسیاری از مکانها به چشم میخورد، از کریستالهای طبیعی گرفته تا نیروی حیاتی حیوانات و گیاهان. مثلاً انرژیهای شخصی ما میتوانند با هماهنگی با محیط اطراف، منجر به ایجاد یک جریان انرژی شود و اینگونه است که مثلاً در پارک نزدیک منزل شما یک کانال انرژی شکل میگیرد. همهٔ پارکها حاوی جریانهای انرژی نیستند اما آنهائی که به علت زیبائی طبیعی مورد حفاظت قرار گرفتهاند، احتمالاً چنین جریانهائی را در دل خود دارند. ممکن است نیروی ذاتی چنین مکانهائی با احساسات مردمی که در آنجا گرد هم آمدند و برای نخستین بار به ویژگی مکان پی برده و به حفاظت آن همت گماشتند بر هم تأثیر گذاشته باشند.
مکان ایجاد و رشد تمدنها و فرهنگهای گذشته نیز حاوی جریانهای انرژی است. انرژیهای شخصی و گروهی نیز میتوانند با زمین و آسمان اثری متقابل داشته و منجر به ایجاد مکانهای حاوی انرژی شوند. منطقهٔ موسوم به تپه خرس در داکوتای جنوبی که سرخپوستها سالها مراسم آئینی خود را در آنجا برگزار میکردند یکی از این نقاط است. در اصل، خود آن کوه از تقدس بالائی برخوردار نبوده بلکه انرژی انسانها به آنجا تقدس بخشیده است. ما به شیوهای خلاق با انرژیهای اطراف خود تأثیر متقابل داریم و به این ترتیب، هم از محیط، انرژی میگیریم و هم به آن انرژی میبخشیم. مکان مورد علاقه شما در باغ یا جنگل، به واسطهٔ انرژی که شما به آن میدهید میتواند به یک کانال انرژی، مبدل گردد.
لحظهٔ وقوع حوادث دارای انرژی هستند. قتل و یا اندوه شدید میتواند منجر به شکلگیری یک کانال انرژی منفی شود.
● یافتن یک کانال انرژی
یافتن یک جریان انرژی، بسته به میزان آگاهی و گیرندگی شما و همینطور بسته به نوع انرژی کانال مزبور، میتواند آسان یا دشوار باشد. به مکانی که همواره برایتان معنی خاصی داشته و یا در آنجا احساس خوبی به شما دست میدهد بروید. بهتر است زمانی را انتخاب کنید که خلوتتر باشد به این ترتیب بدون مزاحمت دیگران میتوانید تمرکز کرده و آرامش بگیرید. زمانی به آنجا بروید که فشار هیجانی زیادی نداشته باشید.
بهترین زمان برای یافتن جریانهای انرژی، هنگام غروب یا سپیده دم است. همچنین هنگامی که زمین در مه فرو میرود (یعنی دریا و خشکی به هم میپیوندند) و هنگام اعتدالین (شروع یک فصل و اتمام فصل دیگر که فصلها به هم میپیوندند) در این زمانهای گذرا، جدائی ما بین جهانها محو میگردد. سلتهای (celtانسانهای پیش از تاریخ که در غرب اروپا زندگی میکردند) باستان بر این امر واقف بوده و این زمانها را زمانهای اقتدار مینامیدند.
متأسفانه، نیروی یک جریان انرژی، انرژیهای ناخوانده را هم به سوی خود جذب میکند. در واقع آنها هم احتمالاً به دلیلی مشابه دلیل شما به آن امکان جذب میشوند.
بهتر است با یک همراه به مکان مزبور بروید، همراهی که در حضورش بتوانید انرژیهای آنجا را حس کرده و ضمناً باعث پریشانی حواس شما نگردد.
پس از آنکه مکانی را که احتمال میدهید حاوی یک کانال انرژی باشد یافتید، به ذهنتان اجازه دهید که آرام گیرد تا بتواند انرژی محیط را جذب کند. به صدای باد، تکان خوردن برگها یا صدای پرندگان گوش بسپارید. گویا چیزی میخواهد با شما ارتباط برقرار کند. به شاخهٔ درختان بنگرید که آسمان را لمس میکنند. ذهنتان را آرام کنید. اندیشهٔ کارهای روزمره زندگی را به کناری بگذارید. با خالی کردن خود از چنین همهمههائی میتوانید آنچه که رنجتان میدهد را بیابید.
تصور کنید که از خودتان بیرون رفتهاید، به درون زمین، تصور کنید که بالا میروید و با کیهان یکی میشوید. چه حسی دارید؟ اگر جریان انرژی در آن مکان وجود داشته باشد، حسی در درونتان جاری خواهد شد، احساس آرامش یا شگفتی. اولین چیزی که به نظرتان خواهد رسید، بالا رفتن سطح انرژی جهان است؛ چه آسمان زندهای! گلبرگهای بنفشه چه لطیفند! چه علفهای سبزی! حس میکنید انرژی زمین از درونتان بالا میرود و ذهنتان گشوده میگردد. اگر جریان انرژی مذکری یافته باشید واژهها، جملهها، اندیشهها و افکار از درونتان همانند آب چشمه بیرون میزند. اگر جریان انرژی، مؤنث باشد احساس گشایش، باروری و یکپارچگی خواهید داشت و اگر چنانچه انرژیهای مذکر و مؤنث هر دو شما را احاطه کرده باشند، ترکیبی از آثار آن دو در شما القاء خواهد شد.
این تمرین را در مکانهای مختلف انجان دهید، پارک کنار خانهتان، محل عبادت یا حیاط منزل. بعضی اشخاص به این طریق یک یا دو جریان انرژی را در منزل خود یافتهاند. اگر در منزل تازهسازی زندگی میکنید، جریان انرژی احتمالاً صرفاً از شما ناشی شده است، از نیرو و انرژی شخصی شما. اما اگر در خانهای قدیمی به سر میبرید جریان انرژی احتمالاً از ساکنین قبلی خانه ناشی شده است. گاهی اوقات ممکن است از وجود بعضی چیزها در آنجا آگاه شوید. حتی ممکن است یک روح کشف کنید!
البته به هیچ یک از کارهای گفته شده نیازی نیست. بدون هیچ آگاهی قبلی، ناگهان جریان انرژی به درون شما وارد میشود. در حالیکه مشغول انجام دادن کار خود هستید، ناگهان احساسات و اندیشههائی در شما القاء میگردد که گوئی از همه سو به سوی شما روانند.
● جریان انرژی مورد علاقه خود را پیدا کنید
شما هرگاه پاسخ پرسشی را نمیدانید به دامان طبیعت بروید و به یک درخت بلوط پیر تکیه کنید. درختان چیزهای زیادی برای گفتن دارند اما به شرط آنکه به دقت به آنها گوش بسپارید چرا که درختان به آرامی سخن میگویند. چون ریشههایشان در اعماق زمین فرو رفته و شاخههایشان به آسمان میرسد. آنها شما را به یاد انرژی نهفته در وجود خودتان میاندازند.
مکانهای مقدس مشهور پر از کانالهای انرژی به مقدار فراوان هستند. اما برای تجربهٔ نیروی یک جریان انرژی، منتظر رفتن به چنین مکانهائی نباشید. این کانالها در بسیاری از مکانها وجود دارند. پس از مختصر تمرینی میتوانید آنها را به راحتی تشخیص دهید.
نقاط بسیاری در روی زمین، کانونهای تمرکز نیرو و انرژی هستید. آنها را فرا بخوانید تا بیابید و شاید هم آنها را شما را بیابند!
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1854
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 10 تير 1392
|
|
|
بدون انرژی هیچ کاری انجام نمیشود فقط زمانی که به حد کافی انرژی داشته باشیم میتوانیم درست بیندیشیم و مسائل را با بینشی دقیق و صحیح مورد ارزیابی قرار دهیم. زمانی که انرژی کافی داشته باشیم میتوانیم به مسائلی که برایمان اهمیت دارند و کارهایی که باید انجام شوند، بپردازیم اما فراموش نکنیم تنها هنگامی میتوانیم احساس خوشبختی را درون خویش پیداکنیم که از انرژی ذخیره شده کافی برای افزایش کیفیت همه کارها در زندگی برخوردار باشیم. در بدن ما برای تداوم حیات فعل و انفعالات بسیاری بهطور خودکار انجام میشود فعل و انفعالاتی که هیچگاه به آن فکر نمیکنیم، ما میتوانیم از این فعل و انفعالات بدن خود انرژی لازم را خلق و احساس خوشبختی را از هر آنچه که هماکنون در پیش رو داریم به دست آوریم، پس انرژی مثبت به یکدیگر بدهیم.
● شور و نشاط، تضمین خوشبختی
آیا شما هم افرادی را میشناسید که دارای انرژی فوقالعادهای هستند و حتی تا سنین بالا نیز بهطور غیرقابل تصور فعال و توانمند باقی میمانند؟ ما چه چیزی را باید از این افراد بیاموزیم؟ آنها یک اصل مهم را شعار زندگی خود قرار میدهند؛ هر کاری که برای ما لذتبخش باشد آن را آسانتر و کم زحمتتر انجام میدهیم و در عین حال احساس خوشحالی و خوشبختی را در حاشیه اعمالمان لمس میکنیم. اگر کاری را با علاقه و لذت انجام دهیم بهطور معمول انرژی کم تری به کار میبریم و برای آن کار شور و شوق از خود نشان میدهیم مگر خوشبختی اکنون چیزی جز داشتن شور و نشاط در هر موردیست؟ به عبارتی شور و نشاط تضمین خوشبختی است.
● نگرانی مثبت
فراموش نکنید که نگرانی و فشار، یک جنبه مثبت نیز دارد. نگرانی مثبت میتواند قدرت و انگیزه به وجود بیاورد. هنگام صرف تلاش زیاد برای انجام کار یا مبارزهطلبی (مثلا در مسابقات ورزشی، امتحانات، ارتقای شغلی رقابتجویانه) ما در حال تجربه نگرانی مثبت هستیم از موارد دیگر نگرانی مثبت میتوان از انجام همراه با موفقیت یک وظیفه یا تکلیف مشکل برای برتری یافتن بر دیگران و تجربه کردن تایید و تحسین آنان نام برد «هایکوارنست» روانشناس، اظهار میدارد که یک دیدار غیرمنتظره، یک موفقیت باورنکردنی، برنده شدن تیم ورزشی و هر چه را که تجربهای مثبت به شمار رود بر جسم و روان ما تاثیر مثبت میگذارد در چنین مواقعی هورمونهایی مثل تستسترون، انسولین، و آدرنالین ترشح میشود و ما به سرعت احساس رضایت و خوشحالی میکنیم.
● اعتماد به نفس داشته باشید
این ده دستور ساده و عملی برای غلبه بر احساس خود کمبینی و تقویت ایمان و اعتقاد درونی است به این برنامه عمل کنید تا شما هم جزو افرادی باشید که به قوای درونی خود ایمان آورده و احساس قدرت تازهای میکنند.
۱) تصویر ذهنی فردی موفق و خوشبخت را بهطور مستمر و دائمی در ذهن خود حک و تثبیت کنید. به این تصویر محکم بیاویزید و اجازه ندهید محو شود ذهنتان به تدریج تصویر داده شده را ثبت میکند. هرگز به صورت آدمی شکست خورده به خود نگاه نکنید به قدرت واقعی تصویر ذهنی شک نکنید چرا که این کار خطرناک است چون هر چیز به ذهن وارد شود آن را تقویت میکند. صرفنظر از اینکه در حال حاضر اوضاع چقدر بد و ناگوار به نظر میرسد همواره تصویر موفقیت را در ذهنتان مجسم کنید.
۲) هرگاه فکری منفی میخواهد ذهنتان را به خود مشغول کند با وارد کردن فکری مثبت آن را از مغزتان بیرون کنید.
۳) مسایل و موانع را در ذهنتان بزرگ نکنید. هر مانعی را کوچک و بیارزش بشمارید و آن را تا حد امکان با دقت بررسی و بهطور موثر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. مسائل را باید آنطور که هستند دید نباید اجازه داد افکار منفی آنها را بزرگتر از آنچه هست جلوه دهد.
۴) تحت تاثیر اعمال و موفقیتهای اطرافیان قرار نگرفته و سعی نکنید از آنها تقلید کنید هیچکس نمیتواند به خوبی شما باشد یادتان باشد که بسیاری از افراد با وجود رفتار و ظاهری مطمئن، همانقدر گرفتار ترس و تردید هستند که شما هستید.
۵) این کلمات پویا و نیروبخش را روزی ده بار تکرار کنید «وقتی خدا با ماست چه کسی میتواند بر ما غلبه کند».
۶) از مشاوری صلاحیتدار کمک گرفته تا بدانید چرا اعمالی منفی از شما سر میزند، علت حقارت و بدگمانی به خویشتن را که بیشتر ریشه در کودکی دارد ریشهیابی کنید شناخت آنها راهی به سوی درمان آنهاست.
۷) روزی ده بار جمله زیر را با صدای بلند تکرار کنید «من میتوانم، آری من میتوانم به کمک خدایی که به من نیرو میبخشد به انجام هر کاری که بخواهم موفق شوم آری من میتوانم».
۸) تواناییهای بالقوه خود را ارزیابی کنید و سپس آنها را چند برابر افزایش دهید البته به خود مغرور نشوید اما حس احترام به خود را تقویت و افزایش دهید.
۹) خود را به ذات احدیت بسپارید برای این کار کافیست بدانید قلب شما خانه خداست.
۱۰) به خود بگویید چرا من از قلب خویش نیروی ماورای طبیعت را به سوی خود و زندگی خود جذب نکنم؟
● غول چراغ جادو
غول چراغ جادو میگوید: شنیدم که میگویی دیگران باعث شدهاند که شما در این نقطه که مورد رضایتتان نیست قرار گیرید اما ارباب من، اصلا دیگران در این تفسیر وجود ندارند هر یک از ما دیگری است که مستقل میاندیشد و عمل میکند اگر به دقت به رفتارها بنگری، درخواهی یافت که ناتوانی عاطفی و خونسردی و عدم تفاهم و مقاومت در برابر دگرگونیهای مثبت و آنچه را که در دیگران میبینی به راستی از خود توست. تو خود آنهایی با اندیشهای متفاوت که تنها روی محدوده باورهایت تمرکز نمودهای. اگر کاری انجام نشده این خودت هستی که آن را انجام ندادهای اگر سوءتفاهمی ایجاد شده خودت به آن باور دامن زدهای اگر در رنج و فشار عاطفی قرار داری خودت آن را برگزیدهای اگر تمامی آنچه را که آرزو داری نمیشوی این خودت هستی که تن به دگرگونی نمیدهی پس نباید از عدم هستی در خوشبختی شیرین خودت رنج ببری.
هیچکس نمیتواند به شما بیاموزد که تو باید حتما دگرگون شوی مگر خودت بخواهی ارباب من، هیچ کسی نمیتواند برایت از بیرون خودت شادی و آرامش مهیا کند تا خودت این احساسات زیبا را در درون خویش مهمان کنی البته اگر بتوانی با حداقلها هم سازگار باشی هیچکس نمیتواند استعدادهای شما را تا خودت واقعا نخواهی از قوه به فعل درآورد و تو را تحقق بخشد. شما خود و تنها خود میتوانی خویشتن را دریابی و از نو آغاز کنی تنها روی دو پایت بایستی و فریاد برآوری این یگانه کسی است که میتواند جایگاه بودن را در این نقطه پر کند.
ذرات تو غنی بوده و ما محتاجیم
محتاج به غیر خود مگردان ما را
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1689
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 10 تير 1392
|
|
|
ابن سینا "مشتق شدن همه چیز از هستی لازم"، ابدیت هستی و نیز نفی شناخت آنچه مجزا از منبع هستی ست را در این کتاب توضیح داده است.
ابن سینا برای هر علمی موضوعی در نظر گرفته و علوم را به دوشاخه نظری و عملی تقسیم کرده است. از نظر او، علم نظری دانشی ست که موضوعش مستقل از ماست درحالی که علم عملی برای ما کاربرد دارد. او سه نوع علم عملی در نظر می گیرد:
دانش کشورداری، اقتصاد و حکومت بر خود. او همچنین سه علم نظری را ممکن می داند: فیزیک، ریاضی و دانش ماوراء الطبیعه.
ابن سینا اولین کسی ست که کانی شناسی را ابداع کرده و در شیمی به شیوه قدیم هم کار کرده است. ابن سینا در نجوم نیز تحقیقاتی دارد و با ابوریحان بیرونی تبادل فکر داشته است. یرداختن به حوزه های مختلفی که ابن سینا در آنها کار کرده از بحث این مقاله خارج است.
ابن سینا دانش ماوراء الطبیعه را دانشی الوهی می داند و موضوعش را طبق دیدگاه ارسطویی چیزی می داند که موجودیت داشته باشد. او به دو دلیل مربوط بودن خدا به دانشهای دیگر را نفی می کند:
۱. دانش های دیگر یا دانش عملی هستند یا فیزیک یا ریاضی و نمی توانند درباره خدا باشند.
۲. اگر خدا در متافیزیک بررسی نشود در هیچ علم دیگری قابل بررسی نخواهد بود. حتی اگر محوریت موضوع خدا در این علم لازم باشد نمی توان جز این یذیرفت که خدا موضوع خود را تشکیل می دهد.
ابن سینا این مورد را مطرح می کند که موضوع متافیزیک به علت اولیه مربوط است. اگرچه به نظر ابن سینا، علت اولیه موضوع منحصر به متافیزیک نیست. چرا که وجود این علت باید در این علم نشان داده شود. ابن سینا با استفاده از متافیزیک ارسطو این راه حل را ییشنهاد می کند که موضوع متافیزیک هستی آن گونه که هست می باشد که با هر آن چه وجود دارد اشتراک دارد. در تاریخ متافیزیک ابن سینا نخستین کسی ست که این راه حل را ییشنهاد کرده است.
ابن سینا موضوع متافیزیک را با موضوع دیگر علوم نظری مقایسه کرده است. او فیزیک را دانش اجسام آن گونه که هستند نمی داند بلکه آن گونه که حرکت می کنند یا ساکنند. ریاضیات از نظر او، دانش مربوط به اندازه گیری و اعداد است و بنابراین به هستی که حادث شدنش ریاضی ست ارتباط دارد. در هر دوی این دانشها هستی به طور محدود بررسی می شود چرا که به ماده، اندازه یا تعداد بستگی دارد. در این دو دانش، هستی ییش فرض شده است بدون آن که برای خودش مطالعه شود. هستی موضوع دانش متافیزیک است و در این دانش بدون هیچ محدودیتی بررسی می شود. متافیزیک همه مقوله های مربوط به هستی از جمله: ذات، کمیت و کیفیت را شامل می شود ولی مقوله عمومی تر خود هستی ست که بقیه مقوله ها را دربر می گیرد.
موضوع متافیزیک، هستی همانطور که هست و مشترک با هر آن چه هست می باشد. ابن سینا می گوید که هستی نخستین موضوعی ست که به فکر در می آید. این نظر ابن سینا بعدها توسط فیلسوفانی نظیر آکویناس و هایدگر استفاده شده است. تعبیر هستی از این جمله ابن سینا، درک روح ما از موجودیت داشتن چیزهاست. هستی، همه چیز را نه آن طور که این گونه یا آن گونه است بلکه آن طور که موجودیت دارد دربر می گیرد.
ابن سینا علاوه بر ارسطو، از نظر فارابی نیز بهره برده است. فارابی متافیزیک ارسطو را به این صورت در نظر گرفته بود که ١٠علت برای هستی وجود دارد که ٩ علت ثانوی هستند. از نهمین علت، علت دهم که علت فعال است به وجود می آید.
دو علت اول، اولین کره آسمانی و هفت علت کرات مربوط به سیارات را یدید اورده اند. فارابی روح این کرات را به خلقت جوهر جسمانی توسط خدا مربوط می دانست که ماده اولیه همراه با حرکت را تشکیل داده است که اجزایش با وجود تفاوتهای شکلی به هارمونی و هماهنگی رسیده اند، نیزعناصر چهارگانه طبیعی یعنی گرما، سرما، خشکی و رطوبت از آنها تشکیل شده است. در ادامه چرخه تکاملی، اشکال کامل تر یعنی گیاهان، جانوران و انسان یدیدآمده اند. فارابی همچنین به علم منطق، توانایی زبان و فکر یرداخته است. او تکامل ذهن را به سه مرحله ذهن بالقوه، ذهن بالقعل و ذهن به دست آمده تقسیم کرده است. از نظر او، نوع سوم ذهن با به کار بردن تصاویر و تصورات ذهنی حاصل شده است.
ابن سینا نخستین کسی ست که بین ذات* و موجودیت، فرق قائل شده است. از نظر او، موجودیت همان حادث شده از ذات است. به عبارت دیگر، موجودیت همان چیزی ست که به ذات می رسد وقتی که وجود می یابد.
ابن سینا مفهوم لازم را در نظر می گیرد. از نظر او، لازم تاییدی بر موجودیت است. ارسطو نیز لزوم را در متافیزیک خود به عنوان مفهومی اساسی مطرح کرده بود. ابن سینا لزوم خدا را به عنوان دلیلی بر موجودیت خدا به کار می برد.
