.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

همانطور که گفتیم سرعت حرکت امواج غیرمادی کوانتمی c برابر امواج مادی است و این موضوع سبب می شود که قبل از مشاهده یک رویداد و یا قبل از اتفاق یک موضوع بتوان آنرا درک نمود این موضوع باعث حرکت در زمان می شود ولی این موضوع به معنی این نیست که ما می توانیم از یک اتفاق که روی نداده است آگاه شویم بلکه به اینمعنی است که ابزارهای دیگری غیر از مشاهده مستقیم برای درک و فهم پدیده ها موجود می باشد. با توجه به اینکه سرعت حرکت ذرات غیرمادی بسیار بیشتر از نور است و ذهن انسان قادر به تشخیص و درک این امواج می باشد. بنابراین انسان با استفاده از ذهن خود قادر است به زمان آینده حرکت کند با این تفاوت که تنها اتفاقاتی را که روی داده است درک می نماید و نمی تواند بگوید که در آینده چه اتفاق می افتد. این ابزار ذهن ابزار بسیار قدرتمندی است و در بسیاری از مواقع می تواند برای انسان کارساز باشد. همانطور که در قبل نیز اشاره نمودیم سرعت امواج غیرمادی حدود صدمیلیون برابر سرعت امواج مادی است و این موضوع سبب می شود که اتفاقات روی داده شده در فضاهای دور دست صد میلیون با سریعتر به مغز انسان برسد و تاثیر آن بسیار سریعتر مشخص گردد. با توجه به این موضوع است که ذهن انسان قادر به تشخیص بسیاری از مسائلی است که با واقعیت منطبق نمی باشد و این موضوع می تواند بسیار بیشتر از عمر یک انسان باشد. به عنوان مثال پدیده ای که در صد میلیون سال نوری ما اتفاق افتاده است صد میلیون سال طول می کشد تا برای ما آن پدیده مشخص شود ولی با توجه به سرعت زیاد (یک صد میلیون برابر سرعت نور) ذرات غیرمادی و امواج آن ذهن ما را تحت تاثیر قرار می دهند و این موضوع از نظر پیش بینی برای ذهن قابل انجام است ولی با توجه به اینکه ذهن تمامی امواج محیط را دریافت و از آن استفاده می نماید جداسازی و تفکیک میلیاردها موج که مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهد مشکل بوده و با توجه به این موضوع ذهن انسان تنها به بررسی مواردی می پردازد که مورد نیاز و اساسی می باشند.

باتشکر...



:: موضوعات مرتبط: متافیزیک , ,
:: بازدید از این مطلب : 1522
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 22 تير 1392
.

چگونه جذاب شویم؟

    حتی تصور اینکه جذاب باشیم برای ما شیرین است. اکثر آدم ها دوست دارند جذاب باشند ولی خیلی از ماها نمیدونیم چگونه دیگران را جذب خودمون کنیم و گاه در این راه با مشکل مواجه می شویم.

در متن زیر که از افکار و تجربیات چندین شخصیت برگرفته شده، راه کارهای چگونه جذب کردن را به چندین پارامتر مختلف تقسیم کرده ایم.

بارها خداوند رو به خاطر اینکه حس لطیف عاشقیت رو به ما آدم ها داده شکر میکنم.آرزویم اینه که همه عاشق هم باشند و از عاشقیت لذت ببرند.

جذابیت ما نشات گرفته از افکار ماست.خود را برای جذاب شدن آماده و افکارتان را روی مجذوب کردن دیگران متمرکز کنید. مطالب زیر به ترتیب نوشته شده پس به ترتیب بخوانید.

باور کنید می توانید جذاب باشید:

اول قدم آن است که خود به این باور برسید که می توانید جذاب باشید و در پی آن به این باور برسید که جذاب هستید و تنها مانده که آن را به دیگران ثابت کنید.

یافتن و تقویت استعدادهای برترتان:

هر فردی به طور ذاتی استعدادهایی داره که موجب برتری او نسبت به دیگران میشه.شما باید تمام این خصوصیات را در خود پیدا کنید و روی آنها پافشاری کنید و به بهترین شکل ثبتشان کنید.چنان این استعداد ها را تقویت کنید که دیگران شما را بخاطر داشتنشان تحسین کنند.

مثلا اگه صوتی خوبی دارید، این استعدادتان به بهترین شکل تقویت کنید و بگذارید دیگران از استعداد شما لذت ببرید.

یادتان نرود رفتارهایتان چقدر مهم هستند:

رفتارها، شخصیت را تشکیل میدهند.همه ما خوب می دانیم افراد محبوب دارای شخصیت های فوق العاده ای هستند، پس مواظب باشید چه می کنید.

از افراد جذابی که می شناسید الگو بگیرید.ببنید چه چیز آنها باعث جذابیتشان می شود! چگونه رفتاری دارند؟ چگونه حرف می زنند؟ و... . همیشه کارهایی انجام دهید که دیگران خوشحال شوند تا از با شما بودن لذت ببرند.

نگرش خود را تغییر دهید و عاشق باشید:

انتظارات از شما زیاد خواهد شد. مهربان تر و با گذشت تر از قبل باشید، به دیگران عشق بورزید و عشقتون رو بارها ثابت کنید. باید کارهایی که می کنید بیشتر به نفع دیگران باشد و نباید در مقابل انتظاری داشته باشید  تا محبوبیت شما افزایش پیدا کند.

مثل جذاب ها حرف بزنید و مثل جذاب ها بشنوید:

از کارهای مهمی که باعث جذب دیگران به شما میشود، طرز حرف زدنتان است. خلاصه گو باشید تا زیاده گو و پیشنهاد کنید تا انتقاد.

سکوت باعث جذب دیگران نمی شود. همیشه چیزی برای گفتن داشته باشید ولی بگذارید از شما انتظار حرف زدن داشته باشند بعد حرف بزنید. با آرامش حرف بزنید و دیگران را برای شنیدن ادامه کلامتان مشتاق کنید.

معمولا افراد فکر می کنند برای جذب دیگران تنها سخنوری خوبی بودن کافی است ولی برای اینکه جذابیت شما بیشتر شود باید شنونده خوبی نیز باشید.

با آرامش در چشمهای طرفتون نگاه کنید، به حرفهایی که می زنه اهمیت بدید و زمان هایی که در وسط حرف زدن چند ثانیه سکوت می کنه تا نفس بگیره و یا یاد مطلبی بیوفته، شما باید ابراز کنید که مایلید ادامه صحبت هاش رو بشنوید و این رو با گفتن کلماتی مثل: چه جالب، ادامه میدی و یا ... می تونید بروز بدید. بهش بفهمونین که شنیدن حرفاش لذت می برید.

ضرب المثل قدیمی « مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد »  کلام ما را تثبیت می کند.

تکراری نباشید:

معمولا یکنواخت بودن باعث میشه کمتر کسی جذب آدم بشه. سعی کنید متنوع باشید و این تنوع به معنی که باید هر بار شما پیشرفتهای زیادی کرده باشید و مثه دفعه قبلتون نباشید.این پیشرفتها میتونه در هر زمینه ای باشه.  با پیشرفهاتون دیگران مجذوب خود کنید.

آراسته و شیک پوش ، منظم و با شکوه :

دیگر باید خود را یک آدم جذاب تصور کنید. لباس هایی که بهتان می آید تنتان کنید. این مهم نیست با چه کسی ملاقات دارید و یا به کجا می روید، سعی کنید به بهترین شکل حاضر شوید.

صورت خود را شاداب و خندان نگه دارید و برای تائید کلام دیگران از لبخند استفاده کنید.

در کارهایتان با برنامه باشید. شما از افراد معمولی برتر هستید، این را به دیگران ثابت کنید.

بگذارید دیگران از نظم و شکوه شما لذت ببرند.

غلبه بر احساسات :

هرگز کسی جذب شما نخواهد شد مگر آنکه بتوانید بر احساساتش غلبه کنید. باید چنان در دل طرفتان نفوذ کنید که برای همیشه مجذوب شما بماند.

توانایی آن را پیدا کنید که بتوانید احساسات طرفتان را در دست بگیرید و بهتر است بدانید جذاب ها هرگز از این توانایی سوء استفاده نمی کنند.

مواظب باشید کارهایتان باعث تخریبتان نشود:

شما که واقعا قصد جذب اطرافیان را دارید باید بسیاری از نکات را رعایت کنید که ما برخی از مهم ترین ها را ذکر کرده ایم.

هیچ گاه با دروغ نمی توان دیگران را جذب خود کرد.با تخریب دیگران و پشت گویی آنها جذابیت تان بیشتر نخواهد شد. صمیمی و راستگو باشید و دیگر بدقولی را فراموش کنید. عصبی نشوید و به همه احترام بگذارید.

راز نگه دار خوبی باشید و مشکلات خود را نگویید . هرگز از چیزی که هستید مغرور نشوید و از کسی که جذب شما شده سوء استفاده نکنید. بگذارید همه از کنار شما بودن لذت ببرند نه عده ای.

همه قادر خواهند بود فردی جذاب باشند، تنها کافی است افکار خود را بروی جذب دیگران متمرکز کنید و چندین نکته را که در متن بالا قید شده به کار بگیرید.حال از محبوبیت خود لذت ببرید.

البته معتقدم که متن نوشته شده کامل نیست به همین دلیل از شما بازدید کننده گرامی خواهشمندم که اگر مطلبی هست که می تونه به کامل شدن مطالب این بخش کمک کنه حتما واسم بزارید تا به اسمتون در وبلاگ به نمایش در بیاد



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1611
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : پنج شنبه 20 تير 1392
.
همان طور که چهره انسان از زمان عصر یخی تاکنون تکامل یافته، انتظار می‌رود این تغییرات ادامه‌دار باشد. یک محقق در مجموعه‌ای از تصاویر جالب این تغییرات در گونه آدمی را در 100 هزار سال آینده نمایش داده است.
 
به گزارش ایسنا، امروزه مغز انسان سه برابر اندازه مغز اجداد نخستین آن است. در پی این رشد مغزی، سر انسان نیز بزرگتر شده، جمجمه گسترش یافته و ویژگی‌های صورت تخت‌تر شده است.
 
میکولای لام، محقق انگلیسی در پاسخ به این سوال که با وجود فناوری‌های پوششی کنونی مانند عینک گوگل، سر انسان و چهره آن در 20 هزار، 60 هزار و یا حتی 100 هزار سال آینده چگونه خواهد بود، با همکاری دکتر الان کوان از دانشگاه واشنگتن،‌ تصاویری را طراحی کرده که شکل احتمالی تکامل یافته آینده انسان را پیش‌بینی کرده‌اند.
 
دکتر کوان بر این باور است که کلید تکامل آینده انسان، کنترل سرپیچی شکل انسان از تکامل طبیعی و سازگاری بیولوژی آن به تناسب نیازهای آن است.
 
به گفته وی با رایج شدن مهندسی ژنتیکی، تقدیر چهره انسان به طور فزآینده‌ای با سلیقه بشر تعیین می‌شود.
 
وی افزود که پیشانی انسان به دلیل رشد مغز به گسترش ادامه خواهد داد.
 
با چیرگی انسان بر علم ژنتیک ریخت‌شناسی بشر، چهره وی به شدت به ویژگی‌هایی گرایش داشته که اساسا جذاب باشند؛ برای مثال می‌توان به خطوط قوی شاهوار، بینی راست، چشمان نافذ و محل اجزای صورت که به نسبت طلایی و تقارن کامل چپ-راست پایبند باشند، اشاره کرد.
 
دکتر کوان بر این باور است که چشم‌ها با استقرار نوع بشر در منظومه شمسی و زندگی در محیطهای تاریکتر مستعمره‌های دور از خورشید، به شکل دلسردکننده‌ای بزرگ خواهند شد.
 
چشم انسان در شیوه‌های دیگر نیز توسعه یافته که ممکن است از نقطه نظر کنونی بسیار شگفت‌انگیز باشد اما در آینده چشمها از ویژگیهای جدیدی شامل ارتقای درخشش چشم با دید در نور کم و حتی چشمک یک‌وری از چین بازسازی شده داخلی چشم برای کمک به حفاظت از چشمها در برابر پرتوهای کیهانی برخوردار خواهند بود.
 
پوست نیز از رنگدانه بیشتری برخوردار خواهد بود که به کاهش آسیبهای تابش مضر فرابنفش در خارج از لایه محافظ ازن کمک خواهد کرد.
 
کوان همچنین پیش‌بینی کرده که انسانها در آینده از پلکهای ضخیمتر و قوس ابروی برجسته‌تری برای سازگاری با تاثیرات گرانش کم برخوردار خواهند بود.
 
همچنین در 100 هزار سال آینده ضرورتهای کاربردی دیگری مانند سوراخهای بزرگتر بینی برای تنفس آسانتر در محیطهای غیر از زمین و موهای متراکمتر برای جبران از دست دادن گرمای بدن در سرهای بزرگ نیز خواهد بود.
 
علاوه بر پیشرفت‌های عملی برای سازگارسازی با محیط های در حال تغییر، پیشرفتهای بیشتر در زمینه زیبایی نیز وجود خواهد داشت. والدین به دقت ساختار ژنتیکی فرزندان خود را انتخاب کرده و برای مثال رنگ مو و چشم آنها را تعیین می‌کنند.
 
کوان همچنین پیش‌بینی کرده که در آینده با وجود پیشرفتهای فناوری بیشتر در زیر پوست، گرایش ها به سوی چهره‌های طبیعی‌تر خواهد بود.
 
به گفته وی، لنزهای ارتباطی و دستگاههای مینیاتوری هدایتی استخوانی که در بالای گوش کاشته می‌شوند، به طور همزمان کار خواهند کرد.
 
دکتر کوان اظهار کرد: دستگاههای هدایتی استخوانی با نانوتراشه‌های داخلی با برخی دستگاههای خارجی برای ارتباط و همچنین تفریح ارتباط برقرار خواهند کرد.
 
چهره یک زن و مرد معمولی در سال 2013
 
 
چهره انسان در 20 هزار سال آینده با سر بزرگتر و چشمانی با لنزهای ارتباطی
 
 
انسان در 60 هزار سال آینده با سر بزرگتر، چشمهای درشت‌تر و رنگدانه بیشتر پوستی
 
 
انسان در 100 هزار سال آینده
 


:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1711
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : پنج شنبه 20 تير 1392
.

رباتیک چیست؟

رشد روز افزون دانش بشری انسانها را با دست آوردها و علوم جدیدی آشنا می‌سازد که قبل از آن شاید تنها ریشه در تخیل داشت رباتیک یکی از تخیلات انسانی است که کم کم پا به عرصه واقعیت نهاده و زندگی بشری را دست خوش تغییرات شگرفی خواهد کرد.

رباتیک چیست؟

از آنجایی که موسسه اطلاع رسانی تبیان سعی دارد همچون بقیه زمینه‌ها از پیشتازان عرصه علم و فناوری نیز باشد فعالیت در این بخش را لازم دانستیم

قوانین رباتیک:

کلمه ربات اولین بار توسط Karel Capek  نویسنده نمایشنامه R.U.R روبات‌های جهانی روسیه در سال 1921 ابداع شد. ریشه این کلمه، کلمه چک اسلواکی (robotnic) به معنی کارگر می‌باشد.

در نمایشنامه وی نمونه ماشین، بعد از انسان بودن و دارا بودن نقاط ضعف و قوت یک انسان معمولی ، یک انسان دارای قدرت بسیار زیادی بود که در پایان نمایش نامه برای مبارزه علیه سازندگان خود استفاده شد البته لازم به ذکر است که پیش از آن یونانیان نیز مجسمه متحرکی ساخته بودند که نمونه اولیه ماشینی بوده که ما امروزه ان را ربات می‌نامیم.