یکی دیگر از مشخصه های متافیزیک ابن سینا، تفاوتی ست که بین لازم و ممکن مطرح کرده است. از نظر او، لازم به علت احتیاجی ندارد در حالی که ممکن به علت محتاج است. توجه به تفاوت بین ذات و موجودیت در اینجا ضروری ست: هستی لازم، اصل موجودیتش را در خود دارد اما هستی ممکن این طور نیست و اصل موجودیتش را در خود ندارد. برای هستی ممکن، موجودیت یک حادثه است که به ذات اضافه می شود. هستی ممکن به چیزی احتیاج دارد تا واقع شود که همان هستی لازم است. به عبارت دیگر، هستی لازم همان علت هستی ممکن است که موجودیت آن را سبب شده است. این هستی لازم به نوبه خود، یا لازم است یا ممکن و اگر ممکن باشد برای موجودیت یافتنش به علت لازم دیگری احتیاج دارد. بنابراین هستی لازم به طور الزامی باید وجود داشته باشد تا همه چیز هستی خود را از آن بگیرد. ابن سینا تایید کرده است که در هستی لازم، هستی و ذات یکی هستند.
طبق استدلال ابن سینا، وجود ابدیت هستی الزامی ست. چرا که در یک تداوم زمانی، هر چیز توسط علتی به وجود آمده که خودش علتی ممکن است. بنابراین همیشه می توان به یک علت درونی و سیس یه علت آن علت رسید و تا بی نهایت ادامه داد. طبق نظر ابن سینا، اگر بخواهیم برای چیزی علتی در نظر بگیریم، باید آن علت به طور هم زمان با آن چه سبب شده وجود داشته باشد بنابراین علت لازم آن خواهد بود. خلقت از نظر ابن سینا، به این معنی نیست که موجودیت از یک "تصمیم" درونی در زمان مشتق می شود (تصمیم الوهی که مشکل چندگانگی را ایجاد می کند) بلکه به این معنی ست که یک شیء، موجودیتش را از یک علت لازم گرفته است. بنابراین خلقت یک وابستگی در هستی ست نه تداوم زمانی.
الزام ابدیت هستی در دیدگاه ابن سینا یعنی اثبات ابدیت هستی توسط ابن سینا. به عبارت ساده تر اثبات ابدیت هستی یعنی اثبات وجودی ابدیت هستی. یس احتمال و امکان در آن راه ندارد. ابن سینا هستی را ابدی می دانست.
ابن سینا دو دلیل برای نادرست بودن نظریه تدوام درونی-زمانی اصل اولیه نسبت به موجودیت جهان ارائه داده است:
۱. اگر در نظر بگیریم که خدا قدرت خلق کردن را قبل از خلقت داشته، این اشکال وجود خواهد داشت که زمانی معین قبل از خلقت جهان وجود داشته که شامل خدا هم شده است و این غیر ممکن است،
۲. اگر در نظر بگیریم که خدا خلقت را در زمانی غیر از زمانی که جهان را خلق کرده است می توانست آغاز کرده باشد، این اشکال وجود دارد که خالق در زمان معنی از ناتوانی به توانایی رسیده و این لزوم خلقت بوده که به او چنین امکانی داده است و این مورد، اشکال دوم این نظریه است.
ابن سینا در کتابش نتیجه گرفته که تداوم درونی-زمانی برای خلقت غیر ممکن است و خلقت را باید به صورت یک اشتقاق موجودات از فکر خدا در نظر گرفت چراکه خدا فکری خالص است که به فکر می آید و فکرش به صورت کار است که همان ذات همه موجودات است.
ابن سینا با این نظریه، چندگانگی را از اصل اولیه رد کرده است: "او همه چیز را در آن واحد به تفکر در می آورد که به چندگانگی در ماده شکل می گیرد یا در حقیقت ذاتش به فرمهایشان درمی آورد اما این فرمها از فکر او مشتق می شود." ذات اجسام به دلیل آن که فکر شده اند، وجود دارد. جهان از این فکر که همان اصل اولیه لازم است یدید آمده است.
برای این که این اصل دارای یگانگی باشد، ابن سینا از اصل نئو افلوتینی بهره گرفته و در کتابش نوشته است که اشتقاق اول از واحد است که فکر دیگر را مشتق می کند و این اشتقاق ادامه می یابد و تحت هر فکر، یک کره آسمانی وجود دارد (ابن سینا در مجموع ۱۰ فکر مجزا در نظر گرفته است). طبق این نظریه نئو افلوتینی، جهان از یک اشتقاق اولیه از فکر الوهی سرچشمه گرفته است.
نظریه متافیزیک ابن سینا چند مشخصه مهم دارد:
۱. ابن سینا یایداری موضوع متافیزیک یعنی هستی همان طور که هست را مطرح کرده است.
۲. هستی، نخستین موضوعی ست که به فکر ما می رسد.
۳. ابن سینا ذات و موجودیت (یا هستی) را از هم متفاوت در نظر گرفته است. این مورد در متافیزیک یونانی بررسی نشده بود.
۴. خدا هستی لازم است که هستی و ذاتش لزوما در او مرتبط هستند.
۵. جهان (ذات ها) از خدا مشتق شده که خودش فکر می شود.
لازم است اشاره کنم که دور شدن ابن سینا از فلسفه ارسطو را یکی از مزیات فلسفه سینایی می دانند. هرچند که بهتر است وجوه متفاوت هر دو را در نظر گرفت.
* اگر کلمه ذات یا essence را درباه خدا به کار بریم، ذات همان جوهر یا substance است. ارسطو نیز برای جوهر یا substance چهار معنا در نظر گرفته بود: ١. ذات یا ti esti ٢. فراگیر یا universal ٣. گونه ۴. سوبسترا.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1598
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 10 تير 1392
|
|
|
میدانیم روح از عالم خاک به مرگ جسم از آن خارج شده وبدنیای روح منتقل میشود نیروی شعور انسان با از هم پاشیدگی اعضا ء بدن و مغز از کار می افتد ولی در مقابل احساس انسان بی اندازه قوی میشود و روح رنج و ناراحتی را بیش از عالم جسمانی احساس می کند در هنگام مرگ چنانکه گفتیم عقل وادراک از کار می افتد شخص متوجه نیست که چه بر او می گذرد و از اینکه روح از بدنش جدا می شود بی اطلاع می باشد ء حالات روحی انسان در لحظات مرگ و پس از مرگ شباهت زیادی به خواب و رؤیا دارد زیرا در هنگام خواب هم قوای عاقله موقتا از فعالیت می افتد و آنچه را انسان در خواب می بیند حقیقت پنداشته و خیال می کند واقعیت دارد
لازم به توضیح است عوالم روحی محدود نبوده و تا بی نهایت یکی پس از دیگری وجود دارد می توان عوالم مختلف روحی را در سه موضوع خلاصه کرد
1-عالم برزخ یا عالم تصفیه
2-عالم احساس
3-عالم عقلانی
آری وقتی روح از بدن جدا می گردد و عالم جسمانی را ترک می گوید وارد عالم برزخ می شود نوعی رنج و الم و سرگردانی حتی گیجی به روح دست می دهد و در این عالم تصفیه بر حسب اعمال شخصی که زمان توقفروح در حالت برزخی است با تحمل ریج وعذاب آلودگی و صفات زدیله از بین می روند نوع تصفیه در مورد ارواح پست یا متوسط خوب فرق می کند و بستگی به نوع رفتارشخص در جهان مادی دارد مدت اقامت روح در عالم برزخ برای ارواح پست طولانی خواهد بود پس از آزادی روح از عالم تصفیه وارد عالم احساسات می شود در عالم احساسات هم روح از مرگ خود خبر ندارد و نمی داند از عالم جسمانی به عالم روح انتقال یافته است . و تماسهائی که با این نوع ارواح وسیله میز گردو مد یوم گرفته شده حاکی از اینست که شخصی می گوید نمرده ام و خیال می کند هنوز در عالم جسمانی قرار دارد. فرد درحال احتضار با ارواح دیگری که طی دوران حیاتش با آنها اشنایی یا قرابتی داشته برخورد می کند.این ارواح در آن نقطه حضور می یابند تا در کار انتقال دوح فردی که به تازگی در گذشته است به عوالم مارواء حیات مارن کمک و یاری می نمایند.روح فردی که به تازگی از جهان مادی رحل عزیمت گزیده
است مورد شناسائی دوستان و کسانی قرار می گیرد که طی دوران حیات پس
از مرگ با وی آشنایی داشته اند ... و در این نقطه افراد مذ کور اطلاعاتی در خصوص اوضاع و احوال حیات جاودانه روح در اختیار وی قرار میدهند.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1535
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 10 تير 1392
|
|
|
نوشتن غیر ارادی (دست نویسی اتوماتیک , کتابت):
نوشتن غیر ارادی نوعی از نوشتن است که فرد در حالتی ناهشیارانه یا نیمه هشیارانه اقدارم به آن میکند. این پدیده خارق العاده که در قرن نوزدهم از سوی برگزار کنندگان حلسات ارتباط با ارواح (احضار ارواح) مورد استفاده قرار می گرفت , بعدها مورد توجه و استفاده محققان فراروانشناسی واقع شد. در این فرایند , یک مدیوم بعد از ورود به یک وضعیت شبه خلسه , قلمی را در دست میگیرد و سپس به آرامی و به صورت غیر ارادی , عمل نوشتن بر روی کاغذ آغاز میشود. پیام های نوشته شده به سیک بیانی فرد انتقال دهنده پیام , آشکار می گردد. متیو مانینگ پیام هایی را به زبان های گوناگون از جمله فرانسوی , آلمانی , ایتالیایی , یونانی , لاتینی , روسی , عربی و بعضا قرون وسطایی از طریق نوشتن غیر ارادی , دریافت می کرد و انتقال میداد. بسیاری از این پیام ها فاقد انسجام و معنا بودند اما بعضی از آنها معانی خاصی را در بر داشتند. مانینگ بعدها به سوی نقاشی غیرارادی تمایل یافت. او در این فرایند تصاویری به سبک کاری نقاشان مشهور همچون پیکاسو داوینچی و ماتیس بر روی کاغذ و به صورت غیر ارادی , رسم می کرد.
تغییر چهره ای (حلولی , خلسه ای):
مدیوم تغیر چهره ای یا حلولی , هوشیاری و خودآگاهی اش را کامل یا نیمه کامل در حین ارتباط با ارواح از دست میدهد و از آنچه که در اطراف او در حال وقوع است , عملا نا آگاه باقی می ماند. غالبا در هنگام وقوع چنین حالتی بدن واسطه از سوی یک روح اشغال و کنترل میشود تا روح از این طریق بتواند حرف یا پیام خود را به زندگان منتقل کند. با این وجود ((خلسه )) قلمروی انحصاری واسطه ها نیست. کلمه خلسه اشاره به وضعیتی از درون متمرکز دارد که طی آن فرد گرچه خواب نیست اما اگاهی اندکی نسبت به وقایع اطراف خود ویک واکنش حداقلی را به محرک های بیرونی از خود نشان میدهد . گفته میشود بدن فردی که روح بیرونی در آن حلول کرده , معلق میان مرگ و زندگی است. در چنین وضعیتی ذهن فرد قادر است محدوده ها و حیطه های بالاتری را کشف کند.
تخته های حروف ارتباط با ارواح:
تخته حروف احضار ارواح از قدیم الایام تا کنون توسط هزاران هزار نفر از مشتاقان برقراری ارتباط با ارواح مورد استفاده قرار گرفته . کارکرد این وسیله شباهت بسیاری به شیوه نوشتن غیر ارادی دارد. کارشناسان هشدار داده اند که از این تخته نباید به عنوان یک وسیله بازی و تفنن استفاده کرد زیرا این شکل از برقراری ارتباط با دنیای ارواح می تواند فوق العاده خطرناک باشد.
تخته حروف احضار ارواح چیست؟
تخته حروف احضار ارواح یا quija به سادگی از یک تخته چوب فشرده که برای عموم افراد قابل دسترسی است., ساخته شده است. کلمه quija از دو واژه qui و ja ترکیب یافته که به ترتیب در زبان های فرانسوی و آلمانی معنای ((بله )) را میدهند.باید توجه داشت که خود تخته به تنهایی خطرناک نیست بلکه عمل برقراری ارتباط با ارواح از طریق این وسیله خطرناک است. شماره ها , حروف الفبا و کلمات ((بله )) و ((خیر )) در یک نظم دایره ای بر روی این تخته قرار داده شده اند. در مرکز تخته یک وسیله مخصوص به نام پلانشت که معمولا به جای آن یک استکان یا لیوان شیشه ای به صورت وارونه استفاده میشود وجود دارد. هرکدام از شرکت کنندگان در جسله ارتباط با ارواح که دور میز جای گرفته اند , یک انگشت خود را بر روی ظرف شیشه ای می گذارند و سپس شروع به طرح پرسش هایی از روح مورد نظر میکنند. سپس با به حرکت افتادن ظرف شیشه ای و قرار گرفتن آن در برابر هر حرف یا عدد , روح به پرسش پاسخ میدهد و البته همینجا باید گفت که افراد دور میز به سبب نزدیکی شان با ظرف شیشه ای خیلی راحت میتوانند سبب حرکت آن بشوند. دیل کاژمارک می گوید اغلب ارواحی که از طریق تخته مذکور با زندگان ارتباط برقرار می کنند , که ارواحی هستند که در یک سطح پایین تر قرار دارند و معمولا بسیار سرگردان و پریشان هستند و به احتمال زیاد بر اثر یک حادثه یا قتل خشن کشته شده اند و دقیقا به همین سبب ارتباط برقرار ساختن با این ارواح از طریقه تخته حروف احضار ارواح می تواند بسیار خطرناک باشد.
یک بازی خطرناک!!
گزارشی وجود دارد درباره دو زوج آمریکایی که در پی بازی با تخته احضار روح مسایل عجیب و ترسناکی برای آنها به وقوع پیوست . مالکان قبلی تخته , آن را پشت سرخود به جای گذاشته بودند. اتفاقات ناخوشآیند بسیاری در آن خانه بوقوع پیوسته بود اما این اتفاقات زمانی شدت گرفت که این دو زوج شروع به بازی با تخته احضار روح کردند. نهایتا اتفاقات ترسناک در خانه به حدی شدید شد که این 4 نفر خانه را ترک کردنه و به منزل یکی از اقوام خود پناه بردند. این ماجرا بعدا توسط یک موسسه تحقیقاتی معتبر مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که این خانه توسط ارواح خبیث تسخیر شده بود.
جلسات ارتباط با ارواح:
جلسه ارتباط با ارواح نشستی است که با هدف دریافت پیام هایی از دنیای ارواح و یا احضار ارواح برگزار می شود. معمولا در یک جلسه ارتباط با ارواح , یک واسطه (مدیوم) حضور دارد, هرچند که در بسیاری از موارد جلسات مذکور از سور افراد بیکار و شیاد با هدف خالی کردن جیب مردم نیز برگزار شده است.
نخستین جلسه ارتباط با ارواح:
نخستین مورد ثبت شده از برپایی یک جلسه احضار روح , به سال 1659 میلادی تعلق دارد . برگزاری این نوع جلسات طی قرن های 17 و 18 میلادی رونق چندانی نداشت و یا حد اقل مدارک موثقی در این خصوص وجود ندارد . اما این پدیده در دهه 1880 به لطف شهرت جهان گیر خواهران فوکس رونق بسیاری پیدا کرد. از این تاریخ به بعد جلسات تماس با ارواح در گوشه و کنار جهان منظما برگزار شده و از محبوبیت بسیاری برخوردار شده است. در یک جلسه ارتباط با ارواح قواعد و مقرراتی وجود دارد که می بایست حتما رعایت شود. این مقررات عبارت است از : پذیرفتن و اجازه دادن به چند آدم غریبه به داخل جلسه و اطمینان یافتن از اینکه افراد مذکور بیش از دو ساعت در جلسه باقی نمی مانند , مرتب ساختن صندلی های دور میز با توجه به اینکه تعداد صندلی ها از 8 عدد تجاوز نکند , اجتناب از لمس کردن فرد واسطه , و شروع با دعای پروردگار با هدف جلوگیری از وقوع فعالیت های ارواحی ناخواسته و خشن.
چه اتفاقی می افتد؟
نخستین نشانه از فعالیت های منتسب به ارواح می تواند در شکل هجوم ناگهانی هوای سرد تجربه شدو. اگر مدیوم از نوی خلسه ای یا حلولی باشد احتمالا از شیوه نوشتن غیر ارادی برای برقراری ارتباط با ارواح استفاده می کند. کارشناسان توصیه می کنند که این نوع جلسات بدون وجود فرد واسطه تشکیل نشود زیرا مدیوم قادر به تشخیص خطر و تهدید از جانب ارواح هست و می تواند بلافاصله رابطه را قطع کند. جلسات احضار روح اشکال غیر کنترل شده ارتباط با ارواح به شمار میرود و به همین سبب بالقوه خطرناک است.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1568
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 10 تير 1392
|
|
|
کلمه ی اثبر نزد ستاره شناسان قدیم.فلک نهم است و نزد دانشمندان طبیعی ماده ای است بدون وزن که از تمام اجسام و مداد می گذرد و امتداد صوت و گرما به وسیله موج های آن صورت میگیره.این کلمه یونانی است
ماده ی اثیری ماده ای لطبف و بی وزن و سبک است که در جسد مثالی ارواح وجود دارد و به آن
(تلی پلاسم) میگویند.(البته اکر تعبیر به مواد.راحع به جسد مثالی ارواح صحیح باشد)
باید گفت خود روح ذاتا موجودی مجرد و غیر مادی است و این ماده اثیری نمی تواند از ذات و لکن روح در بدن مثالی خود قرار داد و این ماده میتوانددر این بدن لطیف اثیری وجود داشته باشد البته ماده آن با ماده طبیعی تفاوت دارد
علمای روحی تا اونجایی که میدونم میگن:ارواح برای تولید صدا و بر قراری ارتباط با زمینی ها به دو ماده نیاز دارند:یکی ماده ((اکتوپلاسم)) و یکی دیگر ((ماده اثیری))است که در ارواح هست و ارواح با مخلوط نمودن این ماده ابزار تکلم درست کرده و با زنده ها ارتباط بر قرار میکنند
همچنین علمای روحی میکویند تا موقعی که ماده اکتوپلاسم با آن ماده اثیری مخلوط نشود هیچ فایده ای ندارد و ماده اکتوپلاسم به تنهایی در تجسد اعضای صوتی و سایر اعضای بدن ارواح کافی نیست علمای علم روحی نتوانسته اند از کیفیت ترکیب ماده اثیری (که در حقیقت یک ترکیب شیمیایی است و توسط روح صورت میگیرد)آگاهی پیدا کنند.
فلا ماریون روح شناس معروف درباره روح خلاصه تحقیقات خود را به شرح زیر بیان داشته است :
1- روح مانند موجود واقعی وجود دارد و مستقل از بدن است.
2- دارای قوائی است که هنوز علم آنرا نشناخته است روح می بیند می شنود فکر می کند و با دنیای خاکی در تماس است اگر فکر کنیم هیچ احساسی ندارد اشتباه است.
3- روح انسان دارای قدرت و اثرات فیزیکی است .
4- روح از فاصله دور و بدون مداخله از طریق تله پاتیک می تواند عمل کند.
5- در طبیعت یک عامل روانی فعال و عامل وجود دارد که ماهیت آن بر ما پوشیده است.
6- روح بعد از ارکانیزم فیزیکی باقی می ماند و می تواند بعد از مرگ دوباره ظاهر کرد و به عقیده فلا ماریون روح انسان از مواد نا مرئی غیر قابل لمس که چشمان ما نمی بیند و دستهای ما لمس نمی کند تشکیل می شود.
روح دارای نیروئی است که می تواند بوسیله امواج اثری روی اشیاء با فاصله اثربگذارد. روح یا ماده اصلی حیات موجب به وجود آمدن زندگی در کلیه موجودات عالم هستی می گردد. روح از عنصری بسیار نرم و لطیف تشکیل یافته است که این عنصر از عناصرتشکیل دهنده جسم اثیری بمراتب لطیف تر می باشد و در اصل باعث بوجود آمدن جوهر ذات در انسان می شود ودر موجودات بشراین تنها عنصری است که بدوا ازذات وجود الهی سر چشمه گرفته و موجب حیات در کلیه جانداران عالم هستی می گردد. پس از مرگ جسم مادی تبدیل به ماده نخواهد شد مرکز حیات و زندگانی دائم روح در تن پوش یا جسم اثیری بشر قرار دارد و تا آخر عمر جسمی افراد در آن باقی خواهد ماند و طی شرایطی به زندگانی مشترک خود با ماده ادامه میدهد. این زندگانی برای روح حالتی موقتی دارد و پس از خاتمه حیات مادی جسم به همراه تن پوش به عوالم روحی سفر خواهد کرد علم روح مقدم برعالم طبیعت است
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2049
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 10 تير 1392
|
|
|
انسان سفر دشوار و پرخطری را برای رسیدن به سعادتی که مقصود الهی است، در پیش دارد. سفر در این راه بدون راهنما و همسفری آگاه و دانا، بدون شک به دورافتادگی و نهایتاً مرگ مسافر میانجامد. ارواح متعالی راهنمایان سفر به سوی حقاند.
سرسپردگی, ایمان و عشق به خداوند و به روحی متعالی، ما را از خطرات این سفر مصون میدارد. روح متعالی وسیله و مجرایی است که ما را به حضور خداوند میرساند و در نزدیکی به آن حضور است که خواستهها و آرزوهای به حقمان تحقق می یابند و انسان به پیوند با روح خدا نائل میشود.
آنچه در وادی ارتباط با ارواح متعالی خطر ساز است، توهم و استنباط نادرست نسبت به هویت ارواح است. مهم نیست ارتباط به چه شکلی برقرار شده باشد، به صورت ذهنی یا در بیداری یا در رؤیا. برای تشخیص هویت ارواح اینکه آیا ارتباط با روحی متعالی گرفته شده یا با روحی سطح پایین و یا حتی پلید، باید نشانههایی را در نظر گرفت:
ارواح متعالی و پاک تنها زندگان را به سوی اعمال خوب تشویق و ترغیب میکنند و تناقضی در حرفهایشان وجود ندارد. دیده شده که روحی پلید در ابتدای ارتباط برای اغفال شخص، از خداوند حرف زده و بعد که نفوذ خود را شدیدتر کرده است هویت خود را آشکار کرده است. گاهی نیز روح از خدا گفته و خود را از طرف او معرفی کرده ولی شخص را به اموری نادرست تشویق کرده است.
▪ ارواح متعالی اغلب در هنگام گرفتاری و سختی و یا در هنگامیکه شخص از آنها خواسته باشد به سوی فردی میروند و بدون رضایت با فرد، تماس برقرار نمیکنند و در امور او دخالتی نمینمایند. اما ارواح پلید همانند دزدان، وارد میشوند و ناغافل هجوم میآورند.
▪ در کمتر تجربهای روح متعالی خود را معرفی کرده است. بلکه راهنمایی و کمک خود را انجام داده و بدون هیچ درخواست شخصی یا مادیای رفته است. اغلب کسانی که با روحی متعالی روبرو شدهاند خود، نامی برآنها نهادهاند، «حضرت علی بود»، «او خود مسیح بود»،... ولی نامی از دهان آنها نشنیدهاند.
▪ تجربهکنندگان، در حضور روح متعالی احساس عشق، ایمان، رهایی و شادی بسیاری داشتهاند و گاه از نور عجیبی که در برخی موارد مانع از دیدن واضح روح میشده و از او ساطع بوده، حرف میزنند و بعد از پایان ارتباط، احساس دلتنگی و خواست شدید برای دیدار مجدد با آن روح را داشتهاند.
▪ ارواح متعالی بسیار کم اتفاق میافتد که خبری از آینده بدهند و پیشگویی کنند مگر آنکه قصدی الهی در پشت آن باشد و این نیز بندرت صورت میگیرد. زیرا رسالت ارواح متعالی راهبری انسان بسوی خداوند و کمک به او در جهت حرکت بهسوی قصد الهی است. در واقع خبر آوردن از آینده و باز کردن باب تفال، دزدی از غیب محسوب میشود.
● احضارکنندگان ارواح مورد لعن و نفرین خداوندند
لعن خداوند بر جادوگران و احضار کنندگان ارواح است و بزرگترین بلا و مصیبت گرفتار شدن به نفرین پادشاه جهان است. کسی که لعن خداوند را به همراه دارد قادر نیست که با ارواح متعالی در ارتباط قرار گیرد. کسانی که احضار ارواح میکنند یا ادعای آن را دارند، نمیتوانند ادعای ارتباط با ارواح متعالی را داشته باشند.
طبق تحقیقات محققین درباره جلسات احضار ارواح، نمیتوان ارواح متعالی را به دلخواه احضار کرد زیرا آنان تنها به عشق و ایمان پاسخ میدهند و نه به زور و اجبار و وسوسه. آنها برتر از آنند که بتوان به آنها امر و نهی کرد و دستور احضار در جلسهای را به آنها داد.
اما برخی تصور میکنند که در جلساتی که گاه در آنها وقایعی بسیار عجیب و دور از باور رخ میدهد، برای مثال صدای ضرباتی به میز و صندلی بدون دخالت وسیلهای مادی به گوش میرسد, روحی به طور کامل یا ناقص تجسد مییابد و یا مدیومی غیب میگردد و...، توسط ارواح متعالی انجام میشود زیرا این اعمال از نظر آنها بسیار فوقالعاده هستند.
اما در واقع در این جلسات که به قصد پیشگویی و آیندهبینی, تحقق خواستهای (که اغلب هم محقق نمیشود) و یا کسب منافع مالی و شخصی و یا حتی جلب توجه مدیومی یا آزمایش محققی، برگزار میشود, ارتباط با ارواحی که دارای مرتبه بالایی هستند، بسیار بعید است. ارواحی که در این جلسات حاضر میشوند و این اعمال را انجام میدهند, عمدتاً تنها ارواحی هستند با آگاهی پایین که شعور و آگاهی و قدرت خاصی ندارند و یا ارواح پلید و شرورند که تنها افکار پلید و شرورانه خود را به حضار جلسه القا میکنند.
هر کسی که دارای عشق و نیت متعالی و خواست به حق باشد، بدون تردید از طریق راههای توصیه شده خداوند، با ارواح متعالی ارتباط برقرار خواهد کرد اما اشخاصی که قصد و نیتی ناپاک دارند، با برپایی جلسات احضار ارواح, تنها ارواح شرور را در اطراف خود جمع میکنند.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1676
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
بزرگترین راز زندگی ما قانون جذب است. قانون جذب بیان می کند هر چیزی مشابه خود را جذب می کند. بنابراین وقتی تو راجع به چیزی فکر می کنی، در همان زمان مشابه همان افکار را بسوی خودت جذب می کنی. گویی افکار از جنس آهنربای مغناطیسی هستند و موج می فرستند. بنابراین اگر فکری از ذهنت بگذرد، امواج آن به اطراف منتشر می شود. حال اگر ااین افکار را در ذهنت نگه داری و دائما به آن فکر کنی و به قول معروف آنها را پرورش بدهی، قدرت مغناطیسی آنها چندین برابر شده و قادر خواهد بود تمام امواج مشابه و هم فرکانس خود را به سوی خود جذب نماید و اینجاست که قانون جذب شکل می گیرد.
گویی مغز ما به مانند یک دکل مخابراتی است که دائما امواجی به کائنات می فرستد. کائنات نیز به این امواج پاسخ می دهند. به این ترتیب هرکس با جذب امواج مشابه خود دنیای آینده خود را رقم می زند.
مدتهاست که این جملات به عناوین و اشکال مختلف از گوشه و کنار دنیا شنیده می شود. برخی نیز به آن رنگ و بوی تبلیغاتی داده اند و از قانون جذب به عنوان تنها راز زندگی انسانها یاد می کنند و با این کار عده ای را دور خود گرد آورده اند.
آیا افکار واقعا می توانند امواجی از خود منتشر کنند؟
جنس این امواج از چیست؟
آیا واقعا امواج این قدرت را دارند که امواج مشابه خود را جذب نمایند؟
چگونه می تواند این امواج را تغییر داد و آنها را کنترل کری؟
آیا واقعا این امواج هستند که آینده ما را تشکیل می دهند؟
اینها همه سوالاتی هستند که حداقل تا به امروز کسی نتوانسته به طور یقین از آنها پرده بردارد هرچند تحقیقات در این را ه ادامه دارد و پیشرفتهایی نیز حاصل شده است.
مطالبی که در زیر آورده شده است حاصل گشت و گذاری در اینترنت و برخی کتابهای مربوطه است. سعی شده خلاصه ای از این مطالب بدون در نظر گرفتن نظر شخصی مطرح شود. در نهایت تصمیم گیری در مورد صحت و سقم آنها به عهده شما خوانندگان است.
● هاله چیست؟
هاله عبارت است از نوعی تشعشع مغناطیسی لطیف که از نیروهای اتریک و سایر میدان های انرژی ایجاد می شود. بهتر این اینطور بگوییم که تمامی موجودات زنده در اطراف بدن خود داراری هاله ای از انرژی هستند که امواج حاصل از آن به طور دائمی در حال تشعشع هستند. این امواج را می توان به شبیه امواج گرمایی دانست که هستند که یک روز داغ از سطح زمین بیرون می آیند.
هاله بین ها بر این باورند که کیفیت و اندازه هاله موجودات غیرزنده در غالب موارد یکسان بوده و کمتر تغییر می کند. ام این در مورد موجودات زنده صادق نیست چراکه فرایندهای حیاتی منجر به کسیل داشتن انواع امواج می شوند که هاله موجود را در زمانهای مختلف تغییر می دهند. این موضوع البته در مورد انسان از پیچیدگی بسیار زیادی برخوردار است. چراکه قدرت تفکر، تصمیم گیری، تجسم، هیجانات متنوع و آمیخته، تفکرات انتزاعی و تخیل بسیار فعال و پویای انسان در هر زمان منجر به تولید طول موجهای بسیار متنوع امواج الکترومغناطیسی می شود. آنها همچنین بر این باورند که می توانند با دیدن این امواج از صحت و سلامتی کارکرد بدن و روح فرد اطلاعاتی را به دست بیاورند.برای ترسیم شکل این هاله آنها میدان های مغناطیسی دور آهنربا را نمونه خوب و البته بسیار ساده هاله می دانند.
هاله در طول زمان توسط افراد مختلف دیده شده و نامهای مختلفی گرفته است. مثلا در ادیان باستانی آنرا آکاشا می نامیدند. زرتشتیان به آن آتش ذیروح یا آتش جاویدان می گفتند.در زبان سانسکریت نام آر به معنی پرده چرخ را برایش انتخاب کرده بودند چراکه این امواج شبیه چرخی از جسم به بیرون ساطع می شد. انگلیسی زبانها لغت Aura به معنی هوا را مناسب نامگذاری هاله دانستند. اطریشی ها به آن اود به معنی خود می گویند. روسها آنرا انرژی بیوپلاسمیک و چکها به آن سایکوترانیک لغب داده اند.
در این میان بد نیست نامی هم از دکتر مسمر ببریم که حدود ۲۰۰ سال قبل به وجود این امواج پی برد و سعی کرد با به کار گیری آن بیمارانش را شفا دهد او هاله را مغناطیس حیوانی دانست. سبک او در درمان امروزه به مسمریسم شهرت دارد.
اولین بار بارون ریخن باخ و کاردل دویرل اطریشی در سال ۱۸۶۷ به کشف هاله ها علاقه مند شدند. تلاشهای ایندو بعدا توسط سیمون کرکیـن روسی پی گیری و در نهایت به اختراع دوربینی منجر شد که به میکروسکوپهای الکترونی مجهز بود. این دوربین ویژه قادر بود با سرعت ۷۵ تا ۲۰۰ هزار ارتعاش در ثانیه از میدان انرژی عکسبرداری کند. و این آغازی بود برای ورو به دنیای اسرار آمیز انرژی هاله چیزی جدای از زندگی ما انسانها نیست. شما هر روز عادت کرده اید با آن زندگی کنید. آنرا لمس کنید. احساس کنید و حتی از آن استفاده کنید. بهتر است بگوییم تصور اینکه روزی پا در رنیایی بگذاریم که موجوداتش هاله ای نداشته باشند برای هرکسی دشوار است.
خیلی ها اتقاقات غیر مترقبه و عجیبی را که در محیط اطافشان رخ می دهد را احساس می کنند. خصوصا اگر این اتفاق دامن عزیزانشان را بگیرد.
در تاکسی نشسته اید. هوا سرد است و باران می بارد و شما شیشیه ها را بالا کشیده اید. تاکسی پشت ترافیک با سرعتی حدود ۱۰ کیلومتر در حال حرکت است و شما به مردی که رویش به شما نیست و در پیاده رو راه می رود خیره شده اید. به ناگهان متوجه می شوید او نگاه شما را درک کرده و سرش را به سمت شما برمی گرداند.
از داستانهای کتابها و رمانها که بگذریم، حتما اتفاق افتاده به یک مهمانی دعوت شوید و احساس خفگی کنید. بدون شک اگر بتوانید حتما در اولین فرصت آنجا را ترک خواهید کرد و گرنه دچار سنگینی نفسها، بیقراری اندامها، سردرد، سرگیجه و علائم مختلفی می شوید که همگی از وجود چیزی غیر عادی خبر می دهند.
در بازار به دنبال یک مانتو مناسب برای سرکار رفتن می گردید که ناگهان کفشی ورزشی به چشم شما زیبا می آید، اگر با تجربه باشید به حرف دلتان گوش می کنید و آنرا خریداری می کنید چون تجربه ثابت کرده این کفش مناسب شماست. به شرطی اینکه در خریداری کفش اهل هوسرانی نباشید.
از خیابانی رد می شوید و در احساس می کنید آنجا را می شناسید. با خود می گویید لابد قبلا اینجا آمده ام یا اینجا را در خواب دیده ام. به طرز عجیبی علاقه مند می شوید از ماشین پیاده شوید و قدری در آنجا قدم بزنید. انگار هوای آنجا بویی آشنا می دهد.
به راستی عامل دیگری به جز میدان های نامرئی انرژی می توانند این وقایع روزمره شما را توجیه کنند؟
تحقیقات دکتر کیلز ثابت کرد که هاله اطراف بدن از سه باند مشخص تشکیل شده است:
۱) باند اول باند باریکی است که حدود نیم سانتی متر ضخامت دارد و درست روی پوست ما قرار گرفته است.
۲) باند دوم حدود ۵ سانتیمتر عرض دارد و از همه لایه های دیگر روشنتر است که هاله بینها به آن اورای داخلی می گویند.
لایه بعدی اورای خارجی است که حدود ۱۵ سانتیمتر پهنا دارد و دارای زمینه مه آلود و خاکستری رنگ است. اورای خارجی دارای ۴ باند رنگی است که در بین آنها معمولاً یک رنگ غلبه دارد.
او همچنین کشف کرد در بین امواجی که از سمت چپ خارج می شوند رنگ سبز غلبه دارد این درحالیست که امواج راست ما آبی را ترجیح می دهند.
رنگ هاله فاکتوری متغیر است و هماهنگ با احساسات، هیجانات، تخیلات و افکار ما تغییر می کند و این تغییرات همانهایی هستند که همه قادر به درک آن هستند البته با شدت و ضعف.به طور کلی رنگ های روشن و ته رنگ های براق نشانگر انرژی مثبت یا خالص هستند. هرچه رنگ ها واضح تر و درخشان تر باشند شخص دارندة آنها دارای صفات مثبت تری است و هرچه این رنگ تیره تر شود معنایش اینست که فرد در شرایط خوب روحی قرار ندارد و به قول معروف انرژی منفی صادر می کند.
هاله ها جزئیات بسیار زیادی را در خود پنهان کرده اند. برخی از هاله بینها معتقدند با مشاهد هاله افراد و البته محاسباتی نه چندان پیچیده قادر به محاسبه روز، ماه و سال تولد افراد هستند.
● کارلوس کاستاندا:
کاستاندا یک نسان شناس سرشناس است. او یک دانشجوی معمولی دانشگاه کالیفرنیا بود تا زمانی که برای کار بر روی گیاهان دارویی به شما مکزیک سفر کرد و در آنجا با قبایل سرخپوستان بومی آشنا شد. در یکی از سفرهایش با فردی به نام دون خوان آشنا شد. دون خوان پیشوایی پیر و دنیا دیده است که با دیدن کاستاندا احساس می کند مرید خود را یافته است و بنابراین آنچه را که لازم است از ابعاد ناشناخته دنیا برای او آشکار می کند. خرد باستانی تولتکهای کهن، که به عنوان ساحری یا ناوالیسم شناخته شده است، موضوع اصلی آموزش کاستانداست.
در اساطیر باستان از ناوال زیاد صحبت می شود. ناوال شخصی است که میتواند خودش را به حیوان تبدیل کند، زیرا که یاد گرفته استکه چگونه خودش را به شکل یک حیوان در رویا ببیند. ورای این اعتقادات ابتدایی حقیقت ساحری خودکاوی است. و هدف از این خودکاوی تلاش برای کشف سطوح نیمه هشیار آگاهی است. آنها بر این باور بودند دنایی درون انسان خلاصه ای از دنیای پهناور اطراف ماست و کشف عناصر ناشناخته آن راه مطمئنی برای درک دنیای پیرامون ماست.
کارلوس در کتابهایش تلاش ارزندهای را انجام داده تا ناوالیسم را از جو روستایی و زبان بسیار عامیانه اش به زبان دنیای مدرن بیاورد. بی شک در این انتقال برخی مفاهیم ارزنده آن فدا شدند اما تلاش او در شناسایی عرفان سرخپوستی به جهان تمدن زده و تکنولوژی پرست غرب ارزشمند است.
هرکسی می تواند به این دانش دست پیدا کند تنها می بایست با همه وجود آنرا طلب کند و زندگی خود را وقف آن نماید. ناوالیسم قرص مسکنی نیست که ما هر قدر خواستیم بخوریم و ناپرهیزی کنیم و بعد آنرا با یک لیوان آب میل کنیم و توقع داشته باشیم همه چیز درست می شود. بلکه یک پیرو ناوالیسم زندگی خود را در تمرین و مراقبه دائمی می گذراند.تولتکها میدانهای انرژی اطراف موجودات را می دیدند. آنها برای توصیف آن از واژه «انسانهای دو نسخهای» استفاده می کردند.
سر نوشت کارلوس قرار گرفتن در میان یکی از مراحل سیر و سلوک گروه ناوال بوده است. هرچند به اعتقاد ناوالها او معنای کامل ناوالیسم را درک نکرد اما تلاش او در ارائه آن به هموطنانش شایسته تقدیر است.
● نظریه اکولوژی یا بوم شناسی
بهتر است دنیا را مملو از موجوداتی زنده و غیر زنده بدانیم که همگی قادرند دور خود یک حوزه انرژی درست کرده و بدین ترتیب بر یکدیگر تاثیر بگذارند. این بدان معناست که فقط شما نیستید که بر محیط خود تاثیر می گذارید، بلکه تک تک اجزاء محیط به نوعی بر شما موثرند و در نهایت این برایند انرژی است که مسیر حرکت یک موجود را مشخص می کند. در این سیستم شما به صورت فردی در درون سیستم پیچیده روابط در نظر گرفته می شوید. عجیب نیست که افکار، هیجانات و احساسات شما محیط را تغییر دهند و عناصر همخوان با خود را جذب نمایند. درست مثل فردی سرمایه دار و بازاری که تصمیم به ازدواج بگیرد. بی شک او یا دختری را پیدا می کند که بسیار اهل مال و منال دنیاست یا برعکس دختری فقیر . در واقع مهم نیست که همسر او پولدار است یا فقیر بلکه مهم اینست که هر دوی آنها به مقدار زیادی در مورد پول و ثروت فکر می کنند. اگر از آنها سوال کنید آدمها را چگونه می بینندف بی شک یکی از معیار های آنها در تقسیم بندی هایشان وضعیت مالی آنهاست.
● علم شناسی پوپر
در انتها بد نیست بدانید پوپر نظریه پرداز علم شناسی بر این باور است که با گسترش روز افزون دانش بشر باید راهی را یافت که بتوان با کمک آن علم را از غیر علم تفکیک کرد وگرنه روزی خواهد رسید که مطالب آنقدر گسترده و پیچیده می شود که اینکار غیر ممکن می شود.
نظریه او در این باب بسیار دقیق و جالب توجه است. که البته در این خلاصه قادر به توضیح آن نیستیم تنها به یک فاکتور آن اشاره می شود. او مطلبی را علمی می دانست که قابلیت ابطال پذیری داشته باشد یعنی مطلب به گونه ای باشد که شما بتوانید با دلایلی آنرا رد یا اثبات کنید. از نظر او اینکه انسان واجد ناخودآگاه است علمی نیست چون هیچ کس نمی تواند آنرا اثبات را رد نماید.
از طرفی شاهد این هستیم که دانش امروز آرام آرام از فلسفه بافی و خیال پردازی به سمت تجربه گرایی حرکت می کند. دگر مهم نیست که فلان ویتامین در آزمایشگاه از سرطانی شدن پستانهای موشها جلوگیری کند، بلکه مهم این است که از نظر آماری آیا خوردن آن بر روند درمان و طول عمر مبتلایان به سرطان سینه موثر بوده است یا خیر؟
در این میان مبنای مثلا اگر تجربه ثابت کند مثلا خوردن پوست هندوانه یا مالیدن پودر بال مگس یا حتی ورد خواندن و دعا نویسی برای پیشگیری از زخم معده خوب است هیچ لزومی ندارد مردم تا کشف دقیق ماده موثر و چگونگی تاثیر این روش خود را از این نعمت محروم سازند به خصوص که عمر کوتاه است و بشر در کشف جزئیات دنیا ناتوان
پس تا اطلاع ثانوی توصیه من به شما این است که از این قانون تا آنجا که می توانید استفاده کنید
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1608
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
بسیاری از مردم به سنگها و جواهرات صرفاً از دید زیور آلات و زیبایی و با قیمت و ارزش آن می نگرند. اما بعضی از
مردم به شانس و اقبال و نحس و شوم اثرات سحر و درمانی سنگها باور دارند.
صدها سال قبل اهل فن از فوائد سنگها و جواهرات استفاده می کردند و دریافته بودند که این سنگها دارای خواص مغناطیسی و درمانی می باشند و حال در عصر حاضر با تکنولوژی پیشرفته ای که بشر حاصل نموده از نور و اشعه در علم و صنعت و طب استفاده می شود.
جواهرات دارای ۱- خواص مغناطیسی ۲- خواص طبی ۳- خواص سحری می باشند و ما باید این خواص را دقیقاً شناخته و در رابطه با طبع مزاج و عنصر خود و هم چنین برج و ستاره خود جواهر را انتخاب کرده و از آن استفاده کنیم.