تعریف امروزه ربات از نظر عوام مردم وسیله ای است که اعمالی هوشمند شبیه انسان انجام می‌دهد در حالی که فرهنگ وبستر ربات را این‌گونه تعریف می‌کند:"یک دستگاه یا وسیله خودکاری که قادر به انجام اعمالی است که معمولا به انسان‌ها نسبت داده می شود و یا مجهز به قابلیتی است که شبیه هوش بشری است".

در این راستا دانشمندان سعی بر آن دارند ربات‌هایی بسازند که به طرق مختلف نیاز ‌های انسان‌ را براورده سازند و در نهایت به رباتی با قابلیت ‌های کامل یک انسان برسند



:: موضوعات مرتبط: رایانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 1861
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : پنج شنبه 20 تير 1392
.

از آنجا که قلب باید به شکل مداوم خون‌رسانی بدن شما را تأمین کند باید به شکل پی‌در‌پی و سختی فعالیت کند و نسبت به سایر عضلات بدن، نیازمند خون‌رسانی غنی‌تری می‌باشد. قلب نمی‌تواند از اکسیژن و مواد غذایی موجود در خونی که در داخل آن جابجا می‌شود استفاده کند، در نتیجه دارای دستگاه جریان خون، سرخرگ‌ها و سیاهرگ‌های مخصوص به خود می‌باشد. این جریان خون از دو سرخرگ کرونری که از سرخرگ آئورت درست در بالای دریچه آئورت در سمت چپ جدا می‌شوند، آغاز می‌گردد. این دو سرخرگ بر روی سطح عضله قلبی حرکت کرده و سپس به شاخه‌هایی تقسیم شده و وارد عضله قلبی می‌شوند تا به آن خون‌رسانی کنند. پس از تغذیه عضله قلبی، خون وارد سیاهرگ‌های کرونری می‌گردد که به داخل سینوس کرونری و در نهایت به دهلیز راست می‌ریزد. در این محل، خون مزبور با خون فاقد اکسیژن برگشتی از سایر قسمت‌های بدن، مخلوط می‌شود.

بیشتر خون عضلات قدرتمند بطن چپ را، سرخرگ کرونری چپ تأمین می‌کند. سرخرگ چرخشی (سیرکومفلکس) کرونری در واقع شاخه‌ای از سرخرگ کرونری چپ است که به سمت عقب قلب می‌رود و شاخه‌های فراوانی دارد. سرخرگ کرونری راست بخشی از خون بطن چپ و اغلب خون بطن راست را تأمین می‌نماید. بطور شگفت‌انگیزی، شکل و حتی اندازه سرخرگ‌های کرونری در افراد مختلف به شکل قابل توجهی با یکدیگر متفاوت می‌باشد.

در هر لحظه، بر اساس نیاز موجود، سرخرگ‌های کرونری خون غنی از اکسیژن را به سلول‌های قلبی می‌رسانند. اگر فعالیت جسمانی انجام دهید، قلب سریع‌تر و قدرتمندتر فعالیت می‌کند و سرخرگ‌های کرونری قلب شما گشاد می‌شوند تا اجازه عبور خون بیشتری را بدهند.

ساختار و عملکرد قلب

قلب عضوی حیاتی در بدن است و به شکل خستگی‌ناپذیری خون را به بخش‌های مختلف بدن  پمپ  می‌کند. قلب همواره یعنی چه درحال خواب و استراحت، و چه در حال انجام فعالیت‌های معموقلب عضوی حیاتی در بدن است و به شکل خستگی‌ناپذیری خون را به بخش‌های مختلف بدن  پمپ  می‌کند. قلب همواره یعنی چه درحال خواب و استراحت، و چه در حال انجام فعالیت‌های معمولی روزانه و یا انجام ورزش‌های شدید به کار خود ادامه می‌دهد. قلب مرکز عضلانی تولید نیرو در دستگاه گردش خون می‌باشد. عملکرد سالم و بی‌نقص قلب، انسان را زنده نگه می‌دارد و خون حاوی مواد غذایی و اکسیژن را به تک تک سلول‌ها در هر نقطه‌ای از بدن می‌رساند.

قلب و دستگاه گردش خون، سیستم قلبی‌عروقی را تشکیل می‌دهند که عملکرد پیچیده توزیع اکسیژن و سایر مواد غذایی به سلول‌های بدن و همچنین حمل دی‌اکسیدکربن و سایر مواد زاید جهت دفع را برعهده دارد. قلب وظیفه پمپ کردن خون را بر عهده دارد که ابتدا خون را جهت دریافت اکسیژن به ریه‌ها می‌فرستد و سپس مجددا آنرا به دستگاه گردش خون باز می‌گرداند. دستگاه گردش خون از طریق سرخرگ‌ها خون را به بافت‌ها می‌رساند و از طریق سیاهرگ‌ها خون را به قلب باز می‌گرداند. این شبکه گسترده بیش از 100،000کیلومتر عروق خونی دارد.

اندازه قلب در حدود مشت بسته یک فرد بالغ است و وزن آن کمتر از 5/0 کیلوگرم می‌باشد. برای اینکه محل قلب را مشخص کنید دست خود را درست در سمت چپ استخوان جناغ (استخوان وسط سینه) قرار دهید.

شما معمولاً می‌توانید ضربان قلب خود را در این محل احساس کنید، چرا که سمت چپ قلب درست در این نقطه، در تماس نزدیک با قفسه سینه حرکت می‌کند. در پشت و اطراف قلب، ریه ها قرار دارند. قلب و ریه‌ها بخوبی در ساختار استخوانی حفره قفسه سینه حفاظت می‌شوند. استخوان جناغ ، ستون‌مهره‌ها و دنده‌ها این ساختار استخوانی را تشکیل می‌دهند. لی روزانه و یا انجام ورزش‌های شدید به کار خود ادامه می‌دهد. قلب مرکز عضلانی تولید نیرو در دستگاه گردش خون می‌باشد. عملکرد سالم و بی‌نقص قلب، انسان را زنده نگه می‌دارد و خون حاوی مواد غذایی و اکسیژن را به تک تک سلول‌ها در هر نقطه‌ای از بدن می‌رساند.

قلب و دستگاه گردش خون، سیستم قلبی‌عروقی را تشکیل می‌دهند که عملکرد پیچیده توزیع اکسیژن و سایر مواد غذایی به سلول‌های بدن و همچنین حمل دی‌اکسیدکربن و سایر مواد زاید جهت دفع را برعهده دارد. قلب وظیفه پمپ کردن خون را بر عهده دارد که ابتدا خون را جهت دریافت اکسیژن به ریه‌ها می‌فرستد و سپس مجددا آنرا به دستگاه گردش خون باز می‌گرداند. دستگاه گردش خون از طریق سرخرگ‌ها خون را به بافت‌ها می‌رساند و از طریق سیاهرگ‌ها خون را به قلب باز می‌گرداند. این شبکه گسترده بیش از 100،000کیلومتر عروق خونی دارد.

اندازه قلب در حدود مشت بسته یک فرد بالغ است و وزن آن کمتر از 5/0 کیلوگرم می‌باشد. برای اینکه محل قلب را مشخص کنید دست خود را درست در سمت چپ استخوان جناغ (استخوان وسط سینه) قرار دهید.

شما معمولاً می‌توانید ضربان قلب خود را در این محل احساس کنید، چرا که سمت چپ قلب درست در این نقطه، در تماس نزدیک با قفسه سینه حرکت می‌کند. در پشت و اطراف قلب، ریه ها قرار دارند. قلب و ریه‌ها بخوبی در ساختار استخوانی حفره قفسه سینه حفاظت می‌شوند. استخوان جناغ ، ستون‌مهره‌ها و دنده‌ها این ساختار استخوانی را تشکیل می‌دهند.

ساختار و عملکرد قلب

در قلب مسیر گردش خون به شکل عدد انگلیسی  ( 8  )  می‌باشد. خون ابتدا از طریق دو سیاهرگ بزرگ، وارد سمت راست قلب می‌شود و در دو حفره سمت راست قلب جابجا می‌شود و سپس به ریه‌ها منتقل می‌شود تا اکسیژن دریافت کند، سپس خون به حفره‌های سمت چپ قلب باز می‌گردد و در نهایت وارد سرخرگ بزرگ آئورت می‌گردد. انقباض عضلات قلبی، باعث حرکت خون در قلب و عروق خونی می‌شود. جریان خون به علت وجود دریچه‌های یکطرفه مابین حفره‌های قلب و عروق خونی بزرگ ، یکطرفه می‌باشد.

فعالیت قلب

هم تعداد ضربان قلب و هم حجم خونی که قلب در هر ضربان پمپ می‌کند به سلامت و کارآیی پمپ قلب بستگی دارد. متخصصین قلب برای بررسی سلامت و کارآیی قلب، برون‌ده‌قلبی را اندازه‌گیری می‌نمایند. برون‌ده‌قلبی مقدار خونی است که قلب در هر دقیقه بداخل دستگاه گردش خون پمپ می‌کند و از طریق ضرب کردن حجمی از خون که بطن چپ در هر بار انقباض پمپ می‌کند (حجم ضربه‌ای) در تعداد انقباض‌های قلب در هر دقیقه (تعداد ضربان قلب) بدست می‌آید:

تعداد ضربان قلب × حجم ضربه‌ای =  برون ده قلب

بطورمعمول هنگامیکه بدن به خون بیشتری نیاز داشته باشد، برای مثال هنگامیکه از پله‌ها بالا می‌روید، قلب برون‌ده خود را از طریق افزایش تعداد ضربان قلب بیشتر می‌کند. اگر قلب مدت زمان زیادی با سرعت بالا به ضربان ادامه دهد، شروع به خسته شدن می‌کند و زمان استراحت آن کاهش می‌یابد به حدی که زمان استراحت برای پرشدن حفره‌های قلبی از خون کافی نخواهد بود. در ورزشکاران عضله قلبی قوی‌تر بوده و با هر انقباض، خون بیشتری را پمپ می‌کند. بنابراین حجم ضربه‌ای قلب بیشتر بوده و می‌تواند بدون خستگی زودرس، خون کافی را برای بدن تأمین کند. در حالت استراحت تعداد ضربان قلب در ورزشکاران کمتر است چرا که عضلات قلبی آنها به حدی قوی می‌باشند که می‌توانند خون بیشتری را پمپ کرده و اکسیژن کافی بدن را تأمین نمایند. قلب ورزشکاران به هنگام فعالیت ممکن است همان تعداد ضربان قلب در حالت استراحت در افراد غیر ‌‌ورزشکار را داشته باشد، اما قلب آنها قادر به فعالیت بیشتری بوده و ورزشکاران می‌توانند بدون احساس خستگی مدت زمان بیشتری بدوند.

در حالت استراحت تعداد ضربان قلب در یک فرد سالم، بین 50 تا 75 ضربان در هر دقیقه است. هنگامی که شما ورزش می کنید ضربان قلب شما ممکن است به 165 ضربان در هر دقیقه یا بیشتر هم برسد. سن نقش تعیین کننده ای در حداکثر تعداد ضربان قلب ایفا می‌کند. حداکثر تعداد ضربان قلب را می‌توان به شکل نسبتاً دقیقی از طریق فرمول زیر محاسبه نمود:

سن -  220  =  حداکثر تعداد ضربان قلب

برخی عوامل دیگر نیز می‌توانند بر روی ضربان قلب تأثیر بگذارند که عبارتند از: استرس، برخی داروها، کافئین، الکل و دخانیات. هنگامیکه یک فرد سالم می‌خوابد، تعداد ضربان قلب وی ممکن است به 40 ضربان در دقیقه کاهش بیابد. همچنین با افزایش سن تعداد ضربان قلب اندکی کاهش می‌یابد.

 

حجم ضربه‌ای در اکثر افراد در حدود 30 میلی‌لیتر می‌باشد. این بدان مفهوم است که قلب در هر ضربان تقریبا نیمی از خونی را که در داخل آن قرار دارد، پمپ می‌کند. قلب ورزشکاران ممکن است حجم ضربه‌ای خود را به میزان 5 درصد یا بیشتر افزایش دهد. کاهش حجم ضربه‌ای یکی از اولین علایم نارسایی قلب است.

یک زن حامله برای جنین در حال رشد خود،  نیازمند خون و اکسیژن بیشتری است. بنابراین حجم ضربه‌ای در همان مراحل اولیه حاملگی کم‌کم بیشتر می‌شود و تا میزان 40 تا 50 درصد بیشتر از حد طبیعی افزایش می‌یابد. متعاقب بدنیا آمدن نوزاد، این مقادیر به حد طبیعی باز می‌گردند.

عفونی

اندوکاردیت عفونی، عفونت پوشش داخلی حفرات قلب (اندوکارد) و یا دریچه‌های قلب است. این عارضه توسط موجودات میکروسکوپی (بطور معمول باکتری‌ها و گاهی قارچ‌ها و سایر انواع موجودات میکروسکوپی) ایجاد می‌شوند. این موجودات از طریق جریان خون وارد قلب شده و در آنجا ساکن می‌شوند. این موجودات میکروسکوپی به شکل طبیعی و بی‌خطری در برخی از قسمت‌های بدن مانند دهان و دستگاه ادراری زندگی می‌کنند و ممکن است بر اثر کوچکترین خراش یا بریده شدن بافت وارد جریان خون شوند. همیشه وجود باکتری‌ها در خون، منجر به اندوکاردیت نمی‌شود و همچنین تمام باکتری‌ها نیز قادر به ایجاد اندوکاردیت نمی‌باشند. اندوکاردیت بیماری ناشایعی است.

وقتی که اندوکاردیت رخ می‌دهد، موجودات میکروسکوپی داخل خون به پوشش داخلی قلب یا دریچه‌های غیرطبیعی می‌چسبند. شاید لخته‌های خونی میکروسکوپی که از قبل در محل ایجاد شده‌اند، در این فرایند به آنها کمک کنند. پاسخ بدن از طریق ارسال سلول‌های ایمنی و فیبرین (از عناصر تشکیل لخته) برای به دام انداختن ارگانیسم می‌باشد. یک دسته از مواد سلولی که مجموعه‌ای از ارگانیسم‌ها را دارد، وژتاسیون خوانده می‌شوند. وژتاسیون‌ها ممکن است با یکی از عملکردهای دریچه تداخل کنند. همچنین وژتاسیون‌ها ممکن است کنده شده و یکی از رگ‌های خونی را در یک اندام حیاتی مسدود کنند.

احتمال ابتلا به اندوکاردیت در صورت وجود بیماری‌های دریچه‌ای، جراحی قلبی، نقص مادرزادی قلبی، آسیب دریچه‌های قلبی به علت تب رماتیسمی در دوران کودکی، دریچه مصنوعی قلب یا وجود هر ماده خارجی دیگری در بدن افزایش می‌یابد. معتادان مواد مخدری که از سوزن‌های مشترک یا آلوده استفاده می‌کنند نیز در معرض خطر زیاد ابتلا به اندوکاردیت قرار دارند.

علایم اندوکاردیت متغیراند اما اغلب آنها با تب همراه می‌باشند. بیشتر افراد سایر علایم شبه آنفولانزایی مانند دردهای عضلانی، خستگی، تعریق شبانه و از دست دادن اشتها را گزارش می‌کنند. اگر مبتلا به اندوکاردیت مزمن یا اندوکاردیت تحت حاد هستید، علایم ممکن است شدت کمتری داشته و تا ماه‌ها قبل از تشخیص ادامه داشته باشند. گاهی اوقات علایم نارسایی قلبی مانند تنگی نفس و گیج شدن نخستین نشانه اندوکاردیت عفونی می‌باشند. شما و پزشک معالج‌تان ممکن است متوجه تغییراتی در پوست و ناخن‌هایتان بشوید، از جمله لکه‌های قرمز در کف دست و پا، زخم‌های دردناک در نوک انگشتان دست و پا و یا خط‌های تیره (خونریزی‌های ریز) در زیر ناخن‌ها که به نظر خرده‌های چوب می‌آیند. اندوکاردیت عفونی ممکن است باعث ایجاد عوارض دیگری نظیر کم‌خونی و خون ادراری گردد.