بعضی از جواهرات با طبع و مزاج ما سازگار بوده و برای ما نیک می باشند، بعضی هم با طبع و مزاج ما مخالف بوده و به این ترتیب ناموافق با ما هستند.
علما بر این عقیده اند که رنگ، فلز، سنگ و کلا تمامی اشیائی که ما از آنها استفاده می کنیم و در زندگی و رفتار و کردار ما تأثیر گذار بوده و اثر خاص خود را دارد.
خوبی و بدی سنگها زمانی برای ما معلوم می شود که از آنها استفاده کرده و آن را تجربه کنیم. لذا ضرورت دارد که در مورد سنگها شناخت پیدا کرده و ماهیت و خواص آنها را دریابیم و از سنگهایی که موافق با طبع و مزاج و عنصرما و موافق با برج و ستاره ماست استفاده کرد و از سنگهایی که با ما موافق نیستند استفاده نکنیم.
◄خواص طبی الماس
حکمای یونانی چنین می گویند که مزاج الماس گرم و خشک بوده و درجه کم آن مزاج سرد و خشک دارد. استفاده تعلیق از آن یعنی به صورت گردنبند تقویت کننده قلب است، در کتاب مخزن الادویه نوشته شده اگر الماس را بر شکم ببندید، ناراحتی و مشکلات دستگاه گوارش را دور کرده و هضم را آسان می کند، هم چنین معده را تقویت می نماید، اگر بیماران فلج لقوه، رعشه، جذر، صرع و کسانی که بیماریهای پوستی دارند، اگر در چشمه معدن الماس غسل کرده حمام کنند بیماری آنها درمان می گردد.
اگر به شکل مثلث ازالماس استفاده گردد بیماری صرع را درمان می نماید.
از پودر آن اگر دندانها را مسواک کنند، دندانها سفید و براق شده و بسیار محکم و سخت خواهد شد، اما هرکز اینکار را نکنید چون الماس زهر خطرناکی است و اگر داخل معده گردد آدمی را هلاک می نماید.
احیاناً اگر با چنین مسئله ای روبرو شدید علاج آن استفاده از شیر تازه گاو می باشد تا اینکه بهبودی کامل شود، سپس از ماهی استفاده گردد.
کشته الماس یبوستهای بسیار سخت را درمان می نماید برای قوت باه و زیادی عمر و تندرستی بسیار مفید است.
◄خواص طبی یاقوت
حکمای عرب و پارس می گویند که هر کس که یاقوت به همراه داشته باشد، ناراحتی های معده از او دور شده و به مغز طاقت و قدرت می دهد، اگر از کشته آن استفاده گردد غش، صرع، جنون، طاعون و خونریزی قاعدگی شدید درمان می گردد. گردش خون را تنظیم کرده و سموم را از بدن دفعه می نماید.
در مقابل نیش گزندگان پادزهر بوده و خونریزی شدید قاعدگی را درمان می نماید، خون را صاف کرده و نبض را کنترل کرده عادی می سازد و به روح آدمی طاقت می دهد.
اگر نزدیک چشم نگاه داشته یا از سرمه آن استفاده کنید، تمام امراض و شکایات چشم را دور می سازد، اگر نزدیک دهان باشد بوی بد دهان را از بین می برد، به دل استقلال داده و خوف و ترس را از بین می برد.
◄خواص طبی نیلم (یاقوت کبود)
حکما استفاده از نیلم را مفرح دل و دماغ دانسته و معتقدند که قدرت و دولت به آدمی داده و باعث می شود که آدمی در همه چیز ترقی نماید.
یک گرم از گشته نیلم و اگر در آب حل کرده بنوشند، صرع خفقان و طاعون را درمان می نماید. پادزهر بوده و خون را صاف می کند، سرمه آن مقوی بصر می باشد.
نیلم را بر روی سینه بیمار قرار دهید تب او را قطع می نماید، بر روی پیشانی اگر قرار گیرد فشار خون را کنترل می نماید.
بر روی چشم اگر قرار دهید چشم را پاک کرده و اگر حشره و کرم در آن باشد، بیرون خواهد آمد. ورم و لک چشم را از بین می برد. جوش و حساسیتهای پوستی را از بین برده و درمان می نماید.
کسانی که چشمان ضعیفی دارند اگر به نیلم نگاه کنند ضعف چشمان آنها برطرف خواهد شد.
◄خواص طبی زمرد
حکمای ایرانی و یونانی خواص طبی زمرد را به این ترتیب می دانند. هر کسی زمرد را به همراه داشته و یا آن را به شکل دارو استفاده نماید، ناراحتی و درد معده او را درمان می نماید، حرکت نبض را تیز و عادی می سازد، روح را تقویتی نماید.
برای گاز معده و استفراغ مفید بوده، زمرد از نظر برودت و یبوست در درجه دوم می باشد. اگر کسی در اثر خوردن زهر مسموم شده باشد و یا اینکه جانوری سمی او را نیش زده باشد، استفاده از کشته زمرد بقدر ۸ دانه گندم او را درمان نموده و پادزهر می باشد.
◄خواص طبی مروارید
مروارید مفرح و باعث لطافت قلب و روح بوده و به تمامی بدن سرایت می کند. امراض و بیماریهای معده، قلب، جگر، جنون، بواسیر و یرقان را شفا می بخشد.
برای بیماریهای کلیه، مفید بوده و آن را درمان می کند، کلیه سنگهای بدن را بوسیله ادرار دفع می کند.
برای بواسیر، بواسیر خونی و حیض نافع بوده و آنها را درمان می نماید. برای حامله مفید می باشد. کشته مروارید برای استفراغ، بوی بد دهان، سردرد، ورم و بیماریهای چشم دارویی نمونه می باشد.
برای جوش، کورک و حساسیتهای پوستی بسیار مفید بوده و اگر از کشته آن به بچه ۴۰ روز داده شود، تمامی عمر در برابر جوش و بیماریهای پوستی بیمه خواهد شد.
کشته مروارید معجون بوده و تقویت کننده بدن می باشد. اگر زن باردار ۲ دانه مروارید و یک دانه مرجان را به شکل تعویز به همراه داشته باشد هیچ آسیبی به او و بچه وارد نشده و بچه او به سلامت پای به دنیا خواهد گذاشت.
اما برای کسی که بیماری مثانه داشته باشد استفاده از کشته مروارید مضر می باشد.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1581
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
متولدین فروردین : آهن
فلز زندگی متولدین فروردین آهن است که 9 برابر دیگران به آنها قدرت می دهد و شانس و موفقیت آنها را در زندگی نه برابر می کند . انرژی و اشتیاق روانی انها می تواند همچون مشعل فروزانی ٬ راه را برای دستیابی به آرمان های بزرگی که در سر می پرورانند روشن نماید. آنها پیشگامانی هستند که همواره دیگران را به سمت هدفی نایافتنی هدایت می نمایند.متولدین فروردین کمتر به دنبال اندوختن ثروت هستند.ولی اگر شروع به مال اندوزی کنند با چنان سرعتی پیش می روند که وقت نمی کنند بایستند و پول ها را بشمرند. در زمینه پول ٬ زمان و حتی لباس خود بسیار دست و دلبازانه عمل می کنند و هر قدر هم فقیر باشند همیشه چیزی برای بخشیدن دارند. آنها اعتقاد دارند که وقتی به دیگران کمک می کنند نه فقط خرسند می شوند بلکه این عمل آنها باعث می شود که دیگران هم متقابلا کاری برای آنها انجام دهند.
متولدین اردیبهشت : مس
فلز ماه اردیبهشت مس است که رسانای برق و گرماست و بعد از گذشت سالها همچنان درخشان باقی می ماند. در زندگی خانوادگی حاکم ورئیس است و هیچکس جرات ندارد آرامش او را بر هم زند. او مانند زمان صبور است و مانند جنگل عمیق ٬ واز چنان قدرتی برخوردار است که قادر است کوه را جابجا کند ولی آدمی لجوج و یکدنده است. این افراد معمولا از چیزهای کوچک خوششان نمی آید واز همین رو دلبستگی خاصی به عشق پایدار و ثروت دارند.
متولدین خرداد : جیوه
فلز سرد جیوه در متولدین خرداد تمایلات دوگانه ای را به وجود می آورد مگر آنکه خودش جلوی آین کارها را بگیرد و به ندای قلب خود گوش کند. هنگامی که عمیقا به دنبال علت بی حوصلگی متولد خرداد بگردید در می یابید که او همیشه در پی هدفی است ولی مشکل اساسی او این است که هدف را نمی شناسد . متولد خرداد از تخیل بسیار قدرتمندی برخوردار است و به همین خاطر اهداف زیادی را در سر می پروراند. ذهن متولدین خرداد همیشه به کاری مشغول است و به همین دلیل بیش از دیگران به استراحت نیاز دارد . آنها با آنکه نسبت به بی خوابی حساس هستند ولی هیچگاه به اندازه کافی نمی خوابند.
متولدین تیر: نقره
فلزوجودی متولدین تیر ٬ نقره است که علیرغم تشابه با سایر فلزات از خصوصیات ویژه گرانبهایی برخوردار است. آنها قلب مهربانی دارند و نیاز دیگران را به خوبی حس می کنند و به آن اهمیت می دهند و می خواهند به دیگران کمک کنند ٬ اما در ابتدا منمتظر می شوند تا ببیند کسی دیگری پیدا می شود که پیش قدم شود چون دوست ندارد پول و وقت خود را صرف چیزی کنند که نیازی به آن نیست. اما اگر دریابد که کس دیگری آستین خود را بالا نزده است آنگاه در آخرین لحظه دست به کار می شود . او می گذارد که دو بار زیر آب فرو روید ٬ ولی بار سوم شما را نجات می دهد . او خیلی رئوف است و نمی گذارد غرق شوید.
متولدین مرداد: طلا
متولد مرداد در دوستی بسیار وفادار است و درموقع دشمنی آدم منصف و قدرتمندی است . او چه ساکت باشد ٬ چه خودنما ٬ فردی خلاق ٬ مبتکر و قدرتمند است . چون او از طلای خالص است به همین دلیل ما ٬ گاهی خودخواهی ٬ تکبرو تنبلی او را نادیده می گیریم .متولدین مرداد در مورد پول هیچگونه احتیاطی به خرج نمی دهند ٬ بسیار ولخرج هستند و حتی اگر پول زیادی نداشته باشند شیک می پوشند و زندگی شان لوکس است و برای تفریح و سرگرمی خود زیاد خرج می کنند. اگر کسی از آنها پول بخواهد به او می دهند و اگر نداشته باشند از دیگری قرض می کنند و به او می دهند.
متولدین شهریور: جیوه
اگر درجه حرارت محیط مناسب باشد ٬ متولدین شهریور علیرغم اینکه ظاهرا ترکیبی از فولاد و یخ به نظر می رسند ٬ در اثر عواطف اطرافیان ذوب خواهند شد . آنها بدون تردید انسانهایی صادق و قابل اعتمادی هستند ولی زمانی که نخواهند به جایی بروند و یا کار خاصی را انجام دهند ٬ به راحتی می توانند خود را به مریضی بزنند. در چنین مواقعی استعداد نمایی آنها در زمینه هنرپیشگی هویدا می شود. متولدین شهریور از عکسهای خود ایراد می گیرند و در مورد سر و وضع خود وسواس شدیدی دارند ٬ همیشه سر و وضعی مرتب و پاکیزه دارند و در مورد لباس بسیار سخت گیر هستند.
متولدین مهر : مس
متولدین مهر سودمندی فلز مس را که فلز هم آهنگی آنهاست بازتب می دهند. از هر گونه بی ادبی و بی نزاکتی تنفر دارند ولی با وجود این اگر تابلویی روی دیوار خانه تان کج باشد ًنرا صاف می کنند و اگر صدای تلویزیون تان زیاد باشد آن را کم می کنند . آنها عاشق مردم هستند ولی از اجتماعات بزرگ بدشان می اید.مانند کبوتران صلح دائم این طرف و آنطرف می روند.و به میانجیگری می پردازند و صلح و صفا برقرار می کنند.انسانهایی بامحبت و دلپذیر هستند ولی گاهی اوقات بداخلاق واخمو می شوندو از دستور دادن به دیگران خوششان می آید.
متولدین آبان: آهن
در بین متولدین آبان آدم عصبی و بی قرارخیلی کم دیده می شود و این در اثر فلز درونی شخصیت آنهاست ٬ با وجود این آنها خیلی رقیق القلب بوده و نسبت به افراد ناتوان و درمانده خیلی دلسوز هستند. متولدین آبان هرگز هدیه یا محبت کسی را فراموش نمی کنند و فورا در جستجوی جبران آن برمی ایند.از طرف دیگر ظلم و بی عدالتی را نیز فراموش نمی کنند و در مقابل ان واکنش های متفاوتی را از خود بروز می دهند. به خانواده و روابط خانوادگی اهمیت زیادی می دهندو رفتارشان با کودکان ملایم و عطوفت آمیز است.
متولدین آذر : قلع
در میان متولدین آذر به ندرت می توان کسی را پیدا کرد که شوخ طبع و بذله گو باشد و همین تعداداندک نیز که در گفتن لطیفه چنان خام هستندکه هیچ کس به آنها نمی خندد. اگر چه متولدین آذر حافظه ای بسیار قوی دارند ولی گاهی فراموش می کنند که کت خود را کجا گذاشته اند آنها هرگز نمی توانند دروغگوی ماهری باشند هیچ کس حتی برای یک لحظه نمی تواند دروغ آنها را باور کند. ریا کاری و دروغ گویی اصلا با مزاج آنها سازگار نیست و هر وقت سعی به انجام این کار نمایند به زودی دستشان رو می شود . متولدین آذر ٬ چه کم رو چه پررو ٬ ر زمینه عشق همیشه آماده اند که شانس خود را امتحان کنند و خود را به آب و آتش بزنند.
متولدین دی : سرب
اگر چه فلز درونی متولد دی او را به فردی بسیار محکم تبدیل ساخته است اما او فردی خجالتی است که روحیه ای لطیف و حساس دارد. متولد دی همه کسانی را که باعث صعود آنها شده اند بسیار ستایش می کنند . آنها خواستار پیروزی و موفقیت هستند و به سنتها و آداب و رسوم احترام می گذارند. در شخصیت متولد دی همیشه اندکی افسردگی و غم همراه با جدیت وجود دارد. اما هیچ یک از این دو خصوصیت باعث نمی شود که اواز انضباط جدی دست بر دارد . متولد دی به حدی لایق و کارآمد است که به راحتی می توانید زمام امور را به دستش بسپارید.
متولدین بهمن: اورانیوم
فلز درونی متولدین بهمن یک فلز حقیقی نیست و یک ماده رادیواکتیو است که فقط در ترکیبات یافت می شود . اورانیوم می تواند موجب انفجارات عظیم و زنجیره ای گردداز همین رو تلاش برای محدود کردن آنها و مجبورساختن شان به انجام کاری مثل کوشش برای به دام انداختن طوفان زمستانی در یک بطری است . متولدین بهمن عقیده خود را خیلی رک و بی پرده به زبان می آورد ولی هرگز سعی نمی کند عقیده اش را به شما تحمیل کند. یک بهمنی برای احساس امنیت دور و اطراف خود را شلوغ می کند و دوستان زیادی دارد ولی گاهی اوقات به یکباره در پیله تنهایی خود فرو می رود و دلش می خواهد تنها باشد.
متولدین اسفند: قلع
فلز متولد اسفند ٬ آهن ٬ جیوه ٬ طلا و یا سرب نیست بلکه آلیاژی از فلزهاست که نشانگر غیر واقعی و توهم آمیز بودن این افراد است. آنها قوی تر از آن هستند که می پندارید و عاقل تر ازآن که می شناسید ولی تا زمانی که خودشان راز وجود شان را کشف نکنند ٬ راز آنها همواره پوشیده و مخفی باقی خواهد ماند. یک متولد اسفندتمایل چندانی به آرزوهای دنیوی ندارد٬ همچنین برای مقام ٬ قدرت و یا رهبری ارزشی قائل نیست و ثروت و مال دنیا برای او جذابیتی ندارد. او به آینده هیچ اشتیاقی ندارد و نسبت به آن بی خیال است. در مورد گذشته نیز دانشی شهودی دارد و در مورد امروز شکیبا و مقاوم است
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1527
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
بسیاری از سخنرانان موفق به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر ایسترهیکس نظریه جالبی دارند. آنها می گویند اگر انسان بتواند فقط ۱۸ ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب می کند.
اگر این ۱۸ ثانیه بتواند تا ۶۸ ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند.
اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.
در نگاه اول شاید این عدد ۶۸ ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد.
۶۸ ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد می گویند که تمرکز به مدت ۶۸ ثانیه هیچ کاری ندارد!؟
خب آیا شما هم همین طور فکر می کنید؟
بسیار عالی است! امتحان کنید.
خواهید دید که هنوز ۱۸ ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود.
ایدهای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر می شود و نجواگر درونی تان به سخن در می آْید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسایل مهم تر زندگی بپرداز و …
ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت زندگی کنیم.
ما صبح از خواب بر می خیزیم بدون این که فقط ۶۸ ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سر کار رفتن.
بدون اینکه ۶۸ ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهایمان وقت بگذاریم اسب سرکش ذهن را به این سو و آن سو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن.
هر ساعت ۶۰ دقیقه است و شبانه روز شامل هزار و چهارصد و چهل دقیقه است اما ما خیلی مواقع در این ۱۴۴۰ دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم ۶۸ ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را متمرکز کنیم!!
به راستی این فکر پر جست و خیز که نمی تواند ۶۸ ثانیه آرام بگیرد به چه دردی می خورد؟!
فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد.
پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد.
فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، مطمئناً به هنگام نیاز و بحران که تمرکز بیشتر لازم است، کارآیی ندارد و فلج می شود.
باید همین الان هر کاری که داریم زمین بگذاریم و به سراغ ذهن ناآرام خود برویم و ۶۸ ثانیه آن را مهار کنیم.
۶۸ ثانیه به شرایطی که الان در آن قرار داریم بیندیشیم.
۶۸ ثانیه بعد به این که واقعا در زندگی چه می خواهیم فکر کنیم.
۶۸ ثانیه بعد به خوشبختی های خودمان بیندیشیم و ۶۸ ثانیه دیگر به این فکر کنیم که چقدر آرام می شویم وقتی روی مسائل زندگی خودمان با آرامش فکر می کنیم.
کاینات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم.
اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم.
۶۸ ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم.
آن وقت می بینی که می توانی
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1570
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
کتاب وینیچ کتابی دستنویس متعلق به قرون وسطی است که مشخص نیست با چه خط و زبانی نوشته شده است. بیش از صد سال است که بسیاری از افراد در سرتاسر دنیا برای شکستن کد این دست نوشته تلاش کردند ولی هیچکدام موفق به فهمیدن آن نشدند! تصاویری که در ورقهای باقیمانده از این کتاب دیده میشود نشان میدهد که کتاب در زمینه داروسازی و درمان بیماریها، ستاره شناسی و علوم رمز آمیز و پنهانی میباشد.
---------------------------------------------------
مثلث برمودا
مثلث برمودا، منطقهای در آبهای اقیانوس اطلس شمالی واقع شده است که تاکنون شمار زیادی از هواپیماها و قایقها در آن ناپدید شدهاند. در طی سالهای بسیار دلایل مختلفی برای این ناپدید شدنهای اسرارآمیز ارائه شده که از جمله آنها بدی آب و هوا، حمله فضاییها، جابجا شدن زمان و برخی قوانین فیزیک بودهاند. هر چند که در بسیاری از گزارشات این اتفاقات پر از اغراق بوده ولی حقیقت این است افراد و اشیای بسیاری در این منطقه مثلث شکل ناپدید شدهاند و هیچ دلیل محکمی در دست نمیباشد، اما نزدیک به ۱۵ سال است که دیگر برمودا خبرساز نشده است.
----------------------------------------------------------
- کفن تورین
کفن تورین یک تکه پارچه کتان است که تصویر یک مرد در آن نقش بسته درحالی که به صلیب کشیده شده است. بیشتر کاتولیکها معتقدند این پارچه، کفن عیسی مسیح میباشد. این کفن هماکنون در کلیسای سنت جان در شهر تورین ایتالیا نگهداری میشود. با وجود بررسیهای زیاد هنوز هیچکس نتوانسته توضیح قابل قبولی بر چگونگی چاپ این تصویر ارائه دهد و تاکنون کسی قادر نبوده از روی آن کپی بردارد. آزمایشات رادیوکربن نشان میدهد که این تکه پارچه متعلق به قرون وسطی است.
باستانشناسان معتقدند این پارچه در قرن چهارم هم وجود داشته، پارچه دیگری نیز موجود است که میگویند سر عیسیمسیح با آن پوشیده شده بود. پروفسور مارک گاسکین پژوهشگر اسپانیایی در سال ۱۹۹۹ در مورد ارتباط این دو پارچه با یکدیگر تحقیقات مفصل علمی انجام داد. این تحقیقات که بر پایه تاریخ، آسیبشناسی، تجزیه خون و لکههای روی پارچهها انجام گرفته بود، نشان میداد هر دو پارچه در دو زمان مجزا ولی نزدیک به هم سر یک نفر را پوشانده بودهاند.
--------------------------------------------------
کشتی ماری سلست
کشتی ماری سلست در سال ۱۸۶۰ در «نووا اسکوتیا» به آب انداخته شد. نام اولیه این کشتی «آمازون» و طول آن ۱۰۳ فوت بود و ۲۸۰ تن وزن داشت. به مدت ده سال ماری سلست پشت سر هم گرفتار حوادث متعددی شد و این کشتی صاحبان مختلفی داشت تا اینکه سرانجام در یک حراجی در نیویورک به قیمت سه هزار دلار فروخته شد. صاحب جدید، تعمیرات اساسی روی آن انجام داد و با نام جدید «ماری سلست» آن را به آب انداخت.
کاپیتان جدید بنجامین بریگز ۳۷ ساله بود که به همراه همسر و تنها دخترش و به اتفاق خدمه سوار کشتی شد و در نوامبر ۱۸۷۲ به سمت ایتالیا راه افتاد. هیچ یک از سرنشینان کشتی هرگز دوباره دیده نشدند. مدتی بعد کشتی سرگردان در اقیانوس پیدا شد و هیچ اثری از خدمهاش در آن دیده نمیشد ولی هیچکس در آن نبود و تمام مدارک به جز گزارشات روزانه کاپیتان ناپدید شده بود. اوایل سال ۱۸۷۳ دو قایق نجات در اسپانیا به ساحل نشستند. در یکی از آنها جسد یک نفر به همراه پرچم آمریکا بود و در دیگری جسد پنج نفر دیده میشد. برخی معتقدند این اجساد بقایای سرنشینان ماری سلست بودند ولی حقیقت این است که هویت این اجساد هیچ وقت کشف نشد.
----------------------------------------------------
زمزمه تائوس
زمزمه تائوس یا زمزمه طبیعت در بسیاری از نقاط دنیا شنیده میشود. این صدا اغلب در محیطهای ساکت به گوش میرسد و شبیه صدای موتوری است که از فاصله دور میآید و بیشتر در ایالات متحده، انگلستان و کشورهای شمال اروپا رخ میدهد. هر چند که تاکنون پژوهشهای بسیاری برای پیدا کردن منبع این صدا و ضبط آن انجام شده ولی هنوز هیچکس نتوانسته به نتیجهای دست یابد.
بلندترین زمزمه تاکنون در شهر کوچک تائوس در نیومکزیکو شنیده شده است. در سال ۱۹۹۷ کنگره آمریکا گروهی از دانشمندان انستیتوهای علمی معتبر این کشور را مامور تحقیق در این زمینه کرد ولی تا به امروز هیچکس علت این صدای زوزه مانند را کشف نکرده است.
-------------------------------------------------
جاده بیمینی
در سال ۱۹۶۸ غواصان، صخرهای عجیب و زیردریایی را کشف کردند که در نزدیکی جزیره بیمینی شمالی در باهاماس قرار داشت. هنوز هم هستند کسانی که معتقدند سنگهای این صخره به طور طبیعی ساخته شده ولی به خاطر نوع نظم غیرمعمول این سنگها، بسیاری فکر میکنند که بخشی از شهر گمشده آتلانتیس میباشند. شاید عاملی که بیشتر باعث اسرارآمیز شدن این جاده شده ادگار کایس پیشگو است که میگفت : «در سالهای ۱۹۶۸ الی ۱۹۶۹ بخشی از یک معبد که هنوز کشف نشده است در دریاهای نزدیک بیمینی، عیان خواهد شد.»
دکتر گرگ لیتل باستانشناس آماتور در تحقیقات اخیر خود صخره جاده مانند دیگری درست شبیه صخره اولی را در زیر آن پیدا کرد. او معتقد است این صخرهها قسمت بالایی یک دیوار قدیمی یا یک اسکله میباشند. به هر حال این صخرهها هر چه که باشند چندان محتمل به نظر نمیرسد که دست طبیعت خود به خود سنگها، شنها و صدفها را این طور منظم در کنار هم قرار داده باشد.
------------------------------------------------------
مشاهده موجودی عجیب
لاک نس یا لخ نس نام برکه ای در بریتانیا است که سالیان سال است که مردم درباره مشاهده موجودی عجیب در آن هشدار می دهند! تاریخچه مشاهده این موجودات عجیب به قرن شانزدهم برمیگردد ولی یکی از جدید ترین مشاهدات در ۲۲ جولای ۱۹۳۳ رخ داد و زمانی که آقای جرج اسپایسر به همراه همسرش یکی از شگفت انگیزترین موجودات زندگی اشان را جلوی اتومبیل خود دیدند.
این زوج گزارش دادند که این موجود بدن بزرگ و گردن باریک و یک دم بلند داشت! بخاطر سراشیبی جاده متاسفانه موفق به مشاهده قسمتی پایینی بدن حیوان نشدند! این موجود عجیب از جلوی اتومبیل آنها به سمت دریاچه حرکت می کرد!
البته این اولین باری در دنیای امروز نیست که چنین موجود عجیبی مشاهده می شود؛ بارها کشتی های نظامی با دستگاه های ردیابی خود نیز چنین موجودات عجیبی را شناسایی کرده اند و گاها افراد عادی نیز با استفاده از دوربین موفق به عکس برداری و فیلم برداری نیز شده اند؛ اما در تمامی این فیلم ها و عکس ها کیفیت بسیار پایین بوده و هیچ شخصی موفق به شناسایی کامل موجود نشده است.
-------------------------------------------------------
پا گنده
بیگ فوت یا ساسکواچ به انسانی میمون مانند گفته میشود که در نواحی جنگلی شمال غربی اقیانوس آرام و بخشی از بریتیش کلمبیا دیده شده است. برخی کارشناسان بیگ فوت را موجودی تخیلی و برگرفته از افسانهها میدانند ولی برخی دیگر به شدت از وجود آن حمایت میکنند.
---------------------------------------------------------
جک قاتل
در اواخر سال ۱۸۸۸ لندن یکی از بدترین و ترسناک ترین روزهای خود را سپری میکرد! قاتلی که خود را Jack The Ripper مینامید شروع به کشتن زن ها در لندن کرد! البته طیف خاصی از زنان و کشتن آنها به شکل خاص! تمامی قربانیان این قاتل زنان فاحشه بودند و قاتل گلوی آنها را بریده و بدن آن ها را مانند تشریح بدن، باز میکرد!
در بسیاری مواقع پلیس دقیقا بعد از پاره شدن بدن قربانی به محل میرسید ولی نمی توانست چیزی پیدا کند! حتی امروزه و با پیشرفته ترین دستگاه های شناسایی پلیس هم این قاتل شناسایی نشد. این قاتل ناشناس موضوع جالبی برای فیلم و کتاب شد، به طوری که بیشتر از ۱۰۰ کتاب مختلف در مورد او نوشتند. تصویری هم که میبینید، نامه ای است که شخصی که خود را قاتل معرفی کرده به یک روزنامه ارسال کرده.
---------------------------------------------------------------
قاتل زودیاک
قاتل زودیاک در اواخر دهه ۱۹۶۰ به مدت ده ماه فعالیت کرد و بعد دیگر هیچ خبری از او نشد، در این مدت او پنج نفر را کشت و دو نفر را زخمی کرد. این دو نفر زخمی نیز به طرز معجزهآسایی از مرگ نجات یافتند در حالی که قاتل فکر میکرد آنها را کشته است. بعد از هر قتل، قاتل که به زودیاک معروف شده بود به پلیس تلفن میکرد و خبر قتل آنها را میداد. او در نامههای خود به روزنامهها مینوشت : من دوست دارم مردم را بکشم. کشتن یک انسان خیلی لذتبخشتر از حیوانات است چون انسان خطرناکترین حیوان روی زمین میباشد. هنوز هم راز قاتل زودیاک برملا نشده است.
--------------------------------------------------
زن عجیب
بعد از ترور جان اف کندی، FBI تمامی فیلم ها و عکس های ماجرا را برای پیدا کردن قاتل بازبینی کرد. تنها چیزی که در این فیلم ها خودنمایی میکرد زنی بود که در عکس میبینید! این زن اورکت قهوه ای رنگی پوشیده و یک روسری به سر خود گذاشته، حالت استادن وی نشان میدهد که چیزی جلوی صورت خود دارد که پلیس احتمال میدهد دوربین باشد! در زمانی که به جان اف کندی تیر اندازی شد و تمامی مردم در حال فرار از محل بودند، این زن همچنان در صحنه باقی مانده بود و مشغول فیلمبرداری بود!
لیس FBI طی بیانیه های متعددی به شکل عمومی خواستار این شد که این زن خود را معرفی کرده و فیلم هایی که گرفته برای پیدا شدن شواهد بیشتر به آنها تحویل دهد ولی هرگز پیدا نشد!
در سال ۱۹۷۰ زنی به نام Beverly Oliver خود را معرفی کرد و گفت که او همان زن است! پلیس طی گفت و گوهایی که با او انجام داد فهمید که در گفتارهای این زن تناقض وجود دارد و احتمالاً دروغ می گوید. تا این لحظه هیچکس نفهمید که این شخص که بوده و آنجا چه می کرده.
-----------------------------------------------------
نورهای مارفا
نورهای مارفا، نورهایی غیرقابل توضیح هستند که به نورهای ارواح هم معروفند. این نورها در مارفا واقع در ایالت تگزاس دیده میشوند. میگویند این نورها به اندازه یک توپ بسکتبال هستند و در ارتفاع ۲ متری زمین شناور میباشند. نورهای مارفا به رنگهای سفید، زرد، نارنجی یا قرمز و گاه سبز و آبی دیده شدهاند و به سرعت در جهات مختلف حرکت میکنند. هنوز هیچ کس از فاصله کاملا نزدیک آنها را ندیده است ولی دانشمندان احتمال میدهند این نورها، برق حاصله از تپههای کوارتز همان نزدیکی باشد.
------------------------------------------------------
قتل حل نشده کوکب سیاه
در سال ۱۹۴۷ جسد الیزابت شورت که به نحو دهشتناکی دو پاره شده و به شکل ویژه ای قرار گرفته بود، در یک پارکینگ در لس آنجلس کشف شد. معمای این جنایت و جنایات مشابه آن در آن سالها، تا به امروز حل نشده باقی مانده است.
مهاجران رونوک
در سال ۱۵۸۴ سر والتر رالی به دستور ملکه الیزابت اول به ساحل شرقی آمریکای شرقی رفت تا به وضع مهاجران انگلیسی سامان دهد. بین سالهای ۱۵۸۵ تا ۱۵۸۷ دو گروه از مهاجران در دو منطقه جای گرفتند و تشکیل مستعمره دادند. یکی از این گروهها به جنگ با قبایل بومی آمریکا پرداخت و پس از مدتی از آنجا که دیگر مواد غذایی و نیروی جنگیدن نداشتند دوباره به انگلستان بازگشتند. گروه دوم با بعضی از قبایل طرح دوستی ریختند ولی این سیاست هم نتیجهای نداشت و بسیاری از آنها کشته شدند.
سرانجام این مهاجران شخصی به نام جان وایت را مامور کردند تا به انگلستان برود و کمک بیاورد. وایت به هنگام ترک آنجا دید که نود مرد، هفده زن و یازده بچه در آن مستعمره زندگی میکردند ولی وقتی در سال ۱۵۹۰ وایت دوباره به آمریکا برگشت هیچ اثری از آنها نبود، حتی اثری از دعوا و جنگ هم به چشم نمیخورد. این گروه از مهاجران به نام «مستعمره گمشده» معروف شدهاند و هنوز کسی از ساکنین آن خبری ندارد.
----------------------------------------------
مرد بالدار
مرد بالدار نام موجودی عجیب است که اوج رویت آن بین سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ در ویرجینیای غربی بوده است. در سال ۲۰۰۷ هم گزارشهایی مبنی بر رویت آن موجود ثبت شده است. آنها که مرد بالدار را دیدهاند، میگویند این موجود سر ندارد، اما چشمان درشت و سرخی دارد که روی سینهاش میدرخشند. افراد زیادی تاکنون خبر دادهاند که مرد بالدار را دیدهاند ولی هیچ عکسی از آن در دست نمیباشد.
----------------------------------------
دی. بی. کوپر
دی.بی.کوپر یا دن کوپر نام مستعاری است که به یک هواپیماربا داده شده است. دن کوپر در تاریخ ۲۴ نوامبر سال ۱۹۷۱ یک هواپیمای بویینگ ۷۲۷ را ربود و پس از دریافت ۲۰۰ هزار دلار در حالی که هواپیما بر روی اقیانوس آرام پرواز میکرد از آن پایین پرید. هیچکس نمیداند کوپر از آن پرش جان سالم به در برد یا نه، ولی در سال ۱۹۸۰ یک پسر بچه هشت ساله ۵۸۰۰ دلار اسکناس بیست دلاری خیس را در ساحل رودخانه کلمبیا پیدا کرد که شماره سریال آنها با شماره سریال پولهایی که به کوپر داده شد، یکی بود. همین اتفاق باعث شد که از آن پس در هواپیماها ردیاب فلزی کار بگذارند.
--------------------------------------------------------
ال چوپاکابرا
ال چوپاکابرا ( مکنده خون بز ) بیشتر در کشورهای آمریکای لاتین دیده شده است و احتمالا موجودی سنگین وزن با جثهای کوچکتر از خرس میباشد که یک ردیف فلس شبیه دایناسورها از پشت گردن تا محل درآمــدن دم روی بـدن خود دارد. این نام لاتین به این دلیل بر روی آن گذاشته شده که به گفته شاهدها این موجود حیوانات به ویژه بز را میکشد و خون آنها را میمکد. میگویند این موجود صورتی شبیه سگ یا پلنگ، زبان دراز نوک تیز و دندانهای بزرگی دارد و بویی شبیه بوی گوگرد بر جای میگذارد و به هنگام خطر چشمانش قرمز رنگ شده و میدرخشند.
---------------------------------------------------
کنت سن ژرمن
کنت سن ژرمن نجیبزادهای ماجراجو، مخترع، دانشمند آماتور، نوازنده ویلون، آهنگساز آماتور و بالاخره مردی اسرارآمیز بود. او در زمینه علم کیمیاگری هم مهارتهایی داشت و مردم او را مرد شگفتانگیز مینامیدند. هیچ کس نفهمید او از کجا آمده بود. وی بدون هیچ ردپایی هم ناپدید شد، اما پس از آن چندین سازمان پنهانی و اسرارآمیز او را الگوی خود میدانستند. در سالهای اخیر هم چندین نفر ادعا کردهاند کنت سن ژرمن هستند.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1703
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
شاید به جرات بتوان بحث در وادی موجودات ماوراءالطبیعه را به قدمت تاریخ بشری دانست، چه در میان عوام و چه در میان روشنفکران، دانش پژوهان ومحققین هر عصر. از این رو بعد از گذشت قرنها این بحث هنوز هم به همان تازگی دنبال شده و چنانچه وقتی نوشته ای، گفتگویی، داستانی و یا حتی فیلمی درمورد آن تهیه می شود از استقبال عموم برخوردار می گردد، چرا که بشر همیشه تشنه برداشتن حجاب از مستورهای پیرامون خویش است، تا بتواند حس غریزی کنجکاوی خود را نسبت به این موجودات، به طریقی تسکین بخشد. شاید یک وجه اشتراک را بتوان در میان عوام و روشنفکران و دانشمندان یافت و آن شک و تردید نسبت به واقعیت وجودی آنان است؛ چرا که حتی سیر تکاملی علم در قاره اروپا و امریکا هم نتوانسته آن را از محالات بداند و علی رغم همه پیشرفتهای علوم بشری هیچ راه حل علمی برای پی بردن به چگونگی این موجودات عنوان نشده و همه چیز مانند ازل در شک و تردید است. اما در جهان بینی اسلامی همه چیز زیبا و بجا آفریده شده است،حتی موجود ماوراءالطبیعه*ای با نام ?جن?، موجودی که حتی برخی از مسلمانان، روشنفکران و دانش پژوهان در زمینه دینی یا به دیده شک و تردید در آن نگریسته، و یا سکوت کرده اند.
جن یک واقعیت است یا افسانه
در میان انسانها بر سر خلقت نظام عالم دو دیدگاه کلی وجود دارد، عده ای که همه چیز را ناشی از خلقت ذات الهی می دانند و گروهی دیگر که سرمنشا خلقت نظام عالم را در طبیعت جستجو می کنند. اگرچه میان آنان اختلاف نظرها بسیار عمیق و اساسی است، ولی هیچ یک از این دو گروه نتوانسته اند وجود موجودات ماوراؤالطبیعه را انکار کنند. آنهایی که خداباورند و به روح و معاد معتقدند (غیر از مسلمانان) از آنها به عنوان ارواح خبیثه و یا ارواح شریر و یا شیطان یاد می کنند، برخی هم آنها را موجودات فضایی قلمداد می کنند، مادیون هم که اعتقادی به ذات الهی و قدرت پروردگار ندارند، این موجودات را همان انسانهای اولیه ای می دانند که در سیر تکامل بین انسان و میمون حیران مانده و به شکل و شمایل غریب درآمده اند و یا حتی برخی از آنان معتقدند که اینان انسانهای وحشی و بدوی در اعماق جنگل هستند و گاهی خود را نمایان ساخته و موجب اذیت و آزار انسانهای متمدن می شوند. و اما مسلمانان : بنا به نص صریح قرآن، موجودات عالم به سه گروه گروه تقسیم می شوند: ۱ـ جمادات ۲ـ نباتات ۳ـ حیوانات؛ که یا دارای عقلند مانند انسان، فرشتگان و جنیان و یا فاقد عقل و شعورند مانند حیوانات و باز بنا به آیات نورانی قرآن کریم، باید بدانیم که بدون هیچ شک و تردیدی موجودی با نام ?جن? در جهان آفرینش وجود دارد که از نظر تکلیف و شایستگی مورد خطاب پروردگار قرارگرفته و مشابه انسان می باشد، چرا که، ۱ـ سی و چهار بار نام جن در قرآن کریم آورده شده است. ۲ـ هفتاد و دومین سوره قرآن با نام این موجود مزین گردیده است. ۳ـ احادیث و روایات فراوانی از پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع)، امامان و بزرگان علوم دینی در این خصوص، موجود بوده و در دسترس قرار دارد. ۴ـ به وسیله بسیاری از انسانها رویت شده اند. به آیاتی از قرآن کریم که وجود جن را مبرهن می داند اشاره می کنیم.
سپاهیان سلیمان از جن و آدمی و پرنده گرد آمده و به صف می رفتند. (سروه نمل، آیه ۱۷)
برای خدا شریکانی از جن قرار دادند و حال آن که جن را خدا آفریده است. (سوره انعام، آیه ۱۷)
بگو اگر جن و انس گرد آیند تا همانند این قرآن را بیاورند، نمی توانند، هر چند که یکدیگر را یاری دهند. (سوره اسرا، آیه ۸۸)
سخن پروردگارت بر تو مقرر شد که جهنم را ازجن و انس انباشته می کنیم. (سوره هود، آیه ۱۱۹)
ای گروه جنیان و آدمیان، اگر می توانید که از قطر آسمان و زمین بگذرید، بیرون روید ولی بیرون نتوانیدرفت مگر با قدرتی. (سوره الرحمن، آیه ۳۳)
مرحوم شیخ مفید در کتاب ?ارشاد? آورده است: ?در آثاری از ابن عباس نقل شده: زمانی که پیامبر اسلام (ص) به قصد جنگ با قبیله بنی مصطلق از مدینه خارج شد، هنگام شب به دره وحشتناک و صعب العبوری رسید. اواخر شب جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد که طایفه ای از جن در وسط دره جمع شده و قصد مکر و شر و آزار و اذیت شما و اصحابتان را دارند?. (ارشاد ص ۳۹۹)
از حضرت امام صادق (ع) روایت شده : روزی حضرت رسول (ص) نشسته بود، مردی به خدمتشان رسید که بلندی قامتش مثل درخت خرما بود. سلام کرد، حضرت جواب داد و سپس فرمود: ?خودش و کلامش شبیه جن است?. سپس به او فرمود: کیستی؟ عرض کرد: من هام، پسر هیم، فرزند لاتیس، پسر ابلیس هستم (بحارالانوار ص ۸۳)
بانو حکیمه دختر امام کاظم (ع) گوید: ?برادرم امام رضا (ع) را دیدم که جلو در اتاقی با کسی صحبت می کرد در حالی که تنها بود، عرض کردم: با چه کسی سخن می گویید؟ فرمودند: فردی از جن آمده تا مسائلی بپرسد و از چیزهایی شکایت کند? (اصول کافی ص ۳۹۵)
علامه طباطبایی (ره) می فرمودند: ?روزی آقای بحرینی که یکی از افراد معروف ومشهور در احضار جن و از متبحرین در علم ابجد و حساب مربعات بود در مجلس ما حضور یافت،چادری آوردند، دو طرفش را به دست من داد و دوطرف دیگر را به دستهای خود گرفت. این چادر به فاصله دو وجب از زمین فاصله داشت. در این حال جنیان را حاضر کرد، صدای غلغله و همهمه شدیدی از زیر چادر برخاست. چادر به شدت تکان می خورد چنان که نزدیک بود از دست ما خارج شود. من محکم نگه داشته بودم، آدمکهایی به قامت دو وجب در زیرچادر بودند و بسیار ازدحام کرده و تکان می خوردند و رفت و آمد داشتند، من با کمال فراست متوجه بودم این صحنه، چشم بندی و صحنه سازی نبوده و صد درصد وقوع امر خارجی بوده است? (رجایی، تهرانی جن و شیطان ص ۴۷)
اینها شمه ای بود از آیات قرآن کریم و احادیث و روایات که هر گونه شک و شبهه ای را در وجود واقعیت جن به یقین تبدیل می سازد
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1942
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
سامانه خبری سلامت نیوز، گروه آموزش- کانى ها و سنگ هاى با ارزش به علت ساختار اتمى کامل و انرژى بسیارى که دارند و نورهاى ناب رنگى و درخشان که از خود مى تابانند در کنار دانش پزشکى، بدون خطرآفرینى مى توانند اثرهاى مثبتى بر جاى بگذارند. ولى این حرف دلیل بر این نیست که سنگ ها به تنهایى معجزه مى کنند، بلکه این سنگ ها همراه و در کنار درمان هاى پزشکى تأثیرات مفیدى را بر بیمارى ها دارند.