پزشک در ابتدا ممکن است از روی علایم شما به اندوکاردیت شک کند بویژه اگر خطر شناخته‌ شده‌ای مانند بیماری قلبی مادرزادی، تب رماتیسمی یا بیماری دریچه‌ای داشته باشید. او بوسیله گوشی طبی به صدای قلب‌تان گوش فرا خواهد داد و ممکن است متوجه یک سوفل جدید (صدای تلاطم جریان خون در قلب) یا تغییر سوفل قدیمی در قلب‌تان گردد. از روی نمونه‌های خونی که برای کشت به آزمایشگاه ارسال می‌شوند پزشک می‌تواند وجود عفونت و نوع میکرب بوجود آورنده عفونت را تشخیص دهد. تنها تعداد اندکی از کشت‌های خونی در افراد مبتلا به اندوکاردیت عفونی، منفی می‌شوند (منفی‌کاذب). یک اکوی قلبی تشخیص پزشک را با نشان دادن وژتاسیون‌ها بر روی دریچه‌های قلب تایید می‌کند. اکوی قلبی همچنین اندازه قلب شما را نشان داده و نشان می‌دهد که دیواره‌های قلب و دریچه‌های آن چگونه کار می‌کنند.

برای درمان اندوکاردیت به مقادیر (دوزهای) فراوانی از آنتی‌بیوتیک به مدت 2 تا 6 هفته برای کشتن موجودات میکروسکوپی عفونی در خون و استریلیزه کردن دریچه‌های قلب نیاز دارید. در ابتدا ضروری است که در بیمارستان بستری شوید تا آنتی‌بیوتیک‌ها بصورت داخل وریدی تجویز شوند. در برخی از افراد که به خوبی به این درمان اولیه پاسخ می‌دهند، ممکن است دوره کامل مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها در خانه تکمیل شود. پزشک معالج شما با انجام آزمایش‌های خونی منظم از کارکرد صحیح داروها مطمئن خواهد شد.

در برخی افراد، اندوکاردیت عفونی ممکن است به یک دریچه قلبی (طبیعی یا مصنوعی) صدمه زیادی بزند. اندوکاردیت‌عفونی همچنین ممکن است باعث ایجاد نارسایی قلبی شود. همچنین وژتاسیون‌ها ممکن است به کرات جدا شده و در سراسر خون پخش شوند. ممکن است برای حذف بافت عفونی و تعمیر یا تعویض دریچه نیاز به عمل جراحی باشد.

مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها برای پیشگیری از اندوکاردیت

در برخی از موارد ممکن است پزشک توصیه نماید که قبل از انجام برخی جراحی‌های دندان (ازجمله جرم‌گیری) یا سایر انواع جراحی، برای پیشگیری از بروز اندوکاردیت عفونی، حتما آنتی‌بیوتیک مصرف کنید. اگر به علت افزایش میزان خطر اندوکاردیت وضعیت خطرناکی دارید (مثل یک دریچه غیرطبیعی، جراحی قبلی دریچه‌ای، یک دریچه مصنوعی قلب، اندوکاردیت، یا برخی بیماری‌های مادرزادی قلب) امکان زیادی وجود دارد که این جراحی‌ها باعث ورورد باکتری‌ها به جریان خون و استقرار آنها بر روی دریچه‌های قلب شود.

در حال حاضر دستورالعمل‌های پزشکی توصیه می‌کنند که تنها افرادیکه بیماری‌های شدید زمینه‌ای دارند، قبل از این جراحی‌ها آنتی‌بیوتیک‌های پیشگیرانه را مصرف نمایند. این جراحی‌ها معمولا در قسمت‌هایی از بدن انجام می‌گیرند که به طور طبیعی در این قسمت‌ها باکتری یافت می شود:

•اعمال دندان‌پزشکی که احتمالا باعث خونریزی می‌شوند، از جمله جرم‌گیری.

•برداشت لوزه‌ها و لوزه سوم.

•برونکوسکوپی یا دیدن مستقیم مجاری تنفسی بوسیله یک برونکوسکوپ.

•برخی از انواع جراحی‌های مجاری تنفسی، دستگاه گوارشی یا دستگاه ادراری.

•جراحی کیسه صفرا یا پروستات.

شما از راه‌های زیر می‌توانید به پیشگیری از اندوکاردیت کمک نمایید: رعایت بهداشت دهان برای داشتنی دهانی سالم، اطلاع دادن به دندان‌پزشک در مورد وضعیت قلب و دریچه‌های آن، دادن شماره تلفن پزشک به دندان‌پزشکتان تا آنها در مورد شما با هم مشورت نمایند و پیروی از دستورات پزشک یا دندان‌پزشک در مورد مصرف آنتی‌بیوتیک قبل از دندان‌پزشکی. همچنین شما می‌توانید یک کارت مخصوص حاوی اطلاعات مربوط به اندوکاردیت عفونی را با خود به همراه داشته باشید. این اقدامات نمی‌توانند از تمام موارد اندوکاردیت پیشگیری نمایند چرا که نمی‌توانیم پیش‌بینی نماییم که میکروب‌ها چگونه و چه زمانی وارد جریان خون می‌شوند و نیز نمی‌توانیم همه افراد در معرض خطر را قبل از انجام اقدامات تهاجمی شناسایی نماییم. همچنین نمی‌توان همه میکروب‌های اختصاصی را شناسایی نمود. پزشکان از این مورد نگرانند که مصرف بیش از حد آنتی‌بیوتیک موجب مقاومت دارویی شود. تحقیقات برای مشخص کردن موثرترین راه‌های پیشگیری از اندوکاردیت عفونی همچنان درحال انجام هستند.

دریچه های قلبی

جریان خون قلب یک‌طرفه بوده و بدقت تنظیم می‌شود. چهار دریچه یکطرفه که ما بین حفره‌های قلبی و سرخرگ‌های بزرگ قرار دارند، باعث حرکت متوالی خون بین قلب و ریه‌ها و عدم برگشت خون به عقب می‌شوند. دریچه‌های قلبی دارای یکسری بخش‌های روی هم خوابیده می‌باشند (لتها یا برگچه‌ها) که با باز ‌و ‌‌‌بسته شدن خود، جریان خون را کنترل می‌کنند. ساختار و عملکرد دریچه‌های قلبی با یکدیگر متفاوت است.

دریچه‌های آئورتی و ریوی که مابین بطن‌ها و سرخرگ‌های بزرگ قرار دارند را دریچه‌های قرار دارند به دلیل لت‌های داسی شکلشان، دریچه‌های نیمه هلالی نامیده می‌شوند. دریچه سه‌لتی بین دهلیز و بطن راست قلب و دریچه میترال بین دهلیز و بطن چپ قلب قرار داشته و این دو دریچه دریچه‌های دهلیزی- بطنی نامیده می‌شوند . لت‌های دریچه‌های دهلیزی- بطنی از طریق طناب‌های فیبری به دیواره بطن‌ها متصل می‌شوند. به هنگام انقباض بطن‌ها و بسته شدن دریچه‌های دهلیزی- بطنی این طناب‌های فیبری باعث می‌شوند تا این لت‌ها در محل خود محکم باقی بمانند و بدنبال انقباض بطن‌ها به سمت عقب یعنی دهلیزها برجسته نشوند.

دریچه سه‌لتی همانگونه که از نامش پیداست از سه برگچه یا لت تشکیل شده است. خون فاقد اکسیژن پس از عبور از این دریچه از دهلیز راست وارد بطن راست می‌شود. جهت خروج خون از بطن راست و ورود آن به جریان خون ریوی، خون باید از دریچه ریوی عبورکند. بدنبال انقباض بطن راست دریچه ریوی باز می‌شود و با شل شدن بطن بسته می‌شود.

پس از آنکه خون غنی از اکسیژن بداخل دهلیز چپ بازگشت، از دریچه میترال عبور می‌کند (نام این دریچه بدلیل شکل خاص آن است که شبیه یک نوع از کلاه کشیش‌ها تحت عنوان«میتر» می‌باشد). این دریچه دارای دو لت بشدت متحرک می‌باشد که همزمان با انقباض بطن‌ها بلافاصله بسته می‌شوند. لت‌های این دریچه از طریق طناب‌های کوچکی (طناب‌های فیبری) به عضلات بطن‌ها متصل می‌شوند.

در نهایت خون جهت خروج از بطن چپ و وارد شدن به داخل آئورت، باید از دریچه آئورت عبور کند. هم‌زمان با عبور خون از این دریچه، لت‌های آن باز شده و به دیواره‌های آئورت نزدیک می‌شوند و پس از عبور خون از دریچه آئورت، این دریچه بسته می‌شود

حفره قلبی

قلب از چهار حفره تشکیل شده است. دهلیز و بطن راست در سمت راست قلب، و دهلیز و بطن چپ در سمت چپ آن قرار دارند. این چهارحفره به شکل دو پمپ مجاور هم عمل می‌کنند که هریک از آنها خون را به یک سیستم کاملاً متفاوت گردش خون ارسال می‌کنند. سمت راست قلب، خون را به دستگاه گردش خون ریوی می‌فرستد که فشارخون کمتری دارد. خون بدون اکسیژن در بافت ریه از اکسیژنی که ما تنفس می‌کنیم، غنی می‌شود. سمت چپ قلب، خون را به سایر قسمت‌های  بدن می‌فرستد، یعنی خون حاوی اکسیژن و مواد غذایی، از سمت چپ قلب به سایر قسمت‌های بدن می‌رود.

دهلیز چپ خون را از ریه‌ها و دهلیز راست خون را از سایر قسمت‌های بدن دریافت می‌کند. بطن‌ها حفره‌هایی از قلب هستند که خون را به خارج از قلب پمپ می‌نمایند. هر دو پمپ سمت راست و سمت چپ قلب، هم‌زمان با یکدیگر عمل می‌نمایند. ابتدا دو دهلیز و سپس دو بطن همزمان با هم منقبض شده و پس از انقباض، هم‌زمان با هم استراحت می‌نمایند. دو سمت راست و چپ قلب توسط یک دیواره عضلانی به نام سپتوم از یکدیگر جدا می‌شوند که مانع از حرکت جریان خون از یک سمت قلب به سمت دیگر می‌گردد.

جهت درک بهتر جریان خون ریوی، شما می‌توانید مسیر خون در سمت راست قلب را دنبال کنید. بطورتقریبی با هر ضربان قلب به اندازه یک فنجان، خون پمپ می‌شود. خون از طریق دو سیاهرگ بزرگ وارد دهلیز راست می‌شود: بزرگ سیاهرگ تحتانی که خون را از شکم و پاها جمع‌آوری می‌نماید. این خون پس از رساندن اکسیژن و مواد مغذی از طریق گلبولهای قرمز به سلول‌های بدن از قسمت‌های مختلف بدن جمع آوری می‌شود، بنابراین تنها مقدار اندکی اکسیژن داشته و حاوی دی‌اکسیدکربن زیادی است. دی‌اکسیدکربن ماده‌ای است که بدنبال فعالیت سلولها تولید می‌شود. بزرگ سیاهرگ فوقانی نیز خون قسمتهای فوقانی بدن از جمله سر را به دهلیز راست برمی‌گرداند. دهلیز راست قلب منقبض شده و خون را از طریق یک دریچه یک طرفه به بطن راست می‌ریزد. سپس  بطن منقبض شده و خون را از طریق سرخرگ ریوی به ریه‌ها می‌رساند. با عبور خون از ریه ها، خون دی‌اکسیدکربن خود را از دست می‌دهد و گلبولهای قرمز خون، اکسیژن دریافت کرده و به اصطلاح غنی یا اکسیژنه می‌شوند.

 

بطور مشابهی جریان خون سایر قسمت‌های بدن از دهلیز چپ قلب آغاز می‌گردد. خون اکسیژن‌دار قرمز روشن، از طریق سیاهرگ ریوی وارد دهلیز چپ می‌شود. دیواره‌های دهلیز چپ منقبض شده و خون را از طریق یک دریچه یک‌طرفه به داخل بطن چپ می‌راند، سپس دهلیز چپ شل شده و بطن چپ با تمام توان منقبض شده و خون را بداخل سرخرگ آئورت می‌راند. آئورت سرخرگ بزرگی است که بر روی قلب قرار دارد و خون را به قسمت‌های مختلف بدن منتقل می‌کند.  بطن چپ، پمپ اصلی قلب است و قویترین عضلات قلب را شامل می‌شود.

 

وجود فعالیت الکتریکی برای ایجاد ضربان در قلب ضروری است. خون‌رسانی کافی به بافت‌های بدن، مستلزم تعداد ضربان‌ کافی قلب بوده و همچنین باید زمان‌بندی و توالی انقباضات عضلانی قلب بدقت هماهنگ باشند.

ضربان‌ساز طبیعی قلب، "گره سینوسی- دهلیزی" است که یک گروه میکروسکوپی از سلول‌های الکتریکی تخصص یافته قلبی می‌باشند و در بالای دهلیز راست واقع شده‌اند. بدنبال ایجاد یک تحریک الکتریکی توسط "گره سینوسی– دهلیزی"، یک ضربان قلب ایجاد می‌شود. این تحریک از طریق مسیرهای اختصاصی به سلول‌های بافت عضلانی دیواره‌های قلب منتقل می‌شود. این تحریک ابتدا حفره‌های فوقانی قلب یعنی دهلیزها را منقبض می‌کند و خون را بداخل بطن‌ها می‌راند. سپس تحریک به ناحیه دیگری از سلول‌های الکتریکی تحت عنوان "گره دهلیزی- بطنی"، که در بالای بطن‌ها واقع شده است، منتقل می‌گردد. این گره به شکل یک ایستگاه تأخیری در مسیر تحریک عمل می‌کند و اجازه می‌دهد دهلیزها بطورکامل تخلیه شوند. پس از یک فاصله کوتاه زمانی، تحریک از طریق مسیرهای شاخه‌ای وارد بطن‌ها شده و منجر به انقباض آنها می‌گردد. بدنبال انقباض بطن‌ها و تخلیه آنها، خون بداخل سرخرگ‌ریوی و آئورت وارد می‌شود.

زمانیکه بدن شما به میزان خون بیشتری نیاز دارد، سرعت ایجاد تحریک افزایش می‌یابد. همچنین پس از مصرف برخی داروها و همچنین درحالت استراحت این سرعت کاهش می‌یابد. پیام‌رسانی به قلب جهت کاهش یا افزایش ضربان قلب بر عهده سیستم عصبی خودکار می‌باشد. سیستم عصبی خودکار بخشی از دستگاه عصبی است که اعمال خودکار و ناخودآگاه بدن مانند ضربان قلب، فشارخون و تنفس‌ را کنترل می‌کند. فعالیت سیستم عصبی خودکار سبب آزادسازی هورمون‌های اپی‌نفرین و نوراپی‌نفرین می‌شود که به هنگام ورزش و استرس موجب تعداد ضربان قلب را افزایش می دهند.

فعالیت الکتریکی قلب را می‌توان بر روی کاغذ ثبت و پیگیری نمود. نوار قلب یا ECG))تحریک اولیه با منشا" گره سینوسی- دهلیزی" به شکل یک موج در نوار قلب مشاهده می‌شود و پس از آن یک فاصله ثابت وجود دارد. بر روی نوار قلب پس از عبور تحریک از "گره دهلیزی- بطنی" شکلی همانند نیزه ایجاد می‌شود و پس از آن یک فاصله ثابت مجدد وجود دارد که در واقع دوره برگشت محسوب می‌شود

باتشکر



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2548
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 18 تير 1392
.