ارتعاشات متغیر در حوزه بدن تعادل جسم و جان را به هم مى ریزد و این ناهماهنگى است که باعث بیمارى مى شود. در این زمان است که مى توان با کمک گرفتن از ارتعاشات کانى ها و سنگ هاى باارزش، این ناهنجارى هاى به وجود آمده را کنترل کرد و هماهنگى لازم را در جسم و جان دوباره ایجاد کرد.
درمان با سنگ هاى شفابخش و باارزش براى زن و مرد و کودک نیز در هر سنى مناسب است و هیچ خطرى ندارد. در صورتى که این کار با آگاهى و دانش لازم انجام شود.
در گذشته هاى دور که مربوط به دوران پارینه سنگى یا عصر حجر مى شود، ابتدا بشر از سنگ به عنوان ابزار استفاده مى کرد. در آنجا بود که آموخت سختى سنگ ها مى تواند حیوانات را که زندگى او را تهدید مى کنند، از بین ببرد. همانجا بود که آموخت با ساییدن سنگ ها جرقه و آتش هم تولید مى شود. این ابتدایى ترین آشنایى بشر با سنگ بود.
بعد از این مراحل بود که حس زیبایى پرستى به انسان شوق استفاده از سنگ هاى رنگى مختلف را براى آراستن دست و گردن داد. باستان شناسان در بسیارى از مناطق کهن از جمله ایران در کاوش هاى خودشان آثار زیادى را که مبین آشنایى و استفاده ساکنان مناطق باستانى و ایران از این سنگ ها بوده به دست آورده اند. گیوشمن ضمن اکتشافات خودش از تپه سیلک در کاشان به تعدادى گردنبند با مهره هایى از عقیق، لاجورد، یشم، سنگ شیشه، مرجان، صدف و... برخورد کرد. این اشیا مربوط به هزاره هاى سوم پیش از میلاد و حتى شاید قبل از آن باشد.
در منطقه شوش کنونى که متعلق به دوره ایلامى و هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد است، تعدادى تندیس یافت شد. همه این موارد نشان مى دهد که مردم با تراش سنگ آشنا بوده اند.
در تخت جمشید سنگ هایى از جمله مرجان قرمز، فیروزه، عقیق و... به دست آمده که به شکل سرویس شیر، انسان یا انگشترهایى با نگین عقیق که روى آنها نقش پادشاهان در حال جدال با حیوانات اساطیرى است. این هنرها همه مربوط به هزاره اول پیش از میلاد است.
افسانه ها و روایات گوناگونى هم درباره سنگ هاى باارزش نقل شده است. مثل اینکه کاهنان از سنگ هاى باارزش براى تبرک استفاده مى کرده اند یا اینکه جادوگران براى طلسم این سنگ ها را به کار مى بردند.
آتلانتیسى ها مى دانستند که براى درمان بیمارى ها چگونه از این کانى هاى باارزش استفاده کنند. در چین از کوبیدن و پودر جواهرات براى مداواى بیماران سود مى بردند. در قرن هشتم میلادى شخصى به نام «سن هیلدنبژان» با کمک این سنگ ها بیماران خود را درمان مى کرد. این نشانه آن است که در گذشته و در مناطق مختلف انسان ها از سنگ ها علاوه بر استفاده آن به عنوان ابزارهاى گوناگون و زینت و در مراسم مذهبى از جنبه درمانى آن هم سود برده اند.
در بدن مراکزى وجود دارد که به این مراکز انرژى یا چاکرا مى گویند. بیمارى ها در اثر بسته شدن این مراکز انرژى پدید مى آیند. کانى ها و سنگ هاى باارزش قادر هستند تا این گرفتگى ها را از بین ببرند و انرژى حیاتى را به صورت منظم و باارزش در ما جارى کنندافرادى که مدیتیشن یا تمرکز مى کنند روى این نقاط آگاهى دارند و انرژى هاى درونى را از این نقاط بیرون داده و آزاد مى کنند.
طیفهاى رنگى در واقع همان رنگهاى نورى هفتگانه (رنگین کمان) هستند که از نور سفید سرچشمه مى گیرند. رنگهاى نورى به صورت انرژى پایان ناپذیر در سطح کره زمین، کیهان و ماورا همیشه در ارتعاش هستند و به درون زمین نیز نفوذ مى کنند و انرژى هاى مثبت و لازم کیهانى را وارد بدن ما کرده و در ما تعادل و توازن لازم را ایجاد مى کنند. در این زمان است که بیماریها از ما دور مى شوند.
اما این که در چه ساعات یا روزهایى گرفتن این انرژى از سنگها مناسب تر است و اصلاً چه نوع سنگهایى روى ما تأثیرگذار هستند؟
به عقیده بسیاری از کارشناسان این کار منطق و عقل نمى طلبد، بلکه باید اشخاص دریچه هاى قلب خود را باز بگذارند و به خود این فرصت را بدهند تا آن خود برترشان سنگى را که در یک لحظه بخصوص به آن احساس نیاز مى کنند، انتخاب کند. با اطمینان مى گویم که این کار شدنى است و سنگ شما را انتخاب مى کند. اگر در این مورد شک دارید یا در مورد چند سنگ تردید مى کنید، آنها را در دستان خود قرار دهید، آنگاه متوجه خواهید شد که با گرم شدن یکى از آنها، سنگ نسبت به شما واکنش مناسب نشان داده است.
که در این زمان باید سنگ را بشویید و آن را از ناخالصى ها پاک کنید. گاهى اوقات سنگى در اختیار شما قرار مى گیرد تا شما بتوانید از آن انرژى بگیرید. شاید این سنگ قبل از شما مورد استفاده شخصى بوده که دچار بیمارى و ناراحتى خاص بوده است. این سنگ از نظر فیزیکى به شما آسیب نمى رساند، ولى امکان دارد که افکار پریشان و انرژى منفى شخص قبلى را همراه داشته باشد و آن انرژى منفى شما را آزار دهد. بنابراین باید سنگها را پاک کرد.
آب، آتش، خاک و نمک دریا از عوامل پاک کننده سنگ هستند. شما مى توانید سنگ مورد نظرتان را در حدود 1 تا 2ساعت در آب جارى قرار داده و تمیز کنید یا آن را داخل خاک بگذارید و سپس آن را بشویید. گاهى هم مى شود سنگ را روى شعله شمع قرار داد یا اینکه از نمک خشک دریا براى پاک کردن آن استفاده کرد.
پس از پاکسازى سنگ مى توانید به پشت دراز بکشید و آرامش بگیرید.
بعد از اتمام این کار چند دقیقه در همان حالت باید باقى ماند. بعد سنگ را برداشته و به آرامى باید بلند شد، سنگ را شست، زیرا انرژى منفى و افکار پریشان که به سنگ منتقل شده را تخلیه کرد. افراد بر حسب نیازشان مى توانند این کار را انجام دهند. البته یک نکته را هرگز نباید از یاد برد و آن اینکه این کار در مورد تمام سنگها صدق نمى کند، باید بعضى از سنگها را مستقیماً روى محل درد قرار داد. بعضى از آنها را در آب قرار داد و بعد آن را می نوشند، مراکز انرژى یا همان چاکراها در هفت منطقه از بدن در راستاى ستون فقرات از پایین ترین قسمت تا بالاى جمجمه سر قرار گرفته اند.
•چاکراى ریشه یا پایه ستون فقرات (مولادهارا Mulddhara) نخستین چاکرا است.
این چاکرا محل ورود «پرانا» یا انرژى حیاتى است.طیف رنگى مربوط به این چاکرا قرمز است که نشانه زندگى، قدرت، نیروى جسمانى و حیات است. این رنگ روى کم خونى و فقر غذایى اثرخوبى دارد و ارتعاشات تقویت کننده و درمان کننده دارد. سنگ هاى قرمز مثل مرجان قرمز، یشم قرمز، یاقوت قرمز و... مناسب این چاکرا هستند.
طیف رنگى یاقوت قرمز، اوپال آتشى، یشم قرمز براى متولدین فروردین مناسب است. یشم قرمز و یاقوت قرمز و عقیق قرمز براى متولدین آبان تیر و مرداد مناسب است.
•چاکراى خاجى یا مرکز کلیه (سواد هیستانا Swadhistana) در قسمت پایین شکم قرار گرفته است.
طیف رنگى مربوط به این چاکرا نارنجى. نارنجى علامت انرژى است. این رنگ قدرت ارتباطى، دفع خشم و کنترل بر خویشتن را متعادل مى کند. مسائل مربوط به هضم غذا و گردش خون را منظم مى سازد.
عقیق نارنجى، سنگ ماه، اوپال آتشین که رنگ نارنجى دارند مناسب این چاکرا هستند.
طیف رنگى سنگ کهربا براى متولدین خرداد، مرداد و شهریور مناسب است. عقیق نارنجى براى ماه هاى اردیبهشت و آبان است.
•چاکراى سوم چاکراى شبکه خورشیدى (مانى پورا Manipura) است.
طیف رنگى مربوط به این چاکرا زرد و زرد طلایى است که نشانه عقل، هوش و ذهنیت است. این چاکرا بالاتر از ناف قرار گرفته است. رنگ زرد تأثیر مثبتى روى کبد، طحال، کیسه صفرا و اعصاب دارد. قدرت درمانى براى بیمارى مرض قند، یبوست دارد و کنترل کننده چاقى است. سیترین، کهربا، چشم ببر مناسب این چاکرا هستند. کهربا به متولدین خرداد، مرداد و شهریور تعلق دارد، سیترین مربوط به متولدین ماه هاى خرداد، اردیبهشت، مرداد و شهریور است. چشم ببر به متولدین خرداد، شهریور و مرداد متعلق است.
•چاکراى قلب یا عشق الهى (آنات هاتا Anathata) در وسط جناق سینه و بالاى قلب قرار دارد.
طیف رنگى مربوط به این چاکرا قرمز، نارنجى، زرد طلایى، صورتى و سبز است. کلیه سنگها با رنگهاى ذکر شده مانند مالاکیت، پریلات، تورمالین سبز و قرمز، کورل، کوارتز صورتى، کونزایت براى این چاکرا مناسب هستند و براى رفع مشکلات قلبى، تنظیم گردش خون و فشار خون و ناراحتى هاى پوستى مؤثر است.
•چاکراى گلو یا حلق (ویهودها Wihudha) است که روى حلق قرار گرفته است.
طیف رنگى مربوط به این چاکرا آبى و آبى و سبز روشن است که علامت جاودانگى، اخلاص و الهام است. این رنگ روى بیماریهاى گرفتگى گلو و ناراحتى هاى عصبى تأثیرگذار است. سنگهاى مربوط به آن فیروزه، تورمالین آبى، توپاز آبى، یاقوت آبى، اکومارین و... است. فیروزه به متولدین اسفند، یاقوت آبى به خرداد، اکومارین به خرداد، مهر، بهمن و اسفند مربوط مى شود.
•چاکراى پیشانى یا چشم سوم (آجنا Agna) در سمت پیشانى و کمى بالاتر از بین دو چشم قرار دارد.
طیف رنگى مربوط به این چاکرا آبى نیلى است. این رنگ باعث باز شدن چشم سوم - دید بیرونى و درونى - است. این رنگ براى آرامش و درمان بیماریهاى ذهنى مفید است. رنگ نیلى آگاهى را بالا مى برد و براى زنده کردن خاطرات فراموش شده مفید است. یاقوت کبود، لاجورد، چشم شاهین، آزوریت براى این چاکرا مناسب هستند. لاجورد به ماههاى آذر، دى، بهمن و اسفند تعلق دارد.
•چاکراى بالاى جمجمه یا تاج سر (ساهاس رارا Sahasrara) در قسمت میانى بالاى سر قرار دارد.
طیف رنگى مربوط به این چاکرا بنفش، سفید و طلایى است. این رنگ براى بیمارى هاى ذهنى مناسب است و خواب را تنظیم مى کند. فلورین، الماس، تورمالین و آماتیست مناسب این چاکرا هستند
زمین شناسی پزشکی عبارت است از کاربرد یافته های زمین شناسی در مورد کانیها و یا سنگهای دارویی و... در پزشکی یا داروسازی. ومعادل لاتین Medical Geology میباشد.
معرفی:
این علم ارتباط بین فاکتورهای زمین شناسی و مشکلات سلامتی انسان و حیوان و همچنین نقش مهم کانی های داروئی در پزشکی و داروسازی را بررسی می کنند، یک زمین شناس پزشکی باید در زمینه های زیر مهارت کافی داشته باشد تا بتواند وظیفه اش را به نحو عالی انجام دهد:
کانی شناسی وسنگ شناسی
توانایی شناسایی کانیهای دارویی و به کراگیری آنها، جهت سناز مواد اولیه دارویی
بررسی تاثیر عوامل محیطی بر روی سلامت انسان و بیماریهایی که سلامتی را تهدید می کنند.
خطرات عناصر جزئی و کمیاب
قرار گرفتن درمعرض عناصر جزئی و کمیاب سمی مشکلات زیادی را برای سلامتی به بار می آورد. در دنیا میلیونها نفر به دلیل تماس با آرسنیک، سرب، فلورین، جیوه، اورانیوم و... از مشکلات سلامتی رنج میبرند. استفاده نادرست از زغال با کیفیت پایین نیز خطراتی برای سلامتی به دنبال دارد، چون ذغالهایی با کیفیت پایین، دارای خاکستر، سولفور، عناصر جزئی و.کمیاب سمی وخطرناکی هستند، به عنوان مثال، در ایالت گوژو (جنوب غربی چین) روستاییان فلفل های قرمز ومحصولات ذرتشان را در داخل فرهای بدون منفذ، خشک می کردند.
تا اواسط قرن گذشته، فرها ، سوخت چوبی داشتند، ولی امروزه با از بین رفتن جنگلها، چوب کمیاب شده، تا جایی که روستائیان میزان زیادی از محصولات را به ذغال تبدیل می کنند و برای گرمازایی و پخت و پز وحتی خشک کردن بقیه محصولات استفاده می کنند، اما در هنگان تبدیل این محصولات به ذغال، مقدار زیادی آرسنیک (3500ppm) و دیگر عناصر جزئی در آنها رسوب می کنند و متاسفانه فلفل های قرمزی که در حرارت این ذغالها خشک می شوند، غذای اصلی روستائیان بوده و منبع اصلی آرسنیک می باشند بیماریهایی که آرسنیک ایجاد می کند، عبارتند از:
1- هیپرپیگمنتاسیون که با برافروختگی و کک و مک همراه است.
2- هیپرکراتوسین که علایم آن زخم های بزرگ با تمرکز بیشتر در دستن وپا.
3- باونز که در آن سیاه و شاخی شده خشک که مقدمه سرطان پوست است، دیده می شود.
4- سلولهای فلسی شکل کارسینوما (سرطانی)
البته، تمامی خطراتی که از ذغال ناشی می شوند، صرفا از احتراق آن نیست، به عنوان مثال در بالکان، آبهای زیر زمینی، هیدرکربنهای آروماتیک چندحلقه ای را از ذغال هایی با لایه بندی نازک، شسته و در آب چاه ها جمع می شوند ومردم با خوردن از آب چاه، به نوعی بیماری کلیه ای درون بافتی، به نام نفروپاتی اندمیک مبتلا میشوند. چون این هیدروکربنها به عامل بیماری کمک می کنند. این بیماریها بیش از صد هزار نفر را در یوگسلاوی سابق کشته است.
در نتیجه مصرف ذغال های خانگی، فلورین هم متصاعد می شود که بیشتر از آرسنیک، بیماری زا می باشد، تنفس گرد و غبار ریزی که حاوی آزبست های رشته ای باشد، بیماریهایی را باعث می شود که عبارتند از:
آزبستوزیس، فیبروزیس شش ها، سرطان ریه، مزوتلیومای بدخیم.
در کالیفرنیای جنوبی در سال 1994 در اثر زمین لغزش و زلزله، قارچهای خاکی به نام کوکسیدیوئیدی ایمیتس ؛آزاد شده بود و مردم با تنفس این هوای آلوده به بیماریهایی مثل آسم، کوکسیدیودومویس (تب دره) مبتلا شدند.
همچجنین هیدروکسیل آپاتیت (Ca)5(PO4)3(OH) کانی استخوان و اصلی ترین ماده استحکام بخش استخوان هاست. و برای تشکیل دانه های این کانی در استخوان باید در رژیم غذاییی ذخایر عظیمی کلسیم و فسفر موجود باشد. فلورین هم در ساختمان آپاتیت وارد می شود. در آب بعضی مناطق غلظت های بالایی از فلورین وجود دارد. (حدود 14ppm) که در اواخر قرن بیستم خالدار شدن دندانها در این مناطق را به غلظت های بالایی از فلورین نسبت دادند. ولی جالب اینجاست که تحقیقات زمین شناسی پزشکی نشان داده است که اگر به آب مصرفی 1ppm فلورین اضافه کنیم، دندانها سالم می مانند که همه این یافته ها را با استفاده از قوانین و دستاوردهای ژئوشیمی به دست آورده اند.
جنبه های پزشکی استفاده از بریلیم در صنعت جواهرسازی
در صنعت جواهر سازی، کانیها یا سنگهای زینتی (مثل سفیر، کروندوم و روبی) را تحت تاثیر بریلیم قرار می دهند تا تغییر رنگ داده و معمولا بی رنگ شوند و ارزش اقتصادی کانی یا سنگ را بالا ببرد.متاسفانه کار بر روی سلامتی جواهرسازان، بازرگانان جواهرات و خریدارانی که از جواهر استفاده می کنند، اثرات سوء دارد. بریلیم در فرم اکسیدی خود (BeO) اگر استنشاق شود یا لمس شود، حتما باعث بیماری خواهد شد. در سال 1940 .معدنکارانی که در تماس با این عنصر قرار داشته اند به بیماری کرونیک بریلیوم یا (CBD) مبتلا شدند. اکسید برییلیوم در راکتورهای اورانیوم که پلوتونیوم از اورانیوم ساخته می شود، استفاده می گردد.
اشاره به چند کانی دارویی
زرنیخ قرمز وزرد- استیبنیت یا آنتیموآن- کرومیت- باریت- بوراکس- سیلیویت و...
نتیجه:
پروژه های مشترکی که بین زمین شناسان و پزشکان کار می شوند می توان گفت که از نظر شخصی وحرفه ای به نفع زمین شناسان بوده و باعث پیشرفت بهداشت جهانی است.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1735
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
در واقع این روش درمانی جزو قدیمیترین درمانهاست. گفته شده که به طور سنتی مصریان از روغنهای خوشبو برای ماساژ و درمان بیماریهای گوناگون استفاده میکردند.
در دوران شیوع طاعون بسیاری از افراد جهت جلوگیری از انتشار این بیماری، روغنهای معطر را میسوزاندند، زیرا اعتقاد داشتند که بوی خوش، طاعون را ریشهکن میکند.
این روش از دو طریق عمل میکند:
روش مستقیم: تحریککنندههای اعصاب بویایی در واقع بوهایی هستند که میتوانند از طریق دستگاه عصبی سبب تحریکشدن و در نتیجه فعالشدن غدد درونریز شوند که این عمل باعث میشود که پیکهای شیمیایی- عصبی مانند آدرنالین و ایندورفین و... که نقش زیادی در تنظیم تعادل بدن دارند، ساخته شوند و در نتیجه تعادل در بدن ما ایجاد میشود و عدم تعادلها از بین میرود.
روش غیر مستقیم: در این روش با استنشاق یک بو، مرکز حافظه بویایی فرد فعال می گردد. در این قسمت هر بو، همراه با حس ما نسبت به آن بو ذخیره میشود (اغلب احساسی که اولین بار با استنشاق یک عطر به ما دست داده است). وجود چنین مرکزی در مغز سبب میشود که یک بو به نظر ما خوب و دیگری بد باشد.
بعد از فعال شدن این بخش، دستگاه لیمبیک پیکهای شیمیایی آزاد میکند و شما احساسی را پیدا میکنید که اولین بار با تماس با این بو پیدا کرده بودید و در نتیجه ما احساس خوب یا بد خواهیم داشت. اگر ما برای درمان از مواد معطری استفاده کنیم که حالتی خوب در بیمار ایجاد کند، میتواند سبب درمان شود.
به طور کلی این روش، درمان روانشناسی و درمان فیزیکی را توأماً به همراه دارد و با کمک به بدن و ذهن به درمان بیماران کمک میکند.