مقدمه

دستگاه گوارشی با گرفتن غذا ، تخریب مکانیکی ، هضم و جذب و دفع موادی که هضم نشده‌اند انجام وظیفه می‌کند.مواد حاصل از گوارش از طریق گردش خون و لنف به بافتهای بدن حمل می‌شوند.در نهایت این مواد به درون سلولها رفته و در فعالیت آنها شرکت می‌کنند.دستگاه گوارش شامل اندامهای اصلی نظیر دهان ، مری ، روده‌ها و غدد ضمیمه می‌باشند. دهان اندام ورودی لوله گوارشی است. انقباضات دیواره معده غذا را با آنزیمهای گوارشی و اسیدکلرهیدریک مخلوط می‌کند و آن را به توده نیمه مایعی تبدیل می‌کند این توده ابتدا به ناحیه ابتدایی روده کوچک یعنی دوازدهه وارد می‌شود که دارای آنزیمهای گوارشی لوزوالمعده است. ماده حاصله در روده کوچک جذب شده در کبد ذخیره شده تغییر حاصل می‌کند و سپس به درون دستگاه گردش خون جریان می‌یابد. باقیمانده مواد وارد روده بزرگ شده، آب آنها گرفته می‌شود و به صورت مدفوع از مخرج دفع می‌گردد.

دهان

نقش دهان در گوارش از یک سو تشخیص کیفیت غذا و از سوی دیگر گوارش آن است دهان بوسیله پوشش مطبق سنگفرشی کراتینه شده یا نیمه کراتینه آستر شده است. آستر مخاط و پوشش روی هم رفته مخاط نامیده می‌شود. مخاط بر روی زیر مخاط قرار دارد. زیر مخاط دارای غدد بزاقی و بافت پیوندی مانند آستر است.در دهان زبان و دندانها وجود دارند.

غدد بزاقی

غدد بزاقی بر حسب نوع ترشح به سه دسته تقسیم می‌شوند. سروزی ، موکوسی و مختلط.غدد بزاقی در بناگوش سروزی ، در زیر آرواره سروزی-موکوسی ، در زیر زبان موکوسی-سروزی و در زبان موکوسی هستند.

زبان

زبان دارای دستجات ماهیچه مخطط است که توسط مخاط پوشیده شده است. 3/2 بخش جلوی زبان جسم زبان و 3/1 عقبی آن ریشه زبان خوانده می‌شود. سطح پوششی (فوقانی) زبان دارای برجستگیهای مختلف است در سطح پشتی زبان جوانه‌های چشایی نیز وجود دارند. در ساختار جوانه چشایی چهار نوع سلول وجود دارد. همه جوانه‌های چشایی احساس شیرینی ، شوری ، تلخی و ترشی را تشخیص نمی‌دهند بلکه جوانه هر ناحیه از زبان حس خاص را درک می‌کند.

دندان

ساختار بافتی دندانهای شیری (20 عدد) و دندانهای دایمی (32 عدد) مشابه است. هر دندان شامل تاج است که بیرون از لثه قرار دارد و یک تا سه ریشه دارد که درون حفره دندانی آواره بالا یا آرواره پایین جای می‌گیرد. سطح تاج دندان را ماده‌ای به نام مینا می‌پوشاند که سخت‌ترین ماده بدن است و بیش از 96 درصد آن را املاح آهکی و بقیه را یک پروتئین مخصوص تشکیل می‌دهد. در زیر مینا عاج دندان قرار دارد که در درون آن مغز قرار دارد که بافتهای زنده دندان در آنجا وجود دارند. سطح ریشه را ماده‌ای به نام ساروج می‌پوشاند. دندانهای انسان با نوع رژیم غذایی او متناسب شده‌اند.

حلق

حلق چهار راهی است که از جلو به دهان ، از بالا به حفرات بینی و از پایین به مری و نای راه دارد و از این‌رو لقمه غذا یا تکه‌ای از آن می‌تواند به سه راه دیگر راه یابد. ولی هنگام بلع در اثر عمل دقیق واکنشهای خودکار عصبی به بخشهایی به نام زبان کوچک و اپی‌گلوت به ترتیب راه بینی و نای و همچنین زبان راه دهان را مسدود می‌کند و در نتیجه لقمه غذا فقط به درون مری راه می‌یابد. بلع بوسیله یک مرکز عصبی در بصل‌النخاع تنظیم می‌شود.

مری

مری لوله‌ای به طول 25 سانتیمتر است. پوشش مری انسان مطبق سنگفرشی است. آستر مخاط شامل بافت پیوندی غربالی ، لنفوسیت و تعداد کمی فولیکول لنفاوی است. زیر مخاط دارای غدد لوله‌ای مخطط ، 3/1 میانی آن دارای ماهیچه مخطط و صاف و 3/1 بخش پایینی آن دارای ماهیچه صاف است.

معده

معده (Stomach) قسمت گشاد شده‌ای از دستگاه گوارش است که حد واسط مری و دوازدهه قرار دارد. قسمت اعظم هضم مواد غذایی در معده صورت می‌گیرد.

اطلاعات اولیه

از لحاظ آناتومی در معده 4 ناحیه قابل تشخیص می‌باشد. کاردیا (Cardia) در محل اتصال به مری ، فوندوس (fudus) یا طاق معده ، تنه معده (Body) و پیلور (Pylorus) یا باب‌المعده که در محل اتصال معده به دوازدهه قرار دارد. حجم معده در حدود 1.5 - 1 لیتر می‌باشد که در برخی افراد تا 4 لیتر هم افزایش می‌یابد. مخاط معده دارای چینهایی طولی است که صاف شدن این چینها به انبساط معده کمک می‌کند. هنگامی که غذا بلعیده می‌شود، از راه مری داخل معده می‌شود و برای مدتی در آنجا باقی می‌ماند. غذا از زمانی که در معده است در معرض فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی هضم کننده‌های معده از جمله حرکات معده و اسید و آنزیمها قرار می‌گیرد. هنگامی که محتویات معده به صورت یک مایع نسبتا غلیظ درآمد، غذا وارد دوازدهه می‌شود.

دیواره معده

مشخصات بافت شناسی لایه‌های چهارگانه دیواره معده به شرح زیر می‌باشد.

طبقه مخاطی

سلولهای پوششی مخاط معده از نوع منشوری ساده است که با فرو رفتن در عمق آستر ، چاله‌های معدی را بوجود می‌آورند. ترشحات غدد گاستریک به عمق این چاله‌ها تخلیه و سپس به سطح معده می‌رسد. سلولهای پوششی مخاط موکوس خنثی ترشح می‌کند. موکوس مترشحه بوسیله سلولهای پوششی لایه ضخیمی را در سطح سلولها تشکیل داده و آنها را از اثرات اسید معده محافظت می‌کند.

آستر مخاط

بافت همبند شلی است حاوی الیاف کلاژن و رتیکولر ، سلولهای لنفاوی و رشته‌های عضلانی صاف منشعب از عضلات مخاطی. غدد لوله‌ای ساده یا منشعب معدی نیز در آستر قرار دارند. عضلات مخاطی ، عمقیترین لایه مخاط می‌باشند که از عضلات صاف حلقوی در داخل و عضلات صاف طولی در خارج تشکیل شده‌اند.

طبقه زیر مخاط

در معده بافت همبند فیبر و الاستیکی است شبیه لایه زیر مخاط سایر نواحی لوله گوارش که با پیشروی در زیر طبقه مخاطی باعث پیدایش چینهای طولی می‌شود.

طبقه عضلانی

در معده متفاوت از سایر قسمت های لوله گوارش بوده و از سه لایه عضلانی به صورت مورب در داخل ، حلقوی در وسط و طولی در خارج تشکیل شده است. عضلات حلقوی در ناحیه پیلور ضخیم شده و اسفنکتر پیلوریک را بوجود می‌آورد. سطح خارجی معده توسط سروز یا به عبارت دیگر ، لایه احشایی صفاق پوشیده شده است.

غدد معدی

غدد معدی در نایحه کاردیا و پیلور از نوع موکوسی هستند که ترشحات خود را به عمق چاله‌ها می‌ریزند. علاوه بر سلولهای موکوسی ، تعدادی سلول متمایز نشده و سلولهای APUD ترشح کننده گاسترین نیز در دیواره این غدد دیده می‌شود. قسمت نزدیک به چاله را گردن غده ، انتهای نزدیک به عضلات مخاطی را قاعده و حد فاصل این دو ناحیه را تنه غده می‌نامند. سلولهای مختلفی که در قسمتهای سه‌گانه غدد معدی یافت می‌شوند، عمل ترشح مواد و آنزیمهای مختلف را برای هضم مواد غذایی را انجام می‌دهند.

انواع سلولهای موجود در غده‌های معده سلولهای موکوس گردن

سلولهایی هستند با شکل نامنظم که در حد فاصل سلولهای جداری یا مرز نشین فشرده شده‌اند و با رنگ‌آمیزی به سختی از سلولهای اصلی قابل تشخیص هستند. موکوس مترشحه از این سلولها اسیدی است و از موکوس مترشحه از سلولهای سطحی که خنثی می‌باشد، متفاوت است.

سلولهای متمایز نشده

این سلولها به عنوان سلولهای ریشه‌ای در اثر تکثیر و تمایز همه سلولهای پوششی معده شامل سلولهای موکوسی ، جداری ، انترو اندوکرین و اصلی را جایگزین می‌کنند. فعالیت این سلولها در ضمن آسیبهای اپیتلیال افزایش یافته و به التیام سریع زخم کمک می‌کند. در شرایط عادی سلولهای پوششی معده هر 4 - 3 روز تجدید می‌گردند.

سلولهای اصلی

این سلولها در تنه و قاعده غدد یافت می‌شوند. این سلولها دارای سیتوپلاسم بازوفیل بوده و دارای شبکه آندوپلاسمی خشن هستند که مشخصه سلولهای پروتئین ساز است. این سلولها ، آنزیمهای پپسین (برای تجزیه پروتئینها)، لیپاز (برای تجزیه چربیها) و رنین (برای انعقاد شیر) را سنتز و ترشح می‌کنند.

سلولهای کناری یا مرز نشین

سلولهای اسیدوفیل هستند که در تمام قسمتهای غدد معدی یافت می‌شوند. این سلولها حاوی تعداد زیادی میتوکندری هستند. سطح سلولها دارای فرورفتگی عمیق و حاوی میکرویلیهای بلند هستند. سلولهای کناری مسئول ترشح اسید معده هستند.میزان ترشح اسید معده توسط اعصاب کولینرژیک ، هورمون گاسترین و هیستامین تحریک می‌گردد. این سلولها فاکتور داخلی معده را ترشح می‌کنند که باعث جذب ویتامین B12 می‌شود. در صورت عدم ترشح این فاکتور، جذب ویتامین B12 مختل شده و سنتز هموگلوبین صورت نمی‌گیرد و یک نوع کم خونی بوجود می‌آید.

سلولهای انترو اندوکرین

ترشحات این سلولها از سطح قاعده‌ای به رگهای خونی منتقل می‌شود. این سلولها در فوندوس معده ، سروتونین را برای تحریک عضلات جدار معده و روده و در پیلور ، گاسترین را برای تحریک ترشح سلولهای کناری ترشح می‌کنند.

اعمال و وظایف معده

معده ارگانی است برای تجمع و هضم اولیه مواد غذایی خورده شده. مواد غذایی در معده 4 - 3 ساعت توقف کرده و با ترشحات معده که پس از خوردن غذا به یک لیتر می‌رسد، مخلوط شده و کیموس نامیده می‌شود. ضمن تشکیل کیموس معدی ، اسفنکتر کاردیا مانع از برگشت محتویات معده به مری می‌شود.پس از آماده شدن کیموس معدی ، تحت تاثیر PH اسیدی آن اسفنکتر پیلوریک باز شده و موجب تخلیه محتویات معده به دوازدهه می‌گردد. به علت اسیدی بودن محتویات معده بروز زخمهای مخاطی در دوازدهه شایع است.از دیگر وظایف معده ترشح آنزیمهای گوارشی ، اسید معده و فاکتور ضد کم خونی است.

بیماریهای معده

زخم معده

به معنی آسیب سلولهای پوششی معده است که اسید معده از آن طریق به بافتهای عمقی نفوذ کرده و باعث زخم شدن معده می‌شود. یکی از علایم زخم معده ، وجود خون در مدفوع است. یکی از راههای درمان زخم معده ، برداشتن قسمت آسیب دیده معده است.

التهاب یا تورم معده

به التهاب معده ، گاستریت هم گفته می‌شود. التهاب ممکن است در اثر مسمومیت بوجود بیاید. علایم التهاب معده ، دل درد ، استفراغ و اسهال و گاهی تب است.

سرطان معده

علت سرطان معده معلوم نیست. پولیپ خوش‌خیم معده و زخم مزمن و طولانی ممکن است به سرطان معده تبدیل گردد. مطمئنترین طریقه تشخیص سرطان معده عکسبرداری و تنها معالجه آن عمل جراحی است

روده کوچک

روده کوچک (Small intestine)بخشی از لوله گوارش است که 6 متر طول دارد و حد فاصل بین معده و روده بزرگ قرار دارد. روده به عنوان محل اصلی هضم و جذب مواد غذایی ، محسوب می‌شود. روده کوچک پر پیچ و خم‌ترین بخش لوله گوارش است

دید کلی

جدار روده از مخاط پوشیده شده و دارای چینهای حلقوی شکل است. تمامی سطح مخاط روده را برجستگیهای ریزی به ارتفاع یک میلیمتر مانند مخمل ، مفروش کرده است. بدین ترتیب جذب مواد غذایی از جدار روده چندین برابر می‌گردد. قشر عضلانی روده با حرکات دودی خود ، محتویات روده یعنی مواد نیمه هضم شده که از معده وارد روده شده‌اند را به جلو می‌راند. حرکات روده کوچک را بر روی شکم افراد لاغر می‌توان مشاهده کرد.25 - 20 سانتیمتری ابتدای روده را دوازدهه (duodenum) ، یک و نیم متر بعدی را ژژونوم (JeJnum) و 4 متر بقیه را ایلئوم (Ileum) گویند. •آیا تا به حال در این مورد که ساختار داخلی روده به صورت صاف است و یا دارای چین خوردگیها و برآمدگیها و انوع و اقسام برآمدگیها فکر کرده‌اید؟ •آیا می‌دانید چه سلولها و آنزیمهایی در لایه‌های مختلف روده کوچک وجود دارند؟ •هر کدام از قسمتهای مختلف روده کوچک چه مشخصاتی دارند که از هم متمایز می‌شوند؟ •چگونگی و روند هضم و جذب مواد در روده کوچک ، چگونه است؟ •چه ناراحتیها و بیماریهایی تا به حال در روده کوچک کشف شده و مورد درمان واقع شده‌اند؟ با مطالعه این متن ، اطلاعاتی هر چند ناچیز در مورد این پاسخ این سوالها دریافت خواهید کرد. چین خوردگیها و برآمدگیهای روده کوچک چینهای حلقوی (Plica Circulatores) چینهای بلندی هستند که در اثر پیشروی بافت همبند (پیوندی) زیر مخاط به قسمت زیرین طبقه مخاطی حاصل شده و در هر سه قسمت روده مخصوصا ژژونوم ، دیده می‌شوند. وجود چینهای حلقوی باعث می‌شود که سطح مخاط روده به 3 برابر افزایش یابد و از نظر ماکروسکوپیک نیز چین‌دار دیده شوند. که علت نامگذاری این چینها به دریچه‌های کرکونیگ می‌باشد. پرزها یا ویلیها (Villi) برآمدگیهای انگشت مانند یا برگی شکل به ارتفاع 1.5 - 0.5 میلیمتر هستند که در اثر پیشروی بافت همبند آستر در زیر اپی‌تلیوم بوجود می‌آیند. سطح پرزها بوسیله اپی‌تلیوم پوشیده شده و بافت همبند محور هر پرز ، حاوی رگهای خونی ، رگهای لنفی و سلولهای عضلانی است. پرزها سطح مخاط روده را تا 10 برابر افزایش می‌دهند. میکروویلی (Microvilli) برآمدگیهای سطح راسی (Apical) سلولهای پوششی هستند که تعداد آنها در هر سلول به 3000 عدد نیز می‌رسد و به حاشیه مخطط (Striated border) نیز معروف‌اند. میکروویلیها، سطح مخاط روده را تا 30 برابر افزایش می‌دهند. به عبارت دیگر ، مجموعه چین خوردگیهای فوق سطح مخاط روده را تا 600 برابر افزایش می‌دهند.

کریپتها یا غدد لیبرکون

تورفتگیهای لوله شکل اپی‌تلیوم در بافت همبند آستر می‌باشند که تا عضلات مخاطی ادامه یافته و غدد روده‌ای به نام لیبرکون را بوجود می‌آورند. کریپتهای روده‌ای عامل دیگری برای افزایش سطح روده محسوب می‌گردد.

ساختمان کلی روده باریک مخاط (Mucosa)

مخاط روده باریک دارای اختصاصاتی است که آن را از سایر قسمتهای لوله گوارش ، متمایز می‌سازد. اپی‌تلیوم مخاط از سلولهای مختلفی تشکیل شده است که عبارتند از: سلولهای جذب کننده (Absortive Cells) این سلولها که هم در سطح پرزها و هم در جدار کریپتها، دیده می‌شوند به انتروسیتها نیز معروف‌اند. سلولهای جذب کننده از نوع منشوری بلند و حاوی میکروویلی‌های متعدد هستند. غشاء پوشاننده میکروویلیها دارای روکشی گلیکو پروتئینی به نام گلیکو کالیکس است. این روکش نه تنها به عنوان یک لایه محافظ در مقابل آنزیمها، عمل می‌کند بلکه محلی برای اتصال برخی مواد قابل جذب نیز محسوب می‌شود. غشای میکروویلی‌ها همچنین حاوی آنزیمهای گوارشی برای هضم و آنزیمهایی برای فعال کردن پیش آنزیمها و پروتئینهای حامل برای جذب مواد هضم شده است. ز جمله آنزیمهای موجود در غشاء میکروویلی‌ها ، می‌توان به دی‌ساکاریدازها (مالتاز - لاکتاز - ساکاراز) برای تجزیه دی‌ساکاریدها ، آمینوپپتیدازها ، دی‌پپتیدازها برای تجزیه پلی‌پپتیدها و دی‌پپتیدها به اسیدهای آمینه را نام برد. غشای میکروویلی‌ها در دوازدهه ، حاوی آنزیمی به نام آنتروکیناز می‌باشد که تریپسینوژن غیر فعال مترشحه از پانکراس را به تریپسین فعال تبدیل می‌کنند. وجود مجموعه اتصالی (Junctional Complex) در قسمت راسی سطوج جانبی این سلولها ، مانع از این می‌شود که مواد از طریق فضای بین سلولی وارد بدن شوند. سلولهای جامی (Goblet Cells) سلولهایی هستند که هم در سطح پرز و هم در سطح کریپتها دیده می‌شوند و دارای هسته قاعده‌ای و سیتوپلاسم راسی پر از ماده موکوسی هستند که به عنوان یک تک غده سلولی عمل می‌کنند. محتویات موکوسی سلول با معرف PAS (مخصوص کربوهیدراتها) به رنگ قرمز دیده می‌شود و در رنگ آمیزی معمولی ضمن آماده سازی بافت در مورد آماده کننده حل شده و باعث می‌شود که سلول به صورت تو خالی و روشن شبیه جام دیده شود. این سلولها در دوازدهه کم و هر چه به انتهای روده نزدیک می‌شویم، تعداد آنها نیز افزایش می‌یابد. موکوس مترشحه به وسیله این سلولها ، گلیکوپروتئین اسیدی است که سطح سلولها را لغزنده ساخته و دارای نقش حفاظتی است. سلولهای پانت (Paneth Cells) سلولهای هرمی و بلند هستند که در قاعده غدد لیبرکون ژژونوم و ایلئوم و به ندرت آپاندیس دیده می‌شوند.سیتوپلاسم راسی آنها پر از گرانولهای ترشحی درشت و اسیدوفیل می‌باشد.این سلولها، پایدار بوده و به ندرت تجدید می‌شوند.چون غنی از آنزیم ضد باکتری لیزوزیم عقیده بر این است که در تنظیم باکتریهای ساکن روده (فلور طبیعی) ، دخالت دارند. سلولهای انترواندوکراین این سلولها اکثرا در نزدیکی قاعده غدد لیبرکون دیده می‌شوند. و تعداد آنها در دوازدهه بیشتر از ژژونوم و ایلئوم است. این سلولها در روده باریک ، هورمونها و پپتیدهای مختلفی را ترشح می‌کنند که شناخته شده‌ترین آنها عبارتند از:سکرتین و کوله سیتوکینین برای کنترل ترشحات پانکراس و صفرا ، سروتونین ، سوماتوستاتین ، شبع گلوکاگن برای افزایش انقباضات عضلات و نوروتانسین برای کاهش انقباضات عضلات. سلولهای متمایز نشده سلولهای متمایز نشده یا سلولهای ریشه‌ای در قاعده غدد قرار دارند و در اثر تقسیم وتمایز همه سلولهای اپی‌تلیال را جایگزین می‌کنند. آستر مخاط روده بافت همبند شل و پرسلولی است که حد فاصل کریپتها و پرزها را پر کرده است. دارای تعداد زیادی لنفوسیت ، پلاسماسل و ماکروفاژ است. پلاسماسلها با ترشح ایمونوگلوبین A در اعمال دفاعی شرکت دارند. زیر مخاط روده از بافت همبند نسبتا متراکمی ساخته شده که حاوی رگهای خونی و لنفی است. زیر مخاط در دوازدهه حاوی غدد موکوسی به غدد برونر شده است. طبقه عضلانی این طبقه شامل عضلات صاف حلقوی در داخل و عضلات طولی در خارج است. طبقه عضلانی از خارج بوسیله سروز پوشیده شده که عبارت از لایه احشایی پرده صفاقی است. خصوصیات اختصاصی دوازدهه •صفراوی مترشحه توسط کبد و ترشحات خارجی غده پانکراس در محلی به نام آمپول واتر به دوازدهه تخلیه می‌شوند. •زیر مخاط آن حاوی غدد موکوسی برونر است که مجرای ترشحی آنها پس از عبور از عضلات مخاطی به عمق کریپتها باز می‌شود. •ترشحات غدد برونر ، قلیایی و حاوی بی‌کربنات فراوان است، این ترشحات با کاهش اسیدیته کیموس معده از آسیب مخاط روده جلوگیری کرده و محیط مناسبی برای فعالیت آنزیمهای پانکراس فراهم می‌سازد. خصوصیات اختصاصی ژژونوم ژژونوم قسمت اصلی جذب مواد در روده بوده که سطح جذبی آن با داشتن چینهای وسیع ، پرزهای فشرده بلند و انگشتی و کریپتهای عمیق افزایش یافته است. تعداد عقده‌ها یا ندولهای لنفاوی در ژژونوم ، نسبت به دوازدهه فراوان می‌باشد. خصوصیات اختصاصی ایلئوم مشخصه ایلئوم وجود ندولهای لنفاوی کاملا گسترده در آستر است که پلاکهای پی‌پر نام دارند. ایلئوم در محلی به نام سکوم به روده بزرگ ختم می‌شود. در محل باز شدن ایلئوم به سکوم ، دریچه‌های ایلئوسکال وجود دارد که مانع از بازگشت مواد هضم نشده به داخل ایلئوم می‌شود. هضم و جذب مواد در روده

کربوهیدراتها

مواد نشاسته‌ای در دهان توسط پتیالین بزاق به دکسترین تبدیل می‌شوند که آن نیز در روده تحت تاثیر آمیلاز مترشحه از پانکراس به دی‌ساکاریدها ، تجزیه می‌شود. دی‌ساکاریدها توسط دی ساکاریدازهای میکرویلی‌ها به مونوساکاریدها تبدیل شده و پس از جذب وارد مویرگ خونی شده و از روده حمل می‌شوند.

پروتئینها

پروتئینها تحت تاثیر آنزیمهای پپسین معده و ترپیسین کیموترپیسین مترشحه از پانکراس به پلی‌پپتیدهای کوچک و دی‌پپتیدها تجزیه می‌شوند. محصولات فوق تحت تاثیر آمینوپپتیدازهای غشای میکروویلی‌ها به اسیدهای آمینه تبدیل شده و پس از جذب توسط پروتئینهای حامل به گردش خون وارد می‌شوند.

چربیها (Fats)

هضم چربیها بطور عمده در روده و تحت تاثیر آنزیم لیپاز مترشحه بوسیله سلولهای پانکراس صورت می‌گیرد. تری گلیسیریدها تحت تاثیر لیپاز به مونوساکاریدها و اسیدهای چرب آزاد تبدیل می‌شوند. این محصولات توسط املاح صفراوی امولسینه شده و به صورت ذرات فسیل به قطر 2 نانومتر در می‌آیند که از غشاء میکروویلی‌ها عبور کرده و وارد سلولهای جاذب می‌شوند، در آنجا به شبکه آندوپلاسمی صاف منتقل شده و توسط آنزیمها به تری گلیسریدها تبدیل می‌شوند. و پس از افزوده شدن پروتئینها به دستگاه گلژی رفته و در آنجا با افزوده شدن قندها ، به صورت شیلومیکرونها آنجا را ترک کرده و وارد گردش خون می‌شوند.

بیماریهای شایع روده باریک

•التهاب حاد روده: التهاب حاد روده را انتریت گویند. در فصل تابستان زیاد دیده می‌شود. علت آن خوردن مواد غذایی فاسد است. در بیماری شبه حصبه (پاراتیفوئید) هم التهاب روده دیده می‌شود. معالجه التهاب گرم نگه داشتن شکم با کیسه آب داغ است. •سرطان روده: سرطان روده باریک بسیار نادر است و سرطان روده بزرگ بیشتر دیده می‌شود. •سل روده: روده کودکان شیرخوار با خوردن شیر آلوده به میکروب سل به زخم سلی دچار می‌شود. در بزرگسالان نیز سل روده دیده می‌شود. اما سل روده در بزرگسالان همیشه یک عفونت ثانوی است. عفونت اولیه سل ریه است. زخم سل روده اکثرا در قسمت آخر روده باریک دیده می‌شود. علائم آن اسهال و تب است. معالجه آن از طریق داروهای ضد سل و رژیم غذایی مناسب می‌باشد بیماری های روده بیماری التهابی روده اصطلاحی است کلی که برای اطلاق به گروهی از اختلالات مزمن التهابی روده با علت نامعلوم که دستگاه گوارشی را مبتلا می‌سازد بکار می‌رود.

اسهال یا التهاب حاد روده

اسهال یا التهاب حاد روده یک بیماری عادی است. التهاب روده کوچک را آنتریت و التهاب روده بزرگ را کلیت گویند. در التهاب حاد روده ، مخاط روده متورم ، آبکی و دفعات اجابت مزاج زیاد می‌شود و در مدفوع آبکی ممکن است بلغم و خون نیز دیده شود. علایم دیگر آن دل پیچ ، دردهای قولنجی ، نفخ ، بی‌اشتهایی و حالت تهوع است. در التهاب روده بزرگ بیمار احساس جسم خارجی در روده مستقیم نموده و تصور می‌نماید مزاجش می‌خواهد کار کند و حال آنکه اجابتی صورت نمی‌گیرد و یا اینکه مقدار بسیار کمی بلغم خارج می‌شود. علت التهاب روده سرماخوردگی ، عفونت میکروبی و مسمومیت غذایی بخصوص در فصل تابستان است.

کولیت قرحه‌ای

کلیت قرحه‌ای نوعی التهاب مزمن روده بزرگ است که در مخاط متورم آن زخمهایی تولید می‌شود و مدفوع از چرک و بلغم و خون احاطه می‌شود.

کلیت غشایی

کلیت غشایی یک نوع بیماری آلرژیک است که اکثرا در زنان عصبی دیده می‌شود. در کلیت غشایی دور مدفوع را یک غشای بلغمی فرا می‌گیرد. التهاب مزمن روده اکثرا بعد از یک التهاب حاد روده و معالجه ناقص ، بیماری به شکل مزمن ادامه می‌یابد. گاه پس از ابتلای به حصبه و یا اسهال خونی ، تورم مزمن مخاط روده باقی می‌ماند. بیمار همیشه از نفخ و سنگینی شکم شکایت دارد و متناوبا به اسهال و یبوست دچار می‌شود. این نوع عوارض ممکن است ماهها و بلکه سالها طول بکشد.

کراون

بیماری التهابی است که معمولا ضخامت کلی دیواره روده و بویژه زیر مخاط را در بر می‌گیرد و بطور نمونه ضایعات در چندین قسمت جدا از هم در روده ایجاد می‌شود. ضایعات زخم می‌شوند و شقاقهایی ایجاد می‌شوند که می‌توانند به فیستول و آبسه منجر شوند، دیواره روده کوچک ، محتقن و ضخیم می‌شود و قطر لوله باریک می‌گردد. در اواخر بیماری ، دیواره روده بطور دایمی فیبروزه ، ضخیم و باریک می‌شود.

علایم بالینی

شامل تب ، درد شکم ، اسهال که غالبا فاقد خون است، خستگی ژنوالیزه و کاهش وزن می‌باشد. در صورت گرفتار شدن کولون علامت اصلی اسهال و درد می‌باشد. در گرفتاری روده باریک (بیماری کرون روده باریک را آنتریت ژریونال گویند) علایم و نشانه‌های دیگر هم می‌تواند وجود داشته باشد. مانند کمبودهای تغذیه‌ای ، مدفوع چرب (استئاتوره) ، تهوع ، استفراغ ، نفخ شکمی و افزایش حرکات دودی روده. تشخیص بیماری‌های التهابی روده اغلب غیر اختصاصی هستند و نمایانگر وسعت و شدت واکنش التهابی می‌باشند. زمانی که کرون باعث گرفتاری روده شود نمای آزمایشگاهی سو ء جذب هم می‌تواند موجود باشد. آنمی به دنبال خونریزی پنهان و ناشی از سو ء جذب ویتامین B12 دیده می‌شود. هیپوکلسیمی نشانه‌های گرفتاری پر وسعت مخاط و سو ء جذب ویتامین D می‌باشد. به علت وجود سو جذب آمینو اسیدها و نیز آنتروپاتی اتلاف پروتئین ، هیپو آلبومینمی عارض می‌شود. استئاتوره با درجات متغیر در اثر اتلاف نمکهای صفراوی و آسیب مخاطی می‌تواند بوجود آید. اختلالات جزیی در فونکسیون کبد (خصوصا افزایش آلکالین فسفات از سرم) احتمالا نشانگر بوجود آمدن کبد چرب در بیماری است . سیگموئید وسکوپی و مطالعات رادیولوژیک روده پراهمیت روش اثبات تشخیص بیماری‌های روده هستند. اقدام به تنقیه باریم توام با کنتراست هوا پس آماده کردن کولون می‌تواند تغییرات اولیه مخاطی در جریان کولیت اولسراتیو یا کراون را نشان دهد. کولونوسکوپی در تشخیص بیماری کراون بر سیگموئید ترجیح داده می‌شود که علت آن وجود مناطق سالم و دست نخورده در حد فاصل ضایعات است. اقدامات درمانی در بیماری‌های التهابی روده مقاصد درمانی شامل کنترل روند التهابی و جایگزینی کمبودهای تغذیه‌ای هستند، غالبا با اصلاح داخل وریدی ، اختلال آب و الکتولیت‌ها بهبود نسبی عارض می‌شود. در آنمی شدید و خونریزی فعال ممکن است تزریق خون مورد نیاز باشد. داروهای مصرفی برای کنترل اسهال در فنوکسیلات و آنتی کلینرژیکها می‌باشند. داروهای ضد التهاب شامل سولفات سالازین ، کورتیکواستروئیدی آدرنال یا ACTH هستند. معمولا 7 تا 10 روز بعد از این نوع درمان بهبود به صورت کاهش تب ، اسهال خونی ، اصلاح اشتهای بیمار آشکار می‌شود. رژیم غذایی با باقی مانده کم ، پرپروتئین و پرانرژی به همراه درمان ویتامین تکمیلی و آهن توصیه می‌شود، از غذاهایی که باعث تشدید علایم بیماری می‌شوند نظیر شیر و غذاهای سرد پرهیز نمایند.