چگونه از عطر درمانی استفاده میشود؟
به این روش، بهبود با لذت نیز میتوان گفت. زمان خاصی برای استفاده از این درمان بیان نشده و عطرهای مورد استفاده را میتوان به صورت اسپری در محیط زندگی فرد بیمار پخش کرد.
برای مثال چند عطر و موارد استفاده آن را معرفی میکنیم:
اسانس رز:
این اسانس یکی از اسانسهایی است که به سختی به دست میآید، زیرا به طور مثال 6 تن گلبرگ رز تنها یک کیلوگرم اسانس یا روغن معطر میدهد. با الکل یا حلالها، عصارهگیری انجام میشود. این روش دو مزیت دارد؛ یکی اینکه روش ارزانی است و دیگر اینکه به بوی گلبرگ تازه نزدیکتر خواهد بود.
از بوی رز در روان درمانیها استفاده میشود، زیرا که حس هارمونی و امنیت در بدن ما ایجاد میکند و به ما کمک میکند تا به غرورمان مسلط شویم. انرژی دوستداشتن در فکر و فعالیتهایمان ایجاد میکند و در کل به قلب ما انرژی تازه میبخشد.
از سقط جنین جلوگیری میکند، گرفتگیهای عضلات و خونریزیها را متوقف میکند، مشکلات قاعدگی و یائسگی را حل میکند و بهترین حمایتکننده روانی در دوران حاملگی است که بسیار بهتر از حمایتکنندههای فیزیکی عمل میکند.
اسانس لیمو ترش:
این عطر از پوست لیمو ترش بدست میآید و سبب بهبود قدرت تمرکز در افراد و نیرو بخشیدن به فعالیتهای ذهنی و تحریکات عصبی میشود.
عطر لیمو ترش، عطر قابل توصیه برای محیطهای کار است، زیرا که جو محیط کار را آرام میکند و باعث میشود که از اشتباهات انسانی پیشگیری شود. همچنین خستگی، تنبلی و استرس را از بین میبرد و ایجاد ارتباط را در محیط کار آسانتر میکند.مانند دیگر اعضای خانواده مرکبات، لیمو ترش در ضدعفونی کردن محیط قدرتمند است و در درمان کمخونی، اسهال، فشار خون بالا، کلسترول بالا، رماتیسم، بیاشتهایی، سردرد، خارش و آسم مؤثر است.
اسانس وانیل:
این اسانس از دانههای گیاهی که در ماداگاسکار و اندونزی رشد میکند گرفته میشود. خاصیت درمانی برای پوست دارد و به همین دلیل در ساخت وسایل آرایشی از آن استفاده میشود.
از نظر روانشناسی داروی ضد افسردگی است، زیرا که با بوییدن عطر آن احساس آرامش در افراد ایجاد میشود.
همچنین از نظر فیزیکی نیز فوایدی را به همراه دارد که میتوان از آنها خاصیت ضد درد بودن را نام برد.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1907
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
در روایتهای ترسناک در مورد تیمارستان گفته شده که: یک روز یکی از بیماران ناپدید میشود، 5 هفته بعد جسدش درحالی پیدا میشود که به طور کامل فاسد شده ولی دور جسدش...
در سراسر جهان مکانهایی با تاریخچه ای تیره و وحشت زا وجود دارند. بازدید از مکانهای ترسناک شاید بی شباهت به رفتن به جاهایی که ارواح سرگشته در آنجا هستند نباشد. حتی ترسناکتر از این رفتن به مکانهایی با ارواحی این جهانی است که بشر هم نیستند.
تونل جیغ زن، جاده وارنر
طبق یک افسانه محلی روح یک زن جوان این محل را تسخیر کرده است. گفته اند که شخصی این زن جوان را آتش زده و در حالیکه با لباسهای سوزان در جستجوی راه فرار بوده در این تونل محبوس و جان میسپارد. در داستانهای محلی قدری تفاوت نیز وجود دارد، یکی از این داستانها میگوید که پدر عصبانی دختر او را به داخل آتش انداخته است؛ چرا که او به خاطر طلاق ناراحت کننده کنترلش بر روی فرزندان و قدرت ایفا کردن وظایف پدری را از دست داده بود. در داستان دیگری گفته شده عده ای این دختر را دزدیده و بعد از آن برای پاک کردن شواهد و مدارک دختر را میسوزانند. همه این داستانها باعث شده مردم از تونلی که در آن صدای جیغ گوشخراش یک زن شنیده میشود دوری کنند.
پل Bessie Little، دیتون
روح یک دختر کشته شده به نام Bessie Little به طور مرتب به این پل در خیابان Ridge بازمیگردد. این دختر در تاریخ 27 آگوست 1896 به دست دوست پسرش «آلبرت جی فرانتز» کشته شده بود. Bessie از این پسر باردار بود و آلبرت هم نمیخواست با او ازدواج کند، بنابراین آلبرت با خالی کردن گلوله ای به مغز دختر بینوا را کشته و صحنه را طوری بازسازی کرد که خودکشی به نظر برسد. او برای رسیدن به این هدفش دوبار به Bessie شلیک کرد و این کاملا واضح است که دختر این کار را با خودش نمیکرد. در تاریخ 19 نوامبر 1897، «آلبرت جی فرانتز» در زندان اوهایو در کلمبوس به صندلی الکتریکی بسته و با اتهام قتل درجه یک به مرگ محکوم شد. بنابراین در افسانهها گفته شده که این دختر با بازگشتن به شهرک «مونتگومری» قصد تسخیر کردن این پل را دارد.
دانشگاه اوهایو، آمریکا
«ویلسون هال» به خاطر یک دختر (احتمالا یک دختر جادوگر) معروف شد. این دختر لحظاتی بعد از اینکه با خون خودش نوشتههایی شیطانی و ماوراطبیعی روی دیوار نوشت خودش را کشت. 5 ستاره دنباله دار که به شکل ستاره پنج پر درآمده بودند این محوطه را احاطه کردند همراه با ساختمان اداری که که در وسط نشان شیطان قرار گرفته بود. و در داستان دیگر از «واشینگتون هال» نام برده شده که به خاطر منزل دادن به بازیکنان بستکبال یک تیم معروف شده بود؛ او و تمام بازیکنان در یک تصادف وحشتناک کشته میشوند و گفته شده ارواح آنها هنوز سالن دانشگاه را در تسخیر خود دارند و گاهی اوقات میتوان صدای دریبل زدن را در سالن شنید. سردابهای «جفرسون هال» از مکانهایی است که ارواح بیشماری از خودشان نشانههایی نشان میدهند. و بالاخره به خاطر Ridges یک تیمارستان مخروبه که اکنون به خاطر رفتارهای نامناسب و شوک الکتریکی شناخته شده است. در روایتهای ترسناک در مورد تیمارستان گفته شده که: یک روز یکی از بیماران ناپدید میشود، 5 هفته بعد جسدش درحالی پیدا میشود که به طور کامل فاسد شده ولی دور جسدش لکههایی به صورت خطی محیطی کشیده شده. این لکه را امروزه هم میتوان در آن مکان دید!
جاده کلی، اوهایوویل، پنسیلوانیا
در فاصله یک مایلی جاده کلی در اوهایوویل، پنسیلوانیا منطقه ای است که گزارشهای بیشماری حاوی فعالیتهای ماورایی و اتفاقات عجیب از آنجا گزارش شده است. گزارشها حاکی آن است که وقتی حیوانات وارد این منطقه تسخیر شده میشوند آرامش و ملایمت خود را از دست داده و این آرامش تبدیل به درنده خویی شده و سپس به سمت حیوانات دیگر و حتی انسانها میروند. این جاده با جنگل فشرده، سیاه و وحشتانگیز احاطه شده که در آن جنگل نیز سر و صداها و اشباح سفید رنگی شنیده و دیده شده که قابل تشریح کردن نیست. هیچ کس کاملا مطئن نیست که چرا این بخش کوچک از جاده تسخیر شده است، اما در برخی تئوریها گفته شده که این اتفاقات از جهاتی میتواند به فعالیتهای آیینی که یکبار در این مکان برگزار شده ارتباط داشته باشد و نیز نفرینهایی که به این دلیل مردم این سرزمین دچارش شده اند.
زندان آلکاتراز، سان فرانسیسکو
این جزیره از نظر بومیهای آمریکایی مکانی شیطانی بوده، که در طی قرنها مرگها بی شماری در اثر تصادف، قتل و خودکشی به خود دیده است. با تاریخچه سیاهی که دارد جای تعجب نیست که بگویند که ارواح آلکاتراز را بیشتر از تمام مکانهای دیگر تسخیر کرده اند. اگر این باور که ارواح به دنیا باز میگردند تا مکانهایی که در آنجا شکنجه شده اند را تسخیر کنند، پس آلکاتراز باید در اثر هجوم ارواح به آنجا منفجر شود. در طول سالها گزارشهایی حاوی اتفاقات مرموز در جزیره آلکاتراز وجود داشت. این گزارشها از سوی بازدید کنندهها، نگهبانان پیشین و زندانیان پیشین و کارکنان خدماتی پارک ملی بود. از فانوس دریایی محل هم بارها صدای دلنگ دلنگ، جیغ و گریه شنیده شده است.
البته داستانهای بی شماری در مورد این محل وجود دارد که در این مقاله کوتاه ما نمیگنجد و برای تشریح تمام آنها نیاز به نوشتن یک کتاب داریم. بعضی از این اتفاقات عجیب هم در پاراگراف بالا ذکر شد. فانوس دریایی جزیره در سال 1854 ساخته شد و سپس در زلزله بزرگ سانفرانسیسکو در سال 1906 به طور کامل نابود و خراب شد و بعد به طور ناگهانی دوباره ظاهر شد، چندین گزارش در مورد این محل مربوط به شبهای مه گرفته بوده همراه با صدای سوت مانند وحشتناک و یک چراغ سبز فلش زن که به آرامی اطراف جزیره را روشن کرده و به همان سرعتی که روشن شده بود ناپدید میشود.
قلعه ادینبورگ، ادینبورگ، اسکاتلند
این قلعه باشکوه مکانی مربوط به قرون وسطاست و در قسمت بالایی یک پرتگاه صخره ای واقع شده و چشم انداز زیبایی از تپههای اسکاتلند به انسان میدهد. اما داخل این دالانهای تاریک و خیابانهای باریک ادینبورگ صدای مردگان شنیده میشود. اینها حداقل اتفاقاتی است که در مورد این محل گزارش شده. اینجا مکانهای مناسبی برای اشباح دارد شامل: سلولهای زندان قلعه، سردابههای پل جنوبی، محوطه پادشاه ماری و یک خیابان متروکه برای استفاده قرنطینه و سرانجام قربانیان مدفون شده به خاطر مبتلا شدن به طاعون و بیماریهای دیگر. همچنین گزارشهای دیگری درمورد این مکان مخابره شده شامل: دیده شدن شبح سگ، دیده شدن طبل زن بدون سر و جسد زندانیهایی که در طول جنگ 7 ساله فرانسه و جنگ استقلال آمریکا کشته شده بودند
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1685
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
چاکرای شبکه خورشیدی نافی: (Manipura )
شخصیت و نیروی اراده
« میزان پاکی و تقدس شما متناسب با نیکی اراده شماست .»
سومین چاکرا ، چاکرای شبکه خورشیدی ، با شخصیت و اعتماد به نفس مرتبط است . این چاکرا « مرکز قدرت » شناخته شده است و با مثبت بینی ، بینش و انگیزه دروی در ارتباط است . چاکرای شبکه خورشیدی سیستم های گوارشی و متابولیسم را کنترل می کند ، به آن ها انرژی می بخشد و در آدمی انگیزه غلبه بر جبر و بی تفاوتی ایجاد می کند . این چاکرا به فرد کمک می کند نیروی شخصی خود را بروز دهد وغرایز گوارشی خود را دنبال کند وخطر پذیر باشد و مصمم .
رنگ : زرد طلایی
عنصر : آتش
جایگاه : شکم
قسمت های مرتبط در بدن : معده ، کبد ، کیسه صفرا ، طحال ، غدد فوق کلیوی
خصیصه های اصلی : اعتماد به نفس ، قوه حیات ریال ادراک ، بصیرت ، اراده ، انضباط ، قدرت
عصاره گل : فلفل سیاه ، زنجبیل و نعناع صحرایی
غذا : کربوهیدرات های مرکب ( انواع غلات و حبوبات )
پی آمدهای نا متعادل بودن چاکرای شبکه خورشیدی :
معمولا نامتعادل بودن چاکرای شبکه خورشیدی به صورت کاهش اعتماد به نفس، کاهش قوه حیات، حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد یا انتقاد بیش از حد از دیگران آشکار می گردد . نشانه های بی تعادلی این چاکرا احساس بی اعتمادی، خشم، حس سلطه، تمایل به کمال گرایی و تأکید بر جایگاه اجتماعی و حرفه ای فرد است .
نشانه های نا متعادل بودن چاکرای سوم :
پی آمد های روحی و روانی : عصبانیت، ترس از واپس زدگی، خود باوری ضعیف، تردید، ناتوانی، وسواس، بی عاطفگی، رنجش و طمع
پی آمد های فیزیکی : مشکلات گوارشی، آلرژی غذایی، دیابت، زخم های گوارش ، مشکلات کبدی، یرقان، هپاتیت، سنگ کیسه صفرا، مشکلات غدد فوق کلیوی، التهاب مفاصل و وسواس در نظافت .
هنگامی که چاکرای شبکه خورشیدی در حال تعادل باشد، پر انرژی هستیم و اعتماد به نفس بالایی داریم . با نیروی شخصی خود در ارتباطیم و می توانیم عقایدمان را دنبال کینم و پایان کارها را ببینیم . آتش گرم چاکرای شبکه خورشیدی به روشنی می درخشد و احساس بشاش بودن، حیات، قدرت و سرزندگی می کنیم .
پی آمد های تعادل سومین چاکرا عبارتند از :
- احساس قوی هویت و اعتماد به نفس
- پشتکار
- توانایی اطمینان به غرایز خود
- احساس تعلق خاطر
فعالیت های سود مند برای تعادل چاکرای شبکه خورشیدی :
یوگای قدرتی، ایروبیک، شنا، پیاده روی سریع و راه پیمایی
تنفس آتش در حالت کشش ( Kapalabhati )
- صاف به پشت بخوابید . دست ها زیر باسن و کف دست باید به سمت پایین باشد .
- پاشنه های پا را حدود پنج سانت بالاتر از زمین نگه دارید .
- سر را کمی بالاتر از زمین بگیرید . به انگشت پایتان خیره شوید .
- دهانتان را بگشایید ، زبانتان را بیرون آورید و نفس بکشید . وقتی ریتم تنفس خود را پیدا کردید . زبانتان را داخل دهان ببرید و به این تنفس سریع در حالی که از بینی دم و بازدم انجام می دهید ، ادامه دهید .
- در حالت دم شکم باید باز شود و در حالت بازدم منقبض گردد .
- فاصله زمانی دو و بازدم باید یکسان باشد .
- این عمل را یک تا سه دقیقه ادامه دهید .
« من قوی ، متمرکز و مصمم هستم »
تاثیرهای مثبت :
- جریان اکسیزن را در بدن افزایش می دهد . تمام سیستمها را تطهیر می کند و گردش خون را بهبود می بخشد .
- ماهیچه های شکمی و دیافراگم را قوی می کند .
- مرکز نیروی واقع در شبکه خورشیدی را تقویت می کند و بدن را گرم می سازد و نیرو می بخشد .
- حس داشتن حدود و شعور شخصیتی در فرد ایجاد می کند .
توضیح : تمرکز روی عمل بازدم ، عمل دم را ناخود آگاه می کند .
* اگر فشار خون بالا ، دیابت ، صرع ، افسردگی یا بی خوابی دارید یا بیش از سه ماه از بارداریتان می گذرد . تنفس اتش را انجام ندهید . هم چنین اگر احساس سرگیجه یا سبکی در سرتان کردید از انجام دادن این تمرین خودداری کنید .
کماندار ( Dhanurdharasana
- صاف بایستید و پا ها را سه برابر عرض شانه باز کنید . در این حالت ، شانه ها افتاده و از گوش ها فاصله دارند
- پای راست را ۹۰ درجه به سمت خارج و پای چپ را ۳۰ درجه به سمت داخل بچرخانید .
- لگن و شانه ها را به سمت روبه رو نگه دارید . زانوی راست را خم کنید . مفصل های ران را کمی ( تقریبا حدود یک پا ) پایین اورید .
- دستتان را مشت کنید و آن را جلوی سینه به سمت بیرون دراز کنید . نفس بکشید و دست چپتان را – تا جایی که می توانید البته بدون فشار – عقب ببرید . گویی طناب کمانی فرضی را می کشید .
- زانوی پای راست را بیشتر خم کنید و پایین بروید . توجه داشته باشید که زانوی پای راست باید با قوزک پا در یک راستا باشد .
- نقطه ای را مشخص کنید و به آن خیره شوید .
- از مرکز سینه خود ، عمیق و آرام نفس بکشید . ماهیچه های شکمی را بالا بکشید و این حالت را با آهسته عقب کشیدن دست چپ کامل کنید . شانه ها باید افتاده و دور از گوش ها باشند . یک دقیقه در این حالت بمانید و تنفستان را تا جایی که ممکن است بلند ، آرام و عمیق کنید .
- دست ها را پایین آورید و پا ها را صاف و کشیده نگه دارید .
- جهت را تغییر دهید و همین حرکت را تکرار کنید .
- هر دو جهت را یک بار دیگر تکرار کنید .
« من قدرتمند ، شجاع و متمرکز هستم »
تاثیرهای مثبت :
- قدرت تمرکز را افزایش می دهد و اعصاب را قوی می کند .
- نیروهای ذهنی و جسمی را افزایش می دهد .
- ماهیچه های ساق پا را قوی و ورزیده می کند .
- شانه ها و سینه را نرم و باز می کند .
کمان (Dhanurasna)
- روی شکم بخوابید ، چانه باید روی زمین باشد و پا ها کمی از هم فاصله داشته باشند .
- هر دو زانو را خم کنید . پاشنه های پا را به سمت باسن ببرید . به عقب خم شوید و قوزک پا را بگیرید . اگر نمی توانید ، بندی دور مچ های خود ببندید .
- نفسی عمیق بکشید . در بازدم ، ماهیچه های شکمی را بالا بکشید و استخوان شرمگاهی را پایین آورید .
- نفس بکشید و سر ، پا ، زانو و ران را آرام بالا ببرید . احساس کنید که استخوان های کتفتان به هم فشرده می شوند .
« من آن قدر قوی هستم که مسیرم را تا انتها ادامه دهم »
تاثیرهای مثبت :
- امعاء و احشا را ماساژ می دهد .
- به عمل گوارش کمک می کند .
- آهسته ، بدون ایجاد کشش یا فشار ، به عقب و جلو تکان بخورید و بر تنفسهای عمیق و یکنواخت خود متمرکز شوید .
- ۱۰ تا ۱۵ ثانیه در این حالت بمانید . نفس بکشید .
- در بازدم ، دست ها را رها کنید . آهسته پا ها را پایین آورید و صاف کنید . این حرکت را تکرار کنید .
- به پشت برگردید ، زانو ها را روی سینه بغل کنید . تا زمانی که احساس کنید ماهیچه های پایین کمرتان نرم شده اند یا تا هنگامی که خسته شدید ، در این حالت بمانید .
- تیروئید را تحریک و قفسه سینه را می گشاید .
- دست ها و پشت را قوی می کند .
- ران ها و باسن را متعادل می سازد .
* اگر فشار خون بالا دارید این تمرین را انجام ندهید .
قایق ( Navasana )
- با ستون فقرات صاف ، زانوی خمیده و کف پا ها روی زمین ، بنشینید .
- پشت ران ها را با دست بگیرید .
- نفس بکشید و به عقب خم شوید و روی استخوان نشیمنگاه حالت تعادل را حفظ کنید . نوک انگشتان پا باید روی زمین باشند .
- لگن ثابت است ( نه به سمت جلو می رود ، نه عقب ) . نفستان را بیرون دهید ، نافتان را به سمت درون بکشید . توجه
داشته باشید که ستون فقرات باید صاف باشند .
- نفس بکشید و انگشتان پا را از زمین جدا کنید و پا ها را دراز کنید .اگر این کار برایتان سخت است ، زانوهایتان را خم کنید
- هنگامی که احساس تعادل کردید ، دست ها را از ران جدا کنید ان ها را کشیده کنار پا نگه دارید . کف دست ها به سمت
داخل است .
- به زانوهایتان خیره شوید و روی تنفسی بلند ، آرام و عمیق متمرکز شوید .
- ۸ تا ۱۰ ثانیه در این حالت بمانید . این زمان را به یک دقیقه افزایش دهید .
- اگر می توانید این تمرین را تکرار کنید .
* هر چه بیشتر این حرکت را انجام دهید ، قوی تر می شوید و انجام آن برایتان راحت تر می شوید .
تاثیزهای مثبت :
- نیروی جسمی را افزایش می دهد .
- بنیه و نیروی اراده را تقویت می کند .
- ناحیه شکمی « مرکز قدرت » را قوی و محکم می کند و پشت را استحکام می بخشد .
- عضلات تا کننده ران و عضلات ران را تقویت می کند .
مدیتیشن خورشیدی
روی صدای چاکرای خورشیدی تمرکز کنید ( صدای آه )
- سه بار این صدا را آهسته یا با صدای بلند تکرار کنید .- عمل دم و باز دم را انجام دهید . انرژی خورشیدی را که از مرکز نیرو در بدنتان جریان یافته است و دارد در تمام بدن پخش می شود حس کنید .
- نوری انرژی دهنده را تصور کنید که با رنگ زرد کم رنگ تمام وجود شما را پاک می کند .
- تاریکی را با بازدم از ریه هایتان خارج کنید .
- به این موضوع بیاندیشید :
« نیروی من از مرکز وجودم پرتو افکن است »
- یک تا سه دقیقه این کار را ادامه دهید . اگر لازم شد ، دستانتان را پایین بیاورید .
تاثیرهای مثبت :
- سیستم عصبی را متعادل و تقویت می کند .
- حس خود باوری و اعتماد به نفس را افزایش می دهد .
- ماهیجه های شکمی و دست ها را تقویت می کند .
- حس خاکی بودن و داشتن ارتباط فیزیکی عمیق با زمین و هستی را افزایش می دهد .
- ذهن را پاک و آرام می کند .
- ضربان قلب و تنفس را کند می کند .
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1819
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
خلسه» حالت خاصی است که انسان در آن میتواند با ابعاد ماورائی و الهیِوجود خود ارتباط برقرار کند. در این حالت، توجه انسان از امور عادی و معمولی جدا شده، حرکات ارادی بدن متوقف میگردد، حواس فیزیکی پنجگانه غیرفعال میشود و جسم فیزیکی فراموش میگردد. همچنین در حالت خلسه بخش خودآگاه ذهن کنار رفته، ناخودآگاه هویدا و فعال میشود. بخش ناخودآگاه ذهن انسان، بسیار تلقینپذیر است، از این حالت میتوان حسن استفاده – برای القاء معروفات - و یا سوء استفاده - برای القاء منکرات - نمود.
بعضی خلسه را حالتی بین خواب و بیداری میدانند، حالتی شبیه به چرت زدن، حالتی مانند گیجی، ماتی، منگی و کرخی؛ عدهای نیز معتقدند که خلسه حالتی است که مدیومها در آن قرار گرفته، در این حالت تحت تأثیر نیروهای دیگر میتوانند با ابعاد ماورایی ارتباط برقرار کنند.
اختلال یا تغییرات موقت در سیستم عصبی، پریشانی وسیع روحی و اختلال در آگاهی نیز تعبیر عدهای دیگر از حالت خلسه میباشد. گروهی نیز خلسه را نوع خاصی از آگاهی به نام آگاهی برتر یا اَبَر آگاهی میدانند.
هر یک از تعاریف مذکور، از یک دید و زاویه خاص به خلسه نگاه میکند و بخشی از این حالت را بیان مینماید، لذا هر یک از این تعاریف به تنهایی ناقص بوده، کامل نیست.
صرف نظر از تمام این تعاریف، آنچه مهم است اینکه در حالت خلسه تلقینپذیری فرد افزایش مییابد. بهطورکلی بیشتر انسانها تلقینپذیر هستند، ولی درجات تلقینپذیری آنها متفاوت است. برخی درجات تلقینپذیری بسیار پایین و عدهای درجات تلقینپذیری بسیار بالا دارند، مابقی افراد نیز در حد واسط این دو درجه قرار میگیرند. عدة بسیار کمی نیز وجود دارند که بهطورکلی تلقین ناپذیرند.
تلقین میتواند سبب اِعمال یک فکر و یا یک عمل گردد، یا یک فکر و یا یک عمل را در انسان تغییر دهد. این اِعمال و یا تغییرات میتواند مثبت و یا منفی باشد، نتایج حاصل از آنها نیز میتواند خوب یا بد باشد.
قابل ذکر است که علاوه بر حالت خلسه، در هنگام شوکهای جسمی، روانی و روحی نیز تلقینپذیری افراد افزایش مییابد. برای مثال در شکستها، موفقیتها، غمها، شادیها، بیماریها، مرگ عزیزان و… در این حالتها شخص بهراحتی تحت تأثیر حرف و عمل دیگران قرار میگیرد، لذا تن به انجام اَعمالی میدهد که در حالت عادی تن دادن به آن غیرممکن است. این اَعمال میتواند مثبت (معروف) یا منفی (منکر) باشد. برخی جوانان در این حالتها تن به انجام منکراتی میدهند که برای خودشان نیز انجام آن غیرقابل باور است. لذا در این حالتها، جوانان و نوجوانان به مراقبت و مواظبت بیشتری نیاز دارند و لازم است در اینباره اطلاعات و آگاهی بیشتری به آنان داده شود.
خلسه از نظر عامل بوجود آورنده به چهار نوع خلسة تلقینی، خلسة مرضی، خلسة دارویی و خلسة محیطی تقسیم میگردد. خلسة تلقینی با تلقین کلامی و غیرکلامی حاصل میشود. خلسة مرضی و خلسة دارویی به پزشکی مربوط میگردد، ولی نوع خاصی از خلسة دارویی همان حالتی است که در معتادان توسط مواد مخدر بهصورت پست و نازل ایجاد میشود.
مصرف مواد مخدر سبب میشود که فرد در یک حالت خلسه قرار گرفته، از خود بیخود شود، محیط و اطرافیان خود را فراموش کند. به همین دلیل برای آنان که با محیط و اطرافیان خود مشکلات فراوان دارند بسیار لذتبخش است. باید به این دسته از افراد فهماند که برای رسیدن به این منظور، راههای مثبت نیز وجود دارد و لازم نیست که با توسل به مواد مخدر تمام زندگی خود را به آتش بکشند.
خلسة محیطی به دلیل غیرمعمول، غیرطبیعی و غیرمنتظره بودن محیط ایجاد میشود. برای مثال اگر محیط بینهایت زیبا یا بسیار ترسناک یا خیلی عجیب و غریب باشد، شخص از خود بیخود شده، کنترل خود را از دست میدهد. کسانی که بهصورت برنامهریزی شده و سازمان یافته و حرفهای جلسات فساد و منکرات تشکیل داده و جوانان را به این محافل راهنمایی میکنند، بهصورت تجربی از این حربه استفاده میکنند. این افراد محل فساد را آنقدر غیرمعمول، غیرطبیعی و بعضاً زیبا و جذاب میکنند تا افراد بهمحض ورود خودبهخود وارد خلسه شوند، در این حالت به هر درخواست و پیشنهادی تن داده، در برابر هر چیز تسلیم میشوند و هیچ مقاومتی از خود نشان نمیدهند.
خلسه از نظر کیفیت به دو نوع مثبت و منفی تقسیم میگردد. خلسة مثبت همراه با آرامش، نفسهای عمیق و شمرده و ضربان قلب آرام است. خلسة منفی با اضطراب، تنفس سطحی و تند، ضربان قلب تند و سریع، خشک شدن دهان، بعضاً سیخ شدن موهای پوست و انقباض مثانه همراه میباشد. خلسة مثبت بسیار مفید بوده، با تکنیکهای متافیزیک قابل حصول است و استفادههای فراوان دارد. خلسة منفی بسیار مضر بوده بهصورت ارادی توسط شخص و یا در بیشتر موارد بهصورت ناخواسته توسط دیگران برای شخص ایجاد میشود و آسیبهای فراوان بهدنبال دارد.
برای مثال حالت جذبههای خاصی که به عرفا دست میدهد، نوعی خلسة مثبت و عالی مرتبه است. این نوع خاص از خلسه بهدلیل اشتیاق فراوان به حضرت حقتعالی و در اثر اخلاص و معرفت حاصل میشود. این خلسههای عرفانی و الهی در کسانی ایجاد میشود که مؤمن، عابد، زاهد و عارف باشند، هر یک از این چهار مرحله پیشنیاز و مقدمة مرحلة بعدی است و نمیشود بدون طی سه مرحله اول به مرحلة آخر - یعنی عرفان - رسید.
در عصر جدید شاهد ظهور عرفایی هستیم که بدون طی این مراحل به عرفان رسیدهاند! از ابتداییترین احکام دین بیاطلاعند! مدعی رفتن در خلسه و یکی شدن با خدا هستند! از همه جالبتر آنکه خود ادعا میکنند که عارف هستند! این گونه افراد یا در توهم، گمراهی و بیخبری گرفتار شدهاند و فکر میکنند که بهجایی رسیدهاند، یا خود نیز میدانند که خبری نیست و بهجایی نرسیدهاند و فقط دکانی باز کردهاند تا امورات دنیایی خود را سپری کنند. در هر صورت اینگونه افراد سبب انحراف دیگران بهخصوص جوانان و نوجوانان آن هم به اسم معنویت میشوند.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2214
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
انرژی حیاتی، جنبة نادیدنی هستی است که جهان را شکل میدهد و همه چیز را به جنبش درمیآورد. این انرژی قابل دیدن و لمس کردن نیست، اما مانند هوایی که تنفس میکنیم ما را دربرگرفته و موجب ایجاد توازن در روح، روان و جسم ما میشود. انرژی حیاتی به اشکال مختلف ظهور میکند و همة جامدات و موجودات جهان فیزیک و پدپدههای روحی و روانی را شامل میگردد. هرچه انرژی حیاتی متراکمتر شود، به ماده و جهان فیزیک نزدیکتر است و هرچه رقیقتر باشد به تجلیات روح.
مذاهب، مکاتب، فرهنگها و نژادها همواره از وجود این انرژی آگاه بوده و آن را به اسامی مختلفی نامیدهاند. مسیحیان آن را «ایت» مینامند که در همهجا نافذ و سیال است و کاهنان پُلیزیری و هاوایی آنرا «مانا» می خوانند. نزد صوفیان این نیرو به «برکت» شناخته میشود. از طرفی پژوهشگران روسی این انرژی را به نام «پلاسمای حیاتی» میشناسند. همچنین «نومیا» به گفتة پاراسلوس، «انرژی حیاتی و کیهانی» به گفتة برونلر، نامهایی است که به انرژی حیاتی اطلاق شده است. همة این اسامی اشاره به انرژی مادر و بنیادین هستی دارند که همه چیز را شکل داده و در همه چیز نفوذ میکند. در شمارههای پیش به انرژی ارگن به گفتة ویلهم رایش و نیروی ادیک کشف رایشن باخ پرداختیم، در این شماره نیز به جلوهای دیگر از انرژی حیاتی، درالفبای باطنی هندوها یعنی «پرانا» میپردازیم. . . . .
مکانیزم اعمال خارق العاده
نیروی ذاتی روح به صورت بالقوه و نهفته در روح تمام انسانها وجود دارد. در تاریخ ملل و فرهنگهای مختلف، همچنین در تاریخ ادیان الهی و مکاتب گوناگون تجربههای متعدد و بسیاری از پدیدههای عجیب و اعمال خارقالعاده مشاهده و ثبت شده است، اعمالی چون: شفا دادن بیماریها، غلبه برطبیعت (ایجاد باد، باران، طوفان)، برخاستن از زمین و پرواز کردن، خبردادن از غیب و پیشگویی کردن، قدرت تحقق بخشیدن به خواستهها، تبدیل چیزهای مختلف به یکدیگر، زنده کردن مردگان و... که تحت عناوین مختلفی همچون معجزه وکرامات شناخته میشوند. درباره چگونگی وقوع این پدیدههای فوق طبیعی یا صحت و سقم آن، نظرها و دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. عدهای این پدیدهها را صرفاً منحصر به عهد عتیق میدانند و آنها را به اولیاء خداوند نسبت میدهند. عدهای هم به طور کلی وقوع این اعمال را رد میکنند و آنها را منتج از اوهام و شعبده تلقی میکنند. در این میان محققان و دانشمندانی هم وجود دارند که به بررسی این گونه اعمال میپردازند و سعی در دریافت قوانین حاکم بر اعمال فوق طبیعی دارند. به طور کلی مکاتب باطنی وقوع اعمال خارقالعاده را به توانایی ذاتی روح نسبت میدهند و اظهار میکنند که نیروی ذاتی روح به صورت بالقوه و نهفته در روح تمام انسانها وجود دارد. آنها هم چنین مسئله پرورش و فعال نمودن این نیروی ذاتی را مطرح میکنند که در صورت شکوفا شدن میتواند کاربردهای شگرفی در زندگی روزمره و بهبود آن داشته باشد و موجب تعالی انسان گردد. در عصر کنونی به مدت چندین دهه است که دانشمندان در زمینههای فیزیک، زیست شناسی، ژنتیک، روانشناسی، فراروانشناسی و... این مبحث را مدّ نظر قرار داده و از رهگذر نتایج حاصله، به همسوییهایی با باطنگرایان شرق دست یافتهاند. علم کنونی و در دسترس بشر، به طور روشن و کامل قادر به توجیه و ارائه پاسخی قطعی به پدیدههای خارقالعاده نیست، ولی تحقیقات دانشمندان بخصوص در فیزیک نو راهی به سوی تبیین و درک روح و اعمال خارقالعاده ناشی از توان ذاتی روح باز کرده است. آنچه در علم ثابت شده وجود نوعی شعور و آگاهی در ذرات بنیادی و انرژی و شعوری فراسوی ماده در کل هستی است. این مقاله قصد دارد تواناییهای بالقوه روحی-روانی انسان را مدّ نظر قرار داده و ارتباط آن را با اعمال خارقالعاده، بررسی کند. دستهبندی چنین اعمالی از نظر تفاوتها، چگونگی وقوع و مکانیزمشان از دیگر اهداف این مقاله است. تعریف اعمال خارقالعاده پدیدههای فوق طبیعی و اعمال خارقالعاده شامل پدیدههایی میگردد که ماورا ماده و خارج از تبیین فیزیک مکانیکی میباشد و به مجموعه پدیدههایی اطلاق میگردد که در حیطه جهان انرژی-آگاهی قرار دارد و علت اصلی آن نیروی ذهنی-روحی انسان است. چگونگی وقوع اعمال خارقالعاده پدیدههای فوق طبیعی از نظر تفاوت در چگونگی وقوعشان، به سه دسته کلی تقسیم میشوند. دسته اول به گروهی از پدیدهها اطلاق میگردد که مربوط به روح خداوند است و از طریق اولیا و انبیا و منتخبین خداوند صادر میشود. دسته دوم شامل گروهی از پدیدههاست که انجام آن مربوط به روح فردی میباشد. در این روش از طریق انجام تمرینات، فنون و تکنیکها، نیروی ذاتی روح را فعال نموده و موجب وقوع پدیدههای فوق طبیعی میشوند. دسته سوم به اعمالی خارقالعاده اطلاق میگردد که توسط کارگزاران روحی و غیبی وقوعشان امکانپذیر است. الف - همانطور که گفته شد، دسته اول شامل گروهی میشود که از اولیا و انبیا و منتخبین خداوند صادر میگردد. افرادی که به دلیل بزرگی و پاکی روحشان واسطههایی بین خداوند و انسانهای عادی هستند. در کتب آسمانی نیز از اعمال فوق طبیعی و خارقالعاده روحی آنان یاد شده است. در حقیقت این افراد تحت القا روح الهی قرار گرفتهاند و از این طریق تواناییهای خارقالعاده روح آنان آشکار شده، آنها برای نیل به این قدرت ذاتی تمرینی انجام ندادهاند. نیروهای طبیعت تحت کنترل آنها و قدرت خداوند پشتیبان کلامشان میباشد. آنها که روحشان با روح خداوند یگانه شده است بیماریها را شفا میدهند، مرده را زنده میکنند و با تکه نانی گروه بیشماری را سیر مینمایند... ب - دسته دوم شامل افرادی میشود که از طریق روشهای خاص و تمرینات ویژه ذهنی و بدنی نیروی ذاتی روح خود را فعال نموده و به تواناییهایی از قدرت روح خود دست مییابند. هسته مرکزی این روشها بکارگیری نیروی روحی تحت تسلط و کنترل ذهن است. آنطور که ثابت شده حدی برای تواناییهای بدنمان تحت نظارت ذهن وجود ندارد. این تواناییها بعداز سالها تمرینات مراقبه و تمرکز ذهن، تجسم و تخیل خلاق، تمرینات تنفسی و تمرینات خاص بدنی و... حاصل میگردد. از جمله این قدرتها کنترل آگاهانه اعمال حیاتی غیرارادی بدن مانند آهنگ نبض، تنفس، هاضمه، سوخت و ساز غذا، فعالیت کلیهها و... است که میتوانند تحت تأثیر اراده قرار بگیرند و به طور دلخواه تغییر کنند. افراد ماهری که سالها وقت صرف کردهاند، میتوانند ضربان قلب خود را تا حد مرگ کاهش دهند و دمای بدن را تا جایی که در حالت عادی مرگآور است، پایین بیاورند و تنفس را به حدود یک بار در هر چند دقیقه برسانند. در این حالت بدن در شرایطی مشابه خواب زمستانی بعضی حیوانات قرار میگیرد، بنابراین آنها حتی میتوانند خود را زنده، بدون بروز آثار سوئی، روزهای متمادی مدفون کنند و یا واکنشهای بدن را چنان منحرف کنند که بدون احساس درد، سوزن به اعضا بدن فرو برند و سیخ از چانه و زبان بگذرانند. در حین انجام این اعمال تحت کنترل روح، دستگاه اعصاب نباتی )سمپاتیک( به طور موضعی حذف شده یا به نحوی تحریک میشوند که از خونریزی جلوگیری میشود. از دیگر اعمالی که توسط روح فردی و نیروی ذهن صورت میگیرد: بیوزنی، شفابخشی، جابجایی اشیاء، تأثیرگذاری از فاصله، تلهپاتی، خبر دادن از غیب، کنترل و تسلط بر کالبد اختری، همزمان در دومکان بودن، بکارگیری نیروی روحی در هنرهای رزمی و... میباشد. در هنرهای رزمی تاییچی و شائولین، بهکارگیری انرژی روحی و هماهنگی ذهن و جسم موجب میگردد تا قابلیتهای مهیبی کسب شود. برای مثال یک استاد تاییچی میتواند با ضربهای آرام و ملایم ولی متمرکز شخصی را به هوا پرتاب کند و به زمین بزند، درست مانند اینکه نیروی الکتریسیته از وی عبور کرده باشد. ج- دسته سوم مربوط به انجام اعمال خارقالعاده توسط کارگزاران روحی )واسطهها( میشود. در این روش عامل براساس به کارگیری موجودات واسطهای عمدتاً روحی و انرژیک، موجب بروز پدیدههای فوق طبیعی میگردد. این موجودات کارگزار را در فرهنگ عمومی به نامهای ارواح، جنیان، موکلان، ملائک و... میشناسیم. استفاده از ارواح امکانی است که در اختیار انسان قرار داده شده است. برای مثال در کتب مقدس اشارات متعددی مبنی بر اقتدار و کنترل بسیار بالای حضرت سلیمان بر کارگزاران بیشمار از جنسهای مختلف و به کارگیری آنها گردیده که در آنی و لحظهای اعمالی خارقالعاده را به فرمان حضرت سلیمان انجام میدادند. از اواخر قرن نوزدهم به بعد در اروپا و آمریکا تحقیقات گستردهای در زمینه پدیدههای روحی و ادراکات فراحسی توسط محققان و دانشمندان برجسته صورت گرفته و نتایج شاخصی نیز حاصل شده است. از جمله دانشمندان برجسته "سر ویلیام کروکس"(1) فیزیکدان صاحب نام انگلیسی و "آلان کارداک"(2) پزشک فرانسوی را میتوان نام برد. نتایج کلی که از مطالعه و مشاهده پدیدههای مرتبط با ارواح به دست آمده است بدین قرار است: 1- پدیدههای مرتبط با روح توسط موجوداتی هوشمند و غیرمتجسد یعنی توسط ارواح آزاد پدید آورده میشوند. 2- ارواح آزاد که موجودات دنیای روحی هستند، همه جا در فضای بیکران پراکنده میباشند حتی در کنار و در اطراف ما پیوسته رفت و آمد دارند. 3- برخی از ارواح که در هر دو عالم روحی و جسمی نفوذ دارند، از جمله عوامل نیرومند طبیعت میباشند. 4- هر یک از ارواح به تناسب پیشرفتی که احراز کرده است، به درجات مختلف نیکی یا بدی و علم یا جهل نائل میگردد. 5- ارواح آزاد در صورت فراهم بودن بعضی شرایط مخصوص میتوانند با زندگانی جسمانی تماس یابند و احیاناً پارهای پدیدهها را به وجود آورند. 6- ارتباط ارواح با انسانها از مجرای مدیومها )انسانهای واسطه( برقرار میشود وبه نسبت استعداد و قدرت مدیومها، ارواح پدیدههای مختلفی را بروز میدهند مانند بلند کردن اشیا سنگین یا سبک، حرکت اشیاء، ظهور نورهای مختلف از منبع نامعلوم، ایجاد صدا و تجسد ارواح، آوردن و ظهور شئی از مکان دیگر )پدیده آورش( و... مؤخره این امکان وجود دارد که بسیاری از افراد، به راحتی هر لحظه از کنار وقوع اعمال خارقالعاده و تفاسیر و تعابیر آنها عبور کنند، اما شکی نیست که در عصر حاضر، علاقه و توجه جدی نسبت به پدیدهها و امور ماورالطبیعه، افزایش چشمگیری پیدا کرده است. این توجه در عصری که بسیاری سعی دارند برای تمامی پدیدههای فوق طبیعی، دلایل علمی و مستند ارایه دهند، نوید دهنده آینده درخشانی است
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2178
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
|
|
|
صفحه قبل 2 3 4 5 صفحه بعد
|
|
|