پیشگیری

برای پیشگیری از التهاب روده باید شکم را سرما نداد و از خوردن غذاهای فاسد و مانده خودداری کرد. آب جوشیده و یا آب فاقد میکروب نوشید. سبزی خام را قبل از مصرف کاملا با آب تمیز شست و مدتی در محلول پرمنگنات قرار داد و میوه را به مدت چند ثانیه در آب جوشان فرو برد و قبل از هر غذا دستها را با آب و صابون شست.

روده بزرگ

روده بزرگ (Large Intestine)بخش از لوله گوارش است که حدود 1.5 متر طول دارد و قطر آن بیشتر از روده کوچک است. از سکوم که به ایلئوم روده باریک متصل است، شروع شده و به مقعد ختم می‌گردد. وظیفه روده بزرگ ، هدایت مواد هضم نشده به خارج از بدن است.

دید کلی

چینهای مقعدی و پرز در روده بزرگ دیده نمی‌شوند. روده بزرگ به طول 1.4 تا 1.8 متر ، از انتهای روده باریک شروع شده و به مجرای مقعد ختم می‌شود. ابتدای روده بزرگ که در ارتباط با ایلئوم قرار دارد، سکوم یا روده کور نامیده می‌شود. قسمتی از روده بزرگ که بین سکوم و آنال کانال قرار دارد، کولون نامیده می‌شود که به سه قسمت کولون مساعد ، کولون افقی و کولون نازل ، تقسیم می‌گردد. کولون نازل در انتها به سیگموئید و رکتوم و نهایتا آنال کانال ، ختم می‌شود. آیا می‌دانید: •هر کدام از قسمتهای روده بزرگ چه مشخصاتی دارند و چگونه از هم قابل تشخیص هستند؟ •در مورد عروق خونی و لنفاوی و اعصاب موجود در روده بزرگ ، چه اطلاعاتی دارید؟ •در روده بزرگ ، بیماریهای زیادی احتمال دارد بوجود می‌آید، آیا آنها را می‌شناسید؟ •حتما تا به حال در مورد آپاندیس و آپاندیسیت مطالبی شنیده‌اید. با مطالعه این متن ، بر اطلاعات خود در زمینه روده بزرگ بیفزایید.

سکوم و آپاندیس (Cecum and Appendix)

سکوم قسمت ابتدایی روده بزرگ است که زایده آپاندیس به قسمت بن بست آن متصل می‌شود. آپاندیس زایده انگشت مانندی است به طول 10 - 5 سانتیمتر و قطر متوسط 0.8 سانتیمتر که با افزایش سن ، قطر آن کاهش می‌یابد. دیواره آپاندیس مرکب از 4 لایه‌ای است که در سایر قسمتهای لوله گوارش یافت می‌شود. مخاط آپاندیس شبیه روده بزرگ ، فاقد پرز و چین و حاوی غدد لوله‌ای مستقیم است. اپیتلیوم پوشاننده آن شامل سلولهای جذب کننده و جامی است. آستر و زیر مخاط حاوی تعداد زیادی عقده‌های لنفاوی است که با افزایش سن از تعداد آنها کاسته می‌شود. در افراد سالخورده با ناپدید شدن بافت لنفاوی در آپاندیس ، مخاط و زیر مخاط فیبروزه می‌شوند. طبقه عضلانی در آپاندیس شبیه روده کوچک ، مرکب از عضلات حلقوی در داخل و عضلات طولی در خارج است که از خارج بوسیله بافت سروز پوشیده شده است. آپاندیس یک عضو لنفاوی است و مانند دیگر بافتهای لنفاوی می‌تواند ملتهب شده و تولید آپاندیسیت نماید.

کولون (Colon)

وظیفه اصلی کولون جذب آب و املاح است که در نتیجه آن مواد هضم نشده وارده از روده باریک به کولون ، از حالت مایع به حالت جامد در آمده و مدفوع (feces) نامیده می‌شود. با توجه به عملکرد روده بزرگ که در اصل هدایت مواد هضم نشده به خارج از بدن است، روده بزرگ فاقد چین و پرز است. کولون شامل قسمتهای زیر است. •کولون صعودی: این کولون دنباله روده کور است که در طرف راست شکم روی جدار خلفی آن تا زیر کبد بالا رفته و از آنجا با زاویه تقریبا قائمه به سمت چپ پیچ خورده، کولون عرضی را تشکیل می‌دهد. •کولون عرضی: زیر معده قرار دارد و کاملا از پرده صفاق پوشیده شده و متحرک است و به واسطه بند مخصوص خود که دو قشر پرده صفاق باشد، به سطح خلفی شکم متصل می‌شود. علاوه بر این ، این پرده ، کولون عرضی را به انحنای بزرگ معده ، مربوط می‌سازد. •کولون نزولی: کولون عرضی در زیر طحال با یک زاویه حاد به سمت پایین آمده و کولون نزولی را تشکیل می‌دهد. •کولون خاصره لگنی یا سیگموئید: دنباله کولون نزولی ، کولون خاصره لگنی است که در حفره خاصره سمت چپ قرار دارد، سپس داخل لگن کوچک شده و به روده مستقیم ، منتهی می‌شود. کولون خاصره لگنی از پرده صفاق کاملا پوشیده شده، دارای بند مخصوص و حرکات آزاد است. در این قسمت ، روده کلفت‌تر می‌شود، زیرا مدفوع در آن جمع می‌شود تا موقع تخلیه فرا رسد. •سلولهای موجود در لایه مخاطی کولون موکوس ترشح می‌کنند تا با لغزنده ساختن سطح مخاط به دفع مواد هضم نشده کمک کنند.

روده مستقیم

روده مستقیم دنباله کولون خاصره لگنی و قسمت انتهایی روده کلفت است. طول آن 12 تا 15 سانتیمتر می‌باشد. روده مستقیم که در حفره لگن قرار دارد، در مرد عقب مثانه و پروستات و در زن عقب رحم و مهبل بوده و فقط ثلث فوقانی آن از پرده صفاق پوشیده شده است. پرده صفاق در مردان بین روده مستقیم و سطح فوقانی مثانه ، بن بستی به نام بن بست دوگلاس ایجاد می‌کند. در زنان این بن بست بین روده مستقیم و رحم قرار دارد. بن بست دوگلاس ، پایین‌ترین نقطه فضای درونی شکم است. روده مستقیم در گودی استخوان خاجی قرار دارد و لذا قدری به عقب خمیده است.

مجرای مقعدی (Anal Canal)

قسمت تحتانی روده مستقیم به مجرای مقعدی ختم می‌شود. این مجرا لوله‌ای به طول 3 سانتیمتر است که تنگ و باریک می‌باشد. عضله تنگ کننده مقعد ، سوراخ مقعد را می‌بندد. زیر مخاط مجرای مقعدی سیاهرگهای بسیاری وجود دارد و فراخ نشدن این سیاهرگها موجب پیدایش بیماری بواسیر می‌شود.

عروق خونی

رگهای خونی تغذیه کننده روده با عبور از طبقه عضلانی به زیر مخاط رسیده و شبکه عروق بزرگی را بوجود می‌آورند که انشعابات آن به آستر محور پرزهای در روده باریک ، نفوذ می‌نماید. شریانچه‌های انتهایی ، پس از تشکیل شبکه مویرگی در درون پرزها به وریدچه‌ها ، منتهی می‌شوند که وریدچه‌ها نیز به ورید زیر مخاطی و آنها نیز پس از ترک روده به ورید جمع آوری کننده مزانتری تخلیه می‌گردند. این وریدها نیز بهم پیوسته ، ورید باب را بوجود می‌آورند که مواد جذب شده را به کبد می‌رساند. چون همه مواد جذب شده از روده (غیر از چربیها) به کبد منتقل می‌شوند، داروهایی که در کبد متابولیزه می‌شوند، نباید به طریق خوراکی مصرف شوند.

عروق لنفی روده

عروق لنفی به صورت بن بست از راس پرزها شروع و مجرای شیری نامیده می‌شوند. این رگها شبکه مخاطی را تشکیل داده و سپس به لنفاتیکهای زیر مخاط می‌ریزند. رگهای لنفی زیر مخاطی ، پس از عبور از عقده‌های لنفی مسیر ، توسط مجرای توراسیک به سیستم وریدی تخلیه می‌شوند. بنابراین مواد حمل شده از طریق رگهای لنفی وارد کبد نمی‌شوند.

اعصاب

•عصب گیری لوله گوارش توسط سیستم عصبی اتونوم انجام می‌گیرد که خود به دو قسمت داخلی (Intrinsic) و خارجی (extrinsic) تقسیم می‌گردد. قسمت داخلی که به سیستم عصبی روده‌ای نیز موسوم است، مرکب از نورونهای حسی ، نورونهای رابط و نورونهای حرکتی است که بدون ارتباط با سیستم عصبی مرکزی و بطور رفلکس ، عمل می‌نماید. بدین ترتیب که تحریکات ناشی از ترکیب مواد غذایی (تحریکات شیمیایی) یا اتساع روده در اثر تجمع مواد (اتساع مکانیکی) به شبکه‌های مایسنر ، منتقل شده و نورونهای حرکتی آنها ، سبب ترشح سلولهای اپیتلیال ، انقباض عضلات و تحریک حرکات روده می‌شوند. •سیستم عصبی روده‌ای از طریق کنترل حرکات پریستالتیک ، جابجایی مواد غذایی و تخلیه روده‌ها را امکان پذیر می‌سازد. بطوری که اختلال در عملکرد این سیستم ، تخلیه روده‌ها را مشکل می‌سازد و نمونه آن بیماری هیرشسپرونگ می‌باشد. در این بیماری قسمتی از روده‌ها (معمولا روده بزرگ) فاقد سیستم عصبی داخلی است و در نتیجه به علت عدم اتساع قسمت مبتلا ، دفع مواد هضم نشده ، امکان پذیر نیست. •بخش خارجی اعصاب روده‌ای ، شامل اعصاب آدرنرژیک سمپاتیک و اعصاب کولینرژیک پاراسمپاتیک می‌باشد که اولی مهار کننده و دومی محرک عضلات صاف جداره لوله گوارش است. سیستم عصبی خارجی در ارتباط با سیستم عصبی داخلی روده می‌باشد، بطوری که استرسهای شدید می‌توانند از طریق تحریک حرکات روده باعث پیدایش اسهال روانی گردند. با وجود این ، قطع سیستم عصبی خارجی ، اختلالی در عملکرد روده و حرکات پریستالتیک آن ایجاد نمی‌کند.

بیماریهای روده بزرگ

•آپاندیسیت: بیماری آپاندیسیت یا التهاب زایده کرمی شکل شیوع فراوان دارد. علل پیدایش آپاندیسیت بسیار مختلف است. یبوست ، انگلهای روده ، تورم روده بزرگ ، عفونتهای عمومی از قبیل گریپ ، آنژین چرکی و ... می‌توانند ایجاد آپاندیسیت نمایند. اولین علامت مهم آپاندیسیت حاد ، احساس درد در اطراف ناف است، اما هنگام لمس و فشار ناحیه راست و زیر شکم ، دردناک است. هنگام حمله درد آپاندیسیت ، جدار سمت راست و زیر شکم سخت می‌شود. بیمار حالت تهوع و استفراغ دارد. تب مختصر است و آزمایش خون از نظر نوع گلبولهای سفید ، عفونت حاد را نشان می‌دهد. اگر آپاندیس بیمار برداشته نشود، حمله حاد آپاندیسیت گاه به گاه تکرار خواهد شد. علت عود بیماری اغلب یک سرماخوردگی است. حملات بعدی آپاندیسیت همیشه سخت‌تر بوده و با عوارض بیشتری توام است، آپاندیس متورم ممکن است در مدت کوتاهی چرک کند و قانقرایا شود. •بواسیر: بواسیر یا خارجی است یا داخلی. اتساع سیاهرگهای اطراف مقعد به شکل یک یا چند دگمه برجسته آبی رنگ ، بواسیر خارجی نام دارد. بواسیر داخلی در صورتی که سیاهرگهای روده مستقیم متسع گردد، ایجاد می‌شود. یبوست مزمن ، نشستن دائم و چاقی و آبستنی ، مهمترین علل پیدایش بواسیر هستند. درمان آن از طریق عمل جراحی ، صورت می‌گیرد. •سرطان روده مستقیم: مهمترین علامت سرطان روده مستقیم ، تناوب اسهال و یبوست است. مدفوع گاه با خون همراه است. اگر بیماری زود تشخیص داده شود، با عمل جراحی قابل درمان است.

آپاندیس

زایده این انگشتی شکل و شبیه کولون (روده بزرگ) است. دارای فضای درونی کوچک و فولیکول لنفاوی فراوان در آستر مخاط و زیر مخاط است. و طول آن 8 تا 10 سانترمتر بوده و فاقد پرز است. آپاندیس ممکن است عفونی شود و آپاندیسیت ایجاد کند.

لوزوالمعده

لوزوالمعده یا پانکراس یکی از غدد ضمیمه دستگاه گوارشی است که ترشحات آن به ناحیه دوازدهه در روده کوچک تخلیه می‌گردد. این غده دارای تعدادی هورمون است که در متابولیسم مواد غذایی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

اطلاعات اولیه

لوزوالمعده غده مختلط برون‌ریز و درون‌ریزی است که در انحنای دوازدهه روده کوچک قرار گرفته و از نظر آناتومی دارای سه قسمت است. سر لوزوالمعده که در انحنای دوازدهه قرار گرفته و تنه و دم لوزوالمعده. پانکراس از بیرون توسط کپسولی از بافت همبند پوشیده شده که استطاله‌هایی از آن به درون غده نفوذ کرده و آن را به لبولهای نامشخصی تقسیم می‌کند. بافت همبند بین لبولی حاوی جسمکهای پاسینی و گانگلیون می‌باشد. این غده دارای ترشحات بسیاری است که برای هضم مواد غذایی مورد نیاز هستند.

قسمت مترشحه خارجی لوزوالمعده

این قسمت در لوزوالمعده از نوع خوشه‌ای مرکب است که از آسینیهای ترشحی و مجاری تشکیل یافته است. آسینیهای ترشحی از نوع سروزی هستند و از تعدادی سلول هرمی تشکیل شده‌اند که سلولها در قسمت راسی خود حاوی ذرات زیموژن (پیش‌ساز) می‌باشند. آسینیها توسط غشا پایه و الیاف رتیکولر احاطه شده‌اند و ترشحات خود را به درون مجاری رابط (intercalated duct) تخلیه می‌کنند. این مجاری که از درون آسینی شروع می‌شوند، توسط سلولهای مکعبی کوتاه مفروش شده‌اند. به همین دلیل در مقاطع بافتی ، سلولهای ابتدایی مجاری رابط در مرکز آسینیها مشاهده شده و سلولهای مرکز آسینی نامیده می‌شوند.

چگونگی ورود ترشحات به دوازدهه

مجاری رابط به هم پیوسته و مجاری بین لبولی را بوجود می‌آورند که به مجرای دفعی اصلی ، در مرکز پانکراس ، به نام مجرای ویرسونگ ، ختم می‌شوند. مجرای ویرسونگ پس از خروج از پانکراس در محلی به نام آمپول واتر (ampulla vater) همراه با مجاری صفراوی مشترک به دوازدهه باز می‌شود. در محل باز شدن مجرا به دوزادهه اسفنگتری متشکل از عضلات صاف طولی و حلقوی قرار دارد که اسفنگتر اودی (sphincter of oddi) نام دارد و خروج ترشحات پانکراس و صفرا را تنظیم می‌کند. مجاری بین لبولی و دفعی اصلی توسط سلولهای منشوری پوشیده شده‌اند و بطور پراکنده در بین آنها سلولهای جامی و انترو اندوکرین نیز دیده می‌شوند.

ترشحات آسینیهای پانکراس

این ترشحات شامل آب ، یونها ، بی‌کربنات و آنزیمهای گوارشی مانند تریپسینوژن ، کیموتریپسینوژن و کربوکسی پپتیداز (برای مواد پروتئینی) ، ریبونوکلئاز ، دزاکسی ریبونوکلئاز (برای اسیدهای نوکلئیک) ، لیپاز و فسفولیپاز (برای مواد چربی) ، آمیلاز (برای مواد قندی) و الاستاز می‌باشد. ترشحات پانکراس توسط سیستم خودمختار پاراسمپاتیک (شاخه‌ای ازعصب واگ) که به سلولهای ترشحی ختم می‌گردند و همچنین هورمون سکرتین و هورمون کوله‌سیستوکینین کنترل می‌گردد. این هورمونها پس از ترشح کیموس معدی به دوازدهه از سلولهای انترو اندوکرین اپیتلیوم دوازدهه ترشح می‌شوند.

قسمت مترشحه داخلی لوزوالمعده

این بخش از حدود یک میلیون جزایر لانگرهانس تشکیل شده است که با میکروسکوپ نوری به صورت توده‌های روشن در بین آسینیها دیده می‌شوند. جزایر لانگرهانس متشکل از طنابهای سلولی و مویرگهای منفذدار در بین آنها می‌باشند که مجموعا توسط الیاف رتیکولر ، احاطه شده‌اند. سلولها و رگها در جزایر لانگرهانس بوسیله رشته‌های سمپاتیک ، عصب‌ دهی شده‌اند.

سلولهای جزایر لانگرهانس

•سلولهای آل<

:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1920

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 18 تير 1392
.

دستگاه گوارش انسان در واقع یک اندام لوله ای شکل بلند است که از دهان تا مقعد ادامه داشته و در هر قسمت اعمال و وظایف خاصی را انجام می دهد.

دستگاه گوارش انسان در واقع یک اندام لوله ای شکل بلند است که از دهان تا مقعد ادامه داشته و در هر قسمت اعمال و وظایف خاصی را انجام می دهد.

دهان، مری، معده، روده کوچک و روده بزرگ بخش هایی از این لوله بلند هستند که غذا از آن ها می گذرد. تقریبا تمامی قسمت های این لوله بسیار بلند قابلیت انجام حرکات عضلانی موجی شکلی را دارند که حرکات دودی نامیده شده و غذا را در طول لوله به جلو می رانند. چند اندام مهم دیگر همچون کبد، لوزالمعده و کیسه صفرا هم بخصوص با ترشح مواد مهمی به درون این لوله نقش کمکی در هضم غذا دارند.

دهان

در دهان که در واقع ورودی این دستگاه به شمار می رود غذا جویده شده و با بزاق مخلوط می شود تا راحت تر بلعیده شود. جویدن غذا به مدت کافی کمک بزرگی به هضم غذا در مراحل بعدی می کند.

مری

غذا پس از عبور از حلق وارد یک اندام لوله ای شکل به نام مری می شود. طول مری در افراد بزرگسال بین ۲۳ تا ۳۰ سانتیمتر متغیر است. قسمت مهمی از مری در گردن و قفسه سینه قرار دارد. مری با حرکات دودی و موجی شکل دیواره اش غذا را بلافاصله به معده انتقال می دهد. در مری تقریبا هیچ عملی در رابطه با هضم غذا انجام نمی شود. در محل اتصال مری به معده یک دریچه عضلانی وجود دارد که از برگشت غذا از معده به مری جلوگیری می کند.

معده

معده عضوی شبیه یک کیسه است که دیوارهای عضلانی دارد. داخل این عضو کیسه ای شکل نیز از یک لایه بافت مخاطی پوشیده شده است که وظیفه این لایه ترشح اسید و آنزیم های گوارشی است. آنزیم های گوارشی موادی هستند که به هضم غذا و شکستن مولکول های بزرگ غذا به مولکول های کوچکتر قابل جذب کمک می کنند. معده نیز حرکات موجی شکل خاص خود را داراست که باعث مخلوط شدن غذا با اسید و آنزیم های گوارشی شده و همین طور در خرد کردن و آسیاب کردن ذرات غذایی کمک می کنند.

در معده غذا حدود نیم تا ۲ ساعت ذخیره شده و تا حدودی عملیات هضم غذا روی آن انجام می گردد ،سپس معده با حرکات موجی شکل خود غذا را به روده کوچک که متصل به آن است تخلیه می کند.

روده کوچک

روده کوچک که در واقع یک لوله ۶ متری پیچ در پیچ می باشد بیشترین نقش را در هضم و جذب غذا ایفا می کند. چند سانتیمتر اول این لوله را دئودنوم یا همان اثنی عشر می گویند. ۱۰۰ سانتیمتر بعدی این لوله ژژنوم و ۱۵۰ سانتیمتر انتهایی روده کوچک را ایلئوم می نامند. انسان برای ادامه حیات به حداقل ۱۰۰ سانتیمتر از روده کوچک خود احتیاج دارد. قسمت اول یا دئودنوم به معده متصل بوده و غذا مستقیما از معده وارد آن می شود. شیره های گوارشی شامل آنزیم های هضم کننده از یک غده نزدیک به نام لوزالمعده به دئودنوم وارد می شوند. صفرا هم که در واقع مایعی است که توسط کبد ساخته می شود از طریق کیسه صفرا و مجرای صفراوی به داخل دئودنوم ریخته می شود. خود دیواره روده کوچک هم آنزیم های گوارشی ترشح می کند. به این ترتیب عملیات اصلی هضم غذا ابتدای روده کوچک یعنی دئودنوم شروع می شود و مولکول های بزرگ غذا به مولکول های کوچک تر تبدیل می شوند. همین طور که غذا در روده کوچک جلو رانده می شود بیشتر و بیشتر هضم شده و آماده جذب شدن می شود. از قسمت میانی روده کوچک که ژژنوم نام دارد غذای هضم شده از طریق دیواره روده کوچک به جریان خون وارد می شود تا به مصرف سلول های بدن رسیده و یا در نقاط لازم ذخیره شود. قسمت سوم روده کوچک ایلئوم نام دارد، قسمت مهمی از جذب مواد مهمی چون کلسیم ،ویتامین B۱۲ و. . . در آنجا انجام می شود. غذا پس از ایلئوم که قسمت انتهایی روده بزرگ می باشد از طریق یک دریچه عضلانی به روده بزرگ وارد می شود.

روده بزرگ (کولون( روده بزرگ یک لوله کلفت تر اما کوتاه تر از روده کوچک است که یک متر و نیم طول دارد. روده بزرگ را کولون نیز می نامند ابتدای روده بزرگ در قسمت پایین و راست شکم شروع شده ابتدا سمت بالا می رود این قسمت کولون صعودی یا بالارو نام دارد سپس روده بزرگ عرض شکم را سمت چپ طی می کند که در این قسمت کولون عرضی نامیده می شود. قسمت بعدی کولون نزولی یا پایین رو است که در واقع به یک قسمت مارپیچ شکل به اسم کولون سیگموئید می چسبد کولون سیگموئید هم به رکتوم رسیده و رکتوم نیز به مقعد که انتهای لوله بلند گوارشی است ختم می شود. وظیفه اصلی روده بزرگ جذب مجدد آب موجود در غذا و همینطور بعضی از مواد لازم دیگر است. در واقع مدفوع در روده بزرگ تشکیل می شود و سپس از طریق رکتوم و مقعد به خارج دفع می شود .حرکت غذا در روده بزرگ هم با حرکات دودی و موجی شکل انجام می گردد هر چه غذا بیشتر در کولون بماند آب آن بیشتر جذب شده و مدفوع سفت تر می شود بعضی بیماری ها ازجمله عفونت ها با ایجاد التهاب و یا تولید سموم حرکات روده را سریع تر می کنند که این خود باعث عدم فرصت کافی برای بازجذب آب و در نتیجه دفع مکرر مدفوع یا همان اسهال می گردد.

کبد، لوزالمعده و کیسه صفرا

همان طور که در بالا گفته شد کبد، لوزالمعده و کیسه صفرا نیز از اعضای مهم گوارشی هستند. البته کبد و لوزالمعده علاوه بر اعمال مربوط به هضم غذا وظایف متعدد دیگری هم دارند.

کبد در قسمت راست و بالای شکم و درست در نقطه مقابل معده ( بالا و چپ شکم ) واقع شده است. خون از تمامی دستگاه گوارش به کبد وارد شده و پس از انجام عملیات پیچیده شیمیایی و تصفیه روی آن به جریان خون عمومی بدن می پیوندد. کبد در تولید صفرا نیز نقش اساسی دارد. صفرا در هضم چربی ها نقش کمکی دارد. لوزالمعده که در واقع در زیر و پشت معده ابتدای روده کوچک قرار دارد قسمت مهمی از آنزیم های گوارشی را تولید می کند که نقش بسیار مهمی در هضم چربی ها، قندها و پروتئین ها دارا می باشد. کیسه صفرا کیسه ای گلابی شکل است که عمدتا نقش ذخیره صفرا را دارد و در هنگام لزوم صفرا را به درون روده کوچک می فرستد



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1515
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 18 تير 1392
.

زبان انسان

 

حس گر های مزه:

 

بینی و زبان 2

سطح زبان پوشیده از تعداد زیادی برجستگی می باشد. برخی از این برجستگی ها حاوی سنسور مزه می باشند.

همان گونه که در شکل مشاهده می شود، هر بخشی از زبان حاوی سنسور های مزه، حساس به یک مزه ی خاص از 4 مزه ی موجود، یعنی شیرینی، شوری، ترشی و تلخی است.

سایر حس گر های موجود روی زبان، مغز را از دما و ساختار غذایی موجود در دهان آگاه می کند.

در شکل روبه رو ناحیه ی 1 حساس به تلخی (مثل قهوه)، ناحیه 2حساس به ترشی (مثل سرکه)، ناحیه 3 حساس به شوری و ناحیه 4 حاس به شیرینی می باشد.

بینی و زبان 2

 

 

 

 

 

 

اگر بتوانیم شکل فوق را بزرگ نمایی کنیم به اجزای زیر خواهیم رسید:

 

برجستگی های نوک تیز:

بینی و زبان 2

 

اکثر برجستگی های روی زبان مخروطی شکل و نوک تیز می باشند و تعداد کمی از آن ها حاوی سنسور های مزه می باشند ولی در عوض دارای سنسور های لمسی می باشند که به فرد کمک می کند تا بفهمد در حال خوردن چه چیزی است.

همچنین باعث زبری زبان و کمک به هدایت غذا توسط زبان نیز می شود.

نوک این برآمدگی ها حاوی کراتین بوده و لذا سخت می باشند.

 

 

 


 

حس گرهای مزه:

بینی و زبان 2

 

 

برخی از برآمدگی های زبان حاوی حسگر مزه می باشند و هر حس گر حاوی 25 تا 40 سلول حس گر می باشد که با رنگ نارنجی مشخص می شوند.

در شکل فوق نقطه ی 1 مقطع یک برآمدگی زبان و نقطه ی 2 حس گر مزه را که بین دو برآمدگی قرار دارد نشان می دهد.

 

 

 


 

برآمدگی های گرد:

بینی و زبان 2

 

این برآمدگی ها به صورت کروی با سطح بالایی تحت بوده و بیشتر در عقب زبان وجود دارند. ظاهرا آن ها شبیه قارچ بوده و سلول های مزه از سطح آن ها دائما در حال جدا شدن و نو شدن می باشند.

 

 


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: پوریا میرعشقی - تنظیم: یگانه داودی

باتشکر



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1741
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 18 تير 1392
.

بینی؛ ساختمان و اعمال آن


وظایف اساسی بینی شامل: ایجاد راه هوایی، حس بویایی، تنظیم دما، تنظیم رطوبت، تصفیه ذرات هوا و نقش در تکلم است.

 


 

بینی انسان

اصلی‌ترین راه ورود هوا به دستگاه تنفسی، بینی است. دوسوم بخش تحتانی حفره بینی پهن‌تر از بخش فوقانی بوده و به وسیله مخاط تنفسی ضخیم پرعروقی پوشیده شده است.

یک‌سوم فوقانی آن ، که باریک‌تر است، به وسیله مخاط بویایی پوشیده شده و محل قرار گیری گیرنده‌های بویایی می‌باشد.

استخوان بینی، مستطیلی است که در طرفین خط وسط و در زیر استخوان پیشانی قرار گرفته است و اندازه و شکل آن در افراد مختلف، متغیر است.

 

ساختمان بینی

بخش خارجی بینی

ناحیه برآمده‌ای است که در چهره وجود دارد و شامل دو بخش است:

بخش استخوانی که شامل استخوان‌های بینی و زایده پیشانی فک بالاست.

بخش غضروفی که شامل تعدادی غضروف به هم چسبیده است.

 

بخش داخلی یا حفره بینی

از سوراخ‌های خارجی بینی در جلو تا سوراخ‌های عقبی بینی امتداد داشته و توسط یک دیواره میانی بینی به دو نیمه چپ و راست تقسیم می‌گردد.

 

حفرات بینی

هر حفره شامل جدار تحتانی ، جدار فوقانی ، جدار داخلی و جدار خارجی است.

در عقب حفره بینی، سوراخ شیپور استاش قرار دارد که بینی را با گوش میانی مرتبط می‌سازد.

مخاط پوشاننده حفره‌های بینی، به داخل گوش میانی و سینوس‌ها نیز کشیده می شود و التهاب این مخاط در داخل سینوس‌ها، عارضه سینوزیت را ایجاد می‌کند.

 

حفره بینی از لحاظ بافت شناسی و وظایف آن

* قسمت قدامی بینی، دهلیز نامیده می‌شود. دارای موهای کوتاه، غدد چربی و غدد عرق می‌باشد.

* قسمت خلفی حفره بینی توسط اپی تلیوم تنفسی پوشیده شده و بدین جهت، ناحیه تنفسی نیز نامیده می‌شود.

* در زیر اپی تلیوم ناحیه تنفسی، آستر قرار گرفته که حاوی غدد مختلط سروزی و موکوسی و اجسام تورمی است.

* بافت همبند آستر، حاوی سلول‌هایی است که آنتی بادی‌های مترشحه به وسیله آن‌ها مخاط بینی را در مقابل میکروب‌ها، حفاظت می‌کند.

* اجسام تورمی، شبکه‌های وریدی وسیع می‌باشند. تجمع خون در اجسام تورمی، باعث انسداد یکی از مجاری بینی می‌شود و این امر مانع از خشک شدن مخاط تنفسی در اثر عبور هوا می‌شود.

* اجسام تورمی و سیستم عروق بینی، در گرم کردن هوای دم نقش مهمی دارد.

افرادی که تنفس از راه بینی را از دست می‌دهند خواب راحتی ندارند، در نتیجه طی روز کسل، بی‌حوصله و عصبی هستند

 

سلول‌های بویایی

 

سلول‌های بویایی در مخاط بینی قرار دارند و گیرنده ملکول‌های بو هستند.

هر بو از ذرات مختلفی تشکیل شده که ترکیب آن‌ها با هم یک بوی مشخص می‌دهد، در نتیجه گیرنده‌های بویایی مختلفی نیاز است تا یک بو تجزیه و تحلیل و سپس تشخیص داده شود.

سلول‌های عصبی بویایی، در ارتباط مستقیم با محیط هستند.

این سلول‌ها هر چهار هفته یک‌بار نوسازی می‌شوند.

 

سینوس‌های مجاور بینی

فضاهای بسته‌ای هستند که در استخوان‌های پیشانی، فک بالا، پرونزی و اسفنوئید قرار گرفته‌اند.

این فضاها توسط اپی تلیوم تنفسی پوشیده شده‌اند.

سینوس‌ها توسط منافذ کوچک با حفره بینی در ارتباط هستند و ترشحات آن‌ها از این طریق دفع می‌گردد.

انسداد منافذ تخلیه‌ای سینوس‌ها، در اثر التهاب، باعث بروز سینوزیت می‌شود.

سینوس‌ها در زمان بلوغ به حداکثر حجم خود رسیده و شکل نهایی صورت را تعیین می‌کنند. کار اصلی آن‌ها تشدید صوت می‌باشد.

 

ساختمان بینی

بوها چگونه ادراک می‌شوند؟

 

بویایی تنها حسی است که قبل از رسیدن به قشر مخ ، رشته‌هایی را به تالاموس نمی‌فرستد.

برای این که یک بو حس شود، باید به صورت گاز و یا محلول در آید. بدون وجود این شرایء ذرات بودار نمی‌توانند به وسیله جریان هوا به حفره بینی حمل شوند.

این ذرات در پوشش موکوسی اپی تلیوم بویایی حل می‌شوند و به سد لیپیدی احاطه کننده سلول‌های گیرنده بویایی نفوذ می‌کنند.

 

اعمال بینی

وظایف اساسی بینی شامل: ایجاد راه هوایی، حس بویایی، تنظیم دما، تنظیم رطوبت، تصفیه ذرات هوا و نقش در تکلم است.

 

راه هوایی برای تنفس

افرادی که تنفس از راه بینی را از دست می‌دهند خواب راحتی ندارند، در نتیجه طی روز کسل، بی‌حوصله و عصبی هستند. کوچک‌ترین تغییرات در مجرای تنفسی بینی، می‌تواند موجب مقاومت قابل ملاحظه‌ای در برابر عبور هوا شود به طوری که اگر قطر مسیر عبور هوای تنفسی از راه بینی به نصف تقلیل یابد، مقاومت راه هوایی بینی 16 برابر می‌شود.

 

تنظیم دمای هوا

زمانی صورت می‌گیرد که هوای استنشاقی از روی سطوح وسیع ساختمان‌های پیچیده داخل بینی که حاوی شبکه غنی مویرگی است می‌گذرد. صرف نظر از حرارت هوای تنفسی، دمای هوا در حلق به ندرت بیش از 4 درجه نسبت به دمای طبیعی بدن نوسان دارد. تغییر دمای محیط به میزان 25 درجه، موجب تغییری کمتر از 1 درجه در هوای دمی می‌شود.

 

تنظیم رطوبت

تعداد زیادی از غدد مخاطی موجود در مخاط بینی، امکان مرطوب سازی دائمی هوای تنفسی را به وجود می آورند. تخمین زده می‌شود طی 24 ساعت تنفس، حدود یک لیتر مایع صرف اشباع هوای دمی شود. هوای دمی بیش از 75 درصد، از رطوبت اشباع می‌شود.

 

تصفیه ذرات هوا

بر عهده سیستم مخاطی بینی است که جریان ممتد هوا، ترشحات چسبنده‌ای را تشکیل می‌دهد. حرکات منظم مژک‌های سلولی، این ترشحات چسبنده را با سرعت چند میلی متر در دقیقه حرکت داده، اجازه می‌دهد که این ترشحات هر 20 دقیقه یک بار جایگزین شود.

 

تکلم

بینی نقش مهمی در تکلم دارد و موجب افزایش رزونانس صدا می‌شود. در موقع گرفتگی بینی، صدای «م» به صورت «ب» و «ن» به صورت «د» ادا می‌شود.

 

مضرات تنفس دهانی

بی حالی، خواب آلودگی، کسالت، بی حوصلگی و عصبی بودن از عوارض اختلال در تنفس است.

تنفس دهانی مزمن باعث می‌شود دندان‌ها جرم بگیرند، زبان، خشک یا باردار شود و بیمار دچار بوی بد دهان شود.

تنفس از طریق دهان همچنین سبب ایجاد خشکی، زخم و درد در ناحیه حلق می‌شود و ممکن است منجر به احساس توده‌ای در گلو شود.

فرآوری: مریم سجادپور

بخش سلامت تبیان

باتشکر




:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1792
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 18 تير 1392
.

چرا دو چشم داریم؟

دیدن با دو چشم، قضاوت درباره­ فواصل را امکان­پذیر می­سازد. به این امر، درک عمیق گفته می­شود و به ما کمک می­کند تا هنگام راه رفتن به اجسام برخورد نکنیم یا روی لبه اجسام نیفتیم! اما چگونه؟ بین دو چشم، چند سانتی­متر فاصله بوده و هر یک از آنها، دید متفاوتی دارند. مغز با ترکیب این دو تصویر، یک تصویر سه بعدی ایجاد می­کند.

 

دیدن نور

1- اشعه نوری که از اجسام متسع می­شود پس از برخورد با شبکیه چشم به پیغام الکتریکی تبدیل می­شود.

2- این پیغام به وسیله عصب بینایی انتقال داده می­شود

3- دو عصب بینایی چشم­ها در قسمت مرکزی مغز به­نام کیاسمای بینایی به هم می­رسند. نیمی از الیاف هر یک از دو عصب بینایی با هم تقاطع کرده و سپس به مسیر خود ادامه می­دهند.

4- پیغام­های عصبی به قشر مخ در نیمکره­های مغز می­رسند.

5- سلول­های قسمت پشتی مغز این پیغام­ها را رمزگشایی کرده و تصویری ایجاد می­کنند. به این ترتیب شما قادر به دیدن می­شوید.

 

عضلات چشم

شش عضله چشمی در اطراف کره چشم برای به حرکت درآوردن چشم­ها با هم کار می­کنند. این عضلات به گردش چشم و باقی ماندن آن درون سر کمک می­کنند.

چشم میزان نور قابل رؤیت را تنظیم می­کند. عضلات عنبیه، به طور خودکار منقبض و شل می­شوند و به این ترتیب اندازه مردمک را که مرکز تاریک درون چشم است، تغییر می­دهند.

در صورت کم بودن میزان نور، مردمک­ها بزرگ­تر می­شوند تا ورود نور بیشتر به درون چشم را ممکن کنند. مردمک چشم در نور روشن، کوچک است. در این حالت عضلات درون عنبیه، منقبض هستند.

حجم عظیمی از اطلاعات دنیای اطراف از طریق چشم­ها جمع­آوری می­شود. چشم­ها این اطلاعات را به مغز می­فرستد که محل رمزگشایی و پردازش آنهاست. مغز به درک جهانی که چشم­ها می­بینند، کمک می­کند.

 

 

ماهیچه های چشم

 

عدسی

یک ساختار صاف دایره­ای شکل و شفاف است که باعث شکسته شدن نور عبوری می­شود. این کار به تمرکز نور می­انجامد. عدسی مانند پیاز از لایه­های مختلف تشکیل شده است. عدسی چشم در طول زمان، بزرگتر می­شود.

 

 

عدسی چشم

 

ملتحمه

ملتحمه، صلبیه (اسکلرا) را می­پوشاند، از چشم­ها محافظت می­کند و آنها را مرطوب نگه می­دارد.

 

لایه خارجی

صلبیه (اسکلرا) سفیده چشم است. این لایه محافظ و محکم، باعث مدور ماندن کره چشم می­شود.

 

 

صلبیه

 

قرنیه

قسمت شفاف قدامی چشم است که عبور نور از طریق چشم را امکان پذیر می­سازد. سطح خمیده این ساختار اشعه­های نوری ورودی به چشم را می­شکند.

 

 

 

لایه میانی

عنبیه، قسمت رنگی چشم است. رنگدانه­های قهوه­ای تمام عنبیه­ها مشابه است. چشم­های آبی فاقد رنگدانه هستند. چشم­های قهوه­ای رنگدانه­های بیشتری دارند و چشم­های سبز دارای رنگدانه کمتری هستند.

 

عنبیه

 

 

 

مردمک، سوراخی در عنبیه است که ورود نور به درون چشم را ممکن می­سازد.

 

 

 

 

 

 

جسم مژگانی، یک حلقه عضلانی است که درست در پشت عنبیه قرار دارد. این ساختار دارای فیبرهای نازکی است که به عدسی می­چسبد و آن را نگه می­دارند و با تغییر شکل عدسی به تمرکز نور کمک می­کنند.

 

مشیمیه، حاوی عروق خونی بسیار است و کار تأمین مواد تغذیه­ای و ویتامین A برای شبکیه را برعهده دارد. رنگدانه­های عمقی این لایه، نور را جذب کرده و از پخش شدن آن در کل کره چشم جلوگیری می­کند.

 

فووآ، نقطه­ای در شبکیه است که بیشترین تمرکز نور در آنجا صورت می­گیرد. در این نقطه تعداد زیادی سلول مخروطی وجود دارد.

 

دیسک اپتیک محل اتصال و به هم رسیدن تمام اعصابی است که از کل شبکیه می­آیند و در اینجا عصب بینایی را تشکیل می­دهند. این نقطه همان "نقطه کور" است. در این نقطه هیچ­گونه سلول مخروطی یا استوانه­ای وجود ندارد.

 

اشک که از غده اشکی ترشح می­شود کار بیرون راندن گرد و خاک و ذرات خارجی از چشم را برعهده دارد. اشک سطح چشم را شستشو داده و از طریق منافذ از آن خارج می­شود. سپس از راه کانال­های کوچکی به کیسه اشکی می­ریزد. از آنجا از راه کیسه بینی- اشکی عبور کرده و از طریق بینی به بیرون راه می­یابد. به همین دلیل هنگام گریه کردن دچار آبریزش از بینی می­شوید.

 

درون چشم­ها چه خبر است؟

چشم­ها از ملتحمه، عدسی و سه ساختار لایه­ای خارجی، میانی و داخلی تشکیل شده­اند.

 

 

مایعات محتوی چشم چیست؟

درون چشم از مایع بسیار ویژه­ای پر شده است. مایع موجود در قسمت پشتی چشم زجاجیه نام دارد که ژله مانند است. این مایع به حفظ ساختار کره­ای چشم کمک کرده و عدسی و شبکیه را در جای خود نگه می­دارد. قسمت قدامی چشم از مایع آبکی به نام زلالیه پر شده است که کار تأمین مواد تغذیه­ای برای قرنیه را برعهده دارد.

میلیون­ها فیبر عصبی از سلول­های گانگلیون در شبکیه به هم متصل شده و تحت عنوان عصب بینایی از چشم خارج می­شوند.

 

شبکیه

سلول­های ویژه­ای دارد که وجود نور درون چشم را احساس می­کنند.

سلول­های استوانه­ای، سلول­های بلندی هستند که بیشترین حساسیت را نسبت به نور کم دارند و فقط سایه­های خاکستری را احساس می­کنند. این سلول­ها، گیرنده نور شبانگاهی هستند. در هر چشم، 125 میلیون سلول استوانه­ای وجود دارد.

 

 

 

 

سلول­های مخروطی

گیرنده نور رنگی هستند. سه نوع سلول مخروطی آبی، قرمز و سبز وجود دارد. هریک از سه نوع سلول مخروطی، نور رنگ متفاوتی را تشخیص می­دهند. در صورت تحریک ترکیب مختلفی از سلول­های مخروطی، رنگ­هایی مانند صورتی و بنفش دیده می­شوند. در هر چشم، 1 میلیون سلول مخروطی وجود دارد.

بخش پروتئینی مولکول­ها در سلول­های استوانه­ای که اپسین نامیده می­شوند به ویتامین A متصل شده و آن را خم می­کنند. این مولکول پیچ­خورده جدید منتظر ورود نور به درون چشم باقی می­ماند.

در صورت برخورد نور با این مولکول­های پیچ­خورده، آنها منفجر می­شوند! ویتامین A از اپسین جدا شده و مجدداً به حالت مستقیم در می­آید. به این ترتیب یک سیگنال الکتریکی محدود به مغز می­رسد و ویتامین A برای اتصال مجدد با اپسین آماده می­شود.

 

تمرکز نور

1- پرتوهای نور از طریق قرنیه وارد چشم می­شود. این کار باعث می­شود تا نور کمی شکسته شود.

2- پرتوها از مردمک عبور می­کنند.

3- سپس این اشعه­ها از عدسی می­گذرند. سطح خم شده عدسی، نور را بیشتر شکسته و اشعه­های آن را به بالا و پایین جابه­جا می­کند.

4- پرتوهای متمرکز نور از چشم عبور کرده و روی شبکیه می­نشینند. سلول­های مخروطی و استوانه­ای یک سیگنال رمزدار از تصویر اولیه ایجاد می­کنند.

5- پیغام­هایی که به مغز می­رسند به سمت راست و بالا جابه­جا می­شوند. به همین دلیل هیچ­کسی سعی نمی­کند روی سقف راه برود.

 

امواج نوری

مواج نوری که دیده می­شوند، جزء کوچکی از طیف اشعه الکترومغناطیس هستند (که در ذیل نشان داده شده است). این طیف نه تنها امواج نوری مورد استفاده در بینایی را شامل می­شود بلکه اشعه گاما، اشعه ایکس، امواج فرابنفش و مادون قرمز، امواج میکروویو و امواج رادیویی را نیز در بر می­گیرد.

نور مرئی یا امواجی که می­بینیم به رنگ­ها تفکیک می­شوند. رنگ اجسام به دلیل جذب قسمتی از این طیف رنگی قابل رؤیت و بازتاباندن سایر قسمت­های آن است. ما اجسام را به رنگی می­بینیم که منعکس می­کنند.

 

دور و نزدیک

برخی از افراد، دیدی عالی داشته و برخی دیگر نیازمند عینک هستند. چرا؟قدرت دید عالی امکان متمرکز ساختن نور حاصل از اجسام دور و نزدیک را فراهم می­کند و نور دقیقاً روی شبکیه متمرکز می­شود.

 

 

چشم­های دوربین قادر به متمرکز ساختن نور حاصل از اجسام نزدیک برروی شبکیه نیستند و نور را در پشت شبکیه متمرکز می­کنند.

 

 

 

 

 

چشم­های نزدیک بین نمی­توانند نور حاصل از اجسام دور را روی شبکیه متمرکز کنند و نور در جلوی شبکیه جمع می­شود.

 

 

 

 

 

 

عینک در واقع عدسی ساخت بشر است و نور را طوری می­شکند که باعث انتقال نکته کانونی روی شبکیه شود. این کار به چشم­ها کمک می­کند تا نور را به درستی روی شبکیه متمرکز کنند.

 

آيا مي دانيد؟

ضخامت شبکیه در حدود یک برگ کاغذ است.

چشم می­تواند 7 تا 10 میلیون رنگ مختلف را ببیند.

کره چشم بخشی از مغز است که بیرون زده است!

چشم، نور رؤیت شده را به الکتریسیته تبدیل می­کند. این جریان الکتریکی، پیغامی است که به مغز فرستاده می­شود.

پرندگان نسبت به انسان­ها رنگ­های بیشتری را می­بینند.

زنبورهای می­توانند چیزهایی را ببینند که برای ما قابل رؤیت نیستند زیرا آن­ها قادر به دیدن نور فرابنفش و نور پلاریزه هستند که به وسیله چشم انسان قابل دیدن نیست.

مارها می­توانند حرارت را ببینند. این جانوران قادر به دیدن نور مادون قرمز هستند که به صورت گرما احساس می­شود.

عقاب­ها می­توانند 6 برابر تیزتر از انسان ببینند.

قورباغه­ها نسبت به سگ­ها تعدادرنگ­های بیشتری را می­بینند.

باتشکر



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1403
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 18 تير 1392
.
موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